به گزارش سایت خبری ساعدنیوز و به نقل از سلام دنیا،داشتن تخصص در زمینه درمان و آموزش های خانواده دوم یک چیز را به من آموخت: زوجین بایستی به شدت درباره ازدواج مجدد و فرآیند تبدیل شدن به خانواده دوم قبل از اقدام به هر کاری آموزش دیده باشند. ازدواج مجدد بویژه با حضور فرزندان امری بسیار چالش برانگیز می باشد. حتماً قبل از تصمیم گرفتن به این عمل چشمان خود را کاملا باز کنید.
لیست زیر چالش های کلیدی را که هر والدی (یا افرادی که با یک مرد یا زن بدون فرزند که قبلاً ازدواج کرده است آشنا می شوند) بایستی قبل از تصمیم گرفتن به ازدواج مجدد بداند، ارائه می دهد. کاملاً چشمانتان را باز کنید تا در آینده خود و فرزندانتان زندگی خوبی داشته باشید.
ازدواج مجدد موفق و باید و نبایدهای آن
1. بعد از طلاق یا مرگ همسر دو تا سه سال صبر کرده و سپس وارد یک رابطه جدی دیگر شوید
این مساله شوخی نیست. اکثر افراد به چندین سال زمان نیاز دارند تا به طور کامل به رابطه قبلی خود از هر لحاظ پایان دهند. وارد شدن به یک رابطه جدید می تواند این روال بهبودی را دچار مشکل کند. پس به خودتان لطف نموده، برای درد بوجود آمده عزاداری کرده و از آن فرار نکنید. علاوه براین، کودکان شما نیز حداقل به این میزان زمان برای بهبود یافتن و کسب پایداری در زمان بندی ملاقات هایشان نیاز دارند. کمی صبور باشید.
2. قبل از تصمیم به ازدواج مجدد، دو سال با یکدیگر در ارتباط باشید؛ سپس با فرزندان همسر آینده خود نیز ملاقات نمایید
دو سال آشنایی به شما این فرصت را می دهد تا یکدیگر را بهتر بشناسید. به خودتان زمان کافی برای شناخت هر چه بیشتر یکدیگر را بدهید. به خاطر داشته باشید که قرار ملاقات ها گاهی قابل مقایسه با زندگی پس از ازدواج مجدد نمی باشند.
حتی اگر همه چیز روبراه به نظر می رسد، تغییرات روانشناختی و احساسی قابل توجهی برای کودکان، والدین و نامادری یا ناپدری پس از ازدواج مجدد روی خواهد داد. آنچه در حال حاضر به نظر بدون مشکل می رسد ممکن است در آینده به چالش کشیده شود. اینگونه فکر نکنید که این کار بدون مشکل خواهد بود. یکی از والدین زمانی به من گفت: "عاشق شدن برای ازدواج مجدد کافی نمی باشد. به چیزهایی فراتر از آن نیاز است."
وقتی به تصمیم جدی درباره ازدواج رسیدید، با این هدف با یکدیگر رابطه و ملاقات داشته باشید که می خواهید رابطه بین ناپدری/نامادری را با فرزندان عمیق تر کنید. کودکان کم سن و سال تر آسان تر می توانند با والدین جدید خود سازگار شوند; پس قبل از سپری کردن زمان زیادی در کنار یکدیگر، حتما تصمیم جدی داشته باشید. کودکان بزرگتر به زمان بیشتری نیاز دارند (تحقیقات نشان می دهند که بهترین زمان برای ازدواج مجدد قبل از رسیدن کودکان به ده سالگی یا پس از عبور آنها از شانزده سالگی می باشد. والدینی که با کودکانی در بین این بازه زمانی اقدام به ازدواج نموده اند با مشکلات و خواسته های دوران رشد این نوجوانان به مشکل خورده اند."
