درباره میخائیل شولوخف
میخائیل آلکساندروویچ شولوخف (به روسی: Михаи́л Алекса́ндрович Шо́лохов) (۲۴ مه ۱۹۰۵ – ۲۱ فوریه ۱۹۸۴) نویسنده روس اهل اتحاد جماهیر شوروی و برنده جایزه ادبی نوبل بود. میخائیل شولوخوف به سال ۱۹۰۵ در روستای کروجلنین در نزدیکی وشنسکایا در حومه جنوبی رود دن متولد شد. پدرش روستایی ساده ای از نژاد روس و مادرش از اهالی اوکراین بود.
درباره کتاب دن آرام
کازاک ها مردمانی هستند که در نزدیکی رودخانه ی دُن -یکی از مهم ترین رودخانه های روسیه- زندگی می کنند. آن ها به سبب این که از قدرت نظامی بالایی برخوردار بودند، در روند تشکیل امپراتوری روسیه نقش بسیار تأثیرگذاری ایفا کردند. کلمه ی کازاک در فارسی بیشتر تحت عنوان «قزاق» شناخته می شود. میخائیل شولوخف (Mikhail Sholokhov) رمان دن آرام (And Quiet Flows the Don) را درباره ی زندگی خانواده ی ملخوف، یکی از خانواده های این گروه از مردم روسیه نوشته است. این رمان هم به سبک آثار تولستوی اثری پر شخصیت به شمار می رود. اما می توان گفت شخصیت محوری کتاب جوانی به نام گریگوری ملخوف است که در کشاکش جنگ جهانی و انقلاب روسیه و اوضاع آشوبناک کشورش، درگیر عشقی پرشور می شود. گریگوری دومین پسر خانواده ی ملخوف است. سرباز جوان آینده داری که عاشق آکسینیا می شود؛ زنی متأهل که در فصل های اول رمان، با زیبایی چشمگیری در برابر ما ظاهر می شود. او اندامی پر، انحناهای زنانه ی زیبا، موهای مجعد مشکی و دستانی پینه بسته دارد. این همان تصویری است که از یک زن کلاسیک قزاق در آن زمان انتظار داریم. ازدواج آکسینیا با استپان -که از دوستان خانوادگی گریگوری است- ازدواجی سرد و ناکارآمد به نظر می رسد. آکسینیا پس از مدتی همسرش را ترک می کند و