دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

سیاست /

قفقاز جنوبی و منافع ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران 

شنبه، 22 مهر 1402
کد خبر: 359518
دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس مسائل قفقاز در اولین کارگاه آموزشی قفقاز برای اهالی رسانه تبریز به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی برگزار شد به تشریح آخرین تحولات در قفقاز جنوبی پرداخت.

مسأله قفقاز مسأله ای پیچیده است و به دلیل واقع شدن در همسایگی ما مسأله حساسیت برانگیزی است. اما من معتقدم که اگر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تک صدایی داشته باشیم خوب می توانیم از این نوع مسائل بهره مند شویم و سیاست خارجی خودمان را در رابطه با همسایگان و منطقه تدوین بکنیم. این دقیقاً آن چیزی است که در تعریف ژئوپالیتکیز ارائه می شود؛ تعریف منافع یک کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی و همسایگانش. شاید گاهی خیلی به گزافه صحبت میکنیم به ویژه در بخش مطبوعات که ایران چهارراه بزرگی است که همه جریاناتی که می خواهد از شرق عالم به غرب عالم و از شمال به جنوب برسند باید از ایران بگذرند. این تفکر جاده ابریشمی است و مال زمانی است که چیزی به عنوان جاده ابریشم وجود داشت. یا این که می گویند ایران مرکز عالم است. وقتی این طور بزرگنمایی می کنیم و این نوع سخن می کنیم و به نتیجه نمی رسیم، مردم را ناامید می کنیم. ما می دانیم که در گذشته های دور و در سده های هفتم و هشتم هجری، عمدتاً جغرافیدانان مسلمان جهان را به هفت اقلیم (عوالم سبعه) تقسیم می کردند، و چهارمین اقلیم از این اقالیم هفتگانه ایران بوده است. نظامی گنجوی با در نظر گرفتن این موضوع میگوید که "همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل/ چون که ایران دل زمین باشد/ دل ز تن به بود یقین باشد". بر همین اساس، گفتیم که ایران مرکز عالم است!

بنابر این نوع نگاه، چنین شد که هر جریانی که ما نتوانستیم به آن بپیوندیم و یا نتوانستیم با آن همکاری کنیم سرخورده شدیم. این طور نیست. ما وقتی از موقعیت ژئوپلتیک صحبت میکنیم میخواهیم بدانیم که تا چه اندازه همسایگان و جریان های بین المللی نیازمند این واحد سیاسی هستند و بدون این نمیتوانند زندگی خودشان را ادامه بدهند. اگر این بود، می شود موقعیت ژئوپلتیکی و اگر نبود، فقط باید از موقعیت جغرافیایی صحبت کنیم و بس. همین موقعیت جغرافیایی را میشود استفاده کرد مثل خیلی جاهای دیگر. ولی وقتی ما دائماً از موقعیت ژئوپلتیکی صحبت کردیم و گفتیم کوریدوری درست کردیم. در سال 1375 برای اولین بار راه آهن مان را به راه آهن اتحاد جماهیر شوروی وصل کردیم. از سرخس تا بندرعباس. چه اتفاقی افتاد؟ طی زمان، اتفاقاتی در آسیای مرکزی و قفقاز رخ داد. جریان هایی که اقتصاد را تعریف می کنند به سه تا سمت و سو کشیده شدند. یکی جریان شرقی با محوریت چین است که به آن انرژی و مواد خام صادر می کنند و کالا وارد می کنند؛ یکی به سمت غرب هست، از طریق قفقاز، ترکیه و اتحادیه اروپا، که با ساختارهای یوروآتلانتیکی کار می کنند. و یکی هم برادر بزرگترشان روسیه است که تمام زیرساخت های علمی و فنی و اقتصادی شان بیشتر به آن سمت بوده است هرچند الان کم رنگ شده است.

تمام مقاماتی که در آنجا پرورش پیدا کردند فکرشان روسی بوده است. بنابراین، چیزی برای ایران در اینجا باقی نمی ماند دلیل اش هم این است که آنها با جنوب ایران ارتباطی ندارند. ساختار اقتصادی جمهوری اسلامی صادرات نفت و محصولات پتروشیمی است. با چنین ساختار اقتصادی، روسیه چگونه میتواند روابط اقتصادی اش را با ایران توسعه دهد؟ حال آن که خودش هم صادرکننده انرژی به دنیا است. بنابراین، من معتقدم که ما نیاز به یک بازنگری و تغییر نگاه مان به این منطقه داریم.

