خلاصه داستان فیلم روزهای نارنجی
این فیلم داستان زندگی پر فراز و نشیب «آبان» زنی میانسال است، که واسطه استخدام کارگران زن فصلی برای کار در باغهای مرکبات شمال کشور می باشد.
نکاتی درباره فیلم روزهای نارنجی
«اضطراب» اولین مفهوم در اولین قاب «فیلم روزهای نارنجی» است؛ قابی که روی دست های آبان بسته شده است و از فشار دادن انگشت ها به هم، حس دلهره را منتقل می کند؛ اما با فیلمی دلهره آور مواجه نیستیم. ریتم آرامی هم دارد. آن قدر آرام که گاهی تماشاگر می خواهد به جای بازیگرها عصبانی شود یا داد بکشد. بازیگران داستانی که دو نقش اصلی آن علی مصفا (مجید) و هدیه تهرانی (آبان) به عنوان زن وشوهری ساکن شمال ایران هستند و روزهای نارنجی، برشی ۱۰ روزه از زندگیشان را پیرامون هدفی که باید برای آبان محقق شود روایت می کند.البته این روایت، از فیلم نامه ضعیفی برخوردار است. اولین ساخته سینمایی آرش لاهوتی، فیلمنامه ای دارد که او و جمیله دارالشفایی به نگارش درآورده اند. ضعف فیلم نامه به خاطر واردکردن عناصری است که بلاتکلیف باقی می مانند و حواس بیننده را از مسیر اصلی داستان پرت می کنند. گره هایی در طول داستان وارد می شود که شخصیت اصلی آن ها را پیگیری نمی کند و درنهایت نمی فهمیم چرا برای پیدا کردن دزد انبار، کاری انجام نمی شود یا چرا آبان از کاراکتر معتاد قصه حمایت می کند و چندین و چند چرای دیگر.ضعف دیگری که هم در کارگردانی و هم در فیلم نامه نویسی «فیلم روزهای نارنجی» دیده می شود، خوب ادا نشدن لهجه، دیالوگ های کلیشه ای و همچنین شخصیت پردازی نه چندان درست برای کاراکترهایی است که علی مصفا و هدیه تهرانی بازی می کنند؛ تماشاگر در حین تماشای فیلم، بارها از خود می پرسد که چرا این دو نفر حاضر به ایفای نقش در چنین فیلمی شدند؟مساله دیگر، «جهان ذهنی» کارگردان است که به تصویرکشیده شدنش چندان موفقیت آمیز نیست؛ با وجود اینکه لاهوتی بارها و بارها در نشست خبری فیلم روزهای نارنجی تاکید داشت که فیلمش فمنیستی نیست و مسئله به تصویر کشیده شده نه زنانه است و نه مردانه. وقتی زن وشوهری را در فیلم می بینیم که زن، شبانه روزش را پای تحویل بار پرتقال یک باغ بزرگ گذاشته است اما مرد در هیچ کاری به او کمک نمی کند، وقتی تمام کارگران باغ زن هستند، وقتی مجید شوهر آبان آن قدر بی مسئولیت نشان داده می شود که حتی در زمان عقب افتادن حقوق کارگرها به هزینه ماهی های آکواریومش فکر می کند و نشانه های بسیار دیگری که زن را قوی و مدیر امور نشان دهد و مرد را بی دست و پا، نشان می دهد که اغراق صورت گرفته و کارگردان در به تصویر کشیدن صرف روابط انسانی موفق نبوده است.از ویژگی های دیگر «روزهای نارنجی» این است که با دوربین روی دست فیلم برداری شده و در به تصویر کشیدن قاب های زیبا از طبیعت شمال ایران و باغ های پرتقال موفق عمل کرده است. همچنین موسیقی کریستف رضاعی بر این فیلم نشسته است که شور خاصی به لحظه های دراماتیک آن اضافه می کند و علاوه بر این ها، مفاهیم اصلی انسانی ازجمله کینه، عبور از گذشته و … را هم به تصویر می کشد.
نکات مثبت فیلم روزهای نارنجی
- « روزهای نارنجی » از معدود آثار سال جاری سینمای ایران است که در آن موسیقی نیز نقشی ایفا می کند! موسیقی کریستوف رضاعی احتمالا بهترین بخش فیلم است.
نکات منفی فیلم روزهای نارنجی
- دو شخصیت اصلی داستان پرداختی ندارند. نه می دانیم گذشته شان چگونه گذشته و نه می دانیم انگیزه امروز زندگی مشترکشان چیست و نه اینکه چرا مرد کار نمی کند!
- خرده روایت های بی سر و ته در داستان فراوانند. از دخترک نوجوانی که برای کار نزد آبان آمده تا دختر معتادی که نمی دانیم چرا مورد حمایت آبان است، همگی در حد تیتر هستند و بسط داده نمی شوند.
- ( خطر لو رفتن داستان ) در اواخر فیلم ناگهان بحث سقط شدن بچه آبان توسط حاشیه ای ترین شخصیت فیلم مطرح می شود بی آنکه پیش از این تماشاگر مقدمه ای در این مورد شنیده باشد. موضوع عجیب تر اینکه فیلم حتی بعد از مطرح شدن این موضوع هم کاری به این سوژه ندارد و آن را به حال خود رها می کند!
- استفاده از لوکیشن شمال توجیه منطقی ندارد. « روزهای نارنجی » استفاده مهمی از لوکیشن شمال به عمل نیاورده و البته لهجه اشتباه شخصیت های داستان و در راٌس آنها هدیه تهرانی، توی ذوق تماشاگر می زند!
