هم دیدنی بودی هم خواستنی بودی هم چیدنی بودی هم باغچمون گل داشت
زنجیر میخواستم دستاتو بخشیدی از من تا اون دستا هر دره ای پل داشت
پل بود اما ریخت گل بود اما مرد عمر منم قد عشقت تحمل داشت
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم من کاسه ی صبرم این کاسه لبریزه
آروم نمیگیرم از دست زنجیرم بی عشق میمیرم من روز دیدارم
از دوستی پر من از دوست دلخور من آجر به آجر من من پشت دیوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار لعنت به این آوار من زیر آوارم
لعنت به این دیدار لعنت به این دیوار لعنت به این آوار من زیر آوارم
هر روز پاییزه هر هفته پاییزه هر ماه پاییزه هر سال پاییزه
پنهونم از چشمات ماه پس ابرم من کاسه ی صبرم این کاسه لبریزه