قفقازی که ما درباره اش صحبت می کنیم، یک منطقه خیلی بزرگی است که ویژگی های خاص خودش را دارد. این قفقاز به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می شود. ما فقط با قفقاز جنوبی همسایه هستیم و از میان کشورهای این منطقه فقط با دو تا از آنها همسایه هستیم. یکی از این دو همسایه مسیحی و دیگری شیعه است. ما با این شیعیان هم نتوانستیم ارتباط برقرار کنیم و با مسیحیان راحت تر ارتباط برقرار کردیم. بنابراین، بازیگران مختلفی در جریان تحولات منطقه قفقاز درگیر هستند. بحران قره باغ به نحو دیگری جز آنچه تصور می شد سر و سامان گرفت. پاشینیان فارغ از کارنامه کاری و شخصی اش، با برادر بزرگترش روسیه تغییر رویه داده است. فرض بر این بود که مسأله قره باغ به صورتی مسالمت آمیز حل شود ولی نشده است. در دوره ای که ارمنستان قره باغ را به همراه 7 شهرستان اشغال کرد، 80 کیلومتر مرز مشترک با ایران بود و ما نمیتوانستیم کاری صورت دهیم حتی سد خدآفرین را هم با پول خودمان و با همکاری آذربایجان ساختیم.

ارمنستان برای نگهداری این سرزمین های اشغالی نیاز به هزینه داشت. کارخانه های تولیدی به کارخانه های تولید سلاح تبدیل شد و سربازانی که در این مناطق به کار گرفته شده بودند همگی هزینه داشتند و این هزینه باید تأمین می شد. در آن دوره، آقای حیدر علیف گفت که ما می خواهیم در آذربایجان سرمایه گذاری کنیم. سال 1995 از پروژه قرن صحبت کرد و کمپانی های خارجی را خواست به آذربایجان بیاورد و هدفش این بود که همین مسأله را بهانه ای بکند برای کمک دولت ها جهت آماده سازی بستر برای سرمایه گذاری در کشورش و به نوعی حل مسأله قره باغ و این اتفاق نیفتاد. بنابراین، گفتند که ما مسأله قره باغ را از طریق کانال های دیپلماتیک حل می کنیم. بنابراین، دست به جنگ نزد تا زمانی که انباشت ثروت صورت گرفت و تولید ناخالص داخلی افزایش یافت. از سال 2010 تا سال 2020 آذربایجان بیشترین رشد ناخالص داخلی در جهان را به خودش اختصاص داد با رقمی نزدیک به 25 درصد حتی اگر پای کمپانی های خارجی هم در میان بوده باشد. حتی با وجود این رشد اقتصادی، باز از اولویت دیپلماسی برای حل مشکل قره باغ صحبت کردند.

اگر تاریخ خوانده باشیم می دانیم که در زمان شاه عباس وقتی عثمانی ها به ایران حمله کردند، شمالغرب ایران را اشغال کردند. آذربایجان، کردستان، لرستان و همدان را اشغال کردند. شاه عباس با آنها موافقت نامه امضاء کرد و گفت این ها مال شما. چرا؟ چون سنی ها از دو جبهه به ایران حمله ور شده بودند. یکی ازبکان از سمت شمالغرب که متحد عثمانی بود و دیگری. چون شاه عباس نمی توانست همزمان در دو جبهه جنگ کند، با عثمانی صلح کرد، ارتش را تقویت کرد و در نهایت بعد از به دست آوردن قدرت لازم، بعد از 21 سال، سرزمین های اشغالی را آزاد کرد. حیدر علیف از این درس گرفته بود و می دانست که در دو جبهه نمی تواند جنگ کند هم اقتصادی هم نظامی. تصمیم گرفت که اول انباشت ثروت و سرمایه صورت بگیرد و ارتش تشکیل شود، و در نهایت به هدف غایی اش دست پیدا کند. الهام علیف هم همین مسیر را دنبال کرد و انباشت ثروت کرد تا در سال 2020 نتیجه را برداشت کرد فارغ از این که تسلیحات پیشرفته را از اسرائیل گرفته باشد یا جای دیگر.

بنابراین، مسأله قفقاز مسأله پیچیده ای است. موقعی که آذربایجان در این منطقه در حال پیشروی بود، در روزنامه ها سرمقاله نوشتم و گفتم که الان بهترین زمان است که ایران با آذربایجان همکاری بکند. امامان جمعه استان های همجوار به درستی گفتند که قره باغ خاک آذربایجان است و ما تمامیت ارضی اش را می شناسیم. من این ایده را مطرح کردم که ایران با توجه به تجربیاتی که در مناطق جنگی دارد، ده ها هزار شهید داده برای مین روبی و هیچ کشوری در منطقه چنین تجربه ای را ندارد چرا که هیچ کشوری در منطقه به اندازه ایران، تجربه میدان جنگ را نداشته است. بنابراین، ما میتوانستیم در این زمینه با آذربایجان همکاری کنیم. اتفاقاً شروع هم شد ولی در ادامه مسائلی پیش آمد و این همکاری ادامه پیدا نکرد. نبود صدای واحد در کشتی سیاست خارجی ایران در اقیانوس جهانی باعث شد که نتوانیم از این موضوع بهره مند شویم.

مسأله دیگری که میخواهم در اینجا به آن بپردازم، بحث کوریدور زنگزور است. تعریف کوریدور این است: قلمرویی که کشور الف را با گذر از کشور ب به کشور ج وصل می کند. کوریدور در کشور ب قرار دارد، کشور الف میخواهد به کشور ج برسد. تمامی قوانین و مقررات مال کشور صاحب پرچم است. به نظرم این حساسیت ها درباره کوریدور زنگزور بیمورد است. ارمنستان عمق استراتژیک ماست؟ اگر رفتیم ارمنستان از آنجا باید برویم گرجستان، جایی که در مدار اروپا قرار دارد. ایران در منطقه مانوور نظامی انجام می دهد خیلی هم عالی ولی حساسیت ها افزایش پیدا می کند. در ماده 5 توافقنامه آتش بس 2020 آمده است که آذربایجان کوریدور لاچین را به ارمنستان میدهد تا لاچین از طریق خاک آذربایجان به ارمنستان وصل شود. روسیه 2 هزار نفر را به عنوان نیروی حافظ صلح در این منطقه به کار گرفته شد و الباقی داستان! هدف حضور نظامیان روسی در این منطقه بود که رخ داد.

کوریدور زنگزور به اعتقاد من، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. کامیون از ترکیه وارد نخجوان میشود، از آنجا در امتداد رود ارس می آید تا مرز ارمنستان، باز در آنجا باید مورد کنترل نیروهای مرزی ارمنستان قرار بگیرد. تعریف آقای اردوغان و آقای علیف این است که چنین بازرسی مرزی صورت نگیرد! وقتی دالان لاچین نیست، مابازای کوریدور زنگزور هم نخواهد بود. پاشینیان خواست از توافقنامه 2020 بیرون بیاید تا ملغی شود و این اتفاق افتاد. از سوی دیگر، این توافقنامه سند شورای امنیت سازمان ملل نیست و به لحاظ بین المللی سندیت ندارد.

به نظر من، برنده ایران است. الان هم بحث از دالان جایگزین از مسیر ایران است. هم عوارض اش را میگیریم و هم وابستگی ایجاد میشود. الان ترکمنستان برای یک مسیر ترانزیتی از هر کامیون ما 3 هزار دلار پول عوارض میگیرد. ناگزیر از استفاده هستیم. 30 سال است از پلدشت وارد میشوند از اصلان دوز به باکو می روند. البته باید هوشیار باشیم چون فیلم هایی پخش شده است که نشان از احداث ریل و جاده و پل برای احداث دالان زنگزور را می دهد.


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز جمعه 02 آذر
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
استخراج مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد و دکتری و چاپ در مجلات isi، علمی پژوهشی، Scopus + پاورپوینت آموزشی
سامان صفاری، امیرِ دلدادگان: قطعا با یک بازیگر ازدواج خواهم کرد+ویدیو
اصول مهم ویراستاری تخصصی کتاب چیست؟
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
صفر تا صد چاپ فوری مقاله پزشکی و پرستاری
زنان موفق تاریخ ایران/ بیوگرافی و زندگینامۀ «رویا بهشتی زواره»، ریاضی‌دان برجسته ایرانی دوست صمیمی مریم میرزاخانی
از مهتاب کرامتی چه خبر؟/ از شایعه زهرداری که هیچوقت اثبات نشد تا سابقه ازدواج کوتاهش با موزیسین معروف
نگاهی به بازیگرانی که جرئت امتحان کردن تیپ هاوایی رو داشتن؛ از رضا عطاران و جواد عزتی تا نیما شعبان‌نژاد و محسن کیایی+ عکس
چاپ مقاله در مجله (ISI, SCOPUS, ISC, PUBMED و علمی پژوهشی) معتبر+ صفر تا صد+ ویدئو آموزشی
گلایه تند پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا از موج گرانی‌ها در آنتن زنده تلویزیون: گرونی هم سقفی داره؛ رحم کنید به ما!+ویدیو