کرنا
کرنا به فتح کاف یکی از کهن ترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار دسته بندی می شود. بر اساس نوشته های تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه ۲۵۰۰ ساله اش، قطعی به نظر می رسد.
تاریخچه کرنا
هرودوت مورخ یونانی عهد باستان می نویسد: «در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپور حاضر باش، رهسپار میدان جنگ می شدند.» به دلایلی که خواهد آمد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرناست. استرابون دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما می دهد. وی با اشاره به دوره های آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی می نویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرین های نظامی فرا خوانده می شدند. مربیان، پسران را به دسته های ۵۰ نفری تقسیم می کردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان می سپردند.»
بر این اساس معلوم می شود کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان ها، جشن ها و جنگ ها به کار می رفته است. اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی (۱۹۵۷ میلادی) از قبر داریوش سوم پیدا شد. طول این نمونه منحصر به فرد ۱۲۰، قطر دهانه خروجی اش ۵۰ و قطر دهانه ورودی اش ۵ سانتی متر است و هم اینک در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری می شود. شیپوره یاد شده به کرنای هخامنشی نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن می شده است، چنین به نظر می رسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقایی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب می شده است.
با توجه به مستندات تاریخی، چنین می نماید منطقه فارس واقع در جنوب ایران، یگانه خاستگاه اصلی این ساز باشد. به همین دلیل در بیشتر نوشته های تاریخی همواره از آن به عنوان کرنای فارس یاد می شود. نگاهی به ساختمان کرنای هخامنشی، نشان می دهد که این ساز جد کرنای امروزی است. دهانه ورودی کرنای هخامنشی ۵ سانتی متر قطر دارد و پر واضح است که هیچ نوازنده ای نمی تواند آن را در دهان خود قرار دهد. در واقع چیزی که از عهد باستان بر جای مانده، تنها بخشی از بدنه کرناست و دو بخش دیگرش که غیر فلزی بوده اند، به مرور زمان پوسیده اند.
خصوصیات کرنا
کرنا به دلیل خصوصیات منحصر به فردش معمولاً با سازهای مجلسی جفت و جور نیست و در کاربردهای امروزی همانند گذشته، غالباً با دهل یا نقاره همراهی می شود. در نتیجه گروه نوازی با آن چندان معمول نیست و پیشینه ای هم ندارد.
اما در چند سال اخیر تلاش هایی برای ارائه گروه نوازی با حضور کرنا صورت گرفته است که از نخستین نمونه ها می توان به کرنانوازی خسرو سلطانی در اثر «نوبانگ کهن» با همراهی حسین علیزاده اشاره کرد. سلطانی در این اثر با دو ساز کرنا و سرنا که هر دو هویتی بومی دارند، به اجرای موسیقی دستگاهی پرداخته و همچنین در اثر دیگری به نام «ماهور کبیر» با همراهی یکی از ارکستر سمفونیک های اتریش، کرنا نواخته است.
کرنا همانند دیگر سازهای جهان، سازی با قابلیت های عمومی است و در عین حال مجموعه از توانایی های انحصاری هم دارد. بنابراین ایجاد ترکیبات صوتی جدید و متفاوت از آن، امری کاملاً طبیعی می تواند باشد.
انواع کرنا در ایران
کرنای شمال
آن را اخیرا درازنای نام نهاده اند، لوله فاقد سوراخ است و به همین دلیل حصول اصوات مختلف فقط با تغییر فشار هوای نفس آدمی میسر می گردد، درنتیجه تعداد اصوات آن بسیار محدود می باشد. جنس آن از نی است و طول آن گاه زیاد و تا 3 متر می رسد. در انتهای تحتانی ساز کدوی پرورش داده خمیده ای الصاق کرده اند. دهانی آن در واقع استوانه کوچکی است که روی لوله محکم شده و یک سوی آن تراش خورده و از همین سو هوا وارد لوله می شود.
-
کرنای گیلان
این کرنا از لولۀ صوتی، دهانی و انتهای خمیده یا عصامانند تشکیل شده است.لولۀ صوتی کرنا از جنس نی آبی است که به آن کَرلوله می گویند و دو تا چهار متر طول دارد.معمولا برای استحکام بیشتر، پوششی از بریده های بلند نی روی لولۀ اصلی با بند می پیچند.انتهای عصایی شکل و خمیدۀ کرنا از جنس نوعی کدوست که به آن کدونِی گفته می شود.این قسمت خمیده توسط یک قسمت رابط دیگر از جنس کدو که “کرنِی گل” نامیده می شود، “کدونِی ” را به “کرلوله” متصل می کند. دهانۀ کرنا را “کرنی پیشه” می نامند و از جنس نی یا چوب و قاشقی شکل است. از آنجائیکه لولۀ صوتی کرنای گیلان بسیار طویل است برای به صدا دراوردن آن نیروی بسیار زیادی لازم است.نواختن این کرنا با استفاده از تکنیک نفس برگردان امکان پذیر نیست. صدای این ساز بم است و همنوازی چند کرنا نوعی هوموفونی مطبوع تصادفی ایجاد می کند. در قدیم از این نوع کرنا برای خبررسانی استفاده می کردند، اما امروزه فقط در مراسم عزاداری محرم و سایر مراسم سوگواری و گاهی تعزیه استفاده می شود. گروه کرنا نوازان حدود ده کرناچی هستند که یک نفر سرگروه و هدایت کنندۀ بقیۀ نوازندگان است. سرگروه را “سرکرناچی” و بقیه نوازندگان را “واگیر” می نامند. انتخاب و شروع مطلب با سرکرناچی است. نوازندگان در ذهن خود اشعاری دارند که آن را به اصطلاح در کرنا می خوانند و درواقع ریتم شعر را با دو یا سه صدای کرنا ایجاد می کنند. مراسم کرنانوازی به صورت ایستاده یا در حال حرکت برگزار می شود.
-
کرنای مازندران
این کرنا با بقیۀ کرناها از نظر جنس و ساختمان تفاوت دارد. این کرنا ظاهری مارپیچی از جنس پوست درخت دارد. برای ساختن آن، نواری از پوست بعضی درختان را در فصل بهار به صورت مارپیچ از درخت جدا می کنند و این نوار پس از جدا شدن از درخت به طورطبیعی به صورت لوله ای قیف مانند درمی آید. بهترین فصل برای جدا کردن پوست از درخت فصل بهار است که پوست شاداب است و به راحتی از درخت جدا می شود. برای ثبات بدنه معمولا تیغ هایی را در چند نقطه داخل پوست می کنند. سر باریک آن محل دمیدن است. گاهی نیز بر سر این کرنا زبانه ای دولایه می گذارند. دامداران مناطق جنگلی مازندران در گذشته از این نوع کرنا برای اطلاع رسانی استفاده می کردند. این کرنا معمولا به تنهایی نواخته می شده و در همۀ فصل ها امکان ساختن آن فراهم نبوده است.
کرنای مشهد
جنس لوله آن از فلز و در طول لوله، بر زمینه عقاید مذهبی سازندگان ساز سه عدد قپه تزئینی ساخته شده است. فاقد سوراخ و سرساز است. دهانی آن در کرنای ساخت محل بسیار ساده ساخته شده است و نواختن آن را مشکل می کند.
کرنای فارس
به قیاسی بزرگتر عینا شبیه به سرنای دزفولی و سرنای بختیاری است و به همان تعداد 6 یا 7، سوراخ روی لوله تعبیه کرده اند. جنس آن نیمه بالایی از چوب است که سوراخ ها در این نیمه قرار گرفته و نیمه دیگر، که با سرعت بیشتری گشاده می شود، از فلز است. کرنای فارس جدیدا به دو اندازه مختلف ساخته شده است. این کرنا سازی دو زبانه است. تمام کرنا ها ساز محلی به حساب می آیند.
کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان ها، جشن ها و جنگ ها به کار می رفته است. امروزه این ساز با شکل های مختلف تنها در بین دو قوم بختیاری و قشقایی رواج دارد. کرنای بختیاری بلندتر از نوع قشقایی است و صدای بسیار نافذی دارد.
اهمیت عایق صوتی و آکوستیک محیط برای نوازندگان
کرنای رایج در بین قشقایی ها، هم از نظر شکل ظاهری و هم نوع صدادهی با کرنای بختیاری تفاوت قابل ملاحظه ای دارد. علاوه بر این، به جای دهل با ساز کوبه ای نقاره Naqareh همراهی می شود. نقاره در دوره صفویه یکی از ابزارهای موسیقی جنگی و حکومتی بوده است.
موارد و نوع استفادۀ کَرنای فارس
در فارس کَرنا را همراه با نقارهٔ مضاعف، و در موسیقی نامیده می شوند. «چنگی» بختیاری همراه با دهل می نوازند. نوازندگان کَرنا و نقاره در ایل قشقایی چنگی ها که در قدیم و هنگام نبرد، آهنگ جنگنامه می نواختند اجرا کنندهٔ بخشی از موسیقی قشقایی اند و در مراسم عروسی و شادمانی و جشن ها می نوازند. بخش عمده ای از موسیقی مراسم عروسی و نام دارد و همان تَرکه بازی ست که با آهنگ «هو» جشن ها آهنگ های رقص هستند. رقص مردان معروف است. قبل از شروع بازی ها و رقص ها معمولاً «هَِلی» جنگنامه اجرا می شود و رقص زنان به نوازندهٔ کَرنا آهنگ سحرآوازی را می نوازد که آهنگ بیدارباش ایل بوده است. کَرنا و نقاره بعضی آهنگ های دیگر را هم که گاه در اصل آوازی هستند اجرا می کنند. در گذشته در مراسم سوگواری نیز آهنگ های دَوِرَه، سحرآوازی و گاه گرایلی را با کَرنا و نقاره می نواختند.
تکنیک اجرایی کرنای فارس
تکنیک اجرایی این کرنا در مجموع شبیه تکنیک سُرناست و نوازندگان آن همان نوازندگان سُرنا هستند. کَرنای فارس را نیز با تکنیک نفس برگردان می نوازند. محدودهٔ صوتی این کَرنا در مقایسه با سرنا بم تر و به صورت زیر است. این صداها سیّال اند و با تغییر فشارِ دمیدن و کامل یا ناقص گرفتن سوراخ های صوتی برای اجرای مقام های مختلف متغیرند.
کرمیل
نوعی ساز فلزی و بسیار قدیمی متعلق به دوره های قبل از اسلام بوده که در قورن اخیر متروک مانده است. نوع ملی آن، تا قبل از جشن های دو هزار و پانصد ساله، اساسا وجود نداشته و در دسترس نبوده است. کرمیل، سازی است با دهانی قیفی شکل که لوله فلزی آن به شکل مخروطی ساخته شده و در انتها به دهانی لگنی شکل گشادی ختم می شود. این ساز به دو اندازه مختلف ساخته شده. ساز کوچکتر دارای طول 87 سانتی متر است و قطر دهانه انتهایی آن به 35 سانتی متر می رسد. ساز بزرگتر دارای طول 112.5 سانتی متر است که با سر ساز به 120 سانتی متر می رسد، قطر انتهایی ساز 50 سانتی متر است. این ساز از روی نمونه ای بسیار قدیمی ساخته شده که در حال حاضر در موزه تخت جمشید نگهداری می شود. نام سازهای سرنا، کرنا و کرمیل از ترکیب کلمات سر (سور به معنی جشن و پایکوبی)، نا (نای به معنی لوله صوتی چوبی)، کر (کار به معنی کارزار، رزم) و میل ( به معنی لوله صوتی فلزی) گرفته شده اند.
پیشینه کرنا در ادبیات فارسی
فردوسی:
بفرمود تا بر درش کرنای، دمیدند با سنج و هندی درای
بیارای پیلان بزنگ و درای، جهان پر کن از نالهٔ کرنای
چو بشنید خاقان بزد کرنای، تو گفتی که کوه اندر آمد ز جای
بقلب اندرون توس نوذر بپای، به پیش سپه کوس با کرنای
نظامی:
ناله کرنای و روئین خم، در جگر کرده زهرهها را گم
به غلغل درآمد جرس با درای، بجوشید خون از دم کرنای
خاقانی:
کوس حاج است که دیو از فزعش گردد کر، زو چو کرنای سلیمان دم عنقا شنوند.