خلاصه داستان خرگیوش
پدر "آرش" (بابک حمیدیان) باید به خارج از کشور برود و قرار می شود دوستان آرش، "بابک" (سیامک انصاری) و "بهنود" (جواد عزتی)، کنار او بمانند تا تنها نباشد. در این میان آرش تصمیم می گیرد دکوراسیون داخلی خانه را تغییر بدهد. خانم طراح در اتاقی را باز می کند که "گوگو" (خرگوش آرش) داخل آن اتاق است و خرگوش فرار می کند. سپس این سه نفر به دنبال گوگو کمی از روزشان را به هدر می دهند. آرش می فهمد که امروز تولد دختر خانم طراح است و هیچ کدام از دوست هایش نمی توانند به جشن تولد او بیایند. برای همین، این سه نفر برای او جشن تولد می گیرند. نامزد آرش (مینا ساداتی) به خانهٔ آن ها می آید. آرش، بابک و دخترک دست به تیغ می زنند و دنبال بهنود می کنند تا ریش های بهنود را که به نظر دختر احمقانه می آمد بزنند. در قسمتی از فیلم این چهار نفر مسابقهٔ خوانندگی برگزار می کنند. و چون که تولد دخترک است او تصمیم می گیرد که جایزه چه باشد و او سیمرغ بلورین را انتخاب می کند. ولی بابک انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است می گوید من از بهرام(بهرام رادان) قرض می گیرم! چند دقیقه بعد پیک موتوری کیسه ای می آورد که درونش سیمرغ بلورین رادان قرار دارد. نامزد آرش هم از وجود بابک و بهنود با خبر می شود، هم از وجود دخترک. این پنج نفر باقی شب را با تفریح می گذرانند.
نکاتی درباره فیلم خرگیوش
خرگیوش فیلم خاصی است اما نه آن خاصی که بشود از آن به معنای درستی از قواعد یک فیلم رسید، به همین دلیل خرگیوش در رسیدن به معنا و هدف با آسیب جدی مواجه شده و این به جهت انتخاب مضمون آن بوده، فیلمساز ما که پیش از این منتقد سینما و نویسنده بوده در اولین تجربه ی سینمایی اش موضوعی را به تصویر تبدیل کرده که اساسا مخاطب خاص هم نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند اما خاصیت خرگیوش با تمامی ضعف هایش در بخش انتخاب مضمون و روایت (لحن) درست است که البته پرداخت مناسبی ندارد و همین لحن نصف و نیمه باعث می شود شوخ و شنگی فیلم بیشتر به چشم مخاطب بیاید اما اساسا این لحظاتِ مقطعی نمی تواند جز از کل باشد زیرا این فیلم بر اساس موقعیت های جفنگی شکل گرفته که فیلمسازِ به ظاهر روشنفکرش بیشتر سعی و تلاشش را در دیالوگ نویسی گذاشته است و یک نریشنی هم شنیده می شود که هیچ منطقی در آن نیست جز معرفی کاراکترها ، چرا که فیلم خرگیوش براساس بی منطق بودن در روایت ساخته شده که این مطمئنا از جانب فیلمساز پیش بینی شده بوده، مانی باغبانی به عنوان فیلمساز بیشتر سعی کرده به کاراکترهایش بپردازد و از دل کاراکترها به قصه برسد اما کدام قصه؟ این فیلم سرشار از دیالوگ های نامربوط است که هیچ چفت و بستی در ساختار فیلم و ایجاد هیجان انگیزی در مخاطب ندارد سه جوان در یک لوکیش قرار دارند و از قرص توهم زا استفاده می کنند و وارد فضای دیگری می شوند(مثلا) فیلمساز این فضا را چگونه به مخاطبش نشان می دهد؟ اینکه بابک لباس آدم فضایی ها را به تن کند یا بهنود لباس رومی ها به تن کند و اراجیف های بی اساسی بگویند، تاثیر قرص روانگردان است؟ چرا فیلمساز دوست دارد پز روشنفکری بدهد؟ فضای فیلمش را طوری بچیند که مخاطب به این فکر کند حتما نکته یی در این فیلم نهفته بوده که ما نفهمیدیم، بحث اصلی فیلم خرگیوش در همین است که فیلمساز سعی کرده فیلم کمدی بسازد که متفاوت باشد اما استفاده های ابزاری از موقعیت های نابجا با استفاده از دیالوگ های بی منطق نه تنها فیلم را کمدی نکرده بلکه مخاطب را پس می زند زیرا مانی باغبانی از ژانر انتخابی اش سواستفاده کرده ، منتقد ما که حالا فیلمساز شده ترجیح داده فیلمی مفهومی(!) بسازد اما فکر کرده که این امکان وجود دارد کسی از فیلم استقبال نکند به همین دلیل سراغ دو بازیگر کمدی رفته است که اگر انصاری و عزتی هم در فیلم حضور نداشتند هیچ اتفاق خاصی برای کلیت فیلم رخ نمی داد چرا که اساس و چارچوب خرگیوش کمدی نمی باشد و تنها توهم کمدی بودن را به خودش گرفته است ، اگر تمامی موقعیت های فیلم را دوباره به یاد بیاورید متوجه ی استفاده ی ابزاری از ژانر و استقبال مخاطب می شوید چرا که اگر فیلمساز قصد داشته درباره ی تاثیر مخرب قرص توهم زا را به معرض نمایش بگذارد پس چرا از بیراهه می رود؟! با سر و شکلی که خرگیوش دارد نمی شود باور کرد که نگرش فکری باغبانی از ساخت این فیلم چه بوده؟ دیالوگ های سیاسی، اقصادی، فلسفی، هنری و انتقادهای اجتماعی که در فیلم ردوبدل می شود با چه منطقی نوشته شده است ؟ فیلمساز قصد دارد بحث استفاده از قرص توهم زا را در میان سه جوان به ظاهر روشنفکر و تحصیل کرده نشان بدهد! اما نگاه باغبانی به این سه جوان خنزرپنزری ست این انتخاب مضمونی دلیلی برای فیلم کمدی نمی باشد این دیالوگ ها یا رساله های به نوعی فلسفی در کمدی(!) جواب نمی دهد و اساسا برای مخاطب ناآشنا است، خرگیوش نمی تواند از ویژگی ژانر کمدی برخوردار باشد چرا که فیلمسازش فکر می کرده می تواند از درام به کمدی برسد که نرسیده است حتی خرگیوش به دلیل موقعیت های اشتباهش نمی تواند دریک ژانر مستقل قرار بگیرد چرا که محتویاتِ اثر برای هیچ بیننده یی متقاعد کننده نمی باشد، زیرا خرگیوش از ازدیاد دیالوگ های نافهوم و موقعیت های عجیب به ساختار روایی جفنگی رسیده که به شدت ادا اطوارِ سینمایی ست و حالا منتقدِ فیلمساز ما که نهنگ عنبر یک را نوشته سعی داشته به یک موقعیتی از کمدی در سینما برسد که بیشتر وجه مفهومی آن مشهود باشد ، خندیدن در اوج جدیدت شاید به ابزورد هم برسد اما همه ی این رسیدن ها قواعد و استانداردهای خاصی را دارند که اتفاقا باغبانی سعی کرده به تمامی این موقعیت ها هم برسد اما او در برابر مفهموم و مضمون و روایت گیر افتاده، به همین دلیل او نتوانسته برای ساخت اولین فیلمش چگونه باید قصه تعریف کند، منتقد وقتی جسارت به خرج می دهد و فیلم می سازد( و یا سودای فیلمساز شدن را داشته) اساسا باید ساده ترین قاعده ی سینما (تعریف ژانر) را بداند، اگر باغبانی فکر می کند مفهوم سینمای کمدی و نحوه ی کشاندن مخاطب به سینما این گونه است که باید برای سینما و منتقدش ابرازِ تاسف کرد، اینکه فیلمساز بخواهد به ساده ترین شکل ممکن به فرمی برسد که اساسا به آن ادا می گویند توهین به تماشاگر است ، چرا باید برای تماشاگر دیدن سه جوان که از قرص توهم زا استفاده می کنند و در ادامه اراجیف گویی می کنند جذاب باشد؟ ماجرای آن خرگوش و آزمایش های آرش چه می شود؟ جذابیت مضمونی این فیلم در کجای آن است ؟ حضور بیتا به عنوان همسر یا پارتنر آرش چه چیز را به فیلم اضافه می کند؟ جز یک زن شکاک که سکسکه هم می کند و به اوضاعِ خانه گیر می دهد سکانس حضور بیتا و آرش را در آشپزخانه که بیتا از رابطه ی خواهر بیست ساله اش می گوید را به یاد بیاورید و در ادامه اش سکانس خوردن لازانیا و دیالوگ هایی که ردوبدل می شود این دیالوگ های تلگرامی چه سودی برای چفت و بست های اصولی یک فیلم دارد؟ یا آن سکانس تخیلی به دلیل بی معنا بودن مفهوم با نوع روایت جز بدترین سکانس های سینمای ایران است، در اواسط فیلم یک دختر بچه به فیلم اضافه می شود که اساسا انگار فیلمساز کم می آورد و نمی داند چگونه فیلمش را به اتمام برساند حالا موضوع را به دختر بچه و ایرج می رساند و فیلم هندی می شود !! سوال اینجاست که هدف فیلمساز از گنجاندن این همه موضوع بی ربط در یک فیلم به ظاهر کمدی چه بوده؟ سکانس میز بیلیارد را به یاد بیاورید دیالوگ هایی که رد و بدل می شود یا رقصِ سه شخصیت و در آخر نابیناشدن یا ضعف چشمان آرش چه اهمیتی برای فیلم دارد؟ آیا این لحظات از نگاه فیلمساز ورود به کمدی موقعیت یا کلاسیک است؟ هذیان گویی در با دیالوگ نویسی تفاوت عمده یی دارد ، دیالوگ در دیالوگ نوشتن و از این شاخه به آن شاخه پریدن جزو ساختار سینما نمی باشد ، فیلمساز ما همچنان نمی داند خلق فضای فانتزی و ایجاد کمدی با شلخته پردازی مضمونی و ساختاری تفاوت های عمده یی دارد، میزانسن چیدن در فضای داخلی و خوش آب و رنگ کردن صحنه استفاده از آکسسوار و جلوه پردازی در قاب دلیلی بر نبوغ فیلمساز نمی شود زمانی که فیلمساز قبل تر از آن منتقد بوده نتواند قصه ی منسجمی را در فیلمش تعریف کند دیگر نمی توانیم از او توقع دیگری داشته باشیم ، انگار سینما دچار بحران های عجیب و غریبی شده فیلمی که حتی نمی شود در ایام عادی هم آن را در سینما روی پرده تحمل کرد حالا در نوروز اکران می شود! خرگیوش به معنای درست یک فیلم هذیان گوست که برای سینمای ایران مصرفی ندارد ، منظور و معنای سینما از بین رفته است و هر کسی با هر میزان از سواد و درک فکر می کند می تواند کارگردانی کند ، مخاطبان فیلم خرگیوش حتی یک لحظه هم نمی توانند با فیلم ارتباط برقرار کنند زیرا که این فیلم اجازه این را نمی دهد که مخاطب حتی یک نما از آن را درک کند گستردگی دیالوگ های نامربوط و پوچ، چه کمکی می تواند به مخاطب سینما بکند؟ چرا در سینمای ایران ژانر معنای مشخصی ندارد؟ و هر کسی فکر می کند با خزعبل نویسی و با استفاده از دوبازیگر کمدی می تواند کمدی بسازد و جیب مردم را خالی کند. فیلم خرگیوش به عنوان یک اثر مفرح و شادی آور می تواند برای جمع محدودی از جوانان فقط و فقط فیلم جالبی به نظر برسد. اگر مانی باغبانی بخواهد فیلمسازی را ادامه بدهد باید بیشتر درباره سینما مطالعه داشته باشد سینما حقیقت دارد و هذیان گویی در سینما مصرف فرهنگی و هنری ندارد.
کارگردان فیلم خرگیوش
مانی باغبانی که قسمت نخست فیلم پر فروش « نهنگ عنبر » را نویسندگی کرده و حالا با « خرگیوش » نخستین تجربه کارگردانی را هم بدست آورده است.
بازیگران فیلم خرگیوش
جواد عزتی، بابک حمیدیان، سیامک انصاری، پانته آ سیروس، همایون ارشادی، امید روحانی، ملیکا شریفی نیا، مانیا علیجانی، مینا ساداتی
دیگر عوامل فیلم خرگیوش
حبیب اسماعیلی، علی تبریزی، امین میر شکاری، حسن ایوبی، دارا دارایی، عظیم فراین، ملودی اسماعیلی، مهدی چراغی، بهنام خاکسار، آلاله هاشمی، سعیده دلیریان، احمد رضا شجاعی، بیتا موسوی، آریان امیرخان، حبیب اسماعیلی، بیژن لاهوتی
مشخصات فیلم خرگیوش
- ژانر :کمدی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 4.4 از ۱0