معرفی کتاب انگشت اتهام اثر آگاتا کریستی

  شنبه، 08 آبان 1400   زمان مطالعه 4 دقیقه
معرفی کتاب انگشت اتهام اثر آگاتا کریستی
انگشت اتهام نام رمانی از نویسنده مشهور ژانر پلیسی و ملکه جنایت در ادبیات، آگاتا کریستی است.

درباره کتاب انگشت اتهام

رمان انگشت اتهام اولین بار در سال ۱۹۴۰ منتشر شد. این داستان ردباره آشوب هایی است که یک نامه در زندگی شخصیت داستان برپا می کند.

خلاصه کتاب انگشت اتهام

جری برتون که در حال بهبودی از یک سانحه ی هوایی است، نیاز دارد که برای استراحت به جایی آرام برود. او و خواهرش، جووانا، خانه ای را در روستایی کوچک به نام لیمستاک اجاره می کنند. آن ها در این روستا کسی را نمی شناسند و امیدوارند که بتوانند در اینجا کمی آرامش داشته باشند. اما دریافت نامه ای بی نام و نشان، زندگی بی سر و صدای جری و جووانا را به هم می ریزد. جری ابتدا نامه را جدی نمی گیرد اما بعد از مدتی درمی یابد که ساکنین دیگر روستا نیز نامه ای مشابه دریافت کرده اند. اما اوضاع زمانی شکلی جدی تر و تهدیدآمیزتر به خود می گیرد که یکی از دریافت کنندگان این نامه ها، دست به خودکشی می زند. تمام روستا در شوک فرو می رود و همسر کشیش از یکی از دوستان قدیمی خود برای حل این معما کمک می گیرد: آیا خانم مارپل می تواند گره ی کور این پرونده را باز کند؟

درباره نویسنده کتاب انگشت اتهام

آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

آگاتا کریستی

قسمتی از کتاب انگشت اتهام

گاهی اوقات صبح آن روزی که اولین نامه ی بی نشان به دستم رسید را به یاد می آورم. آن را هنگام صبحانه دریافت کردم و به حال خود رها کردم تا زمان به آرامی بگذرد، چرا که هر اتفاقی وابسته به زمان خود است. دیدم که نامه، نامه ای محلی است که با آدرس تایپی نوشته شده است. آن را قبل از دو نامه ی دیگری که علامت پست لندن داشت باز کردم، چون یکی از آن ها ظاهرا یک صورت حساب بود و روی آن دیگری دستخط یکی از خاله زاده های خسته کننده ام را شناختم. اکنون که به یاد می آورم، به نظرم خیلی مسخره می آید که من و جووانا تا چه حد سرگرم آن نامه شدیم. چون واقعا نمی دانستیم چه پیشامدی روی خواهد داد، زنجیره ای از خون و آشوب و سوء ظن و ترس.

«یه جایی واسه خودت پیدا کن که هیچ دوست و آشنایی اون جا نباشه. از همه چی دل بکن. سر خودتو با مشکلات محلی و حرف های خاله زنکی و شایعات مردم روستایی و یه کم آبجو گرم کن. این نسخه ایه که واسه ت تجویز می کنم. استراحت کامل و مطلق.» استراحت کامل و مطلق! الآن که درباره اش فکر می کنم به نظرم خیلی مضحک می آید.

به این شک داشتم. امور عشقی جووانا همیشه مسیر مشخص را طی می کند. او شیفتگی دیوانه واری نسبت به مردان جوان کاملا بی مغز دارد، ذهن او سرشار از سوءتفاهم است. جووانا به گله های بی پایان یک مرد جوان گوش می دهد و سعی می کند به او فرصت شناخت را بدهد. سپس وقتی آن مرد ناسپاسی می کند، جووانا عمیقا آسیب می بیند و می گوید که قلبش شکسته است - تا مرد جوان غم افزای دیگری بیاید که معمولا هم سه هفته بیشتر طول نمی کشد

شناسنامه کتاب انگشت اتهام


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها