حال بد جامعه و خبردرمانی های سیاسی بی حاصل
هر روز آماری دردناک از جمعیت زیر خط فقر ایران منتشر می شود. از 8 میلیون، 11 میلیون و 14 میلیون و حالا 28 میلیون نفر. از سوی دیگر، افزایش قیمت کالاهای اساسی و ضروری در دو سال گذشته و یا شاید بازه زمانی بیشتر، به کوچک تر شدن سفره مردم منجر شده تا جایی که پس از گوشت، میوه، مرغ و لبنیات، حالا نان هم از سبد خانوار در حال پرکشیدن است.
پول ملی آب رفته و انگاری خبردرمانی های سیاسی که حاکی از برداشتن موانع ارتباط با همسایه ها یا آزاد شدن پول های بلوکه شده در اقصی نقاط دنیاست نیز دیگر نمی تواند حباب قیمت را از مسکن تا خودرو و دلار بتراکند و راستی که شاید دیگر حبابی وجود نداشته باشد و آن چه هست، جز واقعیت نباشد.
وضعیت معیشتی دهک های پائین به کنار؛ فقر، طبقه متوسط را نابود کرد و امروز با چند ده میلیون نفر طبقه ضعیف روبرو هستیم. آمار واقعی اشتغال نیز دردناک است. زیر پوست شهر افسرده و احساس بی آینده بودن و پیشبینی ناپذیر بودن فرارو، جوان های نخبه را به سمت مهاجرت سوق داده است.
اولویت های اصلی که رفع فقر، اشتغال آفرینی، و حمایت از تولید و کارآفرینی و بسترسازی برای سرمایه گذاری است، جای خود را به مسائل حاشیه ای و دوقطبی ساز داده است. انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه 1402 به طور قطع از این اتمسفر یأس آلوده، متأثر خواهد شد و این خبر خوبی نیست و از شدت همبستگی ملی فروخواهد کاست!
گرانی و تورم به اوج خود رسیده است. انگار بازار رها شده و سیگنال های روشن، مثبت و امیدوارکننده ای نیز از سوی تصمیم گیران به گوش نمی رسد، و چه زیبا و عمیق پیامبر اعظم؛ حضرت محمد (ص) فرمود که: "کاد الفقر أن یکون کفرا".یعنی؛ فقر، انسان را در آستانه کفر قرار می دهد.
و چه دقیق در جای دیگری آن حضرت فرموده اند: " لولا الخبز ما صلینا و ما تصدقنا و لا صمنا" "اگر نان نبود – و شکم ها گرسنه بود – از نماز و روزه و انجام سایر فرائض و واجبات خبری نبود". حالا این ما هستیم و شاخص های اقتصادی؛ می توانیم جیب و سفره خالی مردم را انکار کنیم! و تلنگرها و فریادها را نشنویم!
می توانیم از کنار هزاران زباله گردی که در هر شهر و استانی مشاهده می شوند بی تفاوت عبور کنیم! آری می توانیم شرمندگی پدران و مادرانی که گوشت و میوه و لباس را از سبد خرید فرزندان خود حذف کرده اند، ببینیم و خود را به ندیدن بزنیم! آری این ندیدن ها و نشنیدن ها میسر است اما بدانیم که نمی توانیم خود را از تبعات این حال بد جامعه برهانیم!