ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی کتاب ارزیابی شتابزده اثر جلال آل احمد

  دوشنبه، 11 بهمن 1400   زمان مطالعه 6 دقیقه
معرفی کتاب ارزیابی شتابزده اثر جلال آل احمد
کتاب ارزیابی شتابزده مجموعه مقالات و یادداشت‌های جلال آل احمد در نقد ادب، اجتماع، هنر و سیاست است که در انتشارات مجید به چاپ رسیده است.

درباره کتاب ارزیابی شتابزده

ارزیابی شناب زده مجموعه شامل 18 مقاله از جلال آل احمد در سال 1343 به چاپ رسیده است. در این کتاب، جلال آل احمد به نقد و بررسی تعدادی از مقالات نوشته شده درباره ایران می پردازد، البته همه 18 مقاله این چنین نیست. شما در این مجموعه با خصلت ادبی و هنری آل احمد آشنا می شوید و به نگاه او نسبت به سیاست و اجتماع پی می برید. مجموعه فوق را می توان چکیده افکار نویسنده درباره مسائل مخختلف دانست. به نظر می رسد که این کتاب بیش از آن که ارزیابی شتاب زده دیگران باشد، ارزیابی خود جلال به شمار می رود. به عبارت بهتر به اسم ارزیابی دیگران، خودش را ارزیابی می کند.این یادداشت ها و مقالات ماهیتی پراکنده دارند به عنوان مثال یکی از آن ها به نقد یک نمایشنامه اختصاص داده شده و دیگری سفرنامه ای مختصر به شهر یزد است. علاوه بر این، در کتاب ارزیابی شتاب زده، جلال به مسائل فلسفی نیز می پردازد. برخی بر این اعتقادند که نگاه این روشنفکر به فلسفه، نگاهی صحیح و عمیق نیست.شناخته شده ترین مقاله این مجموعه پیرمرد چشم ما بود نام دارد که نویسنده آن را در رثای نیما یوشیج نوشته است. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از تاثیرگذارترین و جذاب ترین سوگنامه های ادبیات معاصر ایران می دانند. مقاله فوق آن چنان تاثیرگذار بود که همسر نیما با آل احمد و سیمین دانشور خواست تا کمک کنند آثار باقی مانده نیما یوشیج چاپ شود.نثر کتاب ارزیابی شتاب زده، ساده و روان است و در آن اصطلاحات سخت و پیچیده کمی وجود دارد. نویسنده در این مقالات زبان صریح و تندی دارد و تلاش می کند که با صداقت تمام آن چه را که در ذهن دارد بر قلم خود جاری سازد.

خلاصه کتاب ارزیابی شتابزده

در این کتاب، یادداشت مشهور «پیرمرد چشم ما بود» را هم می خوانیم که شرحی از آشنایی و همسایگی جلال و سیمین با نیما یوشیج است و در کتاب های درسی نیز بخش هایی از آن آمده است.

درباره نویسنده کتاب ارزیابی شتابزده

جلال آل احمد (۲ آذر ۱۳۰۲ و براساس برخی روایت ها ۱۱ آذر، ۱۳۰۲، تهران - ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، اسالم، گیلان) روشنفکر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود. آل احمد در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و تأثیر بزرگی در جریان روشنفکری و نویسندگی ایران داشت. نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی از او تأثیر گرفتند.جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده ای مذهبی در محلهٔ سیدنصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. وی پسر عموی آیت الله طالقانی بود. خانوادهٔ او اصالتا اهل شهرستان طالقان و روستای اورازان بود. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد.در سال ۱۳۲۲ وارد دانشسرای عالی تهران شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گشت. او تحصیل را در دوره دکترای ادبیات فارسی نیز ادامه داد، اما در اواخر تحصیل از ادامه آن صرف نظر کرد. نخستین مجموعهٔ داستان خود به نام «دید و بازدید» را در همین دوران منتشر کرده بود. او که تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت، به جز نوشتن داستان به نگارش مقالات اجتماعی، پژوهش های مردم شناسی، سفرنامه ها و ترجمه های متعددی نیز پرداخت. البته چون اطلاعات او از زبان فرانسه گسترده نبود، پیوسته در کار ترجمه از دوستانی مانند علی اصغر خبره زاده، پرویز داریوش و منوچهر هزارخانی کمک می گرفت. شاید مهم ترین ویژگی ادبی آل احمد نثر او بود. نثری فشرده و موجز و در عین حال عصبی و پرخاشگر، که نمونه های خوب آن را در سفرنامه های او مثل «خسی در میقات» یا داستان زندگی نامهٔ «سنگی بر گوری» می توان دید. در سال ۱۳۲۶ دومین کتاب خود به نام «از رنجی که می بریم» را همزمان با کناره گیری از حزب توده چاپ کرد که بیانگر داستان های شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از این خروج بود که برای مدتی به قول خودش ناچار به سکوت شد که البته سکوت وی به معنای نپرداختن به سیاست و بیشتر قلم زدن بود.جلال آل احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در چهل و پنج سالگی در اسالم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابهنگام آل احمد، پیکر وی به سرعت تشییع و به خاک سپرده شد، که باعث باوری دربارهٔ سربه نیست شدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور، این شایعات را تکذیب کرده است، ولی شمس آل احمد قویا معتقد است که ساواک او را به قتل رسانده و شرح مفصلی در این باره در کتاب از چشم برادر بیان کرده است.جلال آل احمد وصیت کرده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند؛ ولی از آن جا که وصیت وی برابر شرع نبود، پیکر او در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود و این کار هیچ گاه صورت نگرفت

