درخواست طلاق به خاطر عروسک‌ بازی همسر

  دوشنبه، 19 تیر 1402 ID  کد خبر 347700
درخواست طلاق به خاطر عروسک‌ بازی همسر
ساعد نیوز: آقا شما بگو این کار من بده که من دوست دارم شب‌ها کنار عروسک‌ هام بخوابم و این کار من باعث شده نوید به من حرف‌های بدی بزنه و منو مسخره می‌کنه! قاضی پس از چند دقیقه که به رفتار‌های کودکانه یگانه نگاه می‌کرد، رو به نوید کرد و گفت چرا حالا می‌خوای طلاق بگیری؟

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از عصر ایران، گاهی اوقات موضوعات پرونده‌های دادگاه خانواده به قدری عجیب است که برای قضات دادگاه هم با آن سابقه و تجربه‌ای که دارند، تعجب‌آور می‌شود. معمولا کودکان زیادی در دادگاه بنا بر شرایط موجود حضور ندارند؛ اما دادگاه خانواده طوری دیگر است. در این روزها که کودک‌همسری را می‌بینیم، زوج‌های نوجوانی را در دادگاه‌های خانواده مشاهده می‌کنیم.

این بار پس از ورود به حیاط مجتمع خانواده در بین آن‌همه جمعیت و هیاهو اولین چیزی که توجه من را جلب کرد، حضور یک دختر نوجوان که از چهره‌اش مشخص بود تقریبا 13 یا 14 سال بیشتر ندارد، بود که دقیقا در نزدیکی بوفه دادگاه با قد کوتاه و کیف کوله‌پشتی عروسکی ایستاده بود و پسری جوان با قدی نسبتا بلند و ته‌ریش و یک پیراهن سفید بر تن در حدودا یک‌متری این دختر جوان به او خیره شده بود و مدام داشت به مادرش که نزدیک او بود، می‌گفت این لقمه تو و خواهرت بود، تو من را بدبخت کردی؛ وگرنه من اصلا آدم ازدواج‌کردن نبودم.

این‌قدر به من گفتی که من مجبور شدم قبول کنم. این حرف‌ها گفت‌وگوی این پسر جوان تقریبا 26ساله بود که توجه من را جلب کرد. جلو رفتم و پرسیدم ماجرا چیست. پسر جوان به اسم نوید گفت: چی بگم آقا برو از یگانه بپرس تا بهت بگه چه کارا می‌کنه که منو خسته کرده. برو ازش بپرس چرا آن‌قدر بچه‌بازی از خودش درمیاره.

آخه کسی که ازدواج کرده باید عروسک‌بازی کنه؟ باید بره شهربازی؟ باید با بچه‌ها خاله‌بازی کنه؟ من ازدواج کردم به این فکر که زندگی خوبی داشته باشم از سر کار میام همسرم همه چیزش آماده باشه؛ اما الان برعکس شده من همه کارا رو می‌کنم! در ادامه نوید گفت: یگانه اون دختر خانم اونجا کنار بوفه وایستاده. همونی که کوله‌پشتی عروسکی داره. اون زن من هست که تازه چند وقت پیش 14 سالش شده. با تعجب گفتم خود شما چند سالتونه؟ نوید گفت من هم چند ماه دیگه 26 سالم می‌شه.

در همین بین مادر یگانه و مادر نوید با هم گفتند این کار را ما کردیم و اشتباه کردیم. ما هرگز فکر نمی‌کردیم سرنوشت بچه‌هامون به اینجا برسه، وگرنه این کارو نمی‌کردیم.

الانم چیزی نشده منتها نوید کمی عجله داره و می‌گه این رفتار‌های یگانه اذیتش می‌کنه. ان‌شاءالله که طلاق نمی‌گیرند و خوب می‌شه وضعیت زندگی‌شون! یگانه که گفت‌وگوی ما را دید، آمد نزدیک و گفت: آقا ما دخترخاله پسرخاله هستیم و تقریبا دو ماه دیگه می‌شه یک سال که عقد کردیم. منتها من نمی‌فهمم اینجا اصلا چی‌کار می‌کنم.

