درباره احمد یوسف زاده
احمد یوسف زاده در ششم مرداد ماه 1344 در استان کرمان متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی به همراه دو برادر دیگرش محسن و یوسف برای دفاع از انقلاب و اسلام به جبهه های نبرد حق علیه باطل می شتابد و در حالی که نوجوانی بیش نبود در عملیات بیت المقدس به اسارت دشمن بعثی درمی آید.این آزاده مدت هشت سال و سه ماه از دوران جوانی خود را در اسارتگاه های مخوف رژیم بعث عراق گذراند تا این که در سال ۱۳۶۹ به همراه دیگر آزادگان به میهن اسلامی بازگشت. یوسف زاده پس از بازگشت از اسارت، تحصیلات کارشناسی خود را در رشته ادبیات انگلیسی به پایان رساند و درجه کارشناسی ارشد خود را در رشته حقوق کسب کرده است. او هم اکنون مدیر کل امور فرهنگی دانشگاه شهید باهنر کرمان است.
درباره کتاب آن بیست و سه نفر
نگارش این کتاب از روی دست نوشته های سال 1370 احمد یوسف زاده است و متن فیلم مستند آقای مهدی جعفری که حاوی ساعت ها مصاحبه ی دکتر محمد شهبا با افراد گروه بیست وسه است، از این رو، خواننده می تواند مطمئن باشد آنچه در این کتاب می خواند تخیل و قصه پردازی نیست؛ بلکه روایتی است از آنچه این 23 نفر دیده و از سر گذرانده اند.
متن تقریظ مقام معظم رهبری برای کتاب آن ۲۳ نفر:
در روزهای پایانی ۹۳ و آغازین ۹۴ با شیرینی این نوشته ی شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرین کام شدم و لحظه ها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده ی خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه ی این زیبائی ها، پرداخته ی سرپنجه ی معجزه گر اوست درود میفرستم و جبهه ی سپاس بر خاک می سایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچه ی این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناخته ام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
در بخشی از متن کتاب آن بیست و سه نفر می خوانید:
همۀ راه ها، به جز راهی که به اسارت ختم می شد، یکی بعد از دیگری بسته شده بود. تن دادن به اسارت آخرین راهی است که یک جنگجو به آن می اندیشد. اما، وقتی خشاب هایت خالی باشد و تانک های دشمن محاصره ات کرده باشند و پیاده نظام آن ها لولۀ تفنگش را به سویت نشانه رفته باشد، تن دادن به اسارت اولین فکری است که مثل طوفان توی مغزت می پیچد و دیوانه ات می کند. دیدن دشمن از نزدیک حس غریبی دارد. استشمام بوی ادکلنی که زده است، نحوۀ لباس پوشیدنش، طرز نگاه و رنگ پوستش، تُن صدا و زبان گفت وگویش، همه و همه به تو می گویند که دشمن در یک قدمی توست؛ دشمنی که همیشه به او فکر کرده ای، دشمنی که تا آن لحظه فقط انفجار توپ و خمپاره اش را دیده ای حالا تفنگش را از فاصلۀ دو متری به طرف تو گرفته است و از تو می خواهد دست هایت را بالا ببری و تسلیم او بشوی. سرباز عراقی تفنگش را به سمت من و حسن، که اکبر را با خود می بردیم، گرفت. دستور داد اکبر را روی زمین بنشانیم. نشاندیم. سرباز خیره شده بود به من و داشت قد و قامتم را نگاه می کرد. از نگاهش معلوم بود دیدن من برایش غیر منتظره است. لابد او از ایرانی ها تصویر دیگری در ذهن داشت و دیدن من، که نوجوانی بودم لاغر و استخوانی، با تصویر خیالی او همخوانی نداشت. نزدیکتر شد. چشمش افتاد به سربند سبز «یا زهرا» که بسته بودم روی کلاه آهنی ام. غیظش گرفت. به تلخی خواست بازش کنم. کردم. سرباز نزدیکتر شد. نگاهش پر بود از ترحم. داشت به عربی چیزهایی می گفت. فقط معنای «طفل صغیر» را از همۀ حرف هایش فهمیدم. او دلش به حال من سوخته بود. به همین دلیل نزدیک آمد و صورتم را بوسید و گفت: «الله کریم!» این لفظ امیدوارکننده را سرباز عراقی درست همانجایی به من گفت که شب قبل من به اسیر عراقی گفته بودم «لا تخف» و او به زنده ماندن امیدوار شده بود. روزگار چقدر زود کار من را جبران کرده بود!