جلال آل احمد

قسمتی از کتاب ارزیابی شتابزده

آثار سرخوردگی از غرب و تمدن ماشینی قرن بیستم در دیار ما نیز کم کم فراوان شده است. کافی است که یک زبان خارجی بدانی و با هرکه از غرب به هر صورتی خود را به ایران رسانده است درد دلی کنی. یا مأموری از هزاران مأمور این چهارصد و خرده ای کمپانی فرنگی که در این جا مرجع مشاورات و مصدر امور ساختمانی اند- یا با جهانگردی درشت جامه و ریشو که غبار راه های شرق را از اسکندریه تا دهلی یک باره در وطن خویش از جامه خواهد سترد- یا با طبیبی نقاش همچون «وینچنزو بیانکینی» ایتالیایی که هشت سال است در کوره دهات این مرز و بوم مأمور معالجۀ تراخم یا اسهال هموطنان ماست. حالا دیگر آن زمان ها گذشته است که فقط بنشینی و در «سفر به شرق» هرمان هسه یا در «کوه جادو» ی «توماس مان» جای پای شرق و عرفان شرق و غربت زدگی از مشرق را بخوانی. حالا دیگر «آلبر کامو» به عنوان نماینده ای از انتهای غربی شرق یعنی الجزایر جایزۀ نوبل می گیرد. و «آندره ژید» یکی از افتخارات خود را این می داند که مترجم تاگور بوده است.

همین روزها بود که «آندره مال رو» نویسنده و زیبایی شناس فرانسوی به نمایندگی از حکومت آقای دوگل به ایران و هند سفر کرد به این قصد که از نو ارتباطی میان فرهنگ شرقی و فرانسه برقرار کند. و همه «هانری کوربن»، مستشرق فرانسوی را می شناسیم که از هر سال سه ماهش را در ایران به سر می برد و چه خدمت ها و چه کتاب ها و چه عرفان شناسی ها... و راقم این سطور یک طبیب اطریشی را هم می شناسد که هر دو سال یک بار به ایران می آید- از یک گوشۀ این ملک وارد می شود و با پای پیاده تا یک گوشۀ دیگر آن را می پیماید و با انبانی از عکس ها و یادداشت ها و خاطرات باز می گردد تا دو سال دیگر بتواند تحمل سرعت و شتاب زدگی ماشین را بیاورد. این طبیب به گفتۀ خودش از اروپایی که در یک عمر پنجاه سالۀ او دوبار دنیا را به خاک و خون کشانده است بیزار است. دکتر وینچنزو بیانکینی نیز گرچه نگفته است که از کجا و چرا بیزار است اما این را گفته و نوشته است که یک بار در جنگ حبشه شرکت داشته و بار دوم در جنگ جهانگیر دوم. و اکنون چه بپذیرد و چه نپذیرد «از بد حادثه این جا به پناه آمده است».

