خلاصه داستان فیلم حراج
فروغ (فریبا خادمی) بعد از بیست سال زندگی مشترک با شوهرش (مشکات) می فهمد که او سه سال با زنی به نام ساغر (مهسا آبیز) رابطه داشته و بعد از اینکه ورشکسته شده، ساغر مهریه اش را به اجرا گذاشته و مشکات فعلاً در زندان است. فروغ برای خروج از بحران پیش آمده، تمام وسائل خانه اش را به حراج می گذارد تا…
نکاتی درباره فیلم حراج
حراج فيلمي است در امتداد اثر قبلي اين فيلمساز،يعني روز روشن.فيلمي كه به آسيب هاي اجتماعي مي پردازد و نگاهي زنانه دارد.در اين فيلم از قصه اي استفاده شده است كه به شدت قابليت جذب مخاطب انبوه و سرگرم كنندگي دارد.اما اين اتفاق عملا در فرم و ساختار انتخابي شهابي در الويت چندم قرار گرفته است و عدم استفاده از موسيقي،نماهايي عموم باز و دونفره،دكوپاژي مستند گونه و نورپردازي هايي كاملا رئال و عدم استفاده از گريم همگي باعث شده است تا اين فيلم به سمت اثري واقع گرايانه سوق پيدا كند تا فيلمي در بخش صنعتي سينما كه احساسات مخاطب را به بازي بگيرد.اين مهم شايد از يك منظر امتياز مثبت و از منظري ديگر يك عيب تلقي شود و به هرحال همين شيوه و نوع روايت خود باعث شده تا مخاطبي كه براي سرگرمي به سينما مي آيد چندان نتواند از فيلم لذت ببرد،اما اين چيزي از امتيازات اثر كم نمي كند.فيلمي كه به درون و عمق شخصيت ها نمي رود و خلوت كاركترها را ما نمي بينيم و بيشتر اطلاعات از طريق ديالوگ به مخاطب منتقل مي شود.
- حسين شهابي کارگردان فیلم "حراج"
"حراج" در امتداد تفكر "روز روشن" است و از دغدغه هاي اجتماعي من نشات گرفته است.اين فيلم يك اثر سرگرم كننده نيست و به نوعي يك آسيب شناسي اجتماعي در خود دارد و به روابط آدمها مي پردازد.روابطي كه در جامعه مدرن رنگ باخته است و به دست فراموشي سپرده شده است.به نظر من هنرمند يك تحليلگر است و بايد تحليل ارائه بدهد،من دوست دارم به جاي آنكه عواطف مخاطب را درگير كنم روي هوش و خرد او تاثير بگذارم.قبول كنيد كه با اين موضوع و سوژه من به راحتي مي توانستم ايجاد هيجان كاذب كنم و تماشاگر را بگريانم و يا او را تحت تاثيير قرار بدهم،اما سخت بر اين باورم كه اين نوع تاثيير گذاري لحظه اي است و بلافاصله هم به دست فراموشي سپرده مي شود.متاسفانه عده اي مي گويند كه فيلمسازان هنري سالن هاي سينما را از تماشاگر خالي كرده اند و باعث مخاطب گريزي شده اند،اما من در اينجا يك سوال مطرح مي كنم كه فيلمي با پنج نفر مخاطب كه آنها را به فكر وادارد بهتر است يا فيلمي كه سالني لب ريز از مخاطب داشته باشد اما تماشاگرانش فقط در لحظه بخندند و شاد باشند و بعد از سالن خارج شوند و همه چيز تمام بشود؟شهابی عنوان کرد: من دوست دارم فيلمم يك نفر مخاطب داشته باشد،اما آن يك نفر به فكر فرو برود و در كمال تاسف رفتارهاي سليقه اي اكران به گونه اي است كه دوستان مي خواهند به هر قيمتي كه شده چراغ سالن ها را روشن نگه دارند و براي همين سينماي بدنه و سرگرم كننده را روي بورس قرار داده اند،كارهايي كه به زعم من يك سينماي بي خاصيت و غير پوياست.وی در ادامه اين بحث اظهار داشت: بعضي ها مي گويند كه پايان باز فيلم من يك پز روشنفكرانه و مدگراست،اما بايد بگويم كه اصلا چنين چيزي صحت ندارد و من اگر پايان باز را براي انتهاي فيلمم انتخاب كردم نه از روي ز روشنفكرانه بوده و نه سوار شدن روي موج فيلمهايي كه انتهايي باز دارند،اين پايان انتخاب و سليقه من بوده است،چراكه بر اين باورم كه فيلم من به سمت واقعگرايي سوق دارد و در عمل و واقعيت هم جهان پايانش باز است و شما نقطه انتهايي نمي توانيد براي جهان ترسيم كنيد.وي همچنين در مورد تلخي فيلم و انتخاب بازيگران فيلم عنوان كرد: بايد بپذيريم كه حقيقت و واقعيت همواره تلخ است و اگر مي خواهيم يك واقعيت را به تصوير بكشيم بايد آن را صريح و عريان نشان بدهيم،اما اينكه چرا من در فيلم بازيگران سوپراستار استفاده نكردم به ميل دروني و جهان بيني من باز مي گردد كه هميشه ملاك من براي انتخاب بازيگر نزديك بودن او به نقش بوده و نه معروفيت و پولساز بودن او.من هميشه در كارهايم بيشترين زمان را صرف انتخاب بازيگرانم كرده ام،اما بايد فردي را پيدا كنم كه بيشترين نزديكي را به شخصيت هاي روي كاغذم داشته باشد.
