فرم در موسیقی به چه معناست؟
در تئوری موسیقی فرم به ساختار یک قطعهٔ موسیقی اشاره دارد. واژهٔ «فرم» به معنی قالب یا شکل است. فرم در یک قطعه موسیقی سعی می کند که آن قطعه را با شکستن به اجزایی توصیف کند.
فرم در موسیقی در برابر محتوا قرار می گیرد و هر قطعه موسیقایی دارای الگویی است که محتوای کار را در درون آن جای می دهد. هر فرم موسیقی، مجموعه ای از اجزا است که در نسبت با کلیت اثر با هم پیوند دارند. در طول دوره های مختلف موسیقی کلاسیک غربی، فرم های متنوعی بروز کرده است.
مفهوم شکل و هیئت ظاهری یک کار
به عبارتی دیگر هر کار هنری دارای طرح ، قالب ، یا الگویی است که هنرمند محتوای کار خویش را در درون آن جای میدهد . در واقع فرم ( به مفهوم شکل و هیئت ظاهری یک کار ) در برابر محتوا ( یعنی موادی که درون شکل ، با نظمی ویژه چیده شده ) قرار میگیرد .
هر کار هنری مجموعه ای است از تکه خرده ها ، که هر یک نسبت به دیگری ، و نیز هر یک نسبت به کل کار ، پیوندی ویژه دارد .
هر گاه از فرم در موسیقی صحبت میشود بسته به آنکه منظور بحث فرم در موسیقی باشد ، معنی های کم و بیش متفاوتی از آن بر می آید . در بررسی بحث فرم باید گفت که موسیقی مجموعه ای از صداهای بر روی هم تلمبار شده نیست بلکه از عاملهای منظم و هدفداری متشکل است که در مجموع روابطی دقیق و ظریف و گاه پنهانی ، با هم دارند و به یاری یکدیگر هدف ویژه ای را دنبال میکنند ، یعنی هر یک سهمی در نزدیک کردن موسیقی در هدف آهنگساز بر عهده میگیرند .
در این مفهوم فرم با خود موسیقی چنان عجین شده و جدا ناشدنی است که حقیقتا نمیتوان یکی را بدون حضور دیگری باز شناخت . حتی در یک جمله ساده موسیقی عوامل ریتم ، الگوی ریتم ، فاصله ها ، روابط زیر و بمی صداها ، بافت ، و در یک کلام فرم ، همه با هم قابل احساس اند .
فرم به طور عام در هنرها با دو معنای متفاوت کاربرد دارد:
- قالب پذیرفته شده برای بیان مثلاً: غزل در شعر پارسی و یا سونات در موسیقی اروپایی
- کیفیت های ساختاری موجود در یک اثر هنری مثلاً: تناسب هماهنگ بخش های مختلف و ترتیب اجزای آنها به منظور ایجاد کشش و اوج فرم را که می توان همان قالب نام نهاد در تمامی شاخه های هنر مفهومی تقریباً یکسان و مشابه دارد. چهارچوبی که هنرمند در آن اثرش را خلق می کند فرم آن اثر می گویند.
همانطور که در بالا اشاره شد فرم در موسیقی دقیقاً به دو معنا شناخته شده است و گاه به معنای عام به کار می رود. اما فرم در نگاه خاص موسیقی به سه مقوله ویژه می پردازد. این سه عنصر را می توان در دیگر هنرها هم نیز بسط داد.
آن سه عنصر به قرار ذیل هستند:
- تکرار
- تنوع
- وحدت
این سه عنصر مهم تکمیل کننده یکدیگر هستند و هرکدامشان جایگاه ویژه ای در یک اثر موسیقی دارند.
تکرار و تضاد در فرم موسیقی :
آهنگساز حتی در قطعه ای نسبتا کوتاه به ندرت به یک تم منفرد اکتفاء می کند. اما استفاده از تم های زیاد از حد که به صورت تصادفی به دنبال یکدیگر بی آیند ،می تواند آن قطعه را بی هدف و سرگردان به نظر برساند _ به عبارتی فاقد شکل یا فرم مشخص. لذا هدف آهنگساز می باید دستیابی به تعادل حساب شده ای میان دو مولفه ی اصلی همه ی فرم ها و طرح های موسیقی باشد که عبارتند از: تکرار و تضاد.
