چرا مردها خیانت می کنند؟
بی شک، مردها بیشتر از زن ها خیانت می کنند. این را پروفسور جامعه شناسی دانشگاه ویرجینا، دکتر «استیون ناک» (Steven Nock) تأیید می کند. او ازدواج بیش از ۶۰۰۰ مرد از سال ۱۹۷۹ تا امروز را دنبال کرده است. ناک می گوید: «در روزگاری که لازم بود دلیلی برای جدایی ارائه کنیم، این رایج ترین دلیل بود. وقتی پای خیانت در میان باشد، معمولا گناه مردها بیشتر است. درعین حال، جامعه در برابر رفتار غلط مردها مدارای بیشتری نشان می دهد!»
مردی که خیانت می کند، مرد است دیگر؛ عقلش را از دست داده. اما اگر زنی خیانت کند، مایهٔ ننگ است! به گفته «مارک اپستین» (Mark Epstein) روان پزشک و نویسندهٔ کتاب «پذیرش اشتیاق: شهوت برای زندگی»، خیانت در مردها و زن ها متفاوت است. این مسئله برای مردها بیشتر شبیه تغییر ذائقه است. آنها راحت تر از شریک شان و تجربه مورداشاره می گذرند. در حقیقت، عوامل گوناگونی در خیانت کردن مردان نقش دارند. به طورکلی، تصمیم مردان به خیانت ریشه در یک یا چندی از عوامل زیر دارد.
۱. نابالغی
وقتی مردی نمی تواند رابطه ای متعهدانه داشته باشد و نمی داند ممکن است اعمالش با پیامدهایی جدی همراه باشند، فکر می کند ماجراجویی های جنسی اشکالی ندارد. به گمان او، تعهد به رابطه ای تک همسری مانند کتی است که هر وقت دلش خواست، بسته به شرایط می تواند آن را در بیاورد.
۲. مشکلات جاری
ممکن است مردی مشکلی مانند اعتیاد به الکل یا مواد داشته باشد که تصمیم های او را تحت تأثیر قرار می دهد. شاید هم مشکل او اعتیاد به رابطهٔ جنسی است و بی اختیار درگیر رفتارها و افکار جنسی متعدد می شود. او با این کار خودش را تسکین می دهد.
۳. ناامنی
ممکن است مرد با فکر اینکه به اندازه کافی جوان (یا پخته)، خوش تیپ، ثروتمند باهوش و مانند آن نیست، احساس ناامنی کند. جالب است بدانید میزان قابل توجهی از خیانت های مردان ریشه در بحران میان سالی دارد! مرد برای تقویت غرورش، به دنبال جلب تأیید زنان دیگر است. او می خواهد ببیند که زنان دیگر او را می خواهند و ارزشمند می دانند.
۴. پایان دادن به رابطه، روش اول
مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما به جای صحبت با شریکش، خیانت می کند و زن را وا می دارد که واکنش شدید نشان دهد.
۵. پایان دادن به رابطه، روش دوم
مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما نمی خواهد پیش از پیداکردن جایگزین به رابطه پایان دهد!
۶. کمبود رابطه دوستانه مردانه
مرد نیاز به رابطه دوستانه با مردان دیگر را دست کم می گیرد. به گمان او، همسرش باید همه نیازهای اجتماعی و احساسی اش را تأمین کند. وقتی چنین چیزی رخ نمی دهد، مرد به دنبال تأمین این نیازها در رابطه ای دیگر می رود.
۷. ابهام درباره تعهد و لیمرنس
مرد ممکن است تفاوت کشش احساسی و عشق درازمدت را درک نکند. او ترشحات شیمیایی ـ عصبی سرآغاز رابطه عاطفی ـ که به آن «لیمرنس» می گویند ـ را با عشق اشتباه می گیرد. او درک نمی کند که در رابطه ای درازمدت و سالم، در گذر زمان، لیمرنس با رابطه ای کمترآتشین اما معنادارتر جایگزین می شود.
۸. کودک آزاری
ممکن است مرد به طور ناخودگاه به مسائل و مشکلات حل نشده دوران کودکی واکنش نشان بدهد، مشکلاتی مانند بی توجهی، سوءاستفاده احساسی، فیزیکی، جنسی و مانند آن. در چنین وضعیتی، زخم های درمان نشده دوران کودکی به بروز مشکل در دل بستگی و صمیمیت، و ناتوانی یا بی میلی مرد در تعهد به یک فرد خاص منجر می شود؛ شاید هم هیجان خیانت جنسی تسکینی برای زخم های کهنه او باشد.