در حاشیه دیدار با صدام حسین
صدام حسین به همراه دخترش از این بیست و سه نوجوان دیدار می کند و با آنها عکس می گیرد که همین عکس ها دست آویز روزنامه های عراقی می شود. احمد یوسف زاده پس از آزادی برای صدام حسین نامه ای می نویسد و وی را محکوم می کند که بر سر کودکان حلبچه گاز خردل ریخته و امیرشاه پسندی نوجوان پانزده ساله کرمانی را با سخت ترین شکنجه ها آزار داده است. کاری که با ادعاهایش مبنی بر این که کودکان دنیا کودکان ما هستند در تناقض است. احمد یوسف زاده این نامه را در سال 1375 برای صدام حسین می نویسد که ضمیمه کتاب است.
چگونگی شکل گیری این داستان
نویسنده در مقدمه کتابش می نویسد: "ماجرای این بیست و سه نفر اتفاقی است که در هیچ جنگی رخ نداده است." احمد یوسف زاده این ماجرا را در سال 1370 یعنی یک سال پس از آزادی اش به رشته تحریر در می آورد. ماجرا توسط یکی از جوانان نوشته می شود و به کتابی کم حجم در می آید. پس از آن در سال 1385 داستان این کتاب توسط مهدی جعفری به مستندی سیزده قسمتی در می آید که از شبکه چهار پخش می شود. وقایع کتاب مربوط به سی سال پیش است و نگارش آن بر اساس دست نوشته های نویسنده و همچنین فیلم مستند مهدی جعفری است که حاوی ساعت ها مصاحبه با گروه بیست و سه نفری است. در این کتاب فقط به هشت ماه از هشت سال و سه ماه و هفده روز اسارت این نوجوانان است و باقی سال های اسارت در رمادی، موصل و بین القفسین هنوز به رشته تحریر در نیامده است. تقسیم بندی کتاب فصل های سال را نمایندگی می کند. یعنی در چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان روایت می شود که همگی مربوط به سال 1361 است. از این بیست و سه نفر 16 نفر اهل کرمان هستند و در حال حاضر تنها یکی از آنها چشم از جهان فرو بسته است.
فهرست مطالب کتاب
- پیش فصل
- نورد
- آن دست خط قشنگ
- دیدار با حسن اسکندری
- یک اتفاق
- شغل جدید
- مشهد
- فصل اول: بهار
- حسن تاجیک شیر
- مادرم
- اعزام
- اکبر دانشی
- روزی سخت
- اخراجیها
- ایستگاه قطار
- روحانی
- اهواز
- سینما
- سفر به دشت آزادگان
- حمید چریک
- به سوی فرسیه
- پایان انتظار
- شام آخر
- آغاز عملیات بیت المقدس
- خداحافظی با آزادی
- اولین سیلی اسارت
- بازجویی
- حرکت به سوی بصره
- موردان
- بصره
- شبی در بصره
- نماز جماعت
- طلوع صبح اسارت
- به سوی بغداد
- کودکی هایم
- بغداد
- یک مرد عرب
- فؤاد
- اول ماجرا
- آن بیست و سه نفر
- روزهای زندان
- یک مبارز
- ابووقاص
- شروع تبلیغات
- ملا صالح
- حل یک معما
- نمایش تبلیغاتی
- یک بازی کودکانه
- یک دیدار مهم
- دو مهمان جدید
- مناظره
- ابتسام عبدالله
- در انتظار خبری خوش
- زن کوزه به دوش
- پیر باصفا
- فصل دوم: تابستان
- ماه رمضان
- به سوی مقصدی نامعلوم
- صلیب سیاه!
- سفری دیگر
- لبخندهای مهربان
- آن شب سرد زمستانی
- اطلاعات مهم
- اینها بچه های ما نیستند!
- یک شب غم انگیز
- ماهی های تشنه
- نوازشهای سرگرد
- انتخابات
- فصل سوم: پاییز
- مرد کوهنورد
- پالتو
- باشگاه سید
- فصل چهارم: زمستان
- شنیدههای صالح
- صدای وطن
- شب های بلند زمستان
- خوش خبر
- یک تصمیم مهم
- روز اول اعتصاب
- روز دوم اعتصاب
-
روز سوم اعتصاب
- روز چهارم اعتصاب
- روز پنجم اعتصاب
- حرکت به سوی اردوگاه رمادی
- عکسها و اسناد
- آقای صدام حسین، رئیس جمهور عراق
شناسنامه کتاب آن بیست و سه نفر
-
نویسنده: احمد یوسف زاده
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر سوره مهر
- تعداد صفحات: 408
- موضوع کتاب:کتاب انقلاب و دفاع مقدس
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .