انقلاب اسلامی ملت ایران در بستر سلسله ای از آرمان های فرهنگی اساسی شکل گرفت که همگی ریشه در جهانبینی بنیادین اسلامی و ایران داشتند. این آرمان های فرهنگی در قالب شعارهای انقلابی ملت ایران تبلور یافت و کلام قائد اعظم انقلاب اسلامی خمینی کبیر (ره) مشحون از این آرمان ها است. امام خمینی (ره) مجاهدت های ملت آزاده ایران را تلاشی می دانست برای تحقق حکومت "الله" و رهایی از بند طاغوت درون و برون. ناگفته پیداست که این فلسفه بنیادین حکومت "الله" آرمان ها و مبانی فرهنگی بنادینی دارد که تعریفی نو از ماهیت انسان ارائه می دهد. این تعریف نو از ماهیت انسان، تحلیلی جدید از روابط انسان با خدا، جهان، اجتماع، دیگری و خود را در پی دارد. با این حال، طی 4 دهه حرکت انقلابی ملت ایران در راستای تحقق این آرمان های بنیادین به دلایل مختلف، بخشی از این آرمان های اساسی مغفول مانده است. آسیب شناسی فرهنگی 4 دهه حیات جمهوری اسلامی ایران می تواند زمینه را برای برنامه ریزی دقیق برای وصول به این آرمان ها در تمامیت شان هموار سازد. به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی و چهل و دومین سالگرد پیروزی حماسی حرکت ملت ایران برای استقرار نظام جمهوری اسلامی، ساعد نیوز برای ارائه تحلیلی آسیب شناختی از کارنامه فرهنگی 4 دهه گذشته به سراغ یکی از تحلیلگران و نظریه پردازان و مشاوران فرهنگی برجسته که مشی انقلابی و ولایی دارد رفته است. مهندس علی ماهرالنقش تحلیل گر مسائل فرهنگی است. ایشان متخصص در مشاوره در موضوعات راهبردی و تحلیل و طراحی سیستم هاو نظامات، مشاور کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، مشاور رئیس هیئت مدیره سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت، مولف کتاب «مدل شبیه سازی بحران» و «مدل مدیریت جامع فرهنگ» است. ایشان پیشتر جانشین مرکز مطالعات راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مشاور استاندار اصفهان، مشاور عالی استاندار گیلان نیر بوده اند.
ساعد نیوز: انقلاب اسلامی ایران بر اساس ماهیت آن و رویکرد کلی رهبر عظیم الشأن آن، یک انقلاب فرهنگی بود. بسیاری از تحلیلگران نیز در تحلیل هایشان به این مسأله اشاره دارند. امهات نقشه راه فرهنگی مد نظر امام خمینی (ره) برای دوران پس از انقلاب و استقرار حکومت اسلامی چه بود؟
مهندس علی ماهرالنقش: در این ایام دهه فجر بسیار ضرورت دارد که یک بار دیگر چشم انداز، اهداف، روش ها و شعارهایی را که باعث شد، انقلاب اسلامی ایران شکل بگیرد، مورد بازبینی قرار دهیم تا هر چه بیشتر زمینه را برای پیشبرد این اهداف مهیا کنیم. حقیقت امر این است که ما در بسیاری جاها می بینیم که واقعاً ما نیاز به بازنگری در روش ها و عملکردها داریم زیرا در موارد زیادی از شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی فاصله گرفته ایم و این می تواند به انقلاب ضربه بزند. این حرف درستی است که انقلاب اسلامی یک ماهیت فرهنگی دارد چرا که اساس حرکت حضرت امام، تلاش برای تغییر ارزش ها و نگرش های نامطلوب حاکم در حیات فردی و اجتماعی زمانه خودش بود. و این کار را با تکیه به اراده الهی و اراده ملت به انجام رساند. البته این انقلاب فرهنگی، یک انقلاب سیاسی را هم در پی داشت و با آن تکمیل شد. همان طور که مقام معظم رهبری فرموده اند: این طور نیست که ما یک انقلابی کرده باشیم و بعد از استقرار یک نظام جدید کارمان تمام شده باشد. انقلاب اسلامی ایران مجددانه به دنبال تغییر اندیشه ها و باورها و ارزش ها و رفتارهای فردی و اجتماعی در مردم و حکمرانان بود. به هر صورت انقلاب اسلامی ایران در چارچوب جمهوری اسلامی و بر اساس قانون اساسی بروز و ظهور یافت، که یک انقلاب فرهنگی بود.
