به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، روزنامه شرق در واکنش به بایکوت خبری سالروز رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی در روز 19 دی 1400 نوشت: «صداوسیما هاشمی را ممنوع الصدا و ممنوع التصویر کرده و هیچ چیز درمورد ایشان نمی گوید»؛ این را محمد برادر مرحوم آیت الله هاشمی که در دهه 60 سکان رادیو و تلویزیون را در دست داشته، گفته و این گونه گلایه خود را از رویکرد صداوسیما درباره سالگرد فوت هاشمی بیان کرده است. پنج سال از فوت آیت الله هاشمی گذشته و در این مدت یک بار رئیس سازمان صداوسیما تغییر کرده؛ اما همچنان این رسانه به راحتی از کنار این چهره مؤثر بعد از انقلاب می گذرد. محمد هاشمی در گفت وگو با «مدارا»، این گونه گفته: «مثلا وقتی هفته دفاع مقدس است، با اینکه آقای هاشمی فرمانده جنگ بوده؛ اما یک کلمه راجع به او چیزی نمی گویند. گاهی ایشان را تحریف می کنند. همچنین در دهه فجر با اینکه آقای هاشمی از استوانه های انقلاب بود، یک کلمه از ایشان گفته نمی شود. این تحریف ها درمورد همه مناسبت ها وجود دارد و در مراسم رحلت ایشان نیز همچنین. صداوسیما و رسانه های وابسته به جریان اصولگرا نسبت به آقای هاشمی یا سکوت می کنند یا ایشان را تحریف می کنند. شاید ممنوعیتی دارند که نمی دانم از کجاست».
ماجرای اختلافات دنباله دار صداوسیما با مرحوم هاشمی رفسنجانی به 12 سال پیش و مناظره جنجالی میرحسن موسوی و محمود احمدی نژاد در 13 خرداد سال 88 برمی گردد. در آن مناظره، احمدی نژاد از آیت الله و چند چهره سیاسی دیگر نام برد و به آنان تهمت هایی زد که با واکنش مرحوم هاشمی مواجه شد. او در نامه ای از عزت الله ضرغامی، رئیس صداوسیمای وقت، درخواست کرد امکان پاسخ گویی به اتهاماتی که علیه او و خانواده اش زده شده، فراهم شود؛ اما ضرغامی پاسخ و انعکاس هرگونه توضیحات برای افرادی غیر از نامزدها را به پس از برگزاری انتخابات موکول کرد و هیچ گاه نیز این فرصت را برای آنان فراهم نکرد. محمد هاشمی یک بار دیگر نیز در سال 94، یک سال مانده به فوت برادرش، از تخریب های صورت گرفته علیه او گلایه کرده و در مصاحبه ای گفته بود: «وقتی آیت الله هاشمی رفسنجانی با وجود آن همه سوابقی که پیش از انقلاب و پس از انقلاب در جنگ و سمت های مختلف مدیریتی کشور داشته است و با حکم رهبری، مسئولیت فراقوه ای مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارد، ممنوع البرنامه است و همه جا سانسور می شود، تکلیف من و سایر فعالان سیاسی و استادان دانشگاه که در این سطوح هستند، روشن است. اساسا استراتژی صداوسیما جناحی است، آن هم یک گرایش خاص که حتی در این رویکرد، شخصیت های معتدل که وابستگی به جریان خاصی نداشتند یا چهره های میانه رو اصولگرا که به لحاظ اندیشه اعتدالی هستند، نیز جایی ندارند. این یک استراتژی است که چه از نظر رسانه ای و حتی از منظر سیاسی هم عجیب است!».
نامه های محسن هاشمی
محمد، تنها عضو خانواده هاشمی نیست که به روال چند سال گذشته در صداوسیما اعتراض داشته است؛ آبان ماه بود که محسن، فرزند مرحوم هاشمی، در نامه ای به پیمان جبلی که نزدیک یک ماه بود رئیس این سازمان شده بود، از تخریب های تلویزیون درباره آیت الله گله کرد. ماجرا از این قرار بود که عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، که از منتقدان سرسخت مرحوم هاشمی است، در برنامه «دستخط» که از شبکه پنج سیما پخش می شود، حضور پیدا کرد و مطالبی را علیه آیت الله هاشمی عنوان کرد.
محسن هاشمی در این نامه به تخریب های چند سال گذشته صداوسیما نسبت به آیت الله اشاره کرد و نوشت: «خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی، انتظاری برای تقدیس، تبلیغ و حتی سکوت نسبت به این شخصیت کم نظیر انقلاب ندارد؛ بلکه معتقد است ایشان مانند سایر انسان های غیرمعصوم، ممکن است مرتکب اشتباهاتی در تصمیم گیری شده باشد و طبیعتا نقد منصفانه و مستدل گذشته، می تواند چراغی برای آینده باشد؛ اما نقد سازنده با توهین، تهمت و تخریب متفاوت است». او همچنین در ادامه این نامه با اعتراض به مطالب خلاف و توهین آمیز نسبت به مرحوم هاشمی در آن برنامه، نوشت: «افکار عمومی علت تداوم تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی را با وجود گذشت پنج سال از رحلت ایشان درنمی یابد و می پرسد: اگر در چهار سال گذشته، تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی به بهانه حمایت ایشان از دولت قبل صورت می گرفت، آیا موج تخریب فعلی در جهت ایجاد اخلال و تأثیرگذاری بر تصمیم و عملکرد دولت جدید در آستانه مذاکرات حساس خارجی صورت می گرفت؟».
محسن هاشمی در پایان این نامه نوشته بود که با تغییر مدیریت صداوسیما، این امید ایجاد شده است که این سازمان به تصحیح عملکرد گذشته در افکار عمومی بپردازد که صحبت های روز گذشته محمد هاشمی نشان می دهد نه تنها امیدی ایجاد نشده است؛ بلکه در بر همان پاشنه می چرخد. هرچند این نامه از سوی صداوسیما بی پاسخ ماند؛ اما عباس سلیمی نمین به آن واکنش نشان داد و نوشت: «جناب آقای محسن هاشمی! ای کاش فرازهای توهین تلقی شده را که ضرورت یافته نامه ای به ریاست رسانه ملی مرقوم دارید مشخص می ساختید تا افکار عمومی نسبت به میزان سعه صدر خانواده آقای هاشمی و چگونگی مبادی آداب بودن سخن و قلم بنده به قضاوت بنشینند».
او همچنین نوشته که در تمام سال هایی که به نگارش مشغول بوده است، هرگز به نیروهای غیرپایبند به مصالح ملی نیز توهینی روا نداشته ام تا چه رسد به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که احترام به او را بر خود فرض می دانم.
البته این اولین نامه محسن هاشمی به رئیس صداوسیما برای جلوگیری از تخریب پدر نبود. او مرداد سال 99 نیز در نامه ای به علی عسگری، رئیس وقت این سازمان، از اینکه در تلویزیون با جعل حقایق تاریخی، مدعی می شوند که آیت الله هاشمی رفسنجانی از تریبون نماز جمعه مسئولان را دعوت به اشرافی گری و مانور تجمل کرده، گلایه کرده بود.
هاشمی نوشته بود: «خبرگزاری وابسته به یکی از نهادها در گزارشی مدعی شد که آیت الله هاشمی رفسنجانی، در نمازجمعه 18 آبان 1368، گفته است: این رفتارهای درویش مسلکانه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولان ما به «مانور تجمل» روی آورند. و این نقل قول جعلی، مبنای بسیاری از تحلیل ها و برنامه های صداوسیما و سایر رسانه های وابسته به حاکمیت در تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی شده است. درحالی که 18 آبان 1368، روز پنجشنبه است و آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز قبل و بعد از این تاریخ نیز چنین عبارتی را به کار نبرده است».
رویکردهای عجیب صداوسیما علیه هاشمی
بعد از انتخابات سال 88 و زمانی که به آیت الله هاشمی داده نشد که از خود دفاع کند، رویکرد صداو سیما نسبت به او تغییر کرد و تخریب ها آغاز شد؛ بهمن سال 90 بود که دفتر هاشمی رفسنجانی در نامه ای به صدا وسیما به برنامه «صراط» که در واحد مرکزی خبر ساخته شده بود، اعتراض کرد. در این برنامه با استناد به مصاحبه معاون پارلمانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت، با یک روزنامه مبنی بر پیشنهاد تمدید دوره ریاست جمهوری ایشان، از آن به عنوان تلاش برای انحراف در قانون اساسی یاد و این گونه القا شده بود که شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی با این پیشنهاد موافق بوده است؛ درحالی که اتفاقا مرحوم هاشمی در موضع گیری صریح علنا با این موضوع مخالفت کرده و گفته بود مگر در مملکت قحط الرجال است که چنین موضوعاتی خلاف قانون اساسی مطرح می شود.
در سال 93 نیز شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی در همایش «پیامبر رحمت و مدارا» به شکایت از صداوسیما پرداخته و گفته بود: «این روز ها از صداوسیما علائم تفرقه پخش می شود؛ چیزهایی به خورد انقلاب می دهند که نبوده است، اینها نه خدمت به مردم است و نه خدمت به انقلاب؛ ما جنگ را با وحدت شیعه، سنی، مسیحی، یهودی و ارمنی به پیش بردیم و از همه اینها شهید داریم. متأسفانه ما آن شرایط اتحاد را از دست داده ایم و اتحاد به اختلافات بی ربط تبدیل شده است».
بعد از فوت هاشمی در دی ماه سال 95، صداوسیما تلاش کرد با پخش برنامه هایی به شخصیت او بپردازد؛ اما نتوانست تخریب های هشت ساله قبل از آن را از یاد مردم ببرد. در همان شب فوت مرحوم هاشمی، مرحوم حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی به تلویزیون آمد و گفت: «صداوسیما مدام گله می کند که چرا مردم ماهواره می بینند و چرا بیننده صداوسیما کم شده است، من وظیفه دارم بگویم که صداوسیما اگر از آقای هاشمی تجلیل نکند، مردم را از دست خواهد داد، مردم فقط آن چهار نفری نیستند که شما فکر می کنید. او تنها یک خبردار و اهل خبر نبود، او مجتهد بود».
اما تخریب ها بعد از فوت مرحوم هاشمی ادامه یافت. یک سال بعد از فوت او «همایش آیت الله هاشمی رفسنجانی و دفاع مقدس» در تهران برگزار شد که صداوسیما نه تنها به آن نپرداخت؛ بلکه در هفته دفاع مقدس هم به نقش آیت الله هاشی رفسنجانی در جنگ ایران و عراق اشاره ای نکرد. سال 98 هم «شبکه افق» برنامه ای درباره ترورهای گروه فرقان در سال ۱۳۵۸ از سپهبد قرنی، آیت الله مرتضی مطهری، مهدی عراقی و دکتر مفتح نام برد؛ اما از ترور مرحوم هاشمی رفسنجانی در چهارم خرداد همان سال چیزی نگفت؛ درحالی که امام خمینی بعد از این واقعه این جمله معروف «هاشمی زنده است؛ چون نهضت زنده است» را گفته بود.
پنج سال از فوت آیت الله هاشمی و 12 سال از اختلاف صداوسیما با او می گذرد. بالاخره یکی از رؤسای این سازمان به این پرسش پاسخ خواهند داد که آیا واقعا چنین شخصیتی ممنوع التصویر و ممنوع الصدا است یا خیر؟