- فريبا خادمي
روزي كه فيلمنامه حراج را خواندم در همان چند صفحه اول متوجه شدم كه با اثري طرف هستم كه به يك نقطه تاريك و كمتر نگاه شده زنان يعني پذيرش ماهيت و شخصيت زن نگاه كند و به آن بپردازد.برايم خيلي زيبا و قشنگ بود كه فروغ به عنوان كاركتر اصلي اين فيلم يك زن استوار است،زني كه ترسي از جدا شدن از همسرش ندارد و مي تواند روي پاي خودش بايستد و زندگي اش را بچرخاند،اما اين كار را نمي كند چون متعهد است.من وقتي اين لايه از قصه را فهميدم كه فيلم مي خواهد درباره تعهد كه متاسفانه در روابط امروزه كاملا فراموش شده است صحبت كند،به شدت سر ذوق آمدم.شخصيتي كه گريه نمي كند و به جهان نمي گويد كه بدبخت است،سرش را بالا مي كند و ستيز مي كند.اعتقاد شخصي من اين است كه فروغ و مشكات باهم ازدواج كرده اند و ازدواج يعني تعهد،حالا اگر در اين تعهد يك طرف جر زد و آن طرف هم بخواهد تلافي كند و جر بزند هيچ تفاوتي بين اين دو وجود ندارد و تنها تعدم و تاخير آنها فرق مي كند.شما دقت كنيد كه از ابتداي فيلم كه فروغ در زندان به ملاقات همسرش مي رود تا پايان فيلم كه تمام هست و نيست خود را حراج مي كند تمام مدت حلقه ازدواج اش در دستش است و بيرون نمي آيد،چيزي كه ما در اينسرت و به شكل گل درشت نشان نمي دهيم،اما مخاطب باهوش متوجه آن مي شود كه اين زن پاي تعهد خود ايستاده است.ما براي رسيدن به نقش چيزي حدود سه ماه تمرين كرديم و ساعتها من با آقاي شهابي در مورد شناخت و درك اين زن حرف زدم تا به يك جهان بيني واحد برسيم.چيزي كه براي آقاي شهابي در اين فيلم بسيار مهم بود،اين بود كه ايشان نمي خواستند احساسات مخاطب را درگير كنند و حتي قصد نداشتند كه مخاطب به اين شخصيت ورود پيدا كند و حتي با آن همذات پنداري كند،بلكه هدف اين بود كه تماشاگر قصه فروغ را دنبال كند و به حرفهاي فروغ گوش كند.براي همين بايد بخش عواطف اين زن را خاموش مي كرديم و قبول كنيد كه اين شيوه بازي كردن بسيار سخت و حساس است.براي همين همه چيز از قبل تمرين مي شد و حتي تن و ميزان صدا را در هر ديالوگ معين مي كرديم.حتي بعضي از ري اكشن هاي من كه ناخودآگاه به سمت عواطف اين شخصيت مي رفت در تدوين توسط آقاي شهابي درآورده شد.
- مريم سرمدي
شخصيت وكيل در قصه يك كاتاليزر است.نه بيشتر و نه كمتر،هر شخصيت و كاركتري هم در هر فيلم يك كاركردي دارد و كاركرد اين شخصيت هم كاتاليزر بود كه به من به عنوان وكيل بيايم و قوانين حقوقي را توضيح بدهم و احيانا قصه را هم وارد فاز ديگري بكنم.حتي قرار هم نبود كه به عمق اين شخصيت وارد بشويم و تنها در جايي اشاره مي كند كه دخترم پايين در ماشين است و همين.اما اين لايه ظاهري ماجرا است،چيزي كه براي من به شدت جالب و جذاب آمد انتخاب هوشمندانه آقاي شهابي در مورد جنسيت اين وكيل بود كه يك زن بود.فراموش نكنيم كه اين خانم وكيل در واقع وكيل مشكات است و اين نكته را چندين بار هم اشاره مي كند،اما به درستي فيلم نشان مي دهد كه ما زن ها خصلت و خويي داريم كه وقتي مشكلي از جنس خودمان براي همجنسمان پيش مي آيد بلافاصله سعي مي كنيم به هم كمك كنيم و اين،آن لايه دروني بود كه من خيلي دوست داشتم.