در موضوع نقشه راه فرهنگی مد نظر امام خمینی (ره)، هرچند حضرت امام (ره) ادبیات صریحی درباره نقشه راه فرهنگی مورد نظر خودشان ندارند ولی با غور و تأمل در کلام ایشان می توان یک چشم انداز را از تحلیل محتوای گزاره های استخراجی از سخنان ایشان استنباط نمود. ایشان در حوزه فردی، معتقد بودند که هدف غایی فرهنگی، رسیدن به "انسان کامل" است. زیاد در کلام ایشان شنیدیم که می گفتند: "هدفمان این است که آدم بشویم" یا آدم بسازیم. مثال های زیادی میتوان در این خصوص زد. در حوزه عمومی هم چشم انداز حضرت امام (ره) رسیدن به حیات طیبه بر اساس کلام قرآن بود. این حیات طیبه را اگر بخواهیم با عبارت امروزی بیان کنیم، می شود همان "سبک زندگی اسلامی". در حوزه فرهنگ سیاسی هم اگر بخواهیم تحلیلی از کلام حضرت امام (ره) داشته باشیم، باید بگوییم که محورهای کلیدی مد نظر ایشان عبارت بودند از "خودباوری" که در قالب عبارت "ما می توانیم" بیان می شد؛ "دشمنی با ظالم و ظلم ستیزی"؛ "همدلی با مظلوم"؛ "اتحاد و وحدت". اینها امهات خطوط فرهنگی ای بود که حضرت امام (ره) برای انقلاب اسلامی ایران ترسیم نموده بودند. روش و ابزاری هم که حضرت امام برای رسیدن به این آرمان های فرهنگی به کار می بردند عبارت بود از "كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ" (امام صادق (ع)). یعنی حضرت امام با عمل خودشان مردم را دعوت می کردند تا با کلام شان. این همان مطلبی است که شهید سلیمانی ره می گفت؛ حضرت امام خمینی خودشان پیشگام بودند و به بقیه می گفتند «بیایید»، نه اینکه «بروید»!
ساعد نیوز: چه مقدار از آرمان های فرهنگی انقلاب اسلامی در 4 دهه گذشته تحقق یافته است و ارزیابی حضرتعالی از عملکرد نهادهای فرهنگی کشور در این 4 دهه چیست؟
مهندس علی ماهرالنقش: متأسفانه پاسخ این سؤال خوشایند نیست. چون سطح آرمان های انقلاب اسلامی ایران بسیار متعالی بود. دین و توحید اساس این آرمان ها را تشکیل میداد. انسان کامل و حیات طیبه همه برگرفته از احادیث و قرآن کریم هستند. اگر بخواهیم تحلیلی از این 4 دهه در زمینه تحقق آرمان های فرهنگی ارائه دهیم، باید بگویم که نظر شخصی بنده این است که وضعیت خوبی نداریم و حتی در برخی موارد، از آرمان ها دور شده ایم. آرمان های ما در انقلاب مواردی همچون "عدالت"، "رفع تبعیض و نابرابری"، "آزادی"، "امنیت"، "ساده زیستی"، "صداقت"، "ایثار"، و "شهادت طلبی" بودند. اوایل انقلاب واقعاً این آرمان ها تبدیل به هنجارها و ارزش های حاکم بر زندگی ما ایرانیان شده بود. ما در اوایل انقلاب اسلامی واقعاً با یک تغییر فرهنگی مثبت مواجه بودیم.
اما اگر بخواهیم دلیل این عقب افتادگی از آرمان ها را مورد کاوش و بررسی قرار دهیم، باید از "رفتار حاکمان" به عنوان الگوی هنجاری و ارزشی مردم یاد کنیم. چرا که به درستی گفته شده است که "الناس علی دین ملوکهم"، یعنی مردم آن طوری رفتار می کنند که مسئولانشان رفتار می کنند. اوایل انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، همه پیروزیهای ما ریشه در همین هنجارها و ارزش های آرمانی انقلاب اسلامی که در زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان حاکم بود، داشت. بعد از دفاع مقدس ما در حوزه هنجارها و ارزش ها دچار عقبگرد شدیم. شما با یک تحلیل ساده از رفتار مردم در جامعه می توانید متوجه این غفلت از آرمان ها بشوید. به طور مثال، نگاه کنید به وضعیت ترافیک و نوع رفتار مردم در خیابان ها. در موضوع کرونا، واقعاً ما متوجه شدیم که دچار یک ضعف جدی فرهنگی هستیم. آسیب های اجتماعی متعدد وجود دارد و نمی توان واقعاً این آسیب ها را به عدد شمرد. این ناهنجاری ها دل هر انسان آگاهی را به درد می آورد. حضرت آقا در دیدار مسئولان فرهنگی در خصوص "آسیب های فرهنگی و اجتماعی" از فرط ناراحتی واقعاً گریه کرده بودند. اگر من بخواهم به عملکرد فرهنگی مان در این 4 دهه نمره بدهم از نمره بیست، نمره 12 را می دهم.
