یکی از راه های موفقیت در زندگی زناشویی درک متقابل از نیازها و احساسات یکدیگر است. متاسفانه همسر کنترل گر نسبت به شریک زندگی دچار خشم و بی اعتمادی می شود و دیگر نمی تواند شرایط او را درک کند. کنترل کردن بیش از حد در بلند مدت به زندگی زناشویی آسیب جدی می زند و فرد را غیر قابل تحمل می کند. همسر کنترل گر نشانه هایی دارد و نوع خاصی از برخورد را می طلبد. یکی از این رفتارهای ناپخته کنترل مستبدانه رفت و آمد همسر است. اگر همسرتان چنین ویژگی را دارد یا حتی خودتان چنین توقعی از همسرتان دارید لطفا این مقاله را بخوانید تا بدانید ریشه این طرز تفکر از کجاست و برای رفعش چه باید بکنید.
چرا همسرم اجازه تنها بیرون رفتن از خانه را به من نمیدهد؟
قبل از اینکه بخواهیم برای موضوعی راه حلی پیدا کنیم ابتدا باید علت آن را ریشه یابی کنید. در این قسمت ما چند دلیل مهم که باعث می شود همسرتان اجازه تنها بیرون رفتن از خانه را به شما ندهد برایتان آورده ایم اما هرگز به این دلایل اکتفا نکنید، این دلایل می تواند در افراد مختلف بر حسب شرایط رابطه شان بسیار متفاوت باشد. پس برای ریشه یابی این مشکل حتما از یک روانشناس کمک بگیرید.
لجاجت و کینه توزی
گاهی هیچ کدام از مشکلات بالا در فرد وجود ندارد اما به دلیل رابطه ناسالمی که با همسرش دارد، حل نشدن تعارض ها، بحث های پی در پی و زندگی پر از چالش و تنش، کار رابطه به لجاجت و کینه توزی می رسد که در آن ممکن است هر یک از طرفین دست به کارها و رفتارهای غیر منطقی بزنند و یکی از این رفتارها منع بیرون رفتن باشد.
میل به کنترل
کنترل گری رفتاری است که فرد در آن خود را محق می داند بر افکار، احساسات و رفتار طرف مقابل نظارت و کنترل داشته باشد. این افراد دوست دارند بر همه چیز نظارت کنند، شیفته در دست گرفتن قدرت هستند، برای در درست داشتن کنترل اوضاع دیگران را تهدید می کنند و حتی گاهی نیز از خشونت فیزیکی استفاده می کنند. گاهی این افراد برای در دست گرفتن کنترل همسرشان، سعی می کنند رفت و آمدهای او را کنترل کنند و در موارد شدید اجازه بیرون رفتن به همسرشان را بدون اجازه نمی دهند.
تجربیات فراموش نشده
گاهی افراد تجربیات تلخی مربوط به رابطه عاطفی در گذشته داشته اند که حل نشده باقی مانده است. آسیب هایی در روابط قبلی وجود داشته که ترمیم نشده اند و باعث به وجود آمدن افکار نادرستی در فرد شده اند که او را در حالت دفاعی فرو برده است و سعی می کند برای جلوگیری از آسیب مجدد طرف مقابلش را زیر نظر بگیرد و گاهی نیز به همین خاطر اجازه بیرون رفتن به او نمی دهد.
افکار ناکارآمد
ما در روانشناسی مفهومی با عنوان افکار ناکارآمد داریم که معنی اش این است که یک سری افکار دید ما را به صورت نادرست درباره خودمان و دیگران تغییر می دهد. افکار صفر و صدی، تعمیم افراطی، شخصی سازی، برچسب زدن، ذهن خوانی و … باعث می شود فرد دیدگاهش نسبت به اطرافش کارآمد نباشد. این افکار گاهی می تواند منجر به رفتارهای ناکارآمدی مثل من اجازه بیرون رفتن همسر از خانه نیز بشود!