- مهسا آبيز
حراج اولين تجربه من در سينما پس از سالها كار در تاتر و بازي در تله فيلم بود.روزي كه من براي بازي در نقش ساغر انتخاب شدم و آن را خواندم به اين نتيجه رسيدم كه اين شخصيت احتمالا قرار است يك كاركتر منفي و منفور باشد و براي همين حس خوبي نداشتم،چون در هر صورت كسي كه وارد زندگي ديگري مي شود و ان را نابود مي كند،هرچقدر هم كه انسان خوبي باشد و اشتباه كرده باشد باز باعث يك نابودي شده است،اما وقتي با آقاي شهابي صحبت كردم ديدگاهم كاملا عوض شد و متوجه شدم كه براي شناخت هر شخصيتي بايد به گذشته آن نگاه كنيم در اينجاست كه مي فهميم ساغر يك شخصيت كاملا خاكستري است و اين فرد گناهكار صرف نيست و من نيز قرار نيست يك چهره منفور از او نشان بدهم و هرچقدر هم كه در طول فيلم اين آدم لج دربيار است،اما وقتي كه تصميم مي گيرد بچه اش را نگه دارد مي فهميم كه او نيز انسان است و داراي عواطف و احساساتي است و اين براي من از اينكه شخصيت شالوده اي از خوبي ها و بدي ها بود قشنگ و متفاوت بود.
- حسین شهابی: «حراج» متعلق به سینمای تجاری نیست
حسین شهابی کارگردان فیلم «حراج» که به تازگی روی پرده رفته است، این فیلم را از دسته آثار تجاری ندانست و ابراز امیدواری کرد مردم با حضور در سینما این فیلم را تماشا کنند.حسین شهابی کارگردان سینما که دومین تجربه سینمایی اش با نام «حراج» از روز گذشته ۳۰ تیرماه روی پرده رفته است درباره کم و کیف اکران این فیلم در تهران و شهرستان ها به خبرنگار مهر گفت:اکران این فیلم سینمایی بدون داشتن سرگروه در تهران آغاز شد و فعلا برای اکران «حراج» در شهرستان ها برنامه ای نداریم و پس از پر شدن کف فروش این فیلم در تهران و ارزیابی موقعیت اکران، به شهرستان ها خواهیم رفت.شهابی با تاکید بر اینکه اکران فیلم های مستقل نیاز به حمایت دولت دارد، بیان کرد:فیلم هایی مانند «حراج» متعلق به سینمای مستقل است و با مولفه های سینمای تجاری تفاوت های اساسی دارد بنابراین حمایت مدیریت کلان سینمای ایران را می طلبد. این فیلم سینمایی به هیچ عنوان با فیلم های تجاری روز قابل مقایسه نیست چراکه از بازیگر چهره استفاده نکردم و داستان هم مثلث عشقی و یا به عبارتی هر آنچه که گیشه می پسندد، ندارد. «حراج» یک اثر کاملا اجتماعی با موضوع زنان است و مجموع بازیگران هم از اهالی تئاتر هستند.«روز روشن» اولين فيلم بلند سينمايی حسین شهابی است که در سی و يکمين جشنواره فيلم فجر مورد استقبال و تحسين منتقدان و اهالی رسانه قرار گرفت و نامزد دريافت سه سيمرغ بلورين و برنده ديپلم افتخار بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر نقش اول زن شد.فیلم های پرفروش و موفقی که با بودجه اندکی ساخته شدند.
کارگردان فیلم حراج
حسین شهابی متولد 7 آذر 1346 در تبریز، کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیه کننده ایرانی است. او فارغ التحصیل رشته موسیقی کلاسیک با گرایش علوم آهنگسازی در دانشگاه تهران و فارغ التحصیل و استاد سابق انجمن خوشنویسان ایران است. او پس از سال ها تدریس در رشته های خط نستعلیق و موسیقی، فعالیت فیلم سازی را پس از گذراندن یک دوره فیلم سازی در دانشکده آموزشی ایران، ازسال 1376 با ساخت فیلم کوتاه "صدبرابرصدثانیه" آغاز کرد.
بازیگران فیلم حراج
فریبا خادمی، نسیم ادبی، مهسا آبیز، مریم سرمدی، محمد کارت، گیتی قاسمی، پریا ابراهیمی، عصمت رضاپور، سونیا شیرازی
سایر عوامل فیلم حراج
- کارگردان: حسین شهابی
- نویسنده:حسین شهابی
- تهیه کننده: حسین شهابی
- موسیقی: حسین شهابی،بابک پارسیان
- تدوینگر:حسین عیوضی
مشخصات فیلم حراج
- ژانر :اجتماعی،خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 5.9 از 10