خلاصه داستان فیلم رگ خواب
مینا بعد از جدایی از همسرش به دنبال شغل و محل اسکانی می گردد. در این مسیر با کامران مدیر رستورانی که در آن کار می کند آشنا می شود. کامران سرپناهی به او می دهد. مینا تحت تاثیر حمایت ها و محبت های کامران به او دل می بازد ، کامران نیز به مینا مشتاق و علاقمند است. روزها از پس هم می گذرد و عشق مینا به کامران کاسته نمی شود و اوج می گیرد.اما کامران دیگر قصد ادامه ندارد..
نکاتی درباره فیلم رگ خواب
رگ خواب چهارمین اثرِ سینمایی حمید نعمت الله قصه یی زنانه دارد، اما در بطنِ این قصۀ شبه زنانه نعمت الله کوشیده است درونیات یک زن مطلقه را با موقعیت های عاشقانه منطبق کند، اما کدام عشق؟ رگ خواب نتوانسته در روایت و خلقِ یک شخصیت زن با روحیات و عواطف خاص به آن انسجام لازم برسد، مینا طلاق گرفته و دنبال کار می گردد در یک فست فود فرم استخدام پر می کند و کامران که اساسا معلوم نیست در آن فست فود چه وظیفه یی دارد دلباختۀ مینا می شود مینای بی سرپناه و آواره با چند بار ابراز عشق و کارهای دم دستی از سوی کامران همانند دخترهای تازه بالغ شده(که البته در این دهه دخترانِ بالغ شده هم مثل مینا ضعیف و منفعل نیستند) عاشق کامران می شود، رگ خواب شروع خوبی دارد اما این خوب بودن فقط پنج دقیقۀ اول فیلم است، از آنجایی که رگ خواب را یک زن نوشته، سعی کرده در جزئیات عاطفی مینا عمیق شود به همین دلیل فیلم رگه هایی از فمینیسم بودن را به خودش گرفته البته این فیلم سعی ندارد که از حقوق یک زن دفاع کند چرا که این فیلم اساسا ضد زن است، مینای رگ خواب مصداقِ بیرونی ندارد او یک تیپ عقب افتاده از یک زن ایرانی است، منفعل و نیازمندِ یک حامی ست با اینکه یک بار در عشق شکست خورده اما دوباره عاشق می شود عشق او قبل از اینکه یک احساس باشد بیشتر به یک خرافه شباهت دارد، یک خرافۀ ذهنی بی دلیل، آن هم در دهۀ نود! رگ خواب به دلیل مناسبات و موقعیت هایی که برای مینا می سازد می خواهد تنهایی یک زن را به تصویر بکشد اما زبان فیلم در بیانِ یک قصه ی ملودراماتیک به شدت الکن و غیر باور است به طوری که شخصیت زنِ فیلم و بحران هایی که برایش پیش می آید تماشاگر را به یاد فیلم سربه مُهر هادی مقدم دوست می اندازد که نعمت الله نویسنده آن فیلم بود، چرا زنان در فیلمنامه ها و فیلم های نعمت الله به این اندازه سست و بی اراده هستند؟ انگار آنان از سیارۀ دیگری آمدند احساس و عشق شان را سرکوب می کنند، منزوی اند و خیلی ساده گول می خورند، آیا همچین زنی هرچند مطلقه و بیوه و ساده دل وجود دارد؟ مینای رگ خواب هم مثل زن فیلم سربه مُهر که در هر دو فیلم لیلا حاتمی بازی کرده است در خلسه و پیش داوری های ذهنی زندگی می کند نریشن های مینا که معلوم نیست برای پدرش می گوید یا برای خودش به روند قصه کمکی نمی کند، آیا پدری وجود دارد یا اینکه کارکرد استفاده از نام پدر فقط به معنای نریشن گویی است؟ زیرا که پدر در اواسط فیلم محو می شود مینا می توانست این حرف ها را جلوی آینه هم بزند! اساسا سینما برای نشان دادن است، با نریشن سرایی نمی شود قصه را شکل داد با نریش نمی شود گذشته و حالات روانی کاراکتر را درک کرد، رگ خواب آنقدر از سینما و مختصات دراماتیک دور است که بهتر می بود این فیلم در غالب یک رمان نوشته می شد و مطمئنا تاثیرش برای خواننده اش بیشتر می شد، چرا که مینا با نریشن می خواهد احساسات خود را نسبت به موقعیتی که در آن گیر افتاده را به تماشاگر القا کند، که این یک ضعف اساسی برای فیلم رگ خواب به حساب می آید، از سوی دیگر قصه از نمای بیرونی دادگاه شروع می شود از جایی که مینا در نریشن می گوید طلاق گرفته است آن هم از یک مردِ معتاد ، به گفتۀ خودش مهریه اش را گرفته اما زیاد نیست، حتی نمی تواند هزینۀ دندان پزشکی را پرداخت کند! قصه چیزی از زندگی قبلی مینا به مخاطب نمی گوید، می خواهد خانه اجاره کند اما می رود پیش دوستش در ادامه به جایی شبیه به انباری پناه می برد که اشتباهات چاپی کامران را درست کند مگر می شود؟ بله در رگ خواب همه چیز ممکن است جز منطق شخصیت و منطق روایی. مسیرِ کُندِ قصه مینا را به جایی می کشاند که مخاطب باید قبول کند که مینای بی سرپناه به دلیل غُرزدنِ دوستش به آن انباری کامران پناه برده است، اساسا شکل گیری رابطۀ عاطفی که میان مینا و کامران شکل می گیرد بی منظق است رابطۀ عاطفی از نظر نعمت الله برای بدست آوردن یک زن خواندن آهنگ خارجی یا نزدیکی سروکله در یک لباس یا خوردن خاک کنارِ اوست، اما نکتۀ مهم: مینا یک زن مطلقه است چگونه با یک صبحانه درست کردن از سوی کامران در دام عشق می افتد؟ ظریف ترین سطح عاطفی یک زن هم به این اندازه نمی تواند باعث تسلیم شدن در یک اتفاقِ ساده از سوی یک مرد ناشناخته خلاصه شود.اگر مینا یک پیر دختر با مختصات شخصیتی عجیب و غریب بود که هیچ کس را در جهان ندارد حتی یک دوست که به او غر بزند، شاید می شد لحظاتِ عاطفی مینا را تا حدودی درک کرد به این دلیل که تا به حال کسی برای او صبحانه درست نکرده یا کسی به او تولدش را تبریک نگفته یا تا به حال کسی او را به اسکی دعوت نکرده باشد؛ اما این موقعیت های سطحی فارغ از نگاهِ روان شناختی به مقولۀ طلاق و تنهایی یک زن در جامعه باعث آسیب رسیدن به جزئیات و لایه های درونی فیلم و کاراکتر مینا شده است. فیلمساز آنقدر درگیر کلیت قصه و خلق بی هویت یک زن شده که نتوانسته در شخصیت پردازی و فضاسازی متمرکز باشد، فیلمساز برای نشان دادن تنهایی مینا نماهای اکستریم لانگ شاتِ خانه یی که مینا در آن زندگی می کند را به تماشاگر نشان می دهد که تنهایی مینا عمق پیدا کند، اما کارکردِ این نماها ارجاعات نامفهومی است که فیلمساز برای شخصیت پردازی مینا تدارک دیده است، رگ خواب اگر چه در اجرا به مراتب بهتر از آرایش غلیظ است اما به هیچ وجه نمی شود نکتۀ مثبتی را در این فیلم رویت کرد با اینکه نویسندۀ فیلم یک زن بوده اما نتوانسته شخصیت یک زن را در دهۀ کنونی خلق کند، نقش زن در فیلمنامۀ رگ خواب اینقدر خام و دمِ دستی است که اگر یک زن در موقعیت مینا قرار بگیرد مطمئنا به این شکل رفتار نمی کند، یک زنی که در عوالم خود عاشق و دلخستۀ مردی شود که مرد به او خیانت کند و زن به دست و پای او بی افتد و آوارۀ خیابان و مرکز نگهداری زنان بی سرپرست شود؛ حتی صدای همایون شجریان هم نتوانسته عواطف درونی مینا را برای تماشاگر ملموس کند هرچند که استفادۀ ابزاری