ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی فیلم تلفن همراه رییس‌جمهور

  دوشنبه، 17 خرداد 1400   زمان مطالعه 12 دقیقه
معرفی فیلم تلفن همراه رییس‌جمهور
تلفن همراه رئیس‌جمهور فیلمی به کارگردانی علی عطشانی، نویسندگی جابر قاسمعلی و تهیه‌کنندگی محسن آقاعلی اکبری ساخته سال ۱۳۹۰ است تلفن همراه رئیس جمهور چهارمین فیلم سینمایی علی عطشانی است که نخستین مرتبه در جشنواره سی‌ام فیلم فجر نمایش داده شد لکن اکران عمومی آن به دلیل موضوعات سیاسی‌اش با شک و تردیدهایی از سوی سازمان سینمایی همراه بود

خلاصه داستان تلفن همراه رییس جمهور

باربر فقیری به نام قربانعلی کِیسومی (مهدی هاشمی) به زحمت یک سیم کارت دائمی موبایل می خرد و از همان شب مزاحمت های مردمی شروع می شوند در حالیکه تماس گیرندگان گمان دارند که شمارۀ رئیس جمهور یا یکی از نزدیکان او را گرفته اند. هر کسی مشکل خود را مطرح می کند. یک سودجو (مجید یاسر) با فهمیدن ماجرا می خواهد این شماره را به سه برابر قیمت بخرد تا مردم را سرکیسه کند.
قربانعلی در عوض به نهاد ریاست جمهوری مراجعه می کند تا بلکه سیم کارت را از او بخرند. چندی بعد، رئیس جمهور به منزل آنها زنگ می زند ولی باجناق او مسعود غمخوار (اکبر عبدی) مانع از صحبت آسوده خاطر آنها می شود. یک خانم به نام طیّبی (نیکی کریمی) مکرراً زنگ می زند و تهدید می کند که اگر به مشکل او توجه نشود خود را خواهد سوزاند. قربانعلی با مراجعه به منزل وی، خود را فرستاده رئیس جمهور معرفی می کند و برای رفع مشکل او به دادگاه می رود و با قاضی صحبت می کند تا سوگل دختر او را که به عمل قلب نیاز دارد از زندان آزاد کنند. او سعی می کند مقداری پول برای عمل جراحی دختر قرض کند که به نتیجه نمی رسد و نهایتاً وانت خود را می فروشد. با فروش وانت قربانعلی بی کار می شود و می خواهد به کار قبلی اش در اداره دولتی برگردد که او را نمی پذیرند. کمی بعد قربانعلی به خیال اینکه رئیس جمهور است به مأموران نیروی انتظامی امر و نهی می کند. روزی که قرار است او را به آسایشگاه روانی منتقل کنند اتومبیل های گارد ریاست جمهوری به محله آنها وارد می شوند.

نکاتی درباره فیلم تلفن همراه رییس جمهور

با اغماض بسیار زیاد، ایده ی اولیه ی داستان را می پذیریم؛ اینکه خط تلفن رئیس جمهورِ یک کشور، به شکلی به دستِ یکی از افرادِ جامعه بیفتد. اگر این ایده و متعاقب آن این فیلم، به مکان خاصی اشاره نمی کرد و کشوری فرضی را مدّ نظر قرار می داد، آنوقت می شد تمام و کمال این ایده را پذیرفت اما در حالِ حاضر و با توجه به اشاره ی داستان به شخصیت های حقیقی و مکان های قابل لمس، ماجرا در ذهن بیننده تا حدودِ زیادی دور از منطق جلوه می کند و علامت سئوال های زیادی برایش شکل می گیرد: این خط چگونه دست به دست گشته؟ آیا رسیدن به شماره تلفن رئیس جمهورِ یک کشور، به همین راحتی ست؟ آیا اصلاً یک رئیس جمهور، با آن حجمِ کار و با آن رتبه ی سیاسی و خدم و حشم، می تواند با موبایل سر و کاری داشته باشد؟ حتی اگر منطقِ این ایده را بر مبنای لحن کمیک فیلم بسنجیم، باز هم این سئوالات رهایمان نمی کنند مگر اینکه توجیه نویسنده این باشد که این خط، مربوط به زمانی است که شخصِ مورد نظر هنوز رئیس جمهور نشده بود که اگر اینطور تصور کنیم، چیزی در داستان گفته نمی شود تا دلالتی بر این ادعای فرضی باشد و تازه در این حالت هم باز ماجرا از لحاظ منطقی، آنقدرها محکم نیست. بهرحال ایده ی داستان، از همان ابتدای امر، بسیار غیرواقعی و غیرمنطقی جلوه می کند و به قول معروف، خانه از پای بست ویران است.

این فیلم به معنای واقعی کلمه، فیلمِ بی ظرافتی است. از همان ابتدا، وقتی قربان از صاحب کارش موبایل می گیرد و به خانه می آورد، همسر و فرزندش، چنان رفتار می کنند که انگار تاکنون در زندگی خودشان موبایل ندیده اند. یک خانواده هر چقدر هم که فقیر باشد، امکان ندارد چنین عکس العمل اغراق آمیزی در قبالِ دیدنِ یک موبایل، آنهم نه از نوعِ پیشرفته و جدیدش و آنهم در این دور و زمانه که هر موجودی یک موبایل دارد، نشان دهد. این عکس العملِ بی ظرافت و غیرمنطقی بیشتر از اینکه تقصیرِ نویسنده باشد، تقصیرِ کارگردان است، و در این فیلم، ضعف در فیلم نامه از یکسو و ضعف در پرداختِ کارگردان از سوی دیگر، به شمشیرِ دو لبه ای تبدیل شده که همه چیز را به قهقرا می بَرَد. در ادامه، زمانی که قربان، برای خودش خط می خرد، تماس های مداومِ مردم آغاز می شود و به خیالِ اینکه در حال صحبت با رئیس جمهور یا مثلاً منشی اش هستند، با او درد دل می کنند و این سکانس های تماسِ مردم، پی در پی و البته بدون ظرافت، به دنبالِ هم ردیف شده اند. لطفاً به ترتیبِ قرار گرفتنِ این سکانس ها دقت کنید: قربان هنوز موبایل را گرفته نگرفته، اولین تماس از سوی کسی که می خواهد با رئیس جمهور حرف بزند، صورت می گیرد. درست در سکانس بعدی، قربان پشت فرمانِ ماشینش نشسته که باز هم شخص دیگری زنگ می زند و همین صحبت کردن با موبایل در پشت فرمان، باعث می شود که از سوی پلیس جریمه شود. در سکانس بعدی، قربان، همسر و دخترش را در خانه می بینیم که این بار دخترِ خانواده دارد اس ام اس های رسیده برای رئیس جمهور را می خواند ( این صحنه های خانه، از لحاظ پرداختِ بصریِ کارگردان، از بدترین صحنه ها هستند؛ ما چند باری خانه ی قربان را می بینیم و هر بار، کارگردان سعی کرده هر سه نفر را در کادر داشته باشد. آن ها همیشه نشسته اند، به کاری مشغولند و فقط حرف می زنند، که بسیار تحمیلی به نظر می رسد ). سکانس بعد، باز هم تلفنِ قربان زنگ می خورد و این بار زنی پشت خط است که برای عمل بچه اش پول می خواهد. در دو سکانس بعدی، یک مهمانی در خانه ی قربان جریان دارد که باز هم زنگ خوردنِ تلفنِ قربان ادامه دارد. به خوبی پیداست که فیلم نامه نویس، بدون طی کردنِ یک خطِ سیرِ منطقی و ظریف، تنها می خواسته کاری کند که داستان به اینجا کشیده شود که قربان برود و خط موبایل را پس بدهد. تمام این سکانس های پشتِ هم ردیف شده، چه در اجرا و چه در انتقال اطلاعات به بیننده و پیش بردنِ درام، در حدّ بسیار ضعیفی عمل می کنند. به عنوان مثال، در همان سکانس مهمانی، جز چند شوخی سَبُک که باجناقِ یزدیِ قربان، مسعود ( اکبر عبدی ) به زبان می آورد، هیچ اتفاق دیگری نمی افتد. حالا جالب اینجاست که در همین صحنه، پسری زنگ می زند و از رئیس جمهور می پرسد که آیا طرفدارِ آبی ست یا قرمز؟! اجرای ضعیفِ کارگردان، لحظاتِ فقیرِ فیلم نامه را رقت انگیزتر هم جلوه می دهد. دقت کنید به جایی که قربانِ کلافه شده از اینهمه تماس های اشتباه، می رود تا خطش را به همان مردی که خط را از او خریده بود، بفروشد اما متوجه می شود مرد، کلاهبرداری بوده که آدرسش را اشتباه داده. در اینجا ناگهان موسیقی سوزناکی آغاز می شود و دوربین ـ لابد برای نشان دادنِ تنهایی قربان! ـ به سمتِ بالا کرین می کند و بیننده به این فکر می افتد که چه چیزِ این لحظه، اینقدر غم انگیز و ناراحت کننده است که کارگردان اینطور در نشان دادنش اغراق به خرج داده است؟ تا اینجای فیلم، با سکانس هایی ضعیف مواجهیم که اکثرشان کاربردِ دراماتیکی ندارند اما ادامه ی داستان، از این هم بدتر است! گره بعدی قرار است جایی اتفاق بیفتد که قربان از پس دادنِ خط پشیمان می شود. این روندِ تغییر، نه تنها سریع اتفاق می افتد و بدونِ پیش زمینه ای درست، بلکه بی ظرافتیِ فیلم نامه نویس و کارگردان برای به ثمر نشاندنِ تحول شخصیت شان، آنقدر زیاد است که باز هم با سکانسی بی هویت و تقریباً اضافه مواجه می شویم. آنجایی را می گویم که قربان و دوستِ دغلش در وانت نشسته اند و دوستِ او نقشه دارد که از طریقِ همین موبایل به پول و پله ای حسابی برسد. ابتدای امر، زن زنگ زده و گفته اگر کمکم نکنید، خود را آتش می زنم که ظاهراً همین تهدید باعث می شود قربان از پس دادنِ خط پشیمان شود. در ادامه ی همین صحنه، بازیگرِ معروفی به نامِ گلکار (!) به موبایل زنگ می زند و شکایت می کند که چرا ممنوع الکار شده است. سپس دوستِ قربان سعی می کند با کلک، پولی از این بازیگر بگیرد که در میانه ی تماس، قربان گوشی را می گذارد و از ادامه ی نقشه منصرف می شود. سپس دوستِ او، موبایل را می دزدد و فرار می کند که چند ثانیه بعد، یک موتوری به کمک قربان می آید و موبایل را به او پس می دهد. از شوخی بسیار دم دستی و بچه گانه و سَبُکِ “گلکار” که بگذریم، آن فرارِ بی معنا و بلافاصله دستگیر شدنِ دوستِ قربان، چه معنا و کارکردی در مسیر داستان ایفا می کند؟ همه ی این حرف ها را بگذارید در کنارِ اجرای گل درشتِ کارگردان و آن زاویه ی رو به پایینش از این دو نفر که در وانت نشسته اند، تا متوجه بشوید که با چه لحظه ی بی معنا و بی کارکردی در طولِ داستان روبرو هستید. از این دست سکانس های بی کارکرد و بی تأثیر، در این فیلم زیاد دیده می شود که اشاره کردن به تک تکِ آن ها، کاری ست بی فایده و البته خسته کننده. از همه بدتر، صحنه ای ست که از دفترِ ریاست جمهوری به قربان زنگ می زنند و می گویند که شخصِ رئیس جمهور می خواهد با او صحبت کند. قربان، دستپاچه، گوشی را می گیرد و درباره ی اینکه باید به دردِ مردم رسید، به رئیس جمهور اندرز می دهد بدونِ اینکه در نهایت بفهمیم اصلاً علتِ زنگ زدنِ رئیس جمهور چه بوده و پشت تلفن چه چیزهایی به قربان گفته. کار تا جایی پیش می رود که حتی تنها داستانکِ فرعیِ فیلم که فقط و فقط برای خالی نبودنِ عریضه ( یا به قولِ قربان، خالی نبودنِ غریزه! ) طراحی شده، هم پیش پا افتاده و سطحی است و هم اصلاً وجودش هیچ ضرورتی ندارد. ماجرای مشکوک شدنِ همسرِ قربان را می گویم. او که از دستِ تلفن های وقت و بی وقتی که به قربان می شود، شاکی ست ناگهان ـ طبقِ معمول ـ در یک سکانسِ بسیار ابتدایی چه از لحاظ فیلم نامه و چه از لحاظِ کارگردانی، مطمئن می شود که قربان زنِ دومی اختیار کرده است. در این سکانس، وقتی خانم طیبی ( نیکی کریمی ) به قربان زنگ می زند، او ( قربان ) گوشی را برمی دارد و به جای اینکه برود در گوشه ای خلوت و با زن حرف بزند، همانجا وسطِ پذیرایی می ایستد و زمزمه کنان صحبت می کند تا درست و حسابی، شکِ همسرش را برانگیزد! بعد هم همسر قربان قهر می کند و از خانه می رود. اما با از حال رفتنِ دخترشان، به بیمارستان می آید و آنجا بالاخره با خانم طیبی روبرو می شود که با او همدردی می کند و ماجرای شکِ همسرِ قربان به او، در همین لحظه به اتمام می رسد بدونِ اینکه معلوم شود بالاخره همسرِ او چگونه قبول کرده که خانمِ طیبی زنِ دومِ قربان نیست؟

