ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی فیلم خود‌زنی‌

  یکشنبه، 11 مهر 1400   زمان مطالعه 7 دقیقه
معرفی فیلم خود‌زنی‌
خودزنی فیلمی به کارگردانی و نویسندگی احمد کاوری و تهیه‌کنندگی اردشیر ایران‌نژاد محصول سال ۱۳۹۰ است.

خلاصه داستان فیلم خود زنی

کیانوش پس از آزادی از زندان به دنبال یافتن همسر سابق و فرزندش می رود. او در این مسیر با مشکلات و خطرهایی مواجه می شود و برای اعاده حیثیت و بازپس گیری خانواده از دست رفته اش تلاش می کند.

نکاتی درباره فیلم خود زنی

سید مهدی موسوی، «خودزنی» دومین تجربه ی احمد کاوری در مقام کارگردانی یک فیلم سینمایی است. «نفوذی»، اولین فیلم سینمایی او توانست نظر بسیاری از منتقدان را به خودش جلب کند. وی به غیر از کارگردانی، در چند پروژه سینمایی دستیار کارگردان، نویسنده، برنامه ریز و حتی بازیگر نیز بوده است. کاوری متولد 1344 در کشور عراق است که سال های زیادی را در خوزستان زندگی کرده و دوران دفاع مقدس را به خوبی درک کرده است. همین مسئله یکی از دلایل علاقه ی او به سینمای جنگ است. وی فعالیت هنری خود را از سال 64 با كار تئاتر شروع كرده و در سال 70 چند فیلم كوتاه مستند و گزارشی را كارگردانی كرده است. در این یادداشت قصد داریم تحلیلی کوتاه داشته باشیم بر آخرین اثر او که هم اکنون در حال اکران است.«خودزنی» اقتباسی از رمان 144 صفحه ای «دزد و سگ ها» نوشته «نجیب محفوظ»، نویسنده مصری است که تبدیل آن به فیلمنامه خودزنی 7 ماه به طول انجامیده است. کیانوش ذبیحی با بازی درخشان امیررضا دلاوری در زندان متوجه می شود که همسرش (در واقع همسر دوم او) طلاق غیابی گرفته و به ازدواج یکی از دوستانش درآمده است. وی پس از آزادی از زندان تلاش می کند تا دخترش را از همسر سابقش بگیرد. داستان در بستر این کشمکش ها شکل می گیرد.شروع بسیار خوب و تاثیرگذار «خودزنی» که در واقع صحنه ی پایانی فیلم نیز هست، نمایش پایانی بر زندگی یک انسان بی هویت و تنهاست. به نظر نگارنده اولین چیزی که «خودزنی» از آن ضربه می خورد همین بی هویتی کیانوش است که باعث عدم همذات پنداری بیننده با شخصیت اصلی داستان می شود. کاوری هر چند به دقت و زیبایی، بی کسی کیانوش در بزرگسالی و زندگی او در کودکی را به تصویر می کشد اما هیچ اشاره ای به چگونگی ایجاد این شرایط تنهایی برای او نمی کند و این اولین سوال بیننده است که: چرا کیانوش حتی یک دوست و فامیل در این دنیای تیره و تاریک و کثیف ندارد؟! کیانوش ذبیحی ذبح شده ی دنیای تیره و تاریک فیلم است؛ بازی خورده دنیای سیاست؛ کسی که دیگر شرف، آبرو، دوست، خانواده، پول و به عبارتی هیچ چیز ندارد.اگر از این سوال بی جواب اغماض کنیم، از زاویه دیگر «خودزنی» در تم اجتماعی و سیاسی خود به نقش خانواده و محیط امن آن برای هویت بخشیدن به انسان اشاره دارد و درست در جایی که ما هیچ پناهگاهی را برای کیانوش متصور نیستیم، بازگشت او به همسر اولش (با بازی لعیا زنگنه) و صحنه های عاشقانه ای که در اینجا خلق می شوند، حس امید را در بیننده زنده می کند و در پایان با احتمال به قتل رسیدن زن و نا امن شدن خانه، دوباره این حس امید از بین می رود.«خودزنی» که تا حدودی مولفه های فیلم های نوآر را دارد سعی می کند چگونگی سوء استفاده قدرت طلبان از مردم جامعه و مظلوم نمایی آنها را به تصویر بکشد. صدرا پیرزاد نامزد انتخابات مجلس است و کیانوش متوجه می شود «از زندان بیرون آمدنش توسط یک فرد ناشناس»، «تلاش بی فایده برای دیدن دخترش» و حتی «زمینه سازی دعوای او و پیرزاد»، همه و همه نقشه هایی بوده است که پیرزاد برای سوء استفاده از وی کشیده است.ساختن فیلمی چون «خودزنی» در شرایط فیلم سازی اجتماعی در ایران، جسارت ویژه ای می خواهد. یعنی دقیقاً همان جسارتی که برای ساختن فیلم حساسی چون «نفوذی» لازم بوده است. به نظرم اوج صحنه های دلخراش و غم انگیز نفوذی برای کسی که داستان فیلم را می داند یا برای بار دوم آن را می بیند، صحنه ی هجوم مردم به خانه ی اسیری است که خبر بازگشت او داده می شود. مردم چراغانی ها را می شکنند، روی دیوار خانه اش شعار می نویسند و به زن و بچه اش تعرض می کنند؛ چون او را یک فرد خائن و باعث شهادت دوستانش می دانند و در واقع اشتباه می کنند. ساختن «خودزنی» هم جسارت می خواهد و احمد کاوری در مصاحبه ای به تلخی از این مسئله یاد می کند: «برای همه توضیح می دادم که منظورم از نوشتن و کار کردن این فیلمنامه چیست. از من خواستند که هر چه اسم مامور و افسر و سروان است از فیلمنامه دربیاورم و من قبول کردم. هواپیمایی درخواستش این بود که دژبان هایشان دنبال سگ های ولگردی که توی باند فرودگاه پلاس اند ندوند و من قبول کردم. طراح صحنه توضیح مستدل می خواست که منظورم از مردی که در قبرستان با تیر تفنگ سگ کش ها می میرد، قشر خاصی از مردم اجتماع نباشند و من توضیح می دادم.خیلی ها هم هیچ کس و هیچ چیزی را قبول نداشتند، چهار ساعت تمام با طراح گریم بحث کردیم که قصد من فقط ساخت فیلم خوب در بلبشوی این صنعت آشفته است. شب که می آمدم خانه مثل قحطی زده ها که هاج و واج و بی هدف به دور و برشان نگاه می کنند و از هیچ کاری هیچ منظوری ندارند به سقف کوتاه اتاق خودم که در یک آپارتمان زیر همکف بود، زل می زدم»به راستی چرا باید ساختن یک فیلم اجتماعی در ایران این قدر مسئله ساز باشد؟ باید تمام نشانه هایی که در فیلم وجود دارد و احتمال برداشت های فرامتنی از آن می شود را حذف کنیم که به کسی برنخورد! حالا بماند که جایی هم نقد می نویسند و تخریب می کنند که کاوری همه ی سیاست مداران را افرادی کثیف و قدرت طلب می داند.
ضربه ی دیگری که خودزنی به غیر از برداشت های فرامتنی نادرست خورده، وضعیت اکران آن است. فیلم با سرمایه گذاری فارابی ساخته شده یعنی دقیقاً جایی که هیچ وقت به اکران فیلم هایش اهمیت نداده است. گویا در بیلان کاری مراکز سینمایی دولتی ـ خصوصاً فارابی ـ فروش فیلم و بازگشت سرمایه مسئله ی چندان مهمی نیست. البته مسائل دیگری چون اکران فیلم در زمان انتخابات، عدم پوشش رسانه ای منتقدان، فاصله دو ساله بین اکران در جشنواره و در سینما و خارج از بخش مسابقه بودن فیلم در جشنواره سی ام نیز در فروش پایین آن بی تأثیر نبوده اند و این مورد آخر به واسطه فیلم های عجیب و ضعیفی که در آن جشنواره در بخش مسابقه اکران شدند، یکی از نشانه های کج سلیقگی و یا ترس هیات انتخاب جشنواره نیز بوده است. خودزنی هر چند فیلم بدون عیب و نقصی نیست اما دیدن سرسری آن باعث می شود که مخاطب لایه های عمیق این فیلم را درک نکند و نتواند رابطه ای بین فلش بک ها و فلش فورواردهای آن برقرار کند و همین امر سبب سردرگمی او شود. به نظر برخی از داستان های فرعی ـ هر چند کوتاه ـ مثل پرداختن به زندگی امین حیایی و صحنه های عجیب و غریب ضبط موسیقی زیرزمینی، کمک چندانی به داستان اصلی فیلم نکرده و تنها برای جذب مخاطب صورت گرفته است. کیانوش در طول داستان، چند خاطره از پدرش تعریف می کند که در واقع نکته ی کلیدی فیلم خودزنی است. او خاطره ای از باغ وحش رفتن با پدرش را تعریف می کند و عبارتی با این مضمون دارد: یک روز با پدرم به باغ وحش رفتیم. دور قفسی خیلی شلوغ بود. پدرم من را روی شونه های خودش گذاشت و گفت حالا تو به جای من بگو چه چیزی می بینی؟ گفتم: شیری در قفس هست که نعره می کشه و پدرم گفت: حتماً ازش عکس گرفته اند.

کارگردان فیلم خود زنی

متولد 1344 عراق. فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی. فعالیت هنری خود را از سال 64 با کار تئاتر شروع کرد. در سال 70 چند فیلم کوتاه مستند و گزارشی را گزارشی را کارگردانی کرد. از جمله «دایره معیوب» و «دار عاشقان». وی همچنین در نگارش فیلمنامه فیلم های بلند مردی از جنس بلور و قاصدک شرکت داشته است. بازی در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی بخش دیگری از فعالیت هنری وی را شامل می شود، از جمله بازی در فیلم های ارتفاع پست، سفر سرخ، انتظار، مردی از جنس بلور و مجموعه های کاشانه، همسفر، کژدم 23، پروانه های نویسنده و تب.

