جزئیات کامل آزار شیطانی دختر جوان با تهدید اسید پاشی! / ماجرای عشقی دوباره به فاجعه منجر شد
به گزارش سرویس حوادث ساعدنیوز به نقل از رکنا؛ زنی سراسیمه و پریشان با دختر 17 ساله اش با گریه و زاری فراوان به واحد مشاوره مددکاری ما ارجاع داده شد و شرح حال دخترش اینگونه بیان کرد: دو دختر 17 و 5 ساله دارم همسرم اعتیاد شدید به شیشه و هروئین دارد 6 ماهه خونه رو ترک کرده و قصد برگشتن ندارد من با نظافت منازل امورات زندگی خود و دختر هایم را می گذرانم نه خانواده من و نه خانواده همسرم توانایی کمک کردن به زندگی ما را ندارند زندگی سختی دارم در حالیکه دخترم محیا دیشب اتفاق ناگواری که برای او افتاد به حدی که خواستم خودکشی کنم.
دخترم تقریبا 8 ماهی است که دوست پسر دارد وضعیت درسی ضعیفی داشت خیلی هم عصبی و پرخاشگر شده بود من دوست پسرش را تا حدودی می شناسم همیشه به دخترم تذکر میدادم که با او بیرون می رود مواظب خودش باشد و زود به خانه برگردد اما دیشب که من خیلی با او تماس گرفتم ساعت 1 شب به خونه برگشت در حالی که ناراحت و گریان بود علت را پرسیدم گفت سینا به من تجاوز کرده و من رو تهدید به اسیدپاشی کرده که به هیچ کس قضیه رو نگم در گفتگو با محیا متوجه شدیم محیا به خاطر کمبود محبتی که از سردی خانواده داشته سراغ دوست پسرش رفته است او می گوید او چندین بار به من پیشنهاد داد در صورتی که من هربار طفره می رفتم و زیر بار نمی رفتم اما دیشب من به خانه خواهرش که مسافرت رفته بود برد و از قبل یک میز پر از نوشیدنی و خوراکی تهیه کرده بود که بعد از این هر دوست شدیم به من تجاوز کرد و حتی منو به بیمارستان نبرد و نصف شب به خونه پدرم برد و تو راه منو تهدید کرد که اگر به کسی بگم به من اسید پاشی می کند و منو تهدید به قتل کرد و گفت تحت هیچ شرایطی اسمی از من نبری و منو فراموش کن. سینا به خواسته شوم خود رسید و منو دچار همچین وضعیت ناجوری شدم حال روحی خوبی ندارم و از خانواده و اجتماع می ترسم در حالی که از اعتماد من سواستفاده شده است...
یکی از آسیب های اجتماعی در جامعه تجاوز جنسی است که عوارض و عواقب بسیار نامطلوبی بر فرد بر جای می گذارد باعث افسردگی و حتی به خودکشی می انجامد که باید با یک روانشناس مشاوره انجام داد که فردی که به او تجاوز شده بهترین تصمیم را بگیرد .
کیس ویژه ما متاسفانه به خاطر کمبود محبت شدید از طرف خانواده اش جذب محبت دوست پسرش شده است که از او سواستفاده کرده است .
محیا اعتمادش را به خانواده و به جامعه از دست داده است و مدت ها طول خواهد کشید که بتواند روال عادی زندگی را از سر گیرد و از یک طرف پدری که اعتیاد شدید به مواد دارد و از طرفی مادری که در خانه نیست و خیلی خلا عاطفی در این خانواده به چشم می خورد.