خلاصه داستان سوء تفاهم
قصه فیلم ماجرای یک گروگان گیری است که همه چیز در متن واقعیت پیش می رود. اما با گذشت زمان این شبهه پیش می آید. این حادثه بیشتر شبیه یک «سوء تفاهم» یا توهم است؛ و اما در متن توهم هنوز عناصری از واقعیت به چشم می آید. همزمان با گسترش این ابهام، ماجرای گروگان گیری نیز به پیش می رود و … تعدادی از دانشجویان سینما دختر ثروتمندی را به امید بازیگر شدن گروگان می گیرند، اما به تدریج ماجرای گروگان گیری و ساخت فیلم پیچیده می شود تا جایی که دیگر تشخیص واقعیت و خیال ناممکن جلوه می کند.
نکاتی درباره فیلم سوء تفاهم
واقعیت کدام است؟سوالی که فیلم به خوبی در بیننده ایجاد میکند. سوءتفاهم یکی از فیلم های جشنواره امسال است . کارگردان فیلم احمدرضامعتمدی است . از جمله آثار معتمدی می توان به آلزایمر و دیوانه ای از قفس پرید اشاره کرد.فیلم با جمله ای از ژان بودریار فیلسوف فرانسوی در مورد واقعیت و تصویر آغاز میشود که این خود معلوم می کند که باید حواسمان در فیلم به واقعیت باشد. فیلم داستان گروگان گرفتن دختر فردی پولدار است. بیننده در ابتدا تصور میکند تمام چیزهایی که میبیند واقعیت است. اما بعد از مدتی در بیننده شک ایجاد می شود و در انتهای فیلم بیننده واقعیت رامی فهمد. فیلم حال و هوایی کمدی دارد و کم کم شکل معمایی به خود میگیرد. بازی پژمان جمشیدی بهترین بازی فیلم است . بازی هانیه توسلی و مهدی فخیم زاده هم بازی های خوبی هستند اما بازی اکبرعبدی و بخصوص لحن صدای به کار رفته برای کاراکتر اکبر عبدی اصلا به فیلم نمی اید.فیلم در ابتدا خوب پیش میرود و بیننده را مشتاق به یافتن جواب سوالهایش میکند اما آخر فیلم زیاد کشدار می شود وبیننده را خسته می کند. صحنه هایی در انتهای فیلم (مثلا صحنه دیدن فیلم توسط پلیس ) می توانست کوتاه تر یا حذف شود تا ریتم فیلم بهتر شود.در انتها باید گفت فیلم سوءتفاهم فیلمی عالی و بدون عیب نیست اما ارزش دیدن را دارد دوران مدرن هنر را بازنمایی خود واقعیت تعریف می کردند و پست مدرن که امروز بیشتر گونه های هنری گوشه ای به آن می زنند، بازنمایی تقلیدی ست که از واقعیت گرفته می شود، درواقع مرز واقعیت و بازنمایی آن به هم می ریزد و گاه از بین می رود . به عقیده بودریار «بازنمایی ها به جای بازنمایی از واقعیت، یکدیگر را تقلید می کنند و به یکدیگر ارجاع می دهند، و این شبکه بافته شده از بازنمایی های رسانه ها را ابرواقعیت یا واقعیت حاد می نامد. و همین ایده، دست مایه فیلم جدید احمدرضا معتمدی ست، کارگردانی که بیش از سینما دغدغه فلسفه دارد.فلسفه ای که در فیلم های گذشته ی او در غالب شخصیت ها و قصه نمود بیشتری داشت تا فرم. سوءتفاهم فرم کلی فیلمنامه و فیلم را از محتوای درونی اش می گیرد، شکستن مرز بین واقعیت و مجاز و درگیرشدن با این موضوع که کدام واقعیت و کدام آنچه که روی می دهد، است تمامیت محتوایی ست که فیلم سعی می کند با همه ی روایتش به مخاطب القا کند. فیلم بیش از تکیه بر قصه بر فرمش تاکید می کند، قطع های مدام و جابه جا، تکرار صحنه ها با رویکردی متفاوت و استفاده از المانهایی همچون حضور مبایل برای فیلمبرداری و یا روخوانی سناریویی که برای فیلمی داخل فیلم و با همان عنوان نوشته شده، بیش از بیش متقاعدت می کند که سوءتفاهم را فرای فیلم های قصه پرداز و تک خطی دنبال کنی. سکانسی که بعد از کات دادن رئیس تصویر، نور و صدا قطع می شود و مخاطب در سکوت سنگین سالن مقابل پرده ی عریض خود را تنها احساس می کند، اوج حضور فلسفه ی کارگردان است، نگرشی که همچون کنسرت معروف موسیقی جان کیج -موسیقیدان آمریکایی معاصر-که ۴دقیقه کامل تماشاگران را در سکوت کامل صحنه رها می کند، مخاطب را به شنیدن و دیدن خودشان دعوت می کند، به لحظه ای تفکر و اندیشیدن در باب آنچه که می نماید و آنچه که هست.