خلاصه داستان ماجرای نیمروز
فیلم به ترورهای سال ۱۳۶۰ به دست گروه مجاهدین می پردازد. این درگیری ها پس از برکناری ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری توسط مجلس شورای اسلامی شدت می گیرند. پس از برکناری ابوالحسن بنی صدر، گروه های ضد حکومت مانند گروه سازمان مجاهدین خلق ایران دست به ترورهای موفق مقامات ارشد حکومت می زنند. از سوی دیگر، سازمان اطلاعات کشور و اطلاعات سپاه با همکاری هم درصدد دستگیری اعضای گروه سازمان مجاهدین خلق هستند. در این میان، این فیلم رابطهٔ بین یکی از اعضای سپاه و زنی از اعضای گروه سازمان مجاهدین خلق را که در گذشته در دانشگاه همکلاسی بودند، نشان می دهد.
نکاتی درباره فیلم ماجرای نیمروز
« ماجرای نیمروز » در فقدان آثاری که به تاریخ معاصر در سینمای ایران بپردازند، به سراغ برهه ای از تاریخ ایران رفته که تا به امروز فیلمسازان کمتر علاقه ای به روایتش داشته اند. دورانی که البته به جهت حساسیت های موجود، کمتر مجالی برای برای پرداختن به جزئیات آن وجود داشته است.با اینحال محمدحسین مهدویان که سال گذشته با فیلم موفق « ایستاده در غبار » توانسته بود به زندگی یکی از قهرمانان دوره جنگ بپردازد، اینبار نیز تصمیم گرفت تا به سراغ سالهای ابتدایی انقلاب رفته و درباره سازمان تروریستی مجاهدین اثری را ساخته و روانه سینما کند. البته سال گذشته نیز فیلم « سیانور » با محوریت عملیات این سازمان به اکران درآمد که اتفاقاً اکران موفقی را پشت سر گذاشته و به فیلم محبوب تماشاگران مبدل شد.مهدویان « ماجرای نیمروز » را با همان تکنیک " نیمه مستند " که در فیلم قبلی اش « ایستاده در غبار » مورد استفاده قرار داده بود ساخته است و به نظر می رسد که او توانسته سبک و سیاق فیلمسازی خود را یافته و در همان مسیر حرکت کند. قاب بندی های مستندوار که اغلب می توان آن را در سریال های تلویزیونی جستجو نمود و حتی ریالتی شوهای غربی نیز متاثر از آن می باشند، از جمله ویژگی های تصویربرداری آثار مهدویان می باشند که در « ماجرای نیمروز » نیز به کار گرفته شده است. این سبک از فیلمبرداری این ویژگی را در اختیار مخاطب قرار داده تا احساس نزدیکی بیشتری به رخدادهای فیلم داشته باشد و در بطن ماجرا قرار گیرد.اما این ویژگی به تنهایی قادر نیست تا ضعف های فیلمنامه را پوشانده و اثری یکدست خلق نماید. مهدویان اگرچه مسلط به جزئیات صحنه بوده و اتفاقاً قاب های دوربینش تا حد زیایی تماشایی از آب درآمده اند ( البته اگر افراط در قرار دادن اشیاء در بخشی از تصویر و بلور کردن آن را نادیده بگیریم! ) اما در نهایت ضعف های فیلمنامه خود را عیان کرده و در تصویر مشهود است. شخصیت های فیلم « ماجرای نیمروز » اگرچه در ظاهر خاکستری به نظر می رسند و یک طرفه به قاضی نرفته اند،اما در عمق تک بُعدی هستند و در نهایت به نقطه ای می رسند که قابل پیش بینی است.خرده داستانهای فیلم نیز پرداخت نشده و زائد به نظر می رسند و همانند اغلب ساخته های سینمای ایران که داستانهای فرعی را بی اهمیت دانسته و بهانه ای برای افزایش دقایق فیلم می دانند، کارکرد مناسبی در داستان ندارد. عاشقانه ی فیلم بی استفاده ترین بخش فیلم محسوب می شود که حتی اجرای آن با مشکل مواجه است و هرگز به بلوغ نمی رسد. در واقع چنانچه عاشقانه فیلم را از جریان داستان حذف کنیم کوچکترین اتفاقی برای فیلم رخ نخواهد داد و تنها انسجام سکانس های فیلم بیشتر خواهد شد! این عاشقانه در نهایت به سکانس نبرد نهایی می رسد که پرداختی ضعیف دارد و تاریخ مصرف اش گذشته است.