به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از افکارنیوز، محمدرضا حیاتی مجری باسابقه تلویزیون در آبادان متولد شده و تحصیلاتش را در این شهر گذرانده است. او سپس به تهران آمد و پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل داد. حیاتی به زبان های مختلف علاقه دارد؛ به همین خاطر در حوزه زبان تحقیقات و جست و جوی بسیار کرده است. این بخشی از زندگی محمدرضا حیاتی است، اما موضوعی که بیشتر ما را ترغیب به گفت و گو با او کرد، حواشی بود که چند وقتی است گریبان گیر این مجری شده است و او را از میادین اجرا در تلویزیون دور کرده است؛ حواشی که بیشتر توسط یکسری افراد دامن زده شد تا ادامه کار این فرد را مختل کند.
در ادامه گفت و گوی ما با محمدرضا حیاتی را بخوانید:
آقای حیاتی؛ این مدت که در رسانه ملی حضور نداشتید حواشی بسیاری برای شما به وجود آمده است. یکی از این حواشی مهاجرت شما از ایران بود.
برخلاف حواشی به وجود آمده من در همین کشور عزیزمان ایران مشغول زندگی هستم. امیدوارم خدا به بنده سلامتی بدهد و در خدمت مردم باشم.
چند وقت است که در حوزه خبر حضور ندارید و حواشی فراوانی دور شماست. علت چیست؟
الان ۵ سال است که بازنشسته شده ام اما همکاری ام را با بخش خبر در صدا و سیما ادامه دادم. این اتفاق به دستور مسئولان صدا و سیما و علاقه خودم بود؛ چون به کار گویندگی خبر و این مدل ارتباط مردمی علاقه زیادی دارم. این اواخر در مصاحبه با یک شبکه اینترنتی، مطالبی عنوان شد که شاید از نظر عده ای جالب نبود و باعث شد همکاری ام با صدا و سیما مدتی قطع شود.
مهاجرت محمدرضا حیاتی از ایران
آیا قصد رفتن به خارج از کشور را دارید؟
من اگر می خواستم از ایران بروم سال های قبل این کار را می کردم. مثلا زمانی که بچه های من کوچک تر بودند و می توانستم راحت تر مهاجرت کنم. البته مهاجرت به تنهایی اشکالی ندارد؛ مهاجرت نه یک فضیلت است نه جرم. مهاجرت در قرآن هم آمده است که اگر می توانید در جایی بهتر زندگی کنید، مهاجرت کنید. اما من کشورم و زندگی در ایران را دوست دارم. علاقه دارم که بین همین مردم و همین خاک زندگی کنم و نفس بکشم. البته منظورم این نیست که خارج از کشور زندگی بد یا خوب است، اما هر کسی خودش می تواند انتخاب کند که هر جای دنیا زندگی کند. من دوست دارم اینجا باشم.
در چند وقت اخیر پیش آمده است که رسانه های مخالف و برخی رسانه های داخلی، پیشنهاد همکاری به شما بدهند؟
خیر؛ تا الان هیچ پیشنهادی از رسانه های آن طرف آبی به من داده نشده است.
مردم خیلی شما را دوست دارند. بعد از اینکه اتفاقات اخیر رخ داد، همه این سوال را می کردند که آقای حیاتی کجاست و چه مشکلی برایشان پیش آمده است. شما با وجود حواشی پیش آمده چه صحبتی با مردم دارید؟
هر کارمندی در سازمان صدا و سیما یا هر سازمان دیگری که مشغول کار است، دورانی دارد و سپس بازنشسته می شود. طبیعتاً من هم از نظر سازمانی و اداری بازنشسته شده ام و ۵ سال پیش باید می رفتم. اما از آن جا که جایگاه گوینده و مجری نسبت به یک کارمند متفاوت است، شاید بخواهند از خدمات و تجربیاتش استفاده کنند. دوستان لطف کردند که من باشم و علاقه هم داشتم که به همکاری ام ادامه دهم. به هر صورت اگر تصمیم گرفتند که بنده نباشم، من هم با ارادتمندی می پذیرم. با من تماس گرفتند و گفتند شما نباشید من هم گفتم چشم. من پنج سال پیش بازنشسته شدم و حالا اگر شما می گویید نباشم می پذیرم.
ماجرای مصاحبه گوینده خبر تلویزیون با یک برنامه اینترنتی
آیا بعد از آن مصاحبه اینترنتی، مصاحبه دیگری نیز انجام دادید؟
خیر مصاحبه دیگری پس از آن مصاحبه انجام نشد. در آن مصاحبه نکات زیادی مطرح شد که شاید به برخی برخورده باشد. من خیلی در مورد مسائل و مشکلات مردم دغدغه دارم؛ چرا که خودم، جزو کوچکی از مردم هستم و همان مشکلاتی را که مردم تحمل می کنند من نیز تحمل می کنم. بیکاری جوانان، تورم، مشکلات اقتصادی و ... هست و در آن مصاحبه به این مشکلات اشاره کردم. فکر نمی کنم حرف بدی هم زده باشم، هر جایی باشم این حرف ها را می زنم. اگر کسی از این حرف هایم ناراحت می شود، من را ببخشد. مردم در کوچه و خیابان به من می گویند تو به عنوان روزنامه نگار و فعال رسانه ای که سابقه داری، این مسائل و مشکلات ما را در موقعیتی بیان کنید. من هم می گویم اگر فرصتی باشد حتما بیان می کنم، اما خود مسئولان هم مشکلات شما را می دانند و ان شاءالله دنبال راهکاری باشند که همه مردم ما، سرفرازانه و شایسته نام ایران و ایرانی زندگی کنند.
برخی زاویه گرفتند که شما در آن مصاحبه از خواننده ای حمایت کردید که پیش از این به امیر المومنین (ع) توهین کرده بود؟
من اصلاً در جریان این موضوع نبودم. آن مطلبی هم که عنوان کردم از این جهت که ترانه های آن خواننده را دوست دارم و با آن خاطره دارم، از نظر حرفه ای و هنری عرض کردم. وقتی آدم کار هنری را مثال می زند کاری ندارد که آن هنرمند از نظر عقیدتی و اخلاقی چگونه است. من یک نمونه را بار ها مثال زدم. آنتونی کویین یک هنرپیشه مسیحی بود که از نظر اخلاقی شاید خصوصیاتش مورد پسند ما نبود، اما ایشان نقش های بسیار شایسته و خوبی بازی کرده از جمله نقش حمزه سید الشهدا در فیلم محمد رسول الله است. اگر من بگویم آنتونی کویین بازیگر خوبی است کار بدی کردم؟! من از هنر این بازیگر استفاده و از او تقدیر کردم. درباره خواننده مدنظر هم در مصاحبه موضوع عملکرد فنی و هنری شخص اهمیت داشت.
پس از اینکه شما از تلویزیون فاصله گرفتید، یکسری کار های تبلیغی از شما دیده شد. برخی نسبت به این تبلیغات واکنش نشان دادند و توقع چنین کاری را نداشتند.
از قبل علاقه به کار رسانه داشتم و می خواستم این ارتباط یک جوری حفظ شود. ما در ایران بجز شبکه های صدا و سیما شبکه ای نداریم. برخی از شبکه ها در فضای مجازی فعال هستند و من دوست داشتم ارتباطم با رسانه ادامه پیدا کند. کار تبلیغاتی انجام ندادم و فقط در فضای مجازی سعی کردم، ارتباط خبری داشته باشم و از این طریق فعالیت کنم.
این فعالیت ها ارتباطی که شما با مردم داشتید را حفظ کرد؟
طبیعی است رسانه ای مانند صدا و سیما و بخش های خبری اصلی شبکه یک که من سال های سال در آن فعالیت می کردم، از نظر بُرد خبری و تعداد مخاطب با شبکه های فضای مجازی قابل مقایسه نیست. در فضای مجازی نهایتاً ۱۰ یا ۲۰ هزار و اگر شاهکار باشد، ۱۰۰ هزار نفر مخاطب دارد. طبیعتا شبکه های مجازی با شبکه های اصلی صدا و سیما قابل مقایسه نیست. به هر حال می خواستم زندگی کنم و در کنار علاقه ام به رسانه در مملکتم کسب درآمد کنم.
چند فرزند دارید؟
دو پسر دارم که فعالیت رسانه ای نمی کنند.
شما به فرزندانتان پیشنهاد می دهید به کار خبر بیایند؟
هیچ موقع دوست نداشتم علایق خودم را به دیگران پیشنهاد بدهم؛ چراکه حرفه و هنر باید در ذات آدم باشد. نه فقط این کار هر کاری را اگر دوست نداشته باشید، نمی توانید در آن موفق باشید. باید به کار عشق ورزید. من الان بعد از ۳۸ سال عاشق این کار هستم. شاید برخی بعد از ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال پس از کاری بخواهند از حرفه شان فاصله بگیرند. هنوز کار رسانه را دوست دارم و تا جایی که توانایی داشته باشم آن را انجام می دهم. به مردم توصیه می کنم کسانی که علاقه دارند، به این کار رو بیاورند. البته فقط عشق کافی نیست، باید استعداد و سواد این کار را داشته باشند و سوادشان را به روز و تکمیل کنند.
گوینده ای که مهمترین اخبار کشور را اعلام کرد
ما با شما خاطرات زیادی داریم. خبر فوت امام خمینی (ره) در رأس این خاطرات است و یکی دیگر از این خاطرات امضای قطعنامه ۵۹۸ بوده است.
تمام خبر های مهم بعد از انقلاب را من خواندم. از سال ۶۰ به رادیو آمدم و سپس وارد تلویزیون شدم. تا جایی که به یاد دارم تمامی خبر های بعد از انقلاب را اولین بار بنده گویندگی کردم.
شاید درباره خبر فوت امام بار ها صحبت کردید، اما درباره قطعنامه خاطره ای تعریف نکرده اید.
به یاد دارم در زمان هشت سال دفاع مقدس، هر زمانی که عملیات می شد و مارش نظامی از رادیو پخش می شد، با هر وسیله ای مثل تاکسی و اتوبوس به جام جم می آمدم. خیلی از همکاران دیگر بنده هم بودند که همینطور عاشقانه و خالصانه این کار را بدون هیچ چشمداشتی انجام می دادند. آن زمان اصلاً موضوعات مالی مطرح نبود و کسی از مسئولان هم به ما پولی نمی داد. فقط با علاقه کار می کردیم و آن روز هم یکی از آن روز های خاص بود. به من اطلاع دادند خبر مهمی در راه است. به تحریریه اخبار رادیو رفتم و دیدم همه همکاران در جنب و جوش هستند. آن زمان تلکس بود و مثل الان امکانات سایبری نبود. تلکس هایی بود که دائم مخابره می شد. حدود ساعت ۱۰ صبح بود که بچه ها به هم می گفتند جنگ تمام شده و قطعنامه را ایران پذیرفته است. البته ما این خبر را همان موقع اعلام نکردیم. چراکه قرار بود این خبر ویرایش شود و رأس ساعت ۱۴ از طریق اخبار سراسری اعلام شود. نمی دانم چگونه برخی شیطنت کردند و از افرادی که آن جا بودند اخبار را به بازار سرمایه و خرید و فروش ارز اطلاع دادند. جوّ عجیبی شکل گرفته بود. به یاد دارم به من گفتند زمانی که خبر امضای قطعنامه اعلام شد بسیاری از فعالان بازار ارز سکته کردند. البته الان خبر های تغییر ارز زیاد است کسی سکته نمی کند. (می خندد)
خاطره محمدرضا حیاتی از اعلام خبر برجام
رقابت میان گویندگان وجود دارد و در مدت این چند سال دیدیم که همیشه شما خبرهای مهم را می خواندید. این سوال میان همکاران شکل گرفته بود چرا این نوع اخبار را شما می خوانید؟
علت اینکه همیشه اخبار مهم را من می خواندم به دلیل حضور همیشگی ام در رسانه بود. چون همیشه عاشق این بودم که روز های پرهیجان خبر را در رسانه حضور داشته باشم. خودم داوطلب می شدم. مثلا در ماجرای برجام به یاد دارم که قرار نبود من گوینده باشم و رفتم به مدیر خبر گفتم چرا من را گوینده نگذاشتید؟! دوست دارم من این خبر را بخوانم. سپس تصمیم گرفته شد که من به همراه چند تن از همکاران این خبر را اجرا کنیم. روز پرهیجانی بود چراکه دائم این خبر ها می آمد که الان چه شد و خبر جدید چیست. رئیس جمهور چه گفت، دبیر اتحادیه اروپا و رئیس جمهور چه صحبتی مطرح کرد. این خبر ها می رسید و ما دائم اجرا می کردیم. خبر آن روز ساعت ۱۴ شروع شد و تا ساعت ۱۰: ۱۷ دقیقه یعنی سه ساعت طول کشید که خبر نهایی با امضای توافق را بیان کردیم. این به دلیل حضور همیشگی من بود که دوست داشتم روز های حساس را در سازمان باشم. مدیران خبر هم همیشه نظر لطف داشتند و برای خبر های مهم بنده را صدا می کردند. این موضوع باعث شد که تمامی خبر های مهم بعد از انقلاب را برای اولین بار بنده بیان کنم. البته دوستان دیگر هم اخبار مهم را خوانده اند.
یعنی شما بعد از چند سال کار کردن همیشه انگیزه فعالیت در حوزه خبر را داشتید و خسته نشده اید.
بله همینطور است.
برخی می گویند چهره شما خارج از تلویزیون با چهره مقابل دوربین فرق می کند؟
اتفاقا کمتر این موضوع را مطرح می کنند. اکثر مردم من را می شناسند. شاید وقتی تصویر تغییر کند مردم من را نمی شناسند، اما وقتی در کوچه و خیابان با بنده مواجه می شوند می شناسند و سلام و علیک می کنند. به هر حال تصویر گویندگان جلوی دوربین با پشت دوربین متفاوت است. چون تصویر ما فقط از روبروست و تصاویر از زوایای مختلف را کمتر می بینند. ممکن است بیننده احساس کند شخصی که می بیند چاق تر و قد بلند تر است. خصوصیت تصویر این است که فرد درشت تر از خودش نشان داده می شود.
آیا مردم هنوز هم حیاتی را دوست دارند؟
اگر قرار باشد دوباره به سازمان برگردید، باز هم انگیزه گذشته را خواهید داشت؟
چندین بار با خودم کلنجار رفتم که آیا برای مردم جذابیت دارم یا خیر؛ چراکه مهمترین موضوع مردم هستند. شاید در فضای مجازی و جایی می نوشتند که حیاتی تا کی می خواهد باشد و خبر بخواند. این موضوع من را ناراحت می کرد و باعث شد که چندین بار به دفتر مسئولان سازمان رفتم و خواستم که دیگر نباشم. مدیران هم می گفتند برای چه این تصمیم را گرفته ای. حتی چند ماه پیش، خدمت دکتر فیروزی معاون ریاست سازمان رفتم و به ایشان گفتم که اگر اجازه بدهید من بروم. ایشان گفتند خیر شما باید باشید. ما در سازمان، سنجش رسانه ای داریم و از مدیران خواستم سنجش رسانه ای شود که دوست دارند من در سازمان بمانم یا نه. چراکه دوست ندارم به زور برای مردم گویندگی کنم. رسانه متعلق به مردم است و مردم باید بطلبند که چه کسی خدمتشان باشند.
البته پس از این که شما مدتی با سازمان صدا و سیما همکاری نکردید، بازخورد ها نشان داد چقدر مردم شما را دوست دارند و دلشان برایتان تنگ شده است.
بله این بازخورد ها را هم دیدم. به هر حال دیدگاه ها متفاوت است. خیلی از مردم لطف دارند و همین نظر را بیان می کنند. بعضی ها هم شاید خوشحال باشند که من رفتم و بگویند چه خوب شد که آقای حیاتی رفتند. (می خندد)
در پایان حرفی با مردم دارید.
من سعی کردم که از فضای مجازی استفاده کنم تا به مردم نزدیک شوم. هر چند شاید خیلی از مردم در فضای مجازی فعال نباشند. چند روزی به دلیل کرونا و قرنطینه و همچنین قطع همکاری ام با سازمان در خانه بودم؛ شروع کردم متن های ادبی نوشتم. دل نوشته خواندم که این مضمون را داشت که اگر کسی شدم و نام و نشانی دارم با این مردم و رسانه داشتم. همیشه گفتم در مرحله اول لطف خدا و سپس لطف مردم بوده است که به اینجا رسیدم. در بین همین مردم هستم و با همه مشکلاتشان من هم در کنار آن ها قدم می زنم در نقاط مختلف حضور پیدا می کنم، کنارشان هستم با آن ها معاشرت می کنم و از لطفشان سپاسگزارم.
4 سال پیش
4 سال پیش