اگر بخواهیم دلایل و علل این اتفاقات نامطلوب فرهنگی را مورد بررسی قرار دهیم باید به سه دسته عامل اشاره کنیم: عامل اول، خود مردم هستند؛ پایه فرهنگ مردم هستند. واقعاً عملکرد مردم قابل قبول نیست؛ عامل دوم، نهادها هستند؛ الی ماشاء الله نهادهای فرهنگی متعددی در کشور در حال فعالیت هستند. حدود 60 نهاد فرهنگی دولتی و عمومی با پول بیت المال اداره می شوند که هیچ نوع نظم، انسجام و مدیریت جامعی بر آن ها حاکم نیست. ما در این حیطه با یک آشفتگی مدیریتی بسیار شدید مواجهیم. شما به این جمع، خیل عظیمی از نهادهای فرهنگی خصوصی، و نهادهای فرهنگی وابسته به شهرداریها را هم اضافه کنید. برخی از این نهادهای فرهنگی شهرداری ها، بودجه های کلان دارند که حتی از بودجه های بسیاری از نهادهای عمومی و دولتی بیشتر است. با وجود این همه نهاد فرهنگی، ما شاهد یک مدیریت فرهنگی آشفته، غیرمنسجم و بی برنامه هستیم. عامل سوم دقیقاً همین نبود یک نظام مدیریت جامع فرهنگ در کشور است. این شکاف بین آرمان ها و رفتارها، نبودن اشخاص صالح در رأس امور فرهنگی و بی برنامگی همه و همه به ناکارآمدی فرهنگی منجر شده است.
ساعد نیوز: آیا جامعه ایرانی به عنصر شفافیت فرهنگی دست یافته است و آیا عدالت فرهنگی به نظرتان مد نظر مسئولان فرهنگی کشور بوده است؟
مهندس علی ماهرالنقش: شفافیت در برنامه های فرهنگی نداریم. متأسفانه به همان دلایلی که در آسیب شناسی نظام فرهنگی بیان کردم، ما فاقد یک نظام و نقشه راه فرهنگی شفاف و روشن هستیم. یک برنامه روشن فرهنگی ای که می توان بر اساس شاخص هایی مورد سنجش قرار داد، وجود ندارد. ما در حوزه فرهنگ یک متولی مشخص مسئول و متعهد ندارد. در مسأله کرونا شما طرف حسابتان مشخص بود. همه رفتند سراغ وزیر بهداشت که آقای وزیر، این اتفاق افتاده است؛ برنامه شما چیست؟ وضعیت نیروی انسانی ات چگونه است؟ چه امکانات و ابزارهایی در اختیار دارید؟ چه برنامه ای برای واکسیناسیون دارید؟ و غیره و ذالک. ما در حوزه فرهنگ هیچ سندی نداریم که تعریف روشنی از فرهنگ و چشم انداز فرهنگی در اختیارمان قرار دهد. تنها سند بالادستی که در نظام جمهوری اسلامی ایران در اهداف، راهبردها و اولویت های حوزه فرهنگ تولید شده است، سند مهندسی فرهنگی کشور است که یک تعریف مختصری از فرهنگ ارائه داده است. اگر یک مدیر فرهنگی در سطح عالی برنامه ریزی فرهنگی بخواهد تصمیمی اتخاذ کند سندی وجود ندارد که به این فرد به صورت روشن و مشخص، گرا بدهد. نقشه مهندسی فرهنگی ابعاد و مولفه ها و زیرمولفه های فرهنگی را مشخص نکرده است. مسئله دیگر آنکه ما مسئول فرهنگی مشخصی در کشور نداریم. تعداد زیادی نهاد و سازمان متولی امور فرهنگ هستند؛ از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا حوزه و دانشگاه و کمیسیون فرهنگی مجلس و وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی و ...؛ ولی در نهایت مشخص نیست مسئول فرهنگ و مدیریت فرهنگ کدام است؟ یک آشفتگی مدیریتی که ثمره اش همین ابهاماتی است که عرض کردم. نکته دیگر این است که بعضی ها همین نهادهای فرهنگی هم به خودی و غیرخودی تقسیم می کنند. میگویند سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، حوزه علمیه و صدا و سیما خودی است و فلان و بهمان نهاد، غیرخودی. بلاتکلیفی بعدی است که در نبود یک نظام جامع فرهنگی گریبانگیر کشور شده است. وقتی شما تصوری از نقطه مطلوب، مؤلفه و زیرمؤلفه آن ندارید، چشم انداز و تعریف هم ندارید. نظام برنامه ریزی مشخصی در حوزه فرهنگ وجود ندارد. با بیان این توضیحات، باید بگویم که چون ما سیاستگذاری مشخص فرهنگی نداریم، در نتیجه، شفافیت فرهنگی هم در کشور نداریم. طبیعتاً چون نظام مشخص، ساختار مشخص و حرکت مشخص نداریم، عدالت هم در حوزه فرهنگ نداریم. همان طور که پیامبر گرامی اسلام فرموده اند: " انّی ما اخاف علی امتی الفقر ولکن اخاف علیهم سوء التدبیر"؛ یعنی این فقر نیست که مرا درباره امتم بیمناک می کند؛ بلکه بیمی بزرگتر از فقر وجود دارد و آن سؤتدبیر است.