- ( خطر لو رفتن ) در پایان فیلم به یکباره آبان و مجید حالشان خوب شده و زندگی مشترکشان را بهبود می بخشند. دلیل این موضوع چیست؟ جز کارگردان کسی نمی داند!
مهترین اتفاق های نشست خبری فیلم روزهای نارنجی
اولین سوال نشست خبری «روزهای نارنجی» در جشنواره فجر از مدیر فیلم برداری پرسیده شد. خبرنگاری پرسید: «چرا تمام پلان های فیلم با شیوه دوربین روی دست گرفته شده است؟» فرشاد محمدی در پاسخ به این سوال گفت: «در این فیلم، دوربین روی دست طبیعتا عمدی بوده. اجازه بدهید درباره دلیل این اتفاق من توضیح ندهم. دنبال یک روش دوربین روی دست نوین نیستم. این روش در تاریخ دنیا بی سابقه نیست. شاید در ایران کمتر دیده شده است. احساس کردیم دوربین هم می تواند اضطراب و غلیان درونی کاراکتر را راحت تر توضیح دهد. دوربین، یک کاراکتر یا شخصیتی کنجکاو بود و فقط راوی نبود و یک جاهایی به قضاوت هم می پرداخت.»در ابتدای نشست پرسش و پاسخ پس از نمایش این فیلم در «سینمای رسانه» اولین سوال از آرش لاهوتی، نویسنده و کارگردان «روزهای نارنجی» پرسیده شد؛ لاهوتی در پاسخ به سوالی درباره اینکه چطور یک شخصیت منفعل درنهایت منجی و قهرمان فیلم می شود، گفت: «فکر نمی کنم شخصیت مجید یک کاراکتر سوپر قهرمان شد. به نظرم مجید، زمان کمی در پیش دارد برای اینکه تصمیم بگیرد که آیا به آبان کمک کند یا نه. این یک پروسه چندین ساله نیست و فقط باید در دو سه روز تصمیم گیری کند و این به نظرم یک واکنش کاملا طبیعی است.» او همچنین درباره سوالی که به پایان بندی فیلم اشاره داشت، گفت: «طبیعی است که تمام فیلم تحت تاثیر منطق نویسنده اش باشد. من این احساس را ندارم. اساسا من با سوال زن و مرد مشکل دارم و به نظرم فیلمم درباره یک انسان است. مقتضای درام است که شخصیت اصلی زن می شود یا مرد؛ درواقع اصلا گمان نمی کنم چنین برداشتی به ذهن مخاطب برسد.»علی مصفا هم درباره پذیرفتن نقشی که در این فیلم ایفا کرده است، گفت: «فیلمنامه خیلی جذاب بود. چند بار باهم صحبت کردیم من گرفتار بودم و نمی توانستم. خانم تهرانی خیلی فیلمنامه را دوست داشت و من را ترغیب کرد سر این کار بیایم. برای من نقش جذابی بود. چون برای خیلی ها پذیرفتن این نقش ها سخت است. ولی برای من جذاب بود که این کاراکتر منفعلی که «مرد عمل نیست» را ایفا کنم. جدا از این، خود قصه فیلم هم در کنار قصه هایی که این روزها می خواندیم و سعی می کردند یک خطوط از پیش تعیین شده ای را دنبال کنند که قبلا جایزه هم گرفته، قصه جدیدی بود. سومین دلیل هم تصویری بود که این فیلم از زن ایرانی می داد و برای من جذاب بود؛ چون در مقایسه خیلی از فیلم هایی که زن ایرانی را زن «تحت ظلم» و «کتک خور» نشان می دهد، جالب بود.
کارگردان فیلم روزهای نارنجی
آرش لاهوتی متولد 15 بهمن 1360 در تهران کارگردان و مستندساز جوان ایرانی است که در رشته تدوین تحصیلات خود را گذرانده است. او در ابتدا با فیلم های داستانی و تجربی کار خود را آغاز کرد و به طور مشخص با ساخت فیلم «بند باز» پا به دنیای کارگردانی گذاشت. لاهوتی اولین مستندش را با نام «من عشق بازم» ساخت و آن را در فستیوال های گوناگونی شرکت داد و توانست با این فیلم جایزه جشنواره لوییزیانای امریکا را از آن خود کند. او که علاقه مند پرداختن به سوژه های انسانی و زنده است سپس« ۴۷/۲ » را مونتاژ و کارگردانی کرد و توانست با این فیلم دیپلم افتخار پنجمین جشنواره «سینما حقیقت» را از آن خود کند. آبی کمرنگ و راننده و روباه از دیگر آثاری است که آرش لاهوتی کارگردانی کرده است.
هدیه تهرانی، علی مصفا، مهران احمدی، ژیلا شاهی، علیرضا استادی، رویا حسینی، صدف عسگری، لیلی فرهادپور، امین گلستانه، اکرم علمدار، سیامک ادیب
ساير عوامل فیلم روزهای نارنجی
نویسنده: آرش لاهوتی، جمیله دارالشفایی، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، تدوین: مهدی حسینی وند، صدابرداری: حسن شبان کاره، طراحی و ترکیب صدا: بهمن اردلان، موسیقی: کریستف رضاعی، طراحی صحنه و لباس: فاضل ژیان، طراحی گریم: شهرام خلج، جلوه های ویژه بصری: سینا قویدل، جلوه های ویژه میدانی: آرش آقابیگ، تهیه کننده: علیرضا قاسم خان، مشاور تهیه کننده و مجری طرح: شهنام شهباززاده، مشاور رسانه ای: مریم قربانی نیا.
مشخصات فیلم روزهای نارنجی
- ژانر :درام،خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 6.1 از 10