فرهنگ و سنت های خانوادگی
در برخی از فرهنگ ها و سنت های خانوادگی گاهی تفکرات مرد سالارانه ای وجود دارد که منجر به برخی رفتارها و عملکردهای نادرست می شود که نه تنها برای رابطه مفید نیست بلکه آسیب رسان هم هست. گاهی این عقاید باعث می شود فرد اجازه خروج همسرش را از خانه ندهد. پس لازم است قبل از ازدواج درباره رهنگ و خانواده فرد مورد نظر بسیار تحقیق کنید.
اختلال پارانویا
بدگمانی یا پارانویا نوعی تفکر است که منشاء آن ترس و اضطراب است و فرد مبتلا تصور می کند دیگران در تلاش هستند او را آزار دهند، برایش توطئه بچینند و به او ضرر برسانند. در واقع افراد پارانویا تصور می کنند دیگران نیت خوبی ندارند و حتی اگر رفتار خوبی داشته باشند از این رفتار خوب منظور و نیتی دارند که به ضرر آن ها تمام می شود. این افراد نسبت به دیگران بی اعتماد هستند و اغلب به دیگران اتهام می زنند. زندگی زناشویی با این افراد می تواند دستخوش چالش های زیادی باشد. معمولا این افراد به همسرشان اجازه نمی دهند بدون اجازه یا به تنهایی جایی بروند و برای خودشان دلایلی دارند که معمولا منطقی به نظر نمی رسد. گاهی عنوان می کنند “من چون تو را دوست دارم دلم نمی خواهد بیرون بروی چون تو خوبی اما دیگران بد هستند و ممکن است به تو آسیب برسانند”.
حسادت بیمارگونه
حسادت یکی از شایع ترین هیجان های انسانی است که طبیعی است هر فردی آن را تجربه کند. اما گاهی حسادت به صورت غیر طبیعی نمایان می شود. حسادت بیمارگون به دو شکل شناسایی شده است، حسادت توهمی و حسادت وسواسی. این دو نوع حسادت در هر رابطه ای ممکن است وجود داشته باشد و ما در اینجا آن را در رابطه عاطفی بررسی می کنیم. در حسادت وسواسی فرد افکار تکراری و وسواس گونه ای دارد که دائم به او یادآوری می کند شریک عاطفی اش ممکن است بی وفایی کند. کوچک ترین نشانه یا توجهی که شریک عاطفی اش به دیگران می کند ذهن او را به شدت به صورت وسواسی مشغول می کند. حسادت توهم گونه یا روان پریش گونه هم نوعی حسادت است که فرد در آن مطمئن است شریک عاطفی اش به دیگری بیشتر از خودش توجه دارد و در حال خیانت یا فکر خیانت است. در هر دو حسادت فرد ممکن است به همسرش اجازه خارج شدن از خانه ندهد.
وجود رفتارهای مشکوک
گاهی رفتارهای غیرعادی و مشکوکی در رفتار خود شما وجود دارد که باعث می شود همسرتان احساس خطر داشته باشد و برای جلوگیری از این احساس خطر مانع بیرون رفتن شما شود. رفتارهایی مانند پنهان کاری، دروغ، داشتن رمز روی گوشی و سایر رفتارهایی که همسرتان را نسبت به شما بدبین می کند و باید این موضوعات را بین خودتان حل کنید.
از بین رفتن بی اعتمادی در رابطه
اگر به دلایل مختلفی مانند خیانت، دروغ، رابطه در فضای مجازی و… همسرتان اعتمادش را به شما از دست بدهد ممکن است تا جلب مجدد این اعتماد سعی در کنترل اوضاع داشته باشد یا بهانه گیری هایی داشته باشد که بخواهد توجه شما را جلب کند و مرهمی بر اعتماد از دست رفته اش باشد. این بهانه گیری ها شاید منجر به این شود که نخواهد از خانه بیرون بروید.