ساعد نیوز: یکی از دغدغه های اصلی رهبر انقلاب اسلامی در دو دهه اخیر، نفوذ فرهنگی و ضرورت پیشگیری از آن بوده است. به نظر حضرتعالی چه عواملی این مسأله را تشدید می کند و آیا تا به حال اقدامی عملگرایانه و فعال در این زمینه در کشور صورت گرفته است؟
مهندس علی ماهرالنقش: بحث نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی بحث جدیدی نیست. این پروژه نفوذ از قرن ها پیش، توسط تمدن ها و کشورهای مختلف دنبال می شده است. کشورها به دنبال توسعه سیاسی و فرهنگی خودشان در سایر ملل و ملت ها از طریق نفوذ فرهنگی بودند. بحث جنگ تمدن ها و گفتگوی تمدن ها هم دقیقاً در همین راستا مطرح می شود. یکی از راهکارهای توسعه سیاسی در واقع نفوذ فرهنگی بوده است. وقتی شما جامعه ای را به لحاظ فرهنگی مغلوب می کنید، دیگر نیازی به نفوذ نظامی و هزینه مضاعف وجود ندارد. نفوذ فرهنگی، زمینه را برای نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی مهیا می کند. بنابراین، بحث نفوذ، یک بحث جدیدی نیست. هدف هم هماهنگ کردن، همراه کردن، اغناگری و یارگیری از جامعه هدف است؛ هم از میان مردم و هم از میان مسئولان؛ وقتی این نفوذ فرهنگی اتفاق می افتد، دیگر نیازی به لشگرکشی وجود ندارد؛ نیازی به هزینه برای غلبه بر کشور هدف نیست. این دقیقاً مرا یاد آن مطلبی می اندازد که شخص در خواب شیطان را می بیند و از او از حکمت زنجیره های آویزان از دستش می پرسد؛ و شیطان در پاسخ می گوید که با استفاده از این زنجیره ها عرفا و حکما و علمای شاخص و مؤمن و معتقد را جلب می کنم؛ شخص از شیطان می پرسد که زنجیر من کدام است؟ جواب می شنود که تو نیازی به زنجیر نداری! خودت دنبال من در راهی! دقیقاً بحث نفوذ فرهنگی هم همین است. اگر نفوذ فرهنگی رخ داد، دیگر نیازی به غل و زنجیر و زور و هزینه نیست. بنابراین، این نفوذ، بحث مهم و عمیقی است و مقابله با آن هم باید در دو جهت دنبال شود: جنبه سلبی و جنبه ایجابی. متأسفانه فقدان نظام مدیریت جامع فرهنگ در کشور، اجازه نمی دهد که کار درستی در این حیطه صورت بگیرد. هیچ سیستم آفندی و پدافندی مشخصی وجود ندارد. حرکت های منفعلانه و غیرمنسجم صورت می گیرد که مؤثر نیستند. دلیل این امر هم بی هویتی نظام مدیریت فرهنگی در کشور است. اگر برخورد عاقلانه داشته باشیم، باید نظام مدیریت فرهنگی را تقویت کنیم تا راهکار منسجم بتوانیم ارائه دهیم.
