به گزارش سرویس حوادث ساعدنیوز به نقل از رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از یازدهم اسفند ماه سال 1402 به دنبال ناپدید شدن دختر 9 ساله ای به نام ستاره آغاز شد. پدر وی که هراسان به پلیس آگاهی رفته بود گفت: دخترم مقابل در خانه مان مشغول بازی با دوستانش بود که یکباره ناپدید شد. همه جا را دنبال او گشتم اما خبری از او نیست.
با این شکایت تلاش برای یافتن سرنخی از دختر گمشده آغاز شد. 3 ساعت از شکایت اولیه نگذشته بود که به ماموران پلیس خبر رسید چند کودک که در حال بازی در حوالی تپههای شهرک مسعودیه بودهاند جسد خونین یک دختر بچه را پیدا کردهاند که مشخصات آن با ستاره همخوانی داشت.
ماموران بلافاصله به محل رفتند و با جسد خونین ستاره که شواهد نشان میداد با ضربه های چاقو کشته شده روبه رو شدند. جسد با دستور قضایی به پزشک قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند.
ماموران در تحقیقات اولیه یافتند ستاره آخرین بار همراه یکی از دوستانش به نام سحر مشغول بازی بوده و همسایه ها آنها را با یکدیگر دیدهاند. با افشای این ماجرا ماموران به بازجویی از سحر 13 ساله پرداختند. اظهارات عجیب این دختر شک پلیس را برانگیخت. وقتی ماموران گوشی موبایل قربانی کوچولو را در وسایل شخصی سحر یافتند وی لب به اعتراف گشود و به جنایت هولناک اعتراف کرد.
سحر در بازجوییها گفت: ستاره دختر همسایهمان بود.او را میشناختم و با هم همبازی بودیم. او هرچه میخواست خانوادهاش فوراً در اختیارش قرار میدادند. او حتی یک گوشی موبایل شخصی داشت به همین خاطر به او حسادت میکردم. اما من حتی نمیتوانستم به مدرسه بروم و مجبور بودم با دو خواهر بزرگم در خانه مردم کار کنم. من برای درس خواندن به یک گوشی هوشمند نیاز داشتم. فکر سرقت گوشی موبایل ستاره رهایم نمیکرد. به همین خاطر آخرین بار به بهانه بازی او را به تپههای حوالی مسعودیه که در نزدیکی خانه مان بود بردم اما آنجا با چاقویی که همراه داشتم او را کشتم و گوشی موبایلش را برداشتم... من به خانواده ام گفتم گوشی موبایل را پیدا کردهام.
با اعترافات تکان دهنده این دختر ماموران به بررسی گوشی موبایل سرقتی پرداختند و متوجه دانلود چند فیلم ترسناک و جنایی در آن شدند که سحر آنها را تماشا کرده بود. دختر نوجوان درباره تماشای فیلمهای ترسناک و جنایی به ماموران گفت من علاقه زیادی به تماشای فیلمهای ترسناک و وحشتناک دارم. نحوه قتل را هم از فیلمها یاد گرفته بودم.
با اعترافات دختر نوجوان وی روانه کانون اصلاح و تربیت شد. اما در این میان پدر و مادر قربانی از دو خواهر وی نیز شکایت کردند و مدعی شدند آنها نیز در قتل دست داشتهاند. با تکمیل تحقیقات و رد این ادعا، سحر برای بررسی رشد عقلی به پزشکی قانونی معرفی شد.
وقتی کارشناسان پزشکی قانونی با بررسیهای بالینی اعلام کردند این دختر که متولد سال 89 است در هنگام ارتکاب قتل به رشد عقلی نرسیده و در کمال رشد عقلی وی شبهه وجود دارد وی طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران که ویژه رسیدگی به جرایم اطفال است از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: طبق اظهار نظر کارشناسان پزشکی قانونی و مطابق ماده 91 قانون مجازات اسلامی که سحر را از قصاص معاف دانسته برایش تقاضای مجازات قانون را دارم. سپس پدر و مادر قربانی درخواست مجازات را مطرح کردند. وقتی دختر نوجوان روبه روی قضات ایستاد اتهام قتل را پذیرفت و مدعی شد صدایی مرموز در گوشش نجوا میکرده و وی را وادار به قتل کرده است.
وی گفت: قبلاً نیز این صدا را بارها شنیده بودم و به همین خاطر شبها در گوشهایم پنبه میگذاشتم. آخرین بار هم فقط می خواستم گوشی ستاره را از او بگیرم که او را کشتم.
در پایان جلسه، قضات با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را از قصاص معاف دانسته و مطابق ماده 91 قانون مجازات اسلامی به پرداخت دیه کامل یک زن و همچنین دو سال نگهداری در کانون اصلاح تربیت محکوم کردند.
برای مشاهده سایر اخبار مربوط با سرویس حوادث با ما همراه باشید.