آقا شما بگو این کار من بده که من دوست دارم شب‌ها کنار عروسک‌هام بخوابم و این کار من باعث شده نوید به من حرف‌های بدی بزنه و منو مسخره می‌کنه!

نوید پس از این حرف‌ها ادامه داد و با لحن حق‌به‌جانبی گفت: بله که می‌گم. آقا باورتون می‌شه این حرف‌ها مال یک دختر متأهل باشه؟ اصلا منم مشکلم همینه، آخه یگانه تو خونه وقتی من می‌رم پیشش ول می‌کنه می‌ره تو اتاقش عروسک‌بازی می‌کنه یا می‌شینه کارتون نگاه می‌کنه. اصلا نمی‌فهمه من چی می‌گم. هرچی بگم متوجه نمی‌شه.

من تو یه دنیا هستم یگانه تو یک دنیای دیگه. با تعجب گفتم خب چرا قبول کردین که با هم ازدواج کنید؟ مگه شما از پیامد‌های کودک‌همسری آگاه نیستین. رفتار‌های یگانه خیلی طبیعی است. در همین بین بود که ناگهان برگه ابلاغیه را مادر نوید نشان داد و گفت فکر کنم الان دیگه دادگاهشون شروع بشه. می‌شه شما ما رو تا شعبه همراهی کنید آخه نمی‌دونیم تو کدوم طبقه است. برگه ابلاغیه رو گرفتم و راهی شعبه شدیم.

وقت رسیدگی در شعبه‌ای بود که در طبقه اول اتاق سوم سمت راست قرار داشت. در مسیر تا خود شعبه حرف زدیم و به محض ورود به شعبه مدیر دفتر با تعجب گفت چه خبره اینجا چرا این‌همه سروصدا می‌کنید. مگه اومدین مهمونی. اینجا دادگاه است چرا ‌همه با هم اومدید.

فقط زوج و زوجه، بقیه بیرون که ناگهان قاضی پرونده صدا رو شنید و گفت وقت رسیدگی ساعت 10 رو بگید با خانواده بیان داخل. وارد اتاق شدیم. یگانه و مادرش در یک سمت نشستند و نوید و مادرش هم در یک سمت دیگر. قاضی پس از مطالعه دادخواست با تعجب رو به مادر یگانه کرد و گفت چرا این دختربچه 14ساله رو شوهرش دادی خانم؟

مادر یگانه با نگاهی به مادر نوید گفت آقای قاضی واقعیتش اینه که خواهرم از زمانی که یگانه به دنیا اومد، بهش می‌گفت عروس من. ما هم زیاد توجه نمی‌کردیم.

آخه فکر می‌کردیم داره شوخی می‌کنه تا اینکه وقتی یگانه کمی بزرگ‌تر شد و نوید هم بزرگ شده بود و وقت ازدواجش رسیده بود خواهرم رسما اومدن خواستگاری یگانه. من اولش مخالف بودم چون یگانه کوچیک بود.

آخه اون موقع که اومدن خواستگاری دخترم یگانه 12 سالش بود و از طرفی وقتی اصرارهای نوید و خواهرمو دیدیم تصمیم گرفتیم بذاریم کمی یگانه بزرگ‌تر بشه بعدش عقد کنن.

تو این مدت آن‌قدر خواهرم رفت و اومد که مجبور شدیم عقدشون کنیم تا نوید بره سربازی و بعدش عروسی‌شون رو بگیریم. آخه من خودم و خواهرم هم تقریبا 15ساله بودیم که ازدواج کردیم. سختی کم نکشیدیم؛ ولی دیگه مجبور بودیم زندگی کنیم. واسه همین من نمی‌خواستم یگانه رو زود شوهرش بدم؛ اما اصرار‌های خواهرم و اطرافیان و اون محیط محل زندگی‌مون باعث شد راضی بشم.

البته من دلم نمی‌خواست دخترم مثل من سختی بکشه. وضع مالی خواهرم اینا خیلی خوب بود واسه همین قبول کردم با پسرخاله خودش ازدواج کنه تا مثل من نشه اما الان اقرار می‌کنم اشتباه کردم و نباید قبول می‌کردم. قاضی رو به نوید کرد و گفت سربازی نرفتی پسرم. نوید پاسخ داد نه آقای قاضی دانشگاهم کمی طول کشید یک سال هم نرفتم واسه همین سربازی‌رفتنم طولانی شد.