ساعد نیوز: چه عواملی به اعتقاد حضرتعالی می تواند ارتباط نسل چهارم و پنجم انقلاب اسلامی را با آرمان های امام خمینی (ره) و شهدای انقلاب تسهیل و تقویت نماید؟
مهندس علی ماهرالنقش: سؤال خوبی است که پاسخ اش سهل و ممتنع است. عامل ارتباط نسل ها با آرمان ها دقیقاً همان عاملی است که باعث ارتباط نسل اول با حضرت امام (ره) شد و آنها را بر علیه یک دیکتاتور ظالم و تا بن دندان مسلح بسیج کرد. در دفاع مقدس هم همین طور بود. این عوامل باید شناخته شود تا این ارتباط برقرار شود. به نظر من، تجربه نشان می دهد که بهتر است مسئولان بیشتر سکوت پیشه کنند و به جای سخنرانی، عمل کنند. مسئولان باید قول و عمل شان یکی باشد. خداوند در کلام الله مجید می فرماید: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ". چرا حرفی می زنید که به آن عمل نمیکنید؟ ما در جنگ پیروز شدیم، چون حرف و عمل مسئولان یکی بود. تعارضی در قول و عمل وجود نداشت. و همان طور که آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) می فرمایند: ظاهر مردم باطن مسئولان ما است. این یعنی اگر در رفتارهای عمومی مردم ناهنجاری هایی ظاهر می شود ناشی از باطن مریض مسئولان است. عده قابل توجهی از مسئولان ما ظاهری دارند که با باطن شان یکی نیست. اگر مسئولان صداقت، امانتداری و تقوا را در عمل رعایت نمایند دیگر نیازی به شعار و ادعاهای بی محتوا نیست، مردم جذب خواهند شد و خود به خود این ارتباط برقرار خواهد شد.
ساعد نیوز: به اعتقاد حضرتعالی در دهه پنجم انقلاب اسلامی، مسئولان فرهنگی کشور، چه اولویت هایی را باید مد نظر قرار دهند و چه زمینه ای برای تحقق این اولویت ها مورد نیاز است؟
مهندس علی ماهرالنقش: به نظر من، در سطح کلان حوزه فرهنگ دو چالش اساسی داریم. در بعد نرم، چالش و اولویت سبک زندگی و شیوه رسیدن به حیات طیبه است. چه در ساحت فردی و چه در ساحت اجتماعی. در این بحث جای کار زیاد وجود دارد و به دلیل نداشتن یک نظام جامع فرهنگی ما نقایص بسیاری داریم. وقتی رهبری بحث، "سبک زندگی اسلامی" را مطرح کردند، مسئولان فقط به تأئید سخنان ایشان و کارهای جزئی و جزیره ای اکتفا کردند. کار مؤثری صورت نگرفت. در بعد سخت افزاری هم نبود یک نظام جامع مدیریت فرهنگ مشکل اساسی کشور است. این بحث کلان در خصوص اولویت ها است. ولی اگر از نگاه خُرد هم بخواهیم به این مسأله نظر کنیم باید بگوییم که می توانیم عوامل مؤثر در سبک زندگی را که باید به عنوان اولویت زندگی در نظر آوریم. به نظر من در حوزه سبک زندگی می بایست «صداقت» و «عقلانیت» را به عنوان دو مولفه کلیدی فرهنگ مد نظر قرار دهیم و تمام نهادهای فرهنگی کشور باید روی این دو مولفه متمرکز بشوند.
و بر این اساس وضعیت موجود و مطلوب «صداقت» و «عقلانیت» را تعیین کنیم و برای ارتقاء آنها سیاستگذاری فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی و بودجه ریزی تناسب با آنها داشته باشیم و میزان پیشرفت کار را با نظامات رصدی فرهنگ کنترل نماییم.و این امور در سایه برنامه ریزی منسجم و مدیریت دقیق میسر خواهد بود.
اگر نظام جمهوری اسلامی ایران بر رشد و تعالی صداقت و عقلانیت جامعه سرمایه گذاری نماید، به طور حتم بر بسیاری از مولفه های دیگر فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جامعه اثر مثبت خواهد داشت و مردم ما واقعاً شایسته این هستند که آرمان های انقلاب اسلامی را متحقق سازند و وضعیت موجود فرهنگی را بهبود بخشند و این مسأله اتفاق نمی افتد مگر این که ما برنامه ریزی درستی در این زمینه داشته باشیم تحت یک مدیریت جامع مشخص که مسئولانه و متعهدانه در این حوزه رفتار می کند و نسبت به تصمیمات اتخاذ شده فرهنگی خودش پاسخگو است.
بنده به طور جد امیدوارم که حکمرانان در جمهوری اسلامی ایران بتوانند در گام دوم انقلاب با هوشیاری و دلسوزی و ایثارگری و عقلانیت به این موضوعات توجه جدی نمایند و از شکاف قول و عمل شان بکاهند و آینده درخشانی را بر ملت و کشور و انقلاب اسلامی فراهم آورند.