3. بدانید که چگونه خانواده دوم را آماده کنید یا اصطلاحاً بپزید
اکثر افراد فکر می کنند روش پختن خانواده دوم با مخلوط کن، اجاق مایکرویو، دستگاه پخت با فشار یا غذاساز می باشد. تمامی این روش های پختن تلاش می کنند که اجزای خانواده را به شیوه ای سریع ترکیب کنند. متاسفانه تنها نتیجه این روشها، ناراحتی و ناامیدی می باشد.
روش پختن خانواده دوم مانند روش پختن آبگوشت است. پس از ریختن مواد اولیه در دیگ، به زمان کافی و شعله ملایم برای پخته شدن کامل مواد در کنار یکدیگر نیاز بوده و به طور کلی بالغین بایستی با عزم، اراده و صبر وارد این حوزه شوند. به طور متوسط بین 5 تا 7 سال زمان لازم است تا خانواده دوم شکل بگیرد. هیچ راه حل سریعی در این خصوص وجود ندارد. (برای مطالب بیشتر درباره نحوه پختن خانواده دوم به این مقاله مراجعه کنید)
4. بدانید که ماه عسل در انتهای سفر زوجین متاهل قرار دارد، نه در ابتدای آن
اجزایی که درون دیگ ریخته می شوند اگر وقت کافی برای پخته شدن نداشته باشند، مزه نهایی غذا مناسب نخواهد شد و حتی ممکن است شما را بیمار کند. زوجین بایستی بدانند که پاداش های مربوط به زندگی با خانواده دوم (امنیت، هویت خانوادگی و حق شناسی از یکدیگر) در انتهای این سفر تحقق می یابند. مانند قوم بنی اسرائیل که مدتها برای رسیدن به سرزمین موعودشان در سفر بودند، شما نیز باید این مسیر را طی کنید.
5. هنگام ازدواج مجدد درباره کودکان فکر کنید
کودکان قبل از ورود به خانواده دوم ممکن است با شکست های فراوانی روبرو شوند. در واقع یکی از این شکست ها، ازدواج شماست. این امر در واقع رویای آنها برای اینکه روزی پدر و مادر واقعی شان دوباره با یکدیگر زندگی خواهند کرد یا جایگاه یکی از والدین که فوت کرده است همواره در منزل گرامی داشته شده و هرگز پر نخواهد شد، را از بین می برد. قبل از تصمیم به ازدواج این گونه شکست های فرزندانتان را در نظر بگیرید. اگر انتظار تا زمانی که کودک شما بزرگ شده و خانه را ترک کند، گزینه مناسبی برای شما نیست، سعی کنید در قبال شکست های احتمالی فرزندانتان حساس باشید. آنها را به عجله واندارید و نسیت به غم و اندوه آنها بی توجه نباشید.
6. وفاداری ها را مدیریت کرده و نسبت به آنها حساس باشید
حتی در بهترین شرایط، کودکان احساس می کنند که بین والدین واقعی خودشان تقسیم شده اند و ممکن است احساس کنند رابطه خوب شما با همسر جدیدتان به نوعی خیانت به والد قبلی آنها محسوب می شود. کودکان را به انتخاب کردن مجبور نکنید و احساسات آنها را در نظر بگیرید. به آنها اجازه دهید تا افراد جدیدی که وارد خانواده شده اند را در زمان مناسب قبول کرده، آنها را دوست داشته و به آنها احترام بگذارند.
7. انتظار نداشته باشید که همسر جدید شما احساسی مشابه شما در قبال فرزندانتان داشته باشد
این رویای خوبی است اما معمولاً این افراد به اندازه شما به کودکانتان توجه نمی نمایند. این به معنی عدم امکان برقراری پیوند مناسب بین کودکان و ناپدری/نامادری نیست. وقتی شما به دخترتان نگاه می کنید، یک دختر 16 ساله می بینید که وقتی کودکی 4 ساله بود برای شما با گل کیک درست می کرد و هر روز پس از کار با شما دوش می گرفت و شما را بغل می کرد. همسر جدید شما اما ممکن است او را دختری لوس و خودمحور ببیند که از قوانین خانه پیروی نمی کند. انتظار این نظرات متفاوت و مخالفت با تصمیمات والدین از جانب فرزندان را داشته باشید.
