ساعدنیوز
ساعدنیوز

جوراب‌فروشی، فوتبال و علیرضا بیرانوند!

  سه شنبه، 21 اسفند 1397   زمان مطالعه 7 دقیقه
جوراب‌فروشی، فوتبال و علیرضا بیرانوند!
پنج،شش نفری می‌شوند که کفش‌های‌شان لنگه‌به‌لنگه است؛معمولا کتانی‌ها مندرس که یک لنگه‌اش از دیگری بهتر بود.البته بودند آن‌هایی که کفش‌های فوتبال یا کفش‌های استوک ریزِ مختص چمن مصنوعی هم به پا داشتند.هوا آن‌قدر سرد بود که نمی‌شد به راحتی کنار خط زمین ایستاد، ولی برای بچه‌ها سرما نه‌تنها سوزی نداشت، بلکه مانعی برای انتظار طولانی‌مدت ذخیره‌ها هم نمشد.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه شرق، اینجا زمین فوتبال در منطقه ۱۷ تهران، چند کوچه پایین‌تر از انجمن دفاع از کودکان کار و خیابان است. ۲۸ نفری می‌شوند که به زمین آمده‌اند؛ با لباس‌هایی در رنگ‌های مختلف. از قرار معلوم پیش از این شرایط برایشان بهتر بوده، چون چندنفری لباس‌های یک‌شکل سفید و عده‌ای دیگر هم لباس‌های آبی به تن دارند.

البته این‌طور نیست که همه آن‌ها لباس‌های متحدالشکل داشته باشند؛ بقیه که از این لباس‌ها محروم شده‌اند، معمولا لباس‌های بارسلونا را که بسیار هم پرطرفدار است به تن دارند؛ پیراهن تیم رقیب؛ یعنی رئال‌مادرید هم بینشان دیده می‌شود. پرسپولیس و استقلال هم بین آن‌ها نماینده دارد و چندتایی از این بچه‌ها پیراهن دو تیم محبوب پایتخت را به تن کرده‌اند. این ۲۸ نفر تقسیم شده‌اند به دو تیم ۱۱ نفره که هر تیم یکی، دو بازیکن ذخیره دارد؛ بیشتر بازیکنان ذخیره با آن سرمای سوزان فقط یک تی‌شرت تیمی به تن دارند و غالبا هم یک لنگه‌کفش پایشان است. لنگه دیگر را به رفقایشان داده‌اند تا آن‌ها دست‌کم از بازی لذت ببرند.

«برای این بچه‌ها همین فوتبالی که می‌بینید شبیه نوری در تاریکی است؛ شبیه مرهمی که برای یک‌ساعت‌ونیم هم که شده مشکلات بی‌شمار را برایشان از بین می‌برد». این بخشی از صحبت‌های حمید، مربی جوان آنهاست؛ ۲۵ ساله است و پیراهن بشیکتاش را به تن کرده تا کمی متمایز باشد. می‌گوید خودش قبلا فوتبالیست بوده، ولی برای رسیدن به باشگاه از او طلب پول کرده‌اند و او هم نداشته که بخواهد پول بدهد و پایش به یک تیم برسد.

 
تصویر
 

حرفش برای بچه‌های کار حالا دیگر سند شده؛ به توصیه هایش گوش می‌کنند و سعی می‌کنند حداقل در همین وقت کم، رضایت مربی جوان را به دست بیاورند. حمید که خودش دانشجوی مددکاری است، الان یک‌سال‌ونیمی می‌شود که بچه‌های انجمن کار را برای فوتبال کنار هم جمع کرده است. «راستش کار و زندگی‌ام دیگر شده‌اند همین بچه‌ها. از صبح ساعت ۹ تا عصر ساعت پنج پیش این‌ها هستم».

برای این محله که مهرداد و میلاد محمدی و کمی پیش‌تر، ابراهیم شکوری را به فوتبال حرفه‌ای ایران معرفی کرده، فوتبال هنوز یک روزنه امید است، ولی برای بچه‌های کار، فوتبال بیشتر شبیه داروی فراموشی است تا بخشی از سختی‌های روزمره را فراموش کنند. اکثر این بچه‌ها که کم‌سن‌وسال‌ترینشان ۱۰ ساله و بزرگ‌ترینشان ۱۵ ساله است، افغان هستند؛ آن‌ها غالبا مهاجرت کرده‌اند یا از والدینی افغان در ایران به دنیا آمده‌اند. البته عده‌ای هم ایرانی بینشان پیدا می‌شود که از قرار معلوم از مشهد به تهران آمده‌اند و حالا در کنار کار، در این انجمن مشغول تحصیل هستند.

حمید می‌گوید: «بیشتر این بچه‌ها نه شناسنامه دارند و نه حتی مدرک هویتی. نمی‌شود به راحتی به مدرسه بروند. سعی کرده‌ایم در همین انجمن خیلی درس‌ها را برای آن‌ها تدریس کنیم. در کنارش به آن‌ها می‌آموزیم از حقوق خودشان هم دفاع کنند».

یکی‌درمیان برای پسر‌ها و دختر‌ها
زمینی که در آن بچه‌های کار مشغول بازی هستند، جلسه‌ای ۵۰ هزارتومان هزینه دارد؛ هزینه‌ای که قبلا راحت‌تر فراهم می‌شده و الان به سختی. پیش‌تر و به طور دقیق‌تر در زمان راه‌اندازی این زنگ فوتبال، اسپانسری پیدا شده و به آن‌ها هزینه زمین برای بازی‌کردن در هفته، آن هم برای دو یا سه‌بار را داده است.

با رفتن اسپانسر، اما دیگر وقت زیادی برای فوتبال این بچه‌ها هم نمانده است؛ آن‌ها کلا در ماه چهار جلسه دارند که به نوبت بین پسر‌ها و دختر‌ها تقسیم می‌شود؛ یک سه‌شنبه پسر‌ها می‌آیند برای فوتبال و سه‌شنبه بعدش نوبت دخترهاست. حمید که حالا حکم معلم ورزش آن‌ها را هم دارد، می‌گوید: «این‌طور نیست که فوتبال و این زمین چمن فقط برای پسر‌ها باشد. انجمن بین ۱۵ تا ۲۰ دختر هم دارد که آن‌ها هم سه‌شنبه‌های مقابل برای بازی می‌آیند. از همین حالا به دختر‌ها آموزش می‌دهند که از حقشان دفاع کنند؛ یاد بگیرند رانندگی و فوتبال بازی‌کردن و به ورزشگاه‌رفتن فقط مال پسر‌ها نیست».

با وجود اینکه انجمن نزدیک به یک دهه است فعالیت می‌کند، ولی زمین فوتبال و این سه‌شنبه‌های فوتبالی نزدیک به یک سال، یک‌سال‌ونیم است که شکل گرفته؛ به طور دقیق‌تر، درست از زمانی که مسعود شجاعی پایش را به این مجموعه گذاشت تا در کنار کودکان کار باشد. فرزاد که ۱۵ ساله است و از بقیه بزرگ‌تر، آن روز را خیلی خوب به خاطر دارد. او با هیجان زیادی می‌گوید: «مسعود شجاعی که اینجا آمد، من هم بودم. با او در حیاط بازی کردیم و کلی خوش گذشت».

 
تصویر
 

فرزاد که پیراهن شماره ۱۱ بارسلونا را به تن کرده و یک سایز هم برایش کوچک به نظر می‌رسد، در آن روز، کار را پیچانده بود تا به مسعود شجاعی برسد. او که در این جلسه فوتبالی یکی، دو گل هم زد، خوشحالی ویژه‌ای هم داشت؛ آن‌هم با فرهاد. فرهاد چپ‌پا بود و خوب بازی می‌کرد. این دو با همکاری با یکدیگر گل می‌زدند و بعد به شیوه رونالدو و مارسلو خوشحالی پس از گلشان را نشان می‌دادند.

با وجود اینکه فرهاد طرفدار مسی بود؛ ولی فرزاد طرفدار کریس رونالدو بود؛ حتی با وجود اینکه پیراهن بارسا را به تن داشت. او موهایش را هم مدل‌دار زده بود تا مثلا به الگوی فوتبالی‌اش نزدیک باشد. خودش می‌گوید: «مدل موهایم را دیده‌اید؟ این مدل موی کریس رونالدویی است. او سال ۲۰۱۴ مدل موهایش این‌طوری بود». فرزاد با وجود قدوقامت بلندی که داشت، هنگام دویدن می‌لنگید. «قبلا پیش یک خیاط کار می‌کردم. یک روز صاحب کار از دستم ناراحت شد و با لگد به زانویم زد. از آن موقع به بعد زانویم دیگر درد می‌کند».

مسعود و بچه‌های کار
با آمدن مسعود شجاعی در بین این کودکان، نگاه به فوتبال و ورزش هم برای این بچه‌ها جدی شد؛ ولی هرچه زمان گذشت، به دلیل هزینه‌های اجاره‌زمین، از زمان فوتبال آن‌ها کاسته شده، مربی جوان آن‌ها که خودش هم وارد زمین شد و چند پاس گل به بچه‌ها داد، می‌گوید: «تا قبل از اینکه مسعود شجاعی به اینجا بیاید، شناخت زیادی از شخصیت او نداشتم؛ ولی وقتی پایش را اینجا گذاشت، اصلا نگاهم به او تغییر کرد. شاید آقای شجاعی الان دوست نداشته باشد که این را می‌گویم؛ ولی او وقتی به اینجا رسید، بچه‌ها را بغل کرد و برای چند لحظه‌ای اشک‌هایش سرازیر شد. او بسیار خاکی بود و کلی با بچه‌ها در حیاط انجمن بازی کرد».

بعد از دیدار با مسعود، حمید و بقیه تصمیم می‌گیرند از این بچه‌ها یک تیم بسازند. به دلیل نزدیکی محل به ریل قطار، اسم تیم را می‌گذارند ریل و بعد تمرینات را شروع می‌کنند. حمید می‌گوید: «آن اوایل وضعیت بهتر بود. می‌شد چند جلسه در هفته فوتبال بازی کرد؛ ولی الان دیگر نه؛ برای پسر‌ها دو جلسه در ماه زمین داریم. کاری هم که اینجا می‌کنم، این نیست که بخواهم از بین آن‌ها مسی و رونالدو پرورش دهم، کار من مددکاری است. من بچه همین محل هستم و کلی وقت گذاشتم تا این بچه‌ها به من اعتماد کردند. به برخی از این بچه‌ها تجاوز‌های وحشتناکی شده است. هم به حقوق‌شان و هم به بدن‌شان. آن‌ها به این راحتی به کسی اعتماد نمی‌کنند».

درست است که در بین این کودکان کار کسی قرار نیست مسی و رونالدو شود؛ ولی چند نفری هستند که شرایط‌شان از بقیه، از لحاظ فوتبالی بهتر است. یکی از آن‌ها الیاس است، پسری میان‌قد؛ ولی توانمند که به‌عنوان هافبک راست خیلی خوب بازی می‌کند. الیاس در آریاشهر جوراب می‌فروشد تا مگر کمک‌خرج خانواده باشد. او می‌گوید: «مجبوریم دیگر؛ همین ماه ۶۰۰ تومان اجاره خانه را نداده‌ایم. باید کار کنیم تا این بدهی‌ها را بپردازیم». برخلاف بقیه که الگوی فوتبالی‌شان مسی و رونالدو است، الیاس ذوبِ در کاسیمیرو، هافبک برزیلی رئال مادرید، است. بازیکنی که اتفاقا خود الیاس هم به او بی‌شباهت نیست».

چشم‌انتظار بیرانوند
با وجود اینکه بیشتر این بچه‌ها افغان هستند؛ ولی فوتبال ایران و البته فوتبال ملی را خیلی خوب می‌شناسند. به غیر از مسعود شجاعی که تقریبا همه این بچه‌ها او را می‌شناسند، مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش هم محبوب هستند. آن‌ها هم از کری‌های ریز قرمز و آبی دارند. البته فصل مشترک دیگر این بچه‌ها این است که دوست دارند علیرضا بیرانوند را از نزدیک ببینند. بیشتر آن‌ها با بیرانوند همذات‌پنداری می‌کنند؛ می‌گویند خود بیرانوند در نوجوانی سختی‌های زیادی کشیده، کار کرده و ما را خوب درک می‌کند. با وجود چنین اشتیاقی به غیر از مسعود شجاعی دیگر هیچ بازیکن فوتبالی اعم از ملی‌پوش و باشگاهی به این بچه‌ها سر نزده است؛ موضوعی که به عقیده حمید، می‌تواند ریشه در نگرانی‌ها داشته باشد.

او می‌گوید: «نمی‌دانم، شاید بازیکنان فوتبال ما نگران این هستند که نکند با سر‌زدن به این بچه‌های کار، شرایط برایشان سخت شود. به‌هر‌حال آن‌ها گرفتاری‌های خاص خودشان را دارند».

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (505 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (243 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (194 نظر) آخرین جشن تولد ساده و خلوت بهاره سرگل زایی، یکی از استعدادهای برتر کشورمان/ روحت شاد بانوی کرمانی+عکس (99 نظر) مهراب قاسم خانی: معرفی میکنم عضو جدید خانواده/ چه پشمالو و گوگولی هم هست+عکس (77 نظر) شهرام قائدی: دنیا دیگه نمیزاد مادرهای مارو، مادر من هیچوقت کرم به دستش نزد، نفهمید مو رنگ کردن چیه لباس خونه با مهمونی چه فرقی داره...+ویدیو (65 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (61 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (57 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (44 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (39 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
رونمایی از سند ازدواج در زمان قاجار؛ آداب عجیب خواستگاری رفتن بدون خبر دادن به صاحبخانه+ عکس
یک فیلم ایرانی نداریم که مردها در آن نرقصند!
بشار اسد و نبیه بری به پیام رهبر انقلاب چه جوابی دادند؟
واکنش ایران به قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام چیست؟
تصویب قطعنامه ضدایرانی کشورهای غربی در آژانس اتمی
ابلاغیۀ رئیس جمهور مبنی بر اصلاح مصوبۀ ماده واحدۀ تأسیس سازمان ملی هوش مصنوعی
ویدیو | فلسفۀ زندگی از نگاه حسین پناهی: عشق یک جفت النگو، عدالت نیم کیلو سیب‌زمینی!
معنا و مفهوم ضرب المثل «هر چی سنگه، مال پای لنگه» در ادبیات فارسی / ضرب المثل در حقیقت یک باور هست، و هر باور یک ماتریکس!
اجاره خانواده برای ازدواج مجدد پنهانی / مواظب باشید سرتان کلاه نرود!
ویدیو/ شعر مفهومی و فی‌البداهۀ مهران مدیری برای سربازان/ تمجید و تحسین سروش صحت و نادر سلیمانی
بهترین سن یادگیری زبان انگلیسی در کودکان چه سنی است؟ / این یک هشدار است؛ قبل از 18 سالگی یک زبان جدید بیاموزید!
شوخی با تاریخ/ وقتی «خشایارشا» اینستاگرامی می‌شود؛ شاهنشاه هخامنشی در جستجوی فالوور + عکس
ویدیو| دکلمه‌ای که به عمق روح می‌نشیند؛ دکلمه شعر زیبا و حزن‌انگیز "خوار گشتم" از استاد شهریار / من از بازار دنیا زار گشتم ...
قبل از دیر شدن، این 5 ارز دیجیتال را به سبد سرمایه‌گذاری خود اضافه کنید
ویدئو| معماری شگفت‌انگیز هخامنشی‌ها؛ شیرهای خشمگین یا خندان؟ راز چهره‌های دوگانه مجسمه‌های سنگی تخت‌جمشید
منتخب روز   
هدیه‌ دست‌ساز مادران سرزمین آفتاب، سیستان و بلوچستان به مسعود پزشکیان+ویدیو استفاده از ویروس کووید 19 برای مبارزه با سرطان! تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند... مرگ پسر جوان بعد از خوردن الکل ضدعفونی اولین تمرین تیم ملی در استادیوم شهر بیشکک/ماشالله به این انرژی گروگانگیری افغان‌ها در تهران توسط 3 پاکستانی اخاذ اندروید 15 برای شیائومی و سامسونگ کی میاد؟ /لیست کامل تبلت‌هایی که اندروید15 سامسونگ را دریافت می‌کنند سلیقه‌ی خاص همسر پوریا پورسرخ برای سوپرایز تولد شوهر خوش‌تیپش با دیزاین شیک و کیک روکش طلا/ چه تیپ خفنی زده شادوماد! تصاویری از اولین تمرین ستاره های همیشه درخشان تیم ملی ایران، از طارمی گرفته تا بیرانوند و... در بیشکک قبل از بازی با قرقیزستان/به امید پیروزی✌ قتل خانمی جوان به دست یک مرد 43 ساله در تبریز/ پول و جواهرات انگیزه متهم از قتل بود