۹. خودخواهی
برخی مردها فقط به خودشان اهمیت می دهند. چنین مردی تا وقتی که به آنچه می خواهد می رسد، بدون پشیمانی و حسرت دروغ می گوید و پنهان کاری می کند. شاید او اصلا میلی به زندگی تک همسری نداشته باشد. پیمان ازدواج برای او به معنای ازخودگذشتگی برای داشتن رابطه ای سالم نیست. برای او بی توجهی به این پیمان جایز است.
۱۰. خودیگانه پنداری
گاهی مرد باور دارد چنان خاص و بی همتاست که شایستۀ رفتاری ویژه و متفاوت با دیگران است. قواعد رایج درمورد او صدق نمی کند و او می تواند آزادانه با روابط خارج از رابطه اصلی اش به خودش پاداش بدهد!
۱۱. فقدان کنترل محرک ناگهانی
برخی مردها هیچ وقت به خیانت فکر نکرده اند؛ اما همین که فرصتی ناگهانی دست می دهد، بدون اینکه به پیامدهای آن فکر کنند، خیانت می کنند.
۱۲. انتظارات غیرواقعی
برخی مردها توقع دارند همسرشان همیشه در خدمت تأمین نیازهای جنسی و غیرجنسی آنها باشد، بدون اینکه به احساس همسرشان اهمیت دهند. چنین مردی فراموش می کند همسرش هم زندگی خودش، افکار و احساساتی دارد که همیشه گرد او نمی چرخند. وقتی نیازهای این مرد برآورده نمی شود، در جایی دیگر به دنبال تأمین آنها می رود.
۱۳. خشم و انتقام
مرد ممکن است به دنبال انتقام باشد. او از شریک زندگی اش خشمگین است و می خواهد به او ضربه بزند. در چنین موقعیت هایی خیانت رخ می دهد. مرد حتی زحمت پنهان کاری به خود نمی دهد. اتفاقا می خواهد همسرش از ماجرا باخبر شود.
۱۴. روند زندگی
افراد در جوانی به روش های مختلفی برای خودشان لذت و معنا خلق می کنند. گاهی رفتار مردانی که با بیش از یک زن رابطه دارند، مانند رفتار معتادانی است که هنگام ناخوشی به الکل یا مواد رو می آورند. اینجا مشکل مرد این است که دیگر نقطۀ محوری زندگی همسرش نیست!
نتیجه گیری
بیشتر وقت ها عوامل متعددی در تصمیم مردان به خیانت مؤثرند. گاهی خیانت با تغییر شرایط زندگی شکل می گیرد. فارغ از اینکه دلیل آن چیست، خیانت کار درستی نیست. مردها اغلب طوری درباره خیانت حرف می زنند که انگار تنها راه حل منطقی مشکلات شان است! فرض کنیم خیانت هم یکی از گزینه هاست، اما گزینه های دیگر هم بسیارند. همیشه گزینه های دیگر وجود دارند: مشاوره، سرگرمی جدید، روراستی، صحبت با شریک زندگی و تلاش برای بهبود رابطه یا پایان آن. اینها بهتر از دروغ گویی، بازی دادن همسرتان و پنهان کردن رازهای مهم از زنی است که به راستی برایتان عزیز است. همیشه گزینه ای به جز بی ارزش کردن خود و نابودی زندگی مشترک وجود دارد. به هرحال، آگاهی از دلیل خیانت می تواند به جلوگیری از تکرار این اشتباه کمک کند.
نکته قابل توجه این است که در کشورهای مختلف با فرهنگ های متفاوت، مردان پس از تجربه روابط جنسی، اقدام به ازدواج می کنند؛ اما این مردان هم خیانت می کنند. به عقیدۀ دکتر ناک، شاید بُعد جنسی ازدواج نقش چندانی در خیانت مردان نداشته باشد. ناتوانی در احترام به انتظارات همسر و تلاش برای برآورده کردن آنها عناصر مهم تری هستند. هرچه باشد، ازدواج همین است!