8. بدانید که ازدواج مجدد دارای موانع خاص خود می باشد
آیا شما به فرزندانتان متعهدتر هستید یا به ازدواج دوم؟ اگر نمی خواهید ریسک از دست دادن فرزندتان به خاطر زندگی دوم را بپذیرید، بهتر است به سراغ ازدواج نروید. تعهد به ازدواج دوم به معنی بی توجهی به فرزندانتان نیست اما در نهایت باید تصمیم بگیرید که کدام رابطه برای شما از اولویت نهایی برخوردار است. ازدواجی که در اولویت قرار نداشته باشد در بهترین حالت به حد متوسط خواهد رسید.
یک مانع منحصر بفرد دیگر به عنوان "روح ازدواج پیشین" شناخته می شود. افراد ممکن است توسط تجربیات منفی روابط قبلی شان تسخیر شوند و حتی متوجه اینکه این مساله چگونه بر ازدواج جدید آنها تاثیر می گذارد، نشوند. تلاش کنید شرایط حال را در سایه گذشته تفسیر نکنید در غیر این صورت تاریخ دوباره برای شما تکرار خواهد شد.
9. به عنوان یک تیم والدین عمل کرده و برنامه خود را آماده کنید
هیچ چالشی به اندازه این که زوجین به عنوان یک تیم برای موفقیت خانواده دوم تلاش کنند، قابل پیش بینی نمی باشد. والدین ثانویه بایستی سعی کنند نقش خود را پیدا کرده، مرزهای اختیاراتشان را شناخته و قدرتشان را از همسرشان که والد واقعی فرزندان است قرض بگیرند تا بتوانند مدیریت والدین را پیاده سازی کنند. والدین واقعی بایستی کماکان نقش خود را به عنوان نظم دهنده و پرورش دهنده اصلی حفظ کرده و همزمان از نقش در حال توسعه همسر جدیدشان حمایت نمایند (این سری مقالات را برای آگاهی بیشتر درباره ناپدری/نامادری بودن بخوانید). مدیریت این نقش ها آسان نخواهد بود; بنابراین برنامه ریزی کرده و تیمی عمل کنید.
10. بدانید که به کودکان چه بگویید. به آنها بگویید:
اشکالی ندارد درباره حضور فرد جدیدی در زندگی ات کمی سردرگم باشی.
اشکالی ندارد درباره طلاق (یا مرگ پدر یا مادرت) ناراحت و غمگین باشی.
بایستی فرد مناسبی را یافته و با وی درباره تمامی این مسائل حرف بزنی.
لازم نیست عاشق همسر جدید من باشی اما لازم است به همان اندازه که برای مربی یا معلم مدرسه ات احترام قائلی، برای وی نیز احترام قائل باشی.
لازم نیست جانبداری کنی. وقتی احساس می کنی بین خانه فعلی و خانه والد دیگرت گیر افتاده ای، این را به من بگو و ما به تو کمک خواهیم کرد.
تو متعلق به دو خانه با قوانین، روالها و روابط مختلف هستی. جایگاه خودت را پیدا کرده و با هر کدام همکاری مناسبی داشته باش.
نهایتاً استرس منزل و زندگی ما نیز کاهش خواهد یافت.
من تو را دوست دارم و تو همیشه جایگاه ویژه ای در قلب من داری. می دانم تقسیم کردن من با فرد دیگری برایت دشوار است. من عاشق تو هستم.
11. عاقلانه تر عمل کن، نه بیشتر و سخت تر
برای ازدواج مجدد، یافتن و رسیدن به سرزمین موعود به صورت تصادفی امری بسیار نادر است. حرکت در جهت مناسب نیازمند نقشه می باشد. شما بایستی عاقلانه تر عمل کنید، نه بیشتر و سخت تر. قبل از ازدواج مجدد، حتماً درباره گزینه ها و چالش هایی که پیش روی شما قرار خواهند گرفت، مطالعه و آموزش کافی داشته باشید.