تکرار برخی از ایده های موسیقی به منظور ایجاد پیوستگی در موسیقی اقدامی ضروری است، و منظور ایجاد پیوستگی در موسیقی اقدامی ضروری است، و منظور از آن ایجاد وحدت در قطعه است. بعضی ملودی ها ممکن است دو یا چند بار طی قطعه شنیده شوند. اینها را به عنوان (علامت های راهنمایی) در نظر آوریدکه کمک می کنند تا راه تان را طی روند قطعه بهتر بیابید.
به همین ترتیب، معرفی ایده های متضاد هم به منظور خلق تنوع و جذابیت در یک قطعه بسیار مهم است. آهنگساز می تواند این کار را به روش های مختلف به انجام رساند: متحمل ترین حالت معرفی یک ملودی کاملا جدید است. اما ترفندهای دیگری نیز برای ایجاد تضاد وجود دارند که از میان آنها می توان به تغییر مایه، مد (ایجاد تضاد میان ماژور و مینور) ریتم، سرعت، دینامیک (شدت و ضعف صوت) ، حالت،بافت و طنین (یا رنگ آمیزی سازی اشاره نمود _. آهنگساز ممکن است بسته به میزان تضاد مورد نظرش هر لحظه تنها از یک ترفند یا چندی از این ترفندها استفاده کند.
تفاوت ژانر و فرم
ژانر را از ابتدا می توان تشخیص داد (زمانی که یک قطعه پخش می شود، همان ابتدا می شود تشخیص داد که چهارمضراب است یا تصنیف یا پیش درآمد) اما برای تشخیص فرم باید تک تک جمله ها را تا انتهای قطعه گوش دهیم و بررسی کنیم. بنابراین قطعات موسیقی ایرانی ژانر هستند مثلن چهارمضراب با فرم پایه ای تکرار شونده.
انواع فرم موسیقی
Strophic (AAA)
استروفیک، یکی از معمول ترین فُرم هاییست که در موسیقی یافت می شود. موزیک هایی که در این فرم ساخته می شوند عموما در حال تکرار یک بخش به شکل ثابت هستند و به همین دلیل ساده ترین فُرم موسیقی تلقی می شود. این فُرم موسیقی عموما در آهنگ های مذهبی و یا فولک یافت می شود. تکرار در این فرم نقش اساسی دارد. به عنوان مثال اگر یک آهنگ ساز ۸ و یا ۱۶ میزان از ملودی خود را با تکرار صرفا با استفاده از اوج و فرود تکرار کند، از فُرم موسیقایی استروفیک استفاده کرده است.
Through Composed (فُرم ترکیبی)
فُرم ترکیبی، زمانی در موسیقی یافت می شود که بخش های مختلف یک آهنگ کاملا یا دیگری تفاوت داشته باشد (چه از نظر گام، چه هارمونی). تعداد بخش های این فُرم موسیقی می تواند نامحدود باشد و به عنوان مثال به شکل ABCDE باشد. هر یک از این بخش ها، کاملا متفاوت بوده و گاها میتوان هرکدام را به عنوان اثری جدا تلقی کرد. بر خلاف فُرم سه بخشی، تکرار در این فُرم موسیقی جایز نیست و هر بخش حسی متفاوت از دیگری را به شنونده القا می کند. در قرون ۱۷ الی ۲۰ میلادی این فُرم بین بسیاری از آهنگسازان آن دوره طرفدار داشته و بسیاری از آنها در تنظیم آثار خود از اصول این فرم پیروی می کردند. برای تنظیم کردن یک موسیقی بر این پایه و اساس میتوان سرعت ضرب (تمپو) را ثابت نگه داشت اما یکسان بودن گام و هارمونی جایز نیست؛ صرفا ثابت بودن تمپو در یک اثر ترکیبی ایجاد اتصال در بخش های مختلف آن بوده تا شنونده به صورت یکپارچه اثر را بشنود.