الانم تازه آموزشی من تمام شده چون متأهل هستم قراره بیام شهر خودم ادامه خدمتم رو. یگانه که تا آن لحظه سکوت کرده بود و کیفشو تو بغلش محکم گرفته بود و با جاکلیدی عروسکی کیفش بازی می‌کرد، یهو بلند شد و به دنبال پروانه تو اتاق قاضی دوید که مادرش سریع دستشو گرفت و گفت چی کار می‌کنی بشین زشته آبرومو بردی.

اینجا دادگاه است تو چرا آن‌قدر منو حرص می‌دی، چرا بچه‌بازی از خودت درمیاری. خجالت بکش دیگه بزرگ شدی اینجا داریم راجع به زندگی تو حرف می‌زنیم. می‌فهمی چقد بهت بگم بزرگ شو خستم کردی!

قاضی وقتی این حرف‌ها رو شنید و رفتار یگانه را هم دید، گفت خانم محترم کارش نداشته باشید اون الان وقت‌ بازی‌کردنش هست نه شوهرداری‌. این را شما که مادرش هستی باید متوجه می‌شدی نه اون بچه طفل معصوم که هنوز در دنیای کودکی خودش غرق است و چیزی از زندگی مشترک نمی‌دونه. اشتباه خودتون رو پای اون بچه نذارید.

قاضی پس از چند دقیقه که به رفتار‌های کودکانه یگانه نگاه می‌کرد، رو به نوید کرد و گفت چرا حالا می‌خوای طلاق بگیری؟

نوید گفت حاج آقا چرا نداره دیگه. نمونه‌شو الان دیدین دیگه. من خسته شدم. تو این مدتی که عقد کردیم همش از همین کارا می‌کنه. اولش گفتم طبیعی هست توجه نکردم اما الان دیگه خسته شدم. همش باید مراقب یگانه باشم تا مبادا کار بچگانه‌ای نکنه واقعا خسته شدم دیگه نمی‌کشم.

اگر اصرار‌های مادر و خاله‌ام نبود همون ماه‌های اول طلاق گرفته بودم، اما اینا همش گفتن خوب می‌شه اولش هست. خوب که نشد هیچ بدترم شد و من دیگه نمی‌تونم تحمل کنم. نوید ادامه داد و گفت آقای قاضی یگانه چیزی نمی‌فهمه واقعا از محبت‌کردن به من و از اینکه من چه نیازی دارم چیزی متوجه نمی‌شه. این منو داره اذیت می‌کنه، واقعا خسته شدم. بعدم همش خالم داره تو زندگی ما دخالت می‌کنه و همش اون به یگانه می‌گه چی کار بکنه چی کار نکنه. به من می‌گه خوب می‌شه صبر کن. من چقد صبر کنم خسته شدم.

الانم اینا هیچ کدومشون راضی نیستن و من مجبورشون کردم بیان اینجا و شاهد چاهی که برای من کندن باشن. نوید با نگاهی به مادرش گفت آقای قاضی اصلا نمی‌فهمم چرا فریب حرف دوروبریام رو خوردم. همین چند هفته پیش که با دوستم و خانمش که سنشون بیشتر از من هست رفته بودیم بیرون، همش دنبال بازیگوشی بود، به من می‌گفت بیا منو تاب هل بده یا سرسره‌بازی می‌کرد. اصلا یه اوضاعی بود.

باورتون می‌شه داشتم از خجالت آب می‌شدم، دلم می‌خواست زمین دهن باز کنه برم تو زمین. دوستم و خانمش کلی بهم خندیدن و گفتن چرا این ازدواج رو قبول کردم. یعنی روانی شدم از این کارا. حاج آقا من اشتباه کردم که با یگانه ازدواج کردم. زودتر حکم طلاق رو برای ما صادر کنید. من با این بچه دیگه نمی‌تونم زندگی کنم.