ترس از دست دادن
ترس از دست رفتن شاید یکی از دلایل اصلی و حتی ریشه دلایل قبلی که باهم مرور کردیم باشد که باعث شود همسرتان اجازه ندهد بیرون بروید. ترس از دست دادن ریشه های عمیقی دارد که در فرد به وجود می آید و باعث وابستگی های بیمارگون او به دیگران به خصوص شریک عاطفی اش می شود. فردی که ترس از دست دادن و طرد شدن دارد حتی با یک تلفن دیر جواب دادن شریک عاطفی اش هم ممکن است دچار تنش و استرس شود و برای جلوگیری از این تنش و استرس ممکن است گاهی متوسل به رفتارهای غیر منطقی شود و اجازه ندهد همسرش به بیرون برود.
نحوه رفتار با مردی که رفت و آمد همسرش را کنترل می کند.
اینکه بتوانید با همسر خود چگونه رفتار کنید نقش مهمی در پایداری زندگی زناشویی شما دارد. برخی اوقات رفتارهایی که افراد با همسر خود دارند باعث می شود که زندگیشان بدتر در سراشیبی فرو برود. بهترین راه های که می توانید برای ارتباط با همسر کنترل گر خود داشته باشید شامل موارد زیر می شوند:
1-بدتر نکردن شرایط و یادگیری نحوه مخالفت
شما چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید همسرتان این صفت کنترل گری را دارد. بنابراین اولین قدم این است که این ویژگی همسرتان را بپذیرید. شاید این نکته آسان به نظر برسد اما تحقیقات نشان داده است که خیلی از افراد در مواجهه با همسر کنترل گر خود از کوره در می روند و رفتارهای تکانشی و همراه با عصبانیت بروز می دهند. دعوا و مشاجره با همسر کنترل گر اوضاع و شرایط را بدتر می کند و زندگی زناشویی را به سمت تخریب پیش می برد. بنابراین اولین قدم این است که تحت هر شرایطی آرام باشید.
برخی از افراد فکر می کنند که در تعامل با همسر کنترل گر بهتر است که تحت هر شرایطی با عقاید و رفتارهای او موافقت کنند تا مشکلی ایجاد نشود اما واقعیت این است که این نوع رفتار نشان از عشق و محبت ندارد چرا که در واقع با این کار مهر تاییدی بر رفتارهای ناسازگار و ناخوشایند همسرتان زده اید و در بلندمدت دیگر شانسی برای درمان او ندارید. آنچه در عمل اتفاق می افتد می تواند ویژگی کنترل گری اش را کم کند. فرض کنید که در مورد یک موضوعی همسر کنترل گر شما عقیده دارد که شما کاملاً با آن مخالف هستید.
مخالفت آشکار و واضح با او هیچ کمکی نمی کند. جر و بحث فقط اوضاع را بدتر می کند چراکه بعید است چنین فردی از خواسته هایش کوتاه بیاید. برای مخالفت با او بهتر است از راه های هوشمندانه تری استفاده کنید مثلا می توانید بگویید که نظری که تو دادی خوب است اما آیا فلان نکته را هم در نظر گرفته اید یا برای این مسئله راه حل های دیگری هم وجود دارد که یکی از آنها... است. با این کارها گارد او کم می شود و سر صحبت باز می شود.
2-هدایت کردن کنترل گری به سوی حل مشکلات و همدلی
گاهی اوقات می توانید در زندگی با همسر کنترل گر از صفات رفتاری او برای حل مسائل زندگی تان استفاده کنید مثلاً می توانید مشکلاتی را که هر دوی شما دچار آن هستید تهیه کنید. سپس از او بخواهید که برنامه ای برای حل آنها تنظیم نمایید. با توجه به اینکه مسائل پیش رو مربوط به هر دوی شما می شود حل آنها توسط همسر کنترل گر نه تنها در کاهش رفتارهای او تاثیرگذار است بلکه گره ای را هم از زندگی مشترک شما باز می کند.
