دفاع صادق زیباکلام از "خانه سبز" بیژن بیرنگ؛ "خانه سبز" نه مُروّجِ فساد بود نه مُبلّغ ِقلع و قمع دگراندیشی!

  دوشنبه، 29 آذر 1400 ID  کد خبر 183901
دفاع صادق زیباکلام از "خانه سبز" بیژن بیرنگ؛ "خانه سبز" نه مُروّجِ فساد بود نه مُبلّغ ِقلع و قمع دگراندیشی!
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در واکنش به سخنان اخیر بیژن بیرنگ درباره "اشتباهی بودن ساخت خانه سبز و عذرخواهی از مردم" در صفحه اینستاگرام خود نوشت: دفاع صادق "خانه سبز" نه مُروّجِ فساد بود نه مُبلّغ ِقلع و قمع دگراندیشی!

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، بعد از انتشار ویدئوی جنجالی بیژن بیرنگ در فضای مجازی و اظهار پشیمانی شدید ایشان از ساخت مجموعه های خوشبینانه ای مانند "خانه سبز" که به یکی از درخشان ترین آثار تلویزیونی مرحوم "خسرو شکیبایی" و بسیاری دیگر از بازیگران بزرگ تلویزیون و سینما و تئاتر مشهور است؛ صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به دلجویی از بیژن بیرنگ پرداخته و به ایشان نکات مهمی را متذکر شده است:

"جناب بیژن بیرنگ عزیز ، شما بهیچ وجه در ساختنِ سریالِ "خانه سبز" در دهه هفتاد اشتباه نکردید. خانه سبز شما نه مُروجِ مفاسد اقتصادی بود، نه قلع و قمعِ دگراندیشی را اشاعه میکرد و نه لزوماً مُبلّغِ باورهایِ نظام بود. برعکس، مفاهیمی همچون صمیمیت، مهربانی، درستی و احترام به زنان را به تصویر کشیده بود. اگر سه دهه بعدش جامعه، این چنین از نظر ِ اخلاقی سقوط کرده، مفاسدِاقتصادی سکه رایج شده، بی اعتمادی، نااُمیدی، سرخوردگی، یاس، به هیچ چیز و هیچکس باورنکردن،و... هنجارهای غالب جامعه شده، نمیدانم چرا شما خود را مقصر میدانید که «نادانسته با خانه سبز ملت را سرگرم ساختید تا آنها از فرصت استفاده کنند و جامعه را باین روز درآورند»؟

تصویر

جناب بیرنگ بزرگوار، من و شما و بسیاری دیگر در عرصه های مختلف ظرف سه دهه گذشته صادقانه تلاش کردیم جامعه بهتری بسازیم. اینکه موفق نشدیم، یا آن میزان که میخواستیم و آرزو می داشتیم، موفق نشدیم بواسطه اسباب وعلل دیگری بوده. صد البته که خبط و خطا هم کم مرتکب نشدیم اما هدفمان نه امیال و اغراضِ شخصی بود، نه برخلاف آنچه مخالفین مان ما متهم میکنند، برای رسیدن بقدرت یا ثروت بود. تاکید میکنم انتقاد ازعملکردمان یک بحث است ، و نفی و تخطئه آنچه درست بوده بحث دیگری. نگذاریم ناامیدی و سرخوردگی از وضعیتِ موجود، ما را به ناکجا آباد پوچ انگاری و گرفتار شدن در باتلاق نفی و انکار و بزیر سوال بردن و طرد هرآنچه که در گذشته بوده بکشاند. اگرچه نسلهای بعد از انقلاب از هرآنچه درگذشته شده رویگردان و منزجرند، اما اتفاقا راه برون رفت از وضعتِ موجود ای بسا در تکرارِ اجتناب ناپذیرِ همان مسیرهای گذشته است با این تذکار مهم و کلیدی که نخست بفهمیم اشکال کارمان در کجا بود که موفق نشدیم؟ کدامین اسباب وعلل مانع پیشرفت شدند و چگونه به آن سرنوشت مجددا دچار نشویم؟

تا باغم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که اینبار افتاد
ارادتمندم"


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها