خلاصه داستان بی حسی موضعی
قصه اش در یک شب تا صبح می گذرد بیحسی موضعی، در علم پزشکی به روش هایی گفته می شود که حس را در بخش های خاصی از بدن از بین می برد هدف از این کار ایجاد بی دردی موضعی است؛ یعنی از بین بردن حسِ درد. اگرچه دیگر حس های محیطی هم ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد. این روش ها درد و استرس جراحی را کاهش داده و در بسیاری از شرایط نسبت به بیهوشی عمومی امن تر بوده و برتری دارد.جلال ، دانشجوی سابق رشته فلسفه، متوجه می شود خواهرش که به اختلال روانی دوقطبی مبتلاست، با مردی ثروتمند به نام شاهرخ ازدواج کرده که به شرط بندی بازی فوتبال اعتیاد دارد. جلال با عصبانیت از خانه بیرون می زند تا به خانه دوستش، بهمن، برود که یک آهنگ ساز زیرزمینی است. در مسیر جلال با یک راننده تاکسی به نام ناصر آشنا می شود و این دو شب عجیبی را در کنار هم سپری می کنند.در فیلم بی حسی موضعی از این روش پزشکی و این اصلاح برای بی حس کردن شخصیت هایش نسبت به درد استفاده کرده است.
نکاتی درباره فیلم بی حسی موضعی
آثار " اَبزورد" سابقه ای طولانی در تاریخ سینما دارند. آثاری که به تبعیت از تئاتر در قرن بیستم به سینما آمد و حالا فیلمسازان بسیاری در سراسر جهان آثارشان را با چنین حال و هوایی روانه سینما می کنند. شاید اگر بخواهیم چند مثال مشهور و شناخته شده در این خصوص بیان کنیم می توانیم به مجموعه آثار جیم جارموش اشاره کنیم که طرفداران فراوانی هم در ایران دارد. « لبوفسکی بزرگ » برادران کوئن نیز ویژگی های " اَبزورد " را در خود جای داده است. اثری که از حیث پرداخت به جزئیات و اشاره به فرهنگ عامه آمریکا یکی از ستایش شده ترین فیلم های تاریخ سینما محسوب می شود. با این مقدمه به سراغ بررسی « بی حسی موضعی » می رویم که قصد دارد یک کمدی اَبزورد باشد.داستان همانطور که قابل پیش بینی است، درباره انسان هایی است که با موقعیت های مختلف مواجه می شوند که واکنش پوچی به آن دارند. اتفاقاتی که در شرایط عادی می تواند منجر به خشم شود ( شکستن شیشه ماشین، نپرداختن هزینه رستوران، دزدی و.. ) اما در اینجا این موقعیت ها منجر به کنش خاصی نمی شوند. « بی حسی موضعی » حتی گاهی دیوار چهارم را هم می شکند و خودش را در مقابل تماشاگر دست می اندازد تا از این لحاظ نزدیکی هرچه بیشتری به مفهوم ابزورد داشته باشد. اما اشکالات قابل ذکری در روایت فیلم وجود دارد که باعث می شود سینمای ابزورد حسین مهکام نتواند تجربه ای منحصر به فرد که انتظارش را داریم باشد.مهکام که خود فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه است، نویسنده برخی از آثار عبدالرضا کاهانی بوده است. فیلمسازی که آثار او نیز حال و هوایی نزدیک به اَبزورد داشته و تاثیرپذیری مهکام از او در سبک و سیاق فیلمسازی قابل مشاهده است. اما مشکل بزرگ مهکام در روایت قصه، شخصیت پردازیست. ویژگی های مشنگ مابانه شخصیت ها و بی حسی آنان به رویدادهای پیرامون شان، قابل درک است اما زمانی که تماشاگر نتواند یک سیر منطقی در ذهن آنها بیابد، همراهی کردن با آنها تبدیل به تجربه ای طاقت فرسا می شود. شخصیت های « بی حسی موضعی » چنین وضعیتی دارند. آنها به درستی مشنگ و پوچ هستند اما در عین حال، دیالوگ هایشان چند پاره و بی ارتباط به یکدیگر است به طوری که می توان انتظار داشت آنان در هر لحظه هر جمله و دیالوگی عجیب و بی ربطی را بر زبان جاری نمایند. مشکل دیگر « بی حسی موضعی »، انفعال فیلمساز از ارجاع کمدی تلخ به مسائل سیاسی و اجتماعی است که مشخصاً دلیل آن وجود محدودیت های فیلمسازی در ایران می باشد. در یک کمدی اَبزورد، ارجاعات اجتماعی و سیاسی و هجو نمودن آن از اهمیت زیادی برخوردار است اما به دلیل محدودیت ها در ایران، « بی حسی موضعی » از این فضا به دور بوده و نتیجه این شده که ما با چند شخصیت مختلف مواجه هستیم که سرگردانند و در عین حال موقعیت های کمدی خنثی می سازند که نافذ نیست و نمی تواند تماشاگر را راضی کند. چند اشاره دم دستی و سطحی به وضعیت امروز سینمای ایران و سانس ویژه برای فیلمهایی که بی تماشاگر هستند، نمی تواند کاری از پیش ببرد. شاید برای مقایسه بهتر بتوان به « لبوفسکی بزرگ » اشاره کرد که در آن جنگ آمریکا و کهنه سربازان آمریکایی و سرنوشت شان در مواجه با اجتماع و مسائل دیگر، به خوبی در طول قصه بیان شده و در نهایت تاثیر خود را بر مخاطب می گذارد.فارغ از فیلمنامه ضعیف « بی حسی موضعی »، شاید بتوان بازی بازیگران را تا حدودی باعث نجات فیلم دانست. بازیگران پرکار سینمای ایران که دور یکدیگر جمع شده اند و توانسته اند از طنازی شان استفاده لازم را به عمل بیاورند. پارسا پیروزفر به طور مشخص بهترین بازیگر فیلم است که زمانبندی شوخی هایش صحیح است و اجرای خوبی هم دارد. بدترین بازیگر فیلم نیز باران کوثری است که جز در لحظات معدودی، نتوانسته بازی قابل توجهی از خود به نمایش بگذارد. حبیب رضایی نیز همان بازیگر همیشگی است و حسن معجونی نیز ایفاگر نقشی شده که در چند سال اخیر بارها آن را ایفا کرده و حالا رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک کلیشه است.« بی حسی موضعی » می خواهد اَبزورد باشد اما مصالح لازم برای رسیدن به آن را ندارد. کمدی تلخی که در فیلم به تصویر کشیده می شود نه گزندگی مشخصی دارد و نه انتقادی است. نتیجه این شده که در فیلم با مجموعه ای از شوخی های سطحی مواجه هستیم که هیچوقت از یک بگو مگوی ساده خنثی خارج نمی شود. در سینمای ابزورد، پوچی بر فضای فیلم حکمفرماست و نباید انتظار روایت خطی و قصه ای منسجم داشت. اما « بی حسی موضعی » در این خصوص حتی پا را فراتر گذاشته و گزندگی سیاسی و اجتماعی را کنار می گذرد تا یک بی مزگی مفرط بر جای بماند. شاید بتوان اینطور گفت که « بی حسی موضعی » سینمای " اَبزورد " را به سینمای " پسا اَبزورد " سوق می دهد که مولفه هایش در اختیار سازندگان این فیلم قرار دارد!
کارگردان فیلم بی حسی موضعی
حسین مهکام متولد سال 1359 در تهران و فارغ التحصیل رشته فلسفه و تئاتر است. مهکام فعالیت های خود را از سال 1985 با نویسندگی فیلم « آدم » آغاز کرد. از آثاری که مهکام در سالهای اخیر کارگردانی کرده می توان به « آزادی مشروط » و « آندرانیک » اشاره کرد.(۱۳۵۹ در تهران) کارگردان و فیلم نامه نویس سینمای ایران است.
بازیگران فیلم بی حسی موضعی
پارسا پیروزفر، باران کوثری، حسن معجونی ، سهیل مستجابیان و حبیب رضایی
ساير عوامل فیلم بی حسی موضعی
- نویسنده و کارگردان: حسین مهکام
- تهیه کننده: حبیب رضایی
- مجری طرح و سرمایه گذار: محمدصادق رنجکشان
- مدیر تولید: مهدی بدرلو
- مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی
- تدوین: سمانه سزاوار
- طراح گریم: ایمان امیدواری
- مدیر صدابرداری: داریوش صادقپور
مشخصات فیلم بی حسی موضعی
- ژانر :خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 6.8 از ۱0