دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

جامعه /

داستان‌های طنز/ قصه‌ی باحال چهار پند خر + ویدیو 

یکشنبه، 11 آذر 1403
ساعد نیوز: حکایتی شیرین و خنده دار از مجموعه داستان های کهن ایرانی را ببینید و بشنوید.

به گزارش سرویس جامعه ساعد نیوز،حکایت چهار پند مهم از پدر خر: شغالی در همسایگی باغی لانه داشت وهر روز برای آنکه شکمش را سیر کند به باغ می رفت ولی باغبان او را می زد به طوری که شغال زار ونزار شده بود.تصمیم گرفت نزد گرگ برود شاید به کمک او کمی غذا به دست آورد.گرگ سیر از شکاری که کرده بود در خانه اش استراحت می کرد.

حکایت چهار پند مهم از پدر خر

اما وقتیکه مهمان خود را گرسنه دید با خود گفت دور از جوانمردی است من سیر و مهمانم گرسنه باشد.‌‌ پس به او گفت بیا به شکار برویم شاید چیزی برای خوردن بیابیم.روباه از خدا خواسته قبول کرد و به گرگ گفت اتفاقا من در این نزدیکی دهی راسراغ دارم که در آن الاغی هست شاید اورا گول بزنم ونزد تو بیاورم تا او را شکار کنی و با هم بخوریم.گرگ گفت اگر می توانی ودر آن سختی وجود ندارد ٬ درنگ نکن!

شغال از آنجا رفت٬ تا به ده رسید٬ خری را در کنار آسیایی دید که ایستاده است٬ و بار سنگینی روی کول دارد و چهار پا از زور بارها کوفته و درمانده ٬ به او نزدیک شد واز رنح و سختی روزگارش پرسید و گفت : “ای برادر ٬تا کی بازیچه آدمیزاد بودن و جان خود را در این شکنجه فرسودن؟”خر گفت :چاره کار را نمی دانم.شغال گفت : من در این نزدیکی بیشه ای سراغ دارم که عکس آن روی گنبد سبز آسمان می افتد٬دشتی که از رنگین کمان رنگین تر٬ واز هرچه که فکرکنی راحت تر و قشنگتر.

و بعد گفت: آنجا از وجود حیوان وحشی و دام و درندگان خالی است.اگر دوست داشته باشی به آنجا می رویم و ما هر دو با روراستی و یکرنگی و خوشی زندگی می کنیم. خر از این سخن شغال خوشحال شد و پشت سر روباه و به دنبال او رفت.شغال گفت:من از راه دوری آمده ام . اگر ممکن است مرا سوار خودت کن تا زود تر به مقصد برسیم.خر پذیرفت و شغال جستی زد و بر پشت او سوار شد تا به نزدیکی آن بیشه زار رسیدند.


خر از دور نگاه کرد٬گرگی را دید٬با خودش گفت : اتفاقات ناگواری در حال رخ دادن است و تو خوابیده ای؟ ای روح طمع کار من ٬ با پای خودت به پیشواز مرگ آمده ای و به دست خویش در دام نابودی خودت را گرفتار کرده ای .

خوش زبانی شغال رسن و افسار به دست و پای عقلم زد و مرا در این گرداب فریب قرار داد.حالا به فکر چاره ای باش.شاید بتوانی از این مخمسه خودت را رها کنی.در جای خودش ایستاد و به شغال گفت: ای شغال اینک که نشانه ها و روشنی های آن جایگاه از دور پیداست و بوی خوش گل و شکوفه به دماغم می رسد٬و اگر من می دانستم که چنین جای خرم و تازه ای داری ٬ یکباره به اینجا می آمدم . امروز باز می گردم و فردا با ظاهری آراسته تر و فکری آسوده تر به اینجا می آیم.

شغال گفت : تعجب می کنم که کسی چیز نقدی را با نسیه عوض کند . خر گفت : راست می گویی٬ ولی من از پدرم پندنامه ای دارم که پر از سود های ماندگار است که همیشه با من است و شب هنگام خوابیدن زیر بالین خودم می گذارم.و بدون آن خواب های پریشان می بینم.

شغال به فکر فرو رفت که اگر خربه تنهایی برود ممکن است دوباره بر نگردد٬من با او برمی گردم تا شاید او را دوباره به اینجا بیاورم.پس به او گفت راست می گویی که شایسته است پند پدر و سفارش های او را به کار ببندی.اگر چیزی از آن پندها به یاد داری برایم بگو شاید سودی داشته باشد.خر گفت: چهار پند است اول آنکه هرگز بدون این پند نامه نباش ٬ سه تای دیگر را فرا موش کرده ام که حافظه ام یاری نمی دهد.چون به آنجا برسیم از روی پند نامه برایت می خوانم.شغال گفت حالا از اینجا برگردیم و فردا به اینجا باز می گردیم.