از صدای یک خواننده روشِ مناسبی برای درگیر کردن عواطف تماشاگر با کاراکتر یک فیلم نیست، اما صدای همایون شجریان بر فیلم اولویت دارد. رگ خواب بستر سازی مناسبی برای خلق و گسترش یک قصه را ندارد پس یک قصۀ ناقص نمی تواند به سینما تبدیل شود؛ وقتی فیلمنامه با ضعف جدی روبروست از کارگردانی نعمت الله هم نمی شود توقعِ خاصی داشت، هرچند که فیلمساز مسلط بر قواعد و اصول فیلمسازی باشد اگر قصه توانایی تعریف شدن نداشته باشد فیلمساز هم با مشکل مواجه می شود و نمی تواند پایه و اساسِ فیلمش را شکل بدهد. هنوز هم فیلم بوتیک از نظر محتوا و فرم بهترین اثرِ سینمایی نعمت الله ست، لیلا حاتمی در نقش مینا اگر چه سعی کرده است که موقعیت عاطفی و تنهایی این شخصیت را به تماشاگر القا کند اما به دلیل ضعف فیلمنامه و انتخاب اشتباه پارتنر(کوروش تهامی) مینا تبدیل به یک کاراکتر سطحی و تکراری شده است لیلا حاتمی را در چنین ابعادی بارها بر پردۀ سینما دیده ایم زنی رنج کشیده و آسیب پذیر که در عوالم عجیب و غریبش سرگردان است، این فیلم به لحاظِ بعضی از سکانس ها و نماهای کشدار بهتر می بود در اکران عمومی کوتاه تر می شد زیرا بازی با رنگ و بعضی از قاب های بی ثمر ریتم فیلم را کُند کرده است؛ رگ خواب برای حمید نعمت الله که فیلم بوتیک و سریال وضعیت سفید را ساخته یک اثر ناامیدوار کننده به حساب می آید. همان طور که گفته شد اگر رگ خواب با پردازش بیشتر در غالب یک رمان به تحریر درمی آمد این امکان وجود داشت که رمان موفقی باشد اما رگ خواب پتانسیلِ لازم برای قصه تعریف کردن در قاب و چارچوب سینما را ندارد چنانچه این فیلم به لحاظِ هجوم تعریف و تبلیغ های بی موردی که از آن در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر شده بود می تواند با استقبال تماشاگر مواجه شود، اما نمی تواند اثری ماندگار در تاریخ سینما و ذهن مخاطب باشد.
کارگردان فیلم رگ خواب
حمید نعمت الله متولد 1346 در تهران است. وی فعالیت سینمایی خود را از سال 1374 در مقام دستیارکارگردانی فیلم ضیافت آغاز کرد و اولین فیلم بلند خود را در سال 1382 به نام بوتیک ساخت.
بازیگران فیلم رگ خواب
لیلا حاتمی، کوروش تهامی، الهام کردا، لیلا موسوی، حمیدرضا آذرنگ، خسرو بامداد، بامداد نعمت الله، سارا والیانی، زهره ساداتی
سایر عوامل فیلم رگ خواب
[نویسنده: معصومه بیات] , [ مجری طرح: سهند ترابی] , [ مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی] , [ دستیاران فیلمبردار: سعید براتی] , [ حسن لشکری] , [ مهدی براتی] , [ سجاد براتی] , [ امیر نامنی] , [ صدابردار: بابک اردلان] , [ دستیاران صدا: امیر عاشق حسینی] , [ بردیا اردلان] , [ طراح صحنه: محمدرضا میرزا محمدی] , [ دستیاران صحنه: بابک تکریم سیف آبادی] , [ سعید بیات] , [ طراح لباس: آزاده قوام] , [ دستیار لباس: فاطمه امیری] , [ تدوین: مهدی سعدی] , [ طراح گریم: سهند ترابی] , [ دستیار گریم: لیلا ثانی] , [ مهدی صیاد] , [ ناظر فنی پس از تولید: وحید قطبی زاده] , [ جلوه های ویژه رایانه ای: سینا قویدل]
مشخصات فیلم رگ خواب
- ژانر :اجتماعی، درام
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 7.13 از 10