احمد کاوری

بازیگران فیلم خود زنی

امین حیایی، لعیا زنگنه، آتیلا پسیانی، محمدرضا شریفی نیا، نادر سلیمانی، نیما شاهرخ شاهی، سینا رازانی، امیر غفارمنش، امیریل ارجمند، امیر دلاوری

سایر عوامل فیلم خود زنی

اردشیر ایران نژاد، محمدتقی پاک سیما، داریوش پیرو، کامبیر دارابی، بابک شعاعی، حسن زاده، طاهر امانی

​​​​مشخصات فیلم خود زنی

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (110 نظر) عرض ارادت فریبا نادری به امام خمینی(ره): مرد بزرگ جایت خالی است در میان مردمان سرزمینِ نور؛ ممنون که این انقلاب رو برایمان رقم زدی+ عکس (107 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (104 نظر) تذکر جدی علی دایی به اعجوبه طنز ایران: دفعه آخرت باشد که ادای من را درآوردی! (79 نظر) علی دایی در واکنش به تقلید صدایش در مراسم استقلالی‌ها: در گذشته پادشاهان دلقک‌هایی داشتند که وظیفه‌شان تقلید صدا و خنداندن مردم بود+عکس (62 نظر) سحر زکریا خطاب به شهاب حسینی: این جماعت چه می دانند که در خیابان با من چه کردید از اینکه یورش آوردید برای زدن من فراموش نمی کنم! +عکس (54 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (54 نظر) شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو (39 نظر) مریم مومن: تمام پسرهای محله رو زدم هیچکس بدون اجازه من نباید از کوچه رد میشد باید زنگ در رو میزدن بعد رد میشدن+فیلم (36 نظر) سحر زکریا: بهنوش بختیاری نخود هر آشه در حد من نیست که بخوام باهاش دهن به دهن بشم! خانم بختیاری در بین همکاران جوک هستن!+فیلم (35 نظر) ژیلا صادقی: من زنی هستم، آزاد/ در فطرت من حیا نهاده شده/می‌دانم از کجا باید شروع کنم و کجا می‌شود رها شد (32 نظر) لیلا اوتادی: من ترک هستم، منتها نه تُرک تبریز و اردبیل؛ ترک قشقاییِ شیراز هستم+ویدیو (30 نظر) امام جمعه پردیسان: از رهبری تقاضا دارم اجازه ساخت بمب اتم را صادر کنند +فیلم (27 نظر) مهراوه شریفی نیا، بازیگر سریال کیمیا با پوششی متفاوت و با گوشواره هایی با طرح انگور در شبکه تلویزیونی افغانستان حضور یافت+ویدیو/ تعریف و تمجید خانم بازیگر از مهمان نوازی مردم در کابل (27 نظر) پژمان جمشیدی: من رفتم بانک یه چک برگشتی داشتم متصدی منو نشناخت گفت کارت شناسایی لطف کن یا میرفتم سوپرمارکت...+فیلم (24 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
تهران گردی / معرفی 36 پارک تفریحی و جذاب تهران؛ پایتخت را بهتر بشناسید آلبوم تصاویر ورزشی و خصوصی محمدهادی ساروی کُشتی گیر چشم ابرو مشکی ایرانی ؛ از کافه گردی و پاریس گردی تا پُشتک روی تُشک و مدال طلا مفاخر ورزشی ایران/ غلامرضا تختی از تولد تا مرگ گزارش تصویری دیدار تاریخی بسیجیان با ولی امر مسلمین جهان در سالروز تشکیل بسیج 20 میلیونی استقلال و پرسپولیس روی لبه تیغ/ روی مرز بین صعود و سقوط (فیلم) نظر رهبر معظم انقلاب درباره تخت جمشید / افتخاری ندارد، خدا می‌داند چقدر بیگناه مقابل تخت طاغوت‌های زمان به قتل می‌رسیدند ... کرکره خنده؛ بدل مهران مدیری: مدیری برای همیشه از ایران رفت اونور آب شبکه ای برای خودش تاسیس کرده به نام جوج تی وی من هم بدل مدیری هستم اسمم نعمت برزو کلایه است!+فیلم نگاهی به تیپ و استایل خوشرنگ و پرانرژی بهنوش بختیاری در اتاق گریم جوکر/ میکس زیبای سفید و قرمز👌 حضور بی شرمانه احسان کرمی و برزو ارجمند در عروسی مختلط ساسی مانکن به بهانه پاشیدن نمک روی زخم آبادانی ها+عکس واضح وام 680 میلیارد تومانی آقای مدیرعامل از بانک خودش! نگاهی به چیدمان سنتی و شیک اتاق پذیرایی مسعود کیمیایی، کارگردان خائن‌کشی و برنده تندیس حافظ/ خودنمایی مبلمان چرمی و تابلوهای زیبای نقاشی ایده ست کردن ست چهارخانه‌ پاییزی با این بازیگران مشهور ایرانی / از الناز شاکردوست تا پریناز ایزدیار و سمیرا حسن پور + عکس