حتما تاکنون این جمله معروف را شنیده اید که همدلی از همزبانی بهتر است اما متاسفانه همدلی در زندگی زناشویی زیاد دیده نمی شود به همین علت است که افراد بعد از مدتی محبت و دوست داشتن بینشان کم می شود. یکی از بهترین راهها برای همدلی این است که زن یا مرد در مواجهه با همسر کنترل گر خود را به جای او بگذارند. این کار سبب می شود که شرایط سختی را که همسرشان از لحاظ روحی دچار آن شده بهتر متوجه شوند. البته در پیش گرفتن این رویکرد بهتر است تا آن جایی ادامه دار شود که همسر کنترل گر اجازه بی احترامی و جسارت به شریکش را به خود ندهد.
3-عدم اجازه به محدود کردن
همسر کنترل گر روی تعاملات و برخورد شما با دیگران تاثیر می گذارد. مثلاً سعی می کند تا شما را از حضور در روابط اجتماعی و رفت و آمد با خویشاوندان و دوستان تان منع کند. شما بهتر است با در پیش گرفتن رفتارهای محترمانه و قاطعانه در برابر چنین خواسته های او مقاومت کنید. کوچکترین نرمش در برابر این گونه رفتارهای همسر قادر است عواقب نامطلوبی را ایجاد کند. البته می توان راهی پیدا کرد تا او را متوجه رفتار اشتباه کرد.بعضی از این راهکارها این است که شما و همسرتان را با دوستانتان آشنا کنید. این کار باعث می شود که به شما اعتماد بیشتری داشته باشد یا اینکه از او بخواهید در جمع های دوستانه تان حضور داشته باشد تا خیلی از مسائل مدیریت شود. علاوه بر این بهتر است گاهی وقت ها خودتان هم با همسرتان به تفریح و گردش بروید تا متوجه شود تمام وقت شما فقط معطوف به خانواده و دوست صمیمی نیست.
4-خودخوری نکردن
گاهی رفتارهای همسر کنترل گر به صورتی است که این ذهنیت را برای شریکش ایجاد می کند که واقعاً رفتارهای او عیب و ایراد خاصی دارد وگرنه این حجم از انتقاد از همسر خود را نمی دید. نباید اجازه دهید که این باورها و افکار منفی در شما ایجاد شود و ذهن شما را تغییر کند. سعی کنید همیشه در مواجهه با همسر کنترل گر به خودتان بگویید که شما رفتار درستی دارید و هر آنچه را که نشان می دهید در حد توانتان است.بنابراین سعی کنید که احساس گناه و عذاب وجدانتان را کنترل کنید و نگذارید که سراغتان بیاید. شما با عملکرد خود در پی کمک به همسرتان هستید و کسی که بهتر است رفتارش را تغییر دهد همسر کنترل گر شما است نه خودتان. گاهی اوقات چنین احساس های گناهی شما را در در مواجهه با رفتارهای نادرست همسرتان بی دفاع و شکننده می کند که نباید اجازه دهید این احساسات در شما ریشه دار شود.
5-دفاع از اعتقادات
همسرش کنترلگر ممکن است سعی کند که در اعتقادات مذهبی سیاسی فرهنگی و عقیدتی شریکش تاثیر بگذارد و او را به سمت و سوی عقاید و باورهای خودش ببرد. از این رو دلیلی ندارد که شما مطابق با او فکر کنید و به هر آنچه که همسر کنترل گرتان باور دارد یا هر نظری که در مورد مسائل سیاسی و فرهنگی داشت شما هم همان را داشته باشید.هرچند سعی کنید که حرفهای او را بشنوید از دیدگاه او به دنیا نگاه کنید اما در صورتیکه استدلال مناسبی در رابطه با عقاید دارید آن مخالفت را محترمانه و مقتدرانه بیان کنید اجازه ندهید که این اختلاف عقاید منجر به دعوا و جر و بحث بین تان نشود. سعی کنید همیشه به لحن کلام خود توجه کنید. این را بدانید که بیشتر اختلافات در زندگی مشترک به خاطر تفاوت عقاید بلکه تن و لحن کلام است.