این حرف‌ها باعث شد چند دقیقه‌ای سکوت بر جلسه رسیدگی حاکم شود. قاضی کمی نصیحت کرد و گفت متوجه عمق فاجعه شدم اما با اصرار شدید مادر یگانه و مادر نوید قاضی برخلاف میلش پرونده را به مشاوره ارجاع داد و گفت یک ماه به کلاس‌های مشاوره برید اگر مشکلاتتون حل نشد بعدش بیاید حکم طلاق رو صادر می‌کنم. نوید با ناراحتی گفت من که می‌دونم این کارا تأثیر نداره ولی چشم آقای قاضی و بدون توجه به حرف‌های خاله و مادرش از اتاق بیرون رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد.

تحلیل این پرونده طلاق

متأسفانه سن کم، انتخاب هیجانی و از روی احساس، دخالت‌های اطرافیان، عدم درک متقابل، نداشت شناخت کافی، نرسیدن به بلوغ کافی برای زندگی مشترک‌ و... از عوامل اصلی جدایی این زوج‌ نوجوان بود. بارها از معایب کودک‌همسری در جامعه مطالبی را محققان و پژوهشگران بیان کرده‌اند؛ اما متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد.

برخی هنوز هم به این مسئله توجه نمی‌کنند که کودک‌همسری یک ظلم بزرگ به کودکان است. در این پرونده مشاهده می‌کنید که علت اصلی جدایی و ایجاد مشکلات سن کم یگانه است. یگانه هنوز در دوران و دنیای کودکی خودش به سر می‌برد و ازدواج او با نوید بی‌شک یک کار صد درصد اشتباه بود.

مادر یگانه و مادر نوید سبب شدند بر اساس عرف غلط و باور‌های پوشالی خودشان دنیای کودکانه یگانه را خراب کنند. به نظر می‌رسید یگانه هنوز هم در دنیای کودکانه خود قرار دارد و تا زمانی که به درک و بلوغ عقلی کافی نرسد، نمی‌تواند مباحث پیچیده زندگی مشترک و زندگی زناشویی را به‌خوبی درک کند و این مسئله کاملا امری طبیعی و انسانی است؛ چراکه سن یگانه اصلا مناسب ازدواج‌کردن نبوده و نیست.

متأسفانه باید بگویم افرادی که با کودک‌همسری موافق هستند، مثل مادر نوید و مادر یگانه فقط وقتی می‌بینند که فرزندشان به بلوغ جنسی رسیده، سریعا او را به سمت زندگی متأهلی سوق می‌دهند؛ درصورتی‌که برای زندگی مشترک علاوه بر بلوغ جنسی نیاز است که افراد به بلوغ عاطفی، عقلی، احساسی، اجتماعی، فرهنگی، مالی و... هم برسند و مسائل مربوط به حقوق خانواده را با تمام وجود درک و تجزیه و تحلیل کنند. در این پرونده یگانه فقط قربانی خواست و اراده مادر و خاله‌اش شده و این مسئله بی‌شک به او آسیب‌های زیادی را وارد کرده است که اگر جلوی این ازدواج همین الان گرفته نشود، ممکن است دیگر این آسیب‌ها جبران‌پذیر نباشد.

افراد برای اینکه ازدواج کنند، باید به درک و شعور بالا برسند و ماهیت زندگی مشترک و ازدواج را درک کنند. باید ازخودگذشتگی، تعهد، وفاداری، صمیمیت، مسئولیت‌پذیری، صداقت، استقلال مالی و... را بیاموزند، بعد ازدواج کنند؛ وگرنه مثل ماجرای نوید و یگانه ممکن است در کوتاه‌ترین مدت راهی دادگاه خانواده شوند و طلاق پایان زندگی آنها را رقم بزند.

وقتی افراد در سن پایین ازدواج می‌کنند، این اجازه را به دیگران و اطرافیان خود می‌دهند که در زندگی مشترک آنها دخالت کنند و هر تصمیمی را به جای آنها بگیرند؛ کمااینکه یک نمونه از صدها نمونه پرونده‌های کودک‌همسری را در پرونده نوید و یگانه دیدید. به نظر می‌رسد این پرونده راهی جز جدایی و طلاق برایش مناسب نیست.


1 دیدگاه
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
سه پرس کباب سفارش پسر کوچک رهبر معظم انقلاب برای خانواده شش نفره‌شان+عکس/ فرزندانی که در ساده زیستی راه پدر را ادامه میدهند (170 نظر) ساده زیستی مثال زدنی رهبر انقلاب ؛ از عینک شکسته و کفش قدیمی تا مبل ساده و عبای نخ کش شده +عکس (152 نظر) شعری که استاد شهریار با خواندن آن اشک ریخت و تا آخر به صورت گریان ادامه داد/ طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند (73 نظر) پیام توئیتری علی دایی درباره حمایت از کاندیداهای ریاست جمهوری+عکس (36 نظر) پربازدید شدن نمای بیرونیِ منزل شخصی رهبر معظم انقلاب+عکس/ نمایی سیمانی با آیفونی قدیمی و درب خانه ای ساده و بدون زرق و برق (23 نظر) تصویری از خانه ابدی همسر جوان نسرین مرادی، فریده سریال نون خ/ روحش شاد و یادش گرامی (19 نظر) خلاقیت بی نظیر راننده یزدی، با نوشته جالب پشت کامیون حماسه ساز شد/ آدم حَظ میکنه از این درک و فهم بالا... (19 نظر) نگاهی به سبک دکوراسیون و سلیقه ساده پسندِ خانه علیرضا زاکانی+عکس/ خانه ای با فرش ماشینی و لوازم در حد شهروند عادی (17 نظر) تزیین ماشین مخصوص حاجی ها/ مُد جدید این روزهای کشورمان +عکس (15 نظر) مراسم تشییع پدر محسن تنابنده، شوهر همای پایتخت با حضور چهره های سرشناس و بازیگران/ روحش شاد و یادش گرامی +عکس (15 نظر) رستوران گردی دو نفره حامد آهنگی با مادر شاد و خوش پوشَش+عکس/ خلوت مادر و پسری به سبک مجری خوش خنده😍 (13 نظر) نگاهی به سلیقه خاص و متفاوت علی انصاریان در چیدمان میز تنقلات و میز شام در میزبانی از بازیگران+عکس/ باقالی پلو و سالادالویه و... (11 نظر) (عکس) انگشتر بسیار زیبای رهبر انقلاب با طرحی دلربا و چهره شاداب و پرانرژی ایشان در 85 سالگی / پیر ما اشرف مخلوقات است ... (10 نظر) نگاهی به کیک تولد متفاوت و به شکل سالاد الویه حامد آهنگی در مراسم سورپرایز تولدش+ویدیو/ چه ذوقی میکنه آقای خوش خنده😍 (9 نظر) میز غذای خوشمزه و مفصل سپیده بزمی پور برای مهمانانش/ خوش به حال آقا شاهرخ با این خانوم کدبانو (8 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
(عکس) درختی که زمان مرگ خونریزی می کند
بازسازی صدای کاهن مصری پس از 3 هزار سال از روی مومیایی او+ تصاویر
فال روزانه امروز یکشنبه 10 تیر ماه 1403
فال ابجد روزانه یکشنبه 10 تیر 1403
فال شمع روزانه امروز یکشنبه 10 تیر خرداد 1403
قیمت رسمی انواع چلوکباب 43 سال قبل در رستوران اصیل ایرانی! +عکس
روایت جالب آیت الله هاشمی رفسنجانی از آوازخوانی دلپذیر و اجباری آیت الله طالقانی و منتظری در زندان/ خودم صدای خوبی ندارم اما...+ویدیو
فال قهوه با نشان روز یکشنبه 10 تیر ماه 1403
دانلود آهنگ جدید "دل بیچاره" مهدی جهانی +فیلم/ منو تنهام نذار با این احوال زار نگاه کن به دلت منو یادت بیار
فال حافظ با تفسیر امروز یکشنبه 10 تیر 1403 + فیلم
فال انبیاء روزانه یکشنبه 10 تیر ماه 1403
استفتاء از رهبری در مورد رای سفید
قتل دلخراش خانم معلم به دست شوهرش/ پرت کردن همسر از طبقه سوم
ماجرای تصمیم خاص حاج قاسم برای کَفنش از زبان یکی از همرزمان جانبازش
دست نوشته‌های یک جانباز هنرمند: نسل انتقالی به پایان راه نزدیک می‌شود