درباره ارنست همینگوی
ارنِست میلر هِمینگوی (زاده ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ – درگذشته ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود. او از پایه گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع نگاری ادبی» شناخته می شود. قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت های داستانی به گونه ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب داده اند.
درباره کتاب برف هاى کلیمانجارو
ارنست همینگوى (Ernest Hemingway) در زمان زندگى خود مشهورترین نویسنده آمریکا بود. سبک و شیوه او نه تنها در دنیاى انگلیسى زبان، بلکه در تمام جوامع کتابخوان دنیا شناخته شده و مشهور است. احتمالاً، هیچ داستان نویسى تا کنون چنین تأثیر عمیقى در نثر معاصر خود نگذاشته است، زیرا سبک و کار او در هر کجا که معروف گشته مورد تقلید و سرمشق دیگران قرار گرفته است. او در کتاب برف های کلیمانجارو (The Snows of Kilimanjaro) تلاش می کند درد و اندوه انسان و نقش بی رحمی طبیعت در این درد و اندوه را نشان دهد. این اثر تاثیرگذار سبب می شود دریابید که در سخت ترین شرایط هنوز امید وجود دارد، فقط کافی است هدفتان را دریابید و آن را بخواهید. داستان اصلی این مجموعه با نام برف های کلیمانجارو درباره ی کوهی با همین نام است به ارتفاع 6570 متر که بلند ترین قله ی آفریقاست. در نزدیکی قله ی غربی لاشه ی خشکیده و یخ زده ی پلنگی دیده می شود. مشخص نیست که پلنگ در آن ارتفاع دنبال چه بوده و چه می کرده است. این داستان شرح حال مردی است که در لحظه مرگ، فرار و گریز خیالی خود را چنان به صورت واقعی و تاثیرگذار روایت می کند که مخاطب را مجبور به باور کردن، می کند. داستان با صحنه ای از مردی که در حال مرگ است، شروع می شود و ناگهان با یک فلاش بک به گذشته برمی گردد و چگونگی اتفاق افتادن حادثه ای را به تصویر می کشد. سپس با گریزی خیالی دوباره به زمان حال برمی گردد تا نشان دهد که چنین مرگی روی داده است. براساس این داستان یک فیلم سینمایی در سال 1952 ساخته شده است. تأثیر نویسندگان دیگر حتى در نویسنده بارزى چون همینگوى، حتى در شاهکارهایش نیز گاهى کاملاً محسوس است. در تأیید این نظر می توان به دو داستان عالی و مشهور وی به نام های «برف هاى کلیمانجارو» و «زندگى خوش کوتاه فرانسیس مکومبر» اشاره کرد. هر دو داستان بدون تردید راجع به زندگى خود همینگوى است و از لحاظ محتوى به داستان هاى اولیه او مربوط مى شوند. برف هاى کلیمانجارو اثری است که از لحاظ تکنیک تحسین عموم را به همراه داشت و بسیار مورد توجه قرار گرفت. همچنین تأثیر نویسندگان دیگر در این داستان بسیار کم بوده اما با وجود این در برخى از قسمت های این کتاب تاثیر آثار نویسندگان دیگر به چشم می خورد. مخصوصا در ترکیب و ساختمان غیر عادى آن تأثیر «آمبروزبیرس» بسیار مشهود است. ارنست همینگوی از نویسندگان ممتاز امریکایی و برنده ی جایزه نوبل ادبیات است. او در سال 1899 در آمریکا در یک خانواده متمول متولد شد. پدرش پزشک بود و مادرش نیز پیانو و آواز تدریس می کرد. وی نویسندگی را با نوشتن در روزنامه در دوران مدرسه شروع کرد. در جنگ جهانی اول داوطلبانه به جنگ رفت اما به دلیل ضعف بینایی مجبور به بازگشت شد و در صلیب سرخ به عنوان راننده آمبولانس مشغول به خدمت رسانی شد.
در بخشی از کتاب برف هاى کلیمانجارو می خوانیم...
خود او همیشه وقتى بیشتر نزد زن ها موفقیت پیدا کرده بود که به آن ها دروغ گفته بود. هیچوقت نشده بود که راست بگوید و کارش بگیرد. اما این دروغى که این بار به زنش گفته بود بیشتر از آن که مربوط به عادت دروغگویى او باشد مربوط به این بود که هیچ حرف راستى براى گفتن نداشت. سابقا مدتى براى خودش زندگى کرده بود، ولى این زندگى خواه ناخواه به آخر رسید. بعد از آن زندگانى را با اشخاص مختلف و با پولدارها ادامه داده و در هر جا، و گاهى هم در جاهاى تازه، به سراغ آنچه بهتر بود رفته بود. سعى کرده بود اصلاً فکر نکند، و از آن وقت زندگیش صورتى کاملاً مطبوع پیدا کرده بود. در درون روح خود، خودش را طورى زره پوش کرده بود که هیچ وقت عادت فکر مایه دردسرش نشود. این کارى بود که غالب کسان دیگر هم مى کردند: قیافه «آقایى» را به خود گرفته بود که به هرچه پیش از این کرده است با چشم تمسخر نگاه مى کند. ولى البته علت اصلى این قیافه گرفتن این بود که حالا دیگر آن کارها را نمى توانست بکند. فقط تصمیم گرفته بود که یک روز درباره این مردم هرچه را که باید نوشت بنویسد. به خود گفته بود که یک روز به تفصیل از «خرپول ها» صحبت خواهد کرد و به دیگران خواهد فهمانید که او خودش یکى از آن ها نبوده، بلکه در جمع آن ها فقط «طفیلى» و «جاسوس» بوده است. آن وقت دست از زندگى اعیانى برخواهد داشت تا بتواند همه آنچه را که در این باره مى دانست بنویسد، و براى اولین بار این جریان به دست کسى نوشته خواهد شد که درست مى داند چه مى نویسد. اما خودش مى دانست که هیچوقت این کار را نخواهد کرد، زیرا که هر روزى که بى نوشتن و با زندگى راحت و بى دردسر، با آن زندگى که مورد تنفر او بود بگذرد، استعداد نویسندگیش را تحلیل خواهد برد و اراده کار کردن را در وى سست تر خواهد کرد، به طورى که کم کم نویسندگى را به کلى از یاد خواهد برد.
فهرست مطالب کتاب
- پیشگفتار
- برف هاى کلیمانجارو
- حقیقت و خیال
- پایان رنج ها
- مادر
- خون وشن
- فرو افتادگان
- پنجاه اسکناس هزارى
شناسنامه کتاب برف هاى کلیمانجارو
-
نویسنده: ارنست همینگوی
-
مترجم: شجاع الدین شفاء
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر جامی
- تعداد صفحات: 240
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
همینگوی، در این داستان، تجربه ی روان شناسی مردی در حال مردن را برای ما تصویر می کند. همان تجربه ای که خود، در زندگی آن را با واقعیت مرگ پیوند زد. اگر شما کاربران محترم با این سبک از کتاب ها علاقمندیدکتاب معرفی کتاب پیشنهاد مطلوبی است. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.