خر با شتاب هرچه بیشتر به سوی دهکده برگشت تا به نزدیکی ده رسید. گفت : حالا آن سه پند دیگر به یادم آمدم٬می خواهی بشنوی ؟ شغال گفت : بله.خر گفت : پند دوم آن است که وقتی بدی پیش آمد از بدتر آن بترس ٬ سوم »که دوست نادان را بر دشمن دانا ترجیح مده ٬ چهارم آنکه از همسایگی گرگ و دوستی شغال بپرهیز.شغال چون این را شنید٬فهمید که دیگر جای ایستادن نیست٬از پشت خر به زمین پرید و خواست فرار کند که سگ های دهکده به دنبال او رفتند و آن شغال بیچاره را به سزای عملش رساندند.


برای مشاهده داستان های طنز بیشتر اینجا کلیک کنید.


58 پسندیدم 50 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز سه شنبه 18 دی
از سراسر وب
دیدگاه ها
محمد کریم بهرامیان
3 هفته پیش

در پاسخ به: سلام خیلی عالی بود
به نام خدا. بسیار عالی و آموزنده . تشکر از لطفتان
پاسخ
Hashemi
3 هفته پیش

عالی بود
پاسخ
اسرافیل
3 هفته پیش

خیلی جالب است. این حکایت های آموزنده سبب ارتقای فرهنگ جامعه است،خدا به شما پاداش دهد،باز ادامه دهید. با اینکه بارها اصل این حکایت را در مرزبان نامه سعدالدین وراوینی خوانده ام،باز برای بار چندم خواندم. سپاس از شما
پاسخ
مهدی
3 هفته پیش

بسیار عالی و آموزنده،و همچنین پند سوم از همه زیبا تر و حقیقی تر بود.👌👏👏
پاسخ
بازدیدکننده
4 هفته پیش

بسیار عالی اموزنده
پاسخ
Zahra
4 هفته پیش

بسیار عالی و داستانی جذابی بود متشکرم خداوند به ما و شما توفیق دهد تا پخش کنین و بشنویم و ببینیم
پاسخ
پرویز
1 ماه پیش

سلام در کل داستان اموزنده بود لذت بردم
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

سلام عالی بودداستانهای مفیدبگید و گسترش بدید 🐆🐅🐕🐶🌹🌹🌹🌹
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

خوب یود
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

قصه زیبایی بود. البته قبلاً شنیده بودم ولی باز هم تا آخر گوش دادم و لذت بردم. ممنون
پاسخ
بینام
1 ماه پیش

در پاسخ به: سلام خوب بود ممنون
بالاخره شغال بود یا روباه؟در کل عالی بود
پاسخ
فرشته
1 ماه پیش

سلام خوب بود ممنون
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

باسلام خیلی خیلی عالی بود تشکر فراوان
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

خیلی زیبا و آموزنده بوده
پاسخ
عبدالله‌اکرمی
1 ماه پیش

داستان‌اموزنده‌ی‌بودمتشکرم
پاسخ
امیدح
1 ماه پیش

سلام خر حیوان زحمتکشی است
پاسخ
محمدجواد
1 ماه پیش

چه جالب و زیبا
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

عالی متشکرم
پاسخ
فاطمه
1 ماه پیش

بسیار آموزنده بود ممنونم
پاسخ
بازدیدکننده
1 ماه پیش

سلام خیلی عالی بود
پاسخ
مشاهده همه دیدگاه ها دیدگاه خود را ثبت نمایید
چاپ مقاله در مجله (ISI, SCOPUS, ISC, PUBMED و علمی پژوهشی) معتبر+ صفر تا صد+ ویدئو آموزشی
استخراج فوری مقاله از پایان نامه برای مجلات ISI با بهترین کیفیت
استایل های ترند زمستانی برونا بیانکاردی، همسر نیمار/خانم های خاص پسند ایده بگیرید😉
(ویدئو) به نام خدا، متخصص قلب هستم/ شیرین زبونی‌های هلیا، دختر طلای سریال «سوجان»
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
عاشقانه های ناکام الناز شاکردوست و هوتن شکیبا در شبی که ماه کامل شد ارزش صدبار دیدن داره/ این عشق یک روز خوش به خودش ندید
از بازار چه خبر؟ | قیمت دلار و یورو امروز سه‌شنبه 18 دی 1403 + جدول
با پول 1 خانه در تهران، چند خانه در آمریکا می‌توان خرید؟/ اول حدس بزنید بعد مطلب رو بخونید
بهترین ترجمه با بهترین مترجم آنلاین + معرفی 8 پلتفرم برتر ترجمه
پذیرش و چاپ مقاله در مجلات خارجی ISI، SCOPUS، PUBMED، ISC