Binary (دودویی)
یکی از انعطاف پذیر ترین فرم های موسیقی محسوب می شود و تنها از دو بخش A و B تشکیل می شود. این دو بخش شباهت کمی نسبت به یکدیگر ترکیب می شوند. برای تشخیص این فرم موسیقی، نیاز است تا هر بخش در هنگام شنیدن قابل تشخیص باشد. بسیاری از آهنگ های پاپ از این فُرم موسیقی پیروی می کنند. المان هایی که برای تفاوت دو بخش نیاز است می تواند تغییر ریتم، تغییر کسر میزان ، تغییر شدت نواختن، اضافه/کاسته شدن ساز و یا حتی تغییر هارمونی و چیدمان آکوردها باشد. فُرم دودویی دو حالت دارد: می تواند به شکل ساده و یا به شکل چرخشی رعایت شود.
در حالت ساده المان های بخش A وابسته به المان های بخش B می باشند. به عنوان مثال اگر اثری با آکورد دو ماژور شروع شود، می تواند سُل ماژور را نیز در خود جای دهد. حال اگر گام اصلی آهنگ بر اساس مینور باشد، می توان در بخش B از آکوردهای همسان مینور مانند لا مینور و می مینور استفاده کرد.
در فُرم چرخشی دودویی، تقریبا مانند حالت ساده تمامی مسیر طی می شود؛ اما تفاوت در بخش B رخ می دهد که المان های بسیاری در آن تغییر کرده و یا به آن اضافه می شود. در فُرم چرخشی، برخلاف فُرم سه بخشی Ternary بخش A و B کاملا مجزا از یکدیگر تلقی نمی شوند. در بسیاری از آهنگ های دوره ی کلاسیک مانند از این فرم چرخشی استفاده بسیاری شده است.
Ternary (سه بخشی)
در این ساختار، موزیک از سه بخش تشکیل شده که بخش اول و آخر یکسان بوده و بخش دوم متفاوت از دو بخش دیگر است؛ در واقع شکل ظاهری بخش ها ABA خواهد بود. این ساختار شبیه به دودویی چرخشی می باشد اما با این تفاوت که بخش اول و سوم کاملا یکسان می باشند و تنها از سه بخش تشکیل می شود. گاها دیده می شود که در بخش اول و سوم که هر دو یکسان می باشد، ممکن است سازبندی کمی تغییر کند و یا اوج و فرودها در ریتم و تمپو یکسان نباشد. به همین دلیل می توان بخش اول را کمی سریع و مانند که پیش درآمد در نظر گرفت و در بخش دوم کمی از سرعت کاست و بیشتر از ملودی های عمیق استفاده کرد. کسانی که در این فُرم آهنگسازی می کنند عموما برای بخش دوم محتوای بیشتری را در اختیار شنونده قرار می دهند و شخصیتی کامل را برای این بخش در نظر میگیرند؛ به شکلی که گاها کاملا مجزا از دو بخش ابتدایی و نهایی تلقی می شود. از نظر گام شناسی و هارمونی، هر سه بخش مانند حالت “دودویی چرخشی” ساخته می شوند. به عنوان مثال اگر بخش اول و آخر در گام ماژور شروع شوند، آکورد شروع شونده ی بخش دوم می تواند Dominant باشد. یا اگر بخش اول و آخر در گام مینور شروع شوند، آکورد شروع شونده ی بخش دوم میتواند ماژور همسان آکورد ابتدای موزیک باشد.
حالتی از فُرم Ternary وجود دارد که وسیع تر و گسترده تر از حالت معمول آن است که به آن compound Ternary نیز می گویند. در این فُرم، هر بخش در دل خود یک Ternary دارد؛ یعنی ABA برای A و B هرکدام یک ABA یای BCB یا ACA و یا DAD دارند. اما بخش اول و آخر باید یکسان باشد و اگر A اول فرم DAD دارد، A آخر نیز باید DAD باشد. این فرم از ساختار موسیقی یکی از پیچیده ترین فُرم های موسیقی محسوب می شود.