شناسنامه کتاب ارزیابی شتابزده

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
نگاهی به خونه زندگی ساده ولی باکلاس و امروزی الهام چرخنده/ سلیقه بیستِ الهام چرخنده برای چیدمان کاناپه+عکس (161 نظر) ستاره سادات قطبی؛ 27 سال داشتم که با شهرام شکیبا آشنا شدم، به پسر شهرام گفتم علی ،من مامانت نیستم،اما همه جوره هواتو دارم، تمام سعیمو میکنم تا راضی باشی (160 نظر) جشن تولد ساده و بدون تجملات نتیجه امام خمینی (ره) با خلاقیت قناد خوش ذوق تهرانی/ انتخاب زیبای شاخه های گل رز همرنگ با کیک+عکس (119 نظر) مهران مدیری: بعد از مراسم خاکسپاری خسرو شکیبایی دیگه توی هیچ مراسمی شرکت نکرده و نخواهم کرد؛ مردم با گاز پیک‌نیکی و مایه کتلت آمده بودن انگار تفریح بود+ویدیو (113 نظر) قاب امروز | چهره واقعی مجریان خانم خارج از تلویزیون / نجمه جودکی، صبا راد، مژده لواسانی و مبینا نصیری (105 نظر) دارا حیایی: به پول امین حیایی احتیاجی ندارم؛خونه 50متری خودمو به خونه 300متری بابام ترجیح میدم؛ کمک خانواده خیانته، فردا همسرم چه فکری در مورد من میکنه+ ویدئو (99 نظر) فریبا نادری؛ اتفاق عجیبی نیست که دخترم رو خارج از ایران به دنیا آوردم، ما تونستیم و این امکان رو به فرزندمون دادیم که اگه خواست یک جای بهتری بدون کنکور و استرس زندگی کنه (88 نظر) مرجانه گلچین: به پیشنهاد اداره برق با دبه آب میرم برای رفع حاجت گفتن تا 3 ساعت برق ندارید! من با یه ذره آب چجوری برم دسشویی+ویدئو (80 نظر) رهبر معظم انقلاب:هم پدرم، هم مادرم و هم خود من می‌خواستم طلبه بشم؛ از کلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگی را در داخل مدرسه شروع کردم (79 نظر) مهران مدیری: رفته بودم مراسم ختم برگشتم دیدم یه خانوم زده به ماشین من داره گریه میکنه خواستم جنتلمن باشم گفتم اشکالی نداره اما بعدش که رفت نشستم گریه کردم🤣+ویدیو (76 نظر) نعیمه نظام دوست: کورتن مصرف کردم پناه بردم به غذا در حال حاضر نعیمه نظام دوست هستم یک چاق بی پول! فکر میکردم پف کردم نگو چاق شدم😂 (72 نظر) سحر زکریا :42 سالمه ، شریک زندگی که صداقت داشته باشه پیدا نکردم و هنوزم مجردم، عاشق فست و فود سیرم ، یه زمانی به من میگفتن بینی تو عمل کردی نمی تونی بازی کنی (59 نظر) شاهرخ استخری: همسرم از 16 سالگی کف کارخونه کار کرده ، خانواده خانمم اصلا پولدار نیستن ، من متاسفم که تو جامعه ما سوئیچ ماشین از هنر و تحصیلات بیشتر اعتبار داره (56 نظر) شیلا خداداد؛ همسرم میگه اگه جنگ بشه میرم جبهه، من باهاش مخالفم ولی نمیتونم جلوشو بگیرم (54 نظر) مروری بر نوستالژیک های شروع مدرسه قدیم که دهه 60ها بیشتر با اون خاطره دارند / اون زمان یه صفای دیگه ای داشت؛ یادش بخیر + ویدئو (53 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
ضرب و شتم کارشناس اورژانس خراسان شمالی در حال انجام ماموریت! اعتراف شوم به قتل در باغ / انتقام جویی برای فیلم سیاه دست دو برادر تهرانی را به خون آغشته کرد! وقوع زمین‌لرزه‌ 4.3 چند شهر خراسان رضوی را لرزاند انگشتر رهبر معظم انقلاب برای روز خواستگاری +ویدیو/ انگشتری که عشق را جاودانه می‌کند کشف جسد مرد میاندوآبی در زرینه‌ رود / او 14 روز گم شده بود! اتهام آدم‌ربایی برای زنی که می‌خواست شوهرش را سورپرایز کند! قرار شرم آور سیامک برای رسوایی دختر 22 ساله / اعتراف سیاه در کلانتری 4 کشته و 14 مجروح در واژگونی اتوبوس زائران حسینی در مسیر قروه به زنجان با 45 سرنشین قتل ناموسی دختر با شلیک گلوله در جنوب تهران توسط پدرش / از دامادم حرفی شنیدم که خونم را به جوش آورد پشیمان نیستم سگ هار جان کودک 9 ساله را در خوزستان گرفت/بیشتر مراقب کودکان باشید ننه لیلا، مادر جیب‌برهای ایران بود | جزئیات گفت و گو با دختر جیب‌بری که مدعی است نزد حرفه‌ای ترین جیب‌بر ایران آموزش دیده است! مردی سر همسرش را با کلنگ شکافت/ «10 روز بود به خاطر اختلاف خانوادگی با من روابط عاطفی نداشت»