با اینحال فیلم بازی های درخشانی دارد که یکدست و تماشایی از آب درآمده اند. جواد عزتی و احمد مهرانفر که تا پیش این آنان را اغلب در نقشهای کمدی دیده بودیم ، در اینجا قابلیت های بازیگری خود را بیش از پیش به نمایش گذاشته اند. بهترین بازیگر فیلم نیز هادی حجازی فر می باشد که هنگام حضور در صحنه تمام توجهات را به خود معطوف می کند. حجازی فر در اثر قبلی مهدویان نیز خوش درخشیده بود و به نظر می رسد که می توان از او به عنوان یک چهره ارزشمند جدید در سینمای ایران یاد کرد.« ماجرای نیمروز » فیلمنامه جذابی ندارد و با توجه به پتانسیل های بالای اتفاقات روزهای ابتدایی انقلاب و فعالیت های سازمان تروریستی مجاهدین خلق، می شد اثر جذاب تر با حضور شخصیت های به مراتب باهوش تر خلق کرد و به روخوانی از گزارش های آن دوران تکیه نکرد. « ماجرای نیمروز » می توانست هوشمندانه داستانی را روایت نماید که دو طرف ماجرا سهم یکسانی داشته و آدمهای جذاب خودشان را در داستان داشته باشند تا تقابل آنان جذابیتی بی بدیل خلق نماید.تقابل خیر و شر همواره در سینما جذابیت داشته و نمونه ساده آن را می توان در « مخمصه » مایکل مان جستجو نمود که پلیس و تبهکار به یک اندازه جذاب و پرداخته شده اند. اما در « ماجرای نیمروز » خیر و شر دو دسته کاملاً متفاوت هستند که یکی قدرتمند و دیگری مغلوب کامل است و در عین حال، جذابیت های فردی در شخصیت های دو طرف داستان به اندازه کافی یافت نمی شود. با اینحال می توان گفت که دومین تجربه فیلمسازی حداقل قصه مهم و جذابی دارد که تماشایش می تواند به آگاهی مخاطب در ارتباط با فعالیت های سازمان مجاهدین بیفزاید.
کارگردان فیلم ماجرای نیمروز
محمدحسین مهدویان مستند ساز جوان ایرانی که در سال 1391 با ساخت فیلمی نیمه مستند به نام « آخرین روزهای زمستان » درباره زندگی شهید باقری توانست توجهات زیادی را به خود جلب نماید و سپس در سال 1394 با بکارگیری همان فرمول فیلمسازی، « ایستاده در غبار » را روانه سینماها کرد که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم فجر شد. « ماجرای نیمروز » دومین ساخته مهدویان محسوب می شود.
بازیگران فیلم ماجرای نیمروز
محسن کیایی، بهنوش طباطبایی، جواد عزتی، هادی حجازی فر
ساير عوامل فیلم ماجرای نیمروز
تهیه کننده: سیدمحمود رضوی، کارگردان: محمد حسین مهدویان، سناریو: حسین تراب نژاد و ابراهیم امینی، پژوهش: محسن جعفرزاده، مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز ، طراح صحنه و لباس: محمدرضا شجاعی، طراح گریم: شهرام خلج، انتخاب بازیگر و بازیگردان: ابراهیم امینی، موزیک: حبیب خزایی فر، مونتاژ: محمد نجاریان ، صداگذاری و میکس: مهرشاد ملکوتی، مدیر صدابرداری: هادی ساعدمحکم، مدیر برنامه ریزی: حسین فلاح، دستیار اول کارگردان: وحید شیخلر، فیلمبردار: مهران ممدوح، سرپرست گروه فیلمبرداری: محمد ابراهیمیان، عکاس: مجید طالبی، منشی صحنه: فرشته حجازی، جانشین تولید: مسعود زمانی، مدیر تدارکات: علیرضا اصلانی، جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، جلوه های ویژه بصری: سینا قویدل، مجری طرح و مدیر تولید: کامران حجازی، مدیر روابط عمومی سیمای مهر: محمدصادق لواسانی، محصول موسسه سیمای مهر.
مشخصات فیلم ماجرای نیمروز
- ژانر : سیاسی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 6.8 از 10