Rondo
این فرُم از موسیقی حالتی قرینه مانند دارد و عموما ۵ بخشی و یا ۷ بخشی هستند. به عنوان نمونه ممکن است یک اثر هنری دارای چیدمان بخش هایی به شکل ABABA و یا ABACABA باشد. می توان در این فُرم از آهنگسازی، با پیشروی آهنگ بخش A را گسترش داد و به آن ساز و یا ملودی هارمونی اضافه کرد. گاها دیده شده که فُرم قرینه را به اشتباه فُرم سه بخشی در نظر میگیرند؛ که البته با تشخیص بخش C می توان به قرینه بودن فُرم موزیکال یک اثر پی برد.
اگر این فُرم موسیقی را کمی گسترش دهیم و به شکل ۷ بخشی در نظر بگیریم، بخش C می تواند کاملا مجزا از دو بخش A و B باشد و در شروع خود هارمونی کاملا متفاوتی نسبت با دو بخش دیگر داشته باشد. به همین دلیل فُرم Rondo رو کی از خاص ترین فُرم های موسیقی می دانند. به شکل معمول، فُرم Rondo برای شنونده زنده تر و طبیعی ترین حالت موسیقایی را دارد. تشخیص این فرم از موسیقی راحت بوده و تنها کافیست که بخش C را بتوان از دو بخش دیگر تفکیک کرد.
Arch (کمانه)
قرینه ترین حالت ممکن در بین فُرم های موسیقی فُرم کمانه است. ABCBA که بخش C مانند آینه دو بخش A و B را از یکدیگر مجزا می سازد. در این فرم از موسیقی، در بدو ورود به هر بخش، محتوایی جدید به موسیقی اضافه می شود و هنگامی که به بخش C می رسیم، در اوج آهنگ قرار داریم. پس از آن دوباره فرود را در موسیقی میشنویم تا در نهایت به بخش اول برسیم. در این حالت قرینه گاها می توان برای ایجاد تنوع در موسیقی برای بخش های A و B که پس از بخش C قرار دارند، کمی ریتم را تغییر داد تا از یکنواختی اثر کاسته شود.
Sonata
این فُرم از موسیقی از سه بخش به نام های (نمایش) Expostion و Development (پیشرفت و توسعه) و (تکرار) Recapitulation تشکیل شده است. فرم سونات می تواند مانند سه بخشی کار کند و گاها با فرم نامبرده شده به اشتباه گرفته شود. دو بخش نمایش و تکرار از نظر ساختار تِم شبیه به یکدیگر هستند و از هارمونی یکسان تبعیت می کنند. در نوشتن فُرم سونات، در بخش نمایش از فُرم دودویی ساده استفاده می شود. به عنوان مثال اگر آکورد شروع شونده مینور باشد، بخش دوم نمایش می تواند آکورد همسان ماژور آکورد مینور باشد. در بخش دوم که پیشرفت و توسعه نامیده می شود، ساختار موزیک کمی پیچیده تر شده و از نظر هارمونی کمی ناپایداری خواهد داشت. چون میتوان برای این بخش تغییر گام نیز داد، پس مدولاسیون های متفاوت را می توان در این بخش مشاهده نمود؛ همچنین تِم موسیقی در این بخش تغییر خواهد کرد. تفاوت سونات با فُرم سه بخشی در همینجاست. در سونات بخش دوم می تواند کاملا متفاوت باشد و بخش عظیمی از موسیقی را به نمایش بگذارد. در نهایت بخش سوم که تکرار نام دارد به بخش ابتدایی باز میگردد و تنها در هارمونی با آن یکسان خواهد بود. از نقاط تشخیص سونات از فُرم سه بخشی، قسمت سوم موزیک خواهد بود. حتی شاید در بخش سوم گام نیز تغییر کند اما چیدمان آکوردها و استفاده از درجات مانند بخش اول (نمایش) خواهد بود.
یکی از مشخصه های بارز در سونات، حضور پیش درآمد برای هر بخش است. این پیش درآمدها می تواند به یکی از جملات اصلی در “تکرار” و یا “نمایش” اشاره کند. حتی این جملات کلیدی نیز گاها در بخش “توسعه” به شکلی مه آلود شنیده می شود.