اما ماجرا به همینجا ختم نمی شود: از شوخی های سطحِ پایینِ فیلم که بگذریم، موبایلِ رئیس جمهور، بهانه ی خوبی به دستِ سازندگانِ اثر داده که تا جایی که دلشان می خواهد شعار بدهند و ـ مثلاً ـ نقد اجتماعی بکنند. از آن سکانسِ ـ باز هم بی کارکردِ ـ صحبت رفتگر و قربان، که رفتگر می گوید هر کسی می تواند رئیس جمهور باشد به شرطی که قدر و قیمتش را بداند، بگیرید تا آدم های مختلفی که زنگ می زنند و از شرایطِ موجود شکایت می کنند و ما هم همراهِ قربان، مجبوریم بنشینیم و شعارهای پی در پیِ این آدم ها ( و در واقع سازندگانِ فیلم ) را بشنویم بدونِ اینکه برعکسِ قربان، بخواهیم جدی شان بگیریم. اما قربان، برخلافِ ما، ظاهراً این حرف ها را بیش از حد جدی می گیرد و در ادامه ی داستان با توجه به فشارِ بیکاری از یک سو و تماس های پی در پی مردم از سوی دیگر، در یک پیچشِ به شدت غیرقابلِ باور و همچنان بی ظرافت، سر به دیوانگی می گذارد و اینطور تصور می کند که واقعاً رئیس جمهور است و از آنجایی که هیچ چیزِ این فیلم در جای خودش قرار نگرفته، طبیعتاً باور کردنِ چنین جنونی هم اصولاً به شوخی شبیه است. حالا جالب اینجاست که در آن صحنه ی پایانی که بسیار شبیه “سانست بلوار” شاهکار وایلدرِ فقید است، در حالیکه از تیمارستان آمده اند تا قربان را ببرند و او برای اهالی دست تکان می دهد و در خیالِ خودش به ابرازِ احساساتِ آن ها جواب می دهد، در لحظه ی پایانی، کارگردان، ماشینی اسکورت شده را نشانمان می دهد تا به خیالِ خودش ( یعنی کارگردان !) ما را دچار شک و شبهه کند، که این هم بهرحال بیشتر به یک شوخیِ بی مزه شبیه است تا پایانی مثلاً تفکربرانگیز و دوپهلو، چون خلاصه این قربان است که مجنون شده نه مای بیننده!

بازیگران فیلم تلفن همراه رییس جمهور

مهدی هاشمی اکبر عبدی نیکی کریمی بهناز جعفری آتیلا پسیانی علی دهکردی نیما شاهرخ شاهی مجید یاسر خشایار راد افسانه ناصری مینو شیخان کاظم نجارزاده بیژن پیشدادی فرامرز روشنایی

دیگر عوامل تلفن همراه رییس جمهور

محسن آقاعلی اکبری علیرضا زرین دست حسین زندباف فرخ فدایی محسن بابایی محسن نوروزی حسن ناحی مجید یاسر

مشخصات فیلم تلفن همراه رییس جمهور

ژانر :سیاسی

زبان : فارسی

پایگاه خبری ساعدنیوز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
ساده ترین و بی ریاترین جشن تولدی که بچه های روستا برا دوست مریضشون گرفتن+عکس/ چه کیکی هم براش درست کردن😍 (82 نظر) نگاهی به کالسکه ساده و بدون تجملات نوه رهبر انقلاب که هر ساله در راهپیمایی ها از آن استفاده میکنند+عکس (76 نظر) قامت رعنای رهبر انقلاب در لباس خادمی شاه خراسان+عکس /حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای... با خنده خود به درد ما خاتمه ای (75 نظر) هنرنمایی های شگفت انگیز قناد خوش ذوق در تزیین کیک برای مشتری هایش/ اسمشو باید تو گینس ثبت کرد+ عکس (37 نظر) رخت عزای علی دایی در خانه ابدی پدرش+عکس/ قامت خمیده شهریار ایران در حضور فامیل و آشنایان (35 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنا در طراحی پله حماسه آفرید/ وقتی فقط از یه نیم کره مغزت استفاده میکنی😂 (33 نظر) امیر جعفری، همسر همای پایتخت: همه دارو ندارم از خونه گرفته تا ماشین به اسم ریماست... (30 نظر) خلاقیت هوشمندانه اُوستا بنّا در ساخت خانه 2 طبقه/ دکترای افتخاری حق توئه +عکس (26 نظر) فاتحه خوانی رهبر معظم انقلاب بر مزار پدر بزرگوارشان در حرم امام رضا+عکس/ تاریخ فوتشون چند روز قبل از تولد رهبری بوده (24 نظر) سردار سلیمانی: یک دختر دارم که برای خودش چریک است؛ زمان جنگ خواستگاری رفتم و با همسرم ... (24 نظر) خلاقیت منحصربفرد بقال تبریزی با نوشته جالب روی شیشه مغازه اش حماسه آفرین شد/ آدم حَظ میکنه از این درک و فهم بالا +عکس (20 نظر) سفره غذای ساده و ناهار صمیمانه رهبر معظم انقلاب در دوران نقاهت بعد از ترورشان همراه مهمانانشان+عکس (19 نظر) صدای بهشتی دو برادر با خوانندگی برای پدر و مادر ناشنوایشان+ویدئو/حنجرشونو فرشته ها بوسیدن+ویدئو (17 نظر) خلاقیت خنده دار دانش آموز تنبل در پاسخ به سوال ریاضی حماسه ساز شد+عکس/حیف انیشتین این نخبه رو ندید مرد (16 نظر) عکسی از خانه ابدی زهره فکور صبور و هنرمندی که سنگ قبرشان مشترک است/روحش شاد و یادش گرامی... (14 نظر)
دیگران می‌خوانند   
رونمایی از چهره جذاب و بدون ریش و سبیل عباس کاکاوندی، بازیگر داعشی سریال پایتخت/ تو خیابون اصلا قابل شناسایی نیست!+عکس 4 زنگ خطر که باید قبل از خشک شدن گیاهان به آن توجه کنید موثرترین روش های از بین بردن جوش سر سیاه بینی در خانه چرا ابروهام رنگ فیبروز و هاشور رو نمیگیره (ویدئو)سکانس خنده دار خواستگاری قل مراد از فروغ در سریال باغ مظفر/شفیعی جم باز هم ملت رو از خنده روده بر کرد خلاقیت هوشمندانه اُوستا نقّاش برای رنگ آمیزی3 بعدی اتاق کودک/ وقتی استعداد تو خون آدم باشه میشه همین+ عکس فال ابجد روزانه یکشنبه 16 اریبهشت 1403 فال شمع یکشنبه 16 اردیبهشت ماه 1403 فال روزانه امروز یکشنبه 16 اردیبهشت ماه 1403 فال انبیاء روزانه امروز یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 فال حافظ با تفسیر امروز یکشنبه 16 اردیبهشت 1403 + فیلم فال قهوه با نشان روز یکشنبه 16 اردیبهشت ماه 1403 نگاهی به کیک تولد 48 سالگی و 2طبقه کریم باقری/ شیک در عین سادگی+ عکس خلاقیت خنده دار مادر ایرانی برای عرض تسلیت به همسایه حماسه آفرید/هنر نزد ایرانیان است و بس! شاهرخ‌خان در تهران دستگیر شد عکسی از خانه ابدی علی طباطبایی و پدربزرگش که سنگ قبرشان مشترک است/روحش شاد و یادش گرامی... لحظه هولناک سقوط دکل برق روی یک خودرو وسط جاده؛ انفجار مخزن! +ویدئو نگاهی به خونه زندگی لوکس و دلباز پاشا جمالی، مهیار سریال نون خ+عکس/ چه مبلمان خوش رنگ و باکلاسی😍 فریبا نادری: همسرم منو نمیگرفت تا اینکه گریه و زاری کردم گفتم من جوونیمو برات گذاشتم+ویدئو مادرانگی و بچه داری کیوت حدیث میرامینی، روشنکِ سریال دلنوازان/ ماشالا چه بچه بانمکی+عکس صحبت های خنده دار آقای قرائتی: به رهبر گفتم برای بچه های مدرسه پول بدیم طلبه بیاد نماز بخونه گفت نمیخواد نماز برای خداست گفتم پول تاکسیشو باید بده +ویدئو😂👌 خلاقیت خنده دار مهندس ایرانی در پیوند موفقیت آمیز پیکان به پرشیا حماسه آفرید+عکس/ شرکت بنز باید سازنده اینو استخدام کنه تغییر استایل سامان صفاری، امیر سریال دلدادگان در خیابان اصلا قابل شناسایی نبود+ عکس انتخاب بازیگران منوچهر هادی در فیلم جدیدش بدون حضور یکتا ناصر +عکس/از جواد خیابانی تا حمید گودرزی... نگاهی به سفر رهبر انقلاب به لرستان با ماشین معمولی و فقط با یک راننده/مردم لُر جواهرند +عکس این زن اولین واردکننده تاکسی به تهران بود/ یک تاکسی سهم پسرانی که متاهل می شدند+عکس (عکس) گریه های تلخ محمود احمدی نژاد در روز تشییع پیکر برادر جوانش/ روحش شاد و یادش گرامی عکسی از تیپ خاص اسحاق جهانگیری در طبیعت /هوا واقعا دلچسب است روزی روزگاری 21 مغازه پالان‌دوزی در بازار طهران قدیم+عکس/نعل و میخ؛ ابزار یک شغل پردرآمد محبوب‌ترین سکه طلا در بازار ایران این سکه است آیا فرزندتان یک استعداد استثنایی است؟ به دنبال این نشانه‌ها باشید! راز چهره‌ی نیاکان ما فاش شد / چهره نئاندرتال 75 هزار ساله بازسازی شد! + تصویر معمای جالب ریاضی که از 1000 نفر 1 نفر توانست به آن پاسخ دهد (ویدئو) تمرینات سخت و نفس‌گیر رانندگان فرمول یک! (ویدئو) پایان فضا، راز حل شده یا افسانه‌ای ابدی؟ قبول شدگان ماده 28 پس از قبولی در آزمون استخدامی آموزش و پرورش باید چه کنند؟ (ویدئو) با رعایت این نکات از آسیب نرسیدن به ماشین خود در فصل گرما اطمینان حاصل کنید (ویدئو) این بار با کمک هوش مصنوعی سیمپسون‌ها پا به دنیای واقعی گذاشتند! بررسی‌ و مطالعه تقسیم استانهای غربی و شرقی تهران/ لزوم تطبیق طرح با شرایط امروز جمعیتی واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران ؛ مرعوب نمی شویم
منتخب روز   
کشف کله‌پاچه چهارهزارساله در گورستانی عجیب+ فیلم سیاه خان ، زشت ترین فرد تاریخ ایران+ فیلم (ویدئو) 10 نوع از خطرناک ترین مارهای جهان که در ایران هم دیده شده اند/ کابوس شب یعنی اینا نگاهی به خانه پدری استاد شهریار در روستای خشکناب شهرستان بستان آباد/ شعرهای مشهور استاد برای این روستاست +عکس عکس عروسی امیر جعفری و ریما رامین‌فر، همای سریال پایتخت فیک و تقلبی از آب درآمد / هوش مصنوعی داره وارد مراحل ترسناکی میشه! (عکس) تیپ و استایل فوق‌العاده شیک و لاکچری یاورِ سریال فاصله‌ها بعد از 14 سال در عربستان سعودی / ببینیدش نمی تونید بشناسید! فروش ویلای روف گاردن دار و استخر دار حسن جوهرچی، فرهاد سریال فاصله‌ها توسط دخترش در شمال ! / در منطقه‌ای تهرانی نشین!!! سلفی دونفره نعیمه نظام دوست با سلطان کمدی ایران که یکسال حق نداشت منتشرش کنه! / چه ست آدیداسی پوشیده مهران مدیری ... سلفی آسانسوری علیرضا نیکبخت با همسر دومش که بیشتر از جانش او را دوست دارد / کراش دهه هشتاد فوتبال ایران حالا مرد زندگی شده ... (عکس) تعجب کاربران خارجی فضای مجازی از حجاب کامل همسر ستاره لیورپول / دنیا با حجاب جای زیباتری نیست؟ (عکس) بیتابی همسر و فرزندان شهرام عبدلی، بازیگر نقش مهران در سریال فاصله‌ها، بر سر پیکر بی جان او / تو کاری با دلم کردی که فکرشم نمی کردم ... (عکس) همبازی بودن آقای بیاتی، خواستگار فهیمه در پایتخت 5 با بازیگر معروف در فیلم نوستالژیک دهه شصتی / روحش شاد ...