قصه ی فیلم سوءتفاهم با تمی گنگستری و پهلوزدن به سیاست های فیلمسازی در ایران و بازی هایی که همگی در خدمت اثر و فرمش اجرا می شوند درگیرت می کند، سرگیجه ای عمیق از آنچه مقابل چشمانت می بینی و آنچه که واقعا روی می دهد. آنقدر که نیمه ی پایانی فیلم باور می کنی که مرگ جوان عاشق پیشه با یک سم تقلبی اتفاق افتاده و توهمی از واقعیت آنچنان قدرت عجیبی دارد که می تواند مسمومت کند. ولی این خیال جذاب تنها دقایقی لذت می آفریند و پی از اندکی فیلم کلیت فرم و حتی محتوایش را تغییر می دهد. و به نظر من نقطه ی ناامیدکننده فیلم همینجاست، فیلمی که با تمام قدرت نمود واقعیت را کتمان می کند یکباره تبدیل به یک فیلم جنایی معمولی می شود، گرچه پایان بندی با اشاره ای به ناظر سوم و حضور چشمی که همیشه فرای شما ناظر حقیقت است و دیالوگ تاثیرگذار اکبرعبدی به رئیس-با بازی مریلا زارعی- که نقش بهتری برای خودت بنویس بار دراماتیک فیلم را حفظ می کند، اما کاش معتمدی بدون واهمه از سرگیجه مخاطب و عدم احتمالی درکش تا پایان جدال بین واقعیت و مجاز را حفظ می کرد.سوءتفاهم فیلم متفاوتی ست در سینمای ایران که باید دید.
اطلاعات لوکیشن فیلم
فیلم «سوءتفاهم» تنها دو لوکیشن اصلی دارد. یک مرکز تجاری در جنوب بازار تهران و یک خانه قدیمی در خیابان طالقانی دو لوکیشن اصلی این فیلم است.
ژانر متفاوت فیلم
این فیلم تلفیق ژانرهای تریلر روان شناختی، کمدی، و فلسفی است. ابتدای فیلم با جمله ای از ژان بودریار فیلسوف فرانسوی آغاز می شود.
حواشی فیلم «سوءتفاهم»
در ابتدا قرار بود بهرام رادان، لیلا حاتمی، صابر ابر، طناز طباطبایی و سحر دولتشاهی در این فیلم بازی کنند اما با گذشت چند روز بنا به دلایل مختلف انصراف دادند. همچنین احمدرضا معتمدی درباره فیلمنامه فیلم «سوء تفاهم» گفت: “جرقه فیلمنامه سوء تفاهم از مطالعه کتاب «در جستجوی نشانه ها» ژان بودریار که هم یک عکاس است، هم جامعه شناس و هم فیلسوف در ذهن من زده شد.”
کارگردان فیلم سوء تفاهم
احمدرضا معتمدی که دکترای فلسفه دارد و عمدتا آثارش نیز سمت و سویی فلسفی داشته است. از جمله آثار شاخص او می توان به « دیوانه از قفس پرید » و « زشت و زیبا » و « قاعده بازی » اشاره کرد.
بازیگران فیلم سوء تفاهم
مریلا زارعی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی، کامبیز دیرباز، اکبر عبدی، مهدی فخیم زاده.
ساير عوامل فیلم سوء تفاهم
- نویسنده و کارگردان: احمدرضا معتمدی
- تهیه کننده: جلیل شعبانی
- مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر
- طراح صحنه: کیوان مقدم
- طراح چهره پردازی: مهرداد میرکیانی
- صدابردار: مهران ملکوتی
- طراح لباس: سارا سمیعی
- تدوین: نازنین مفخم
مشخصات فیلم سوء تفاهم
- ژانر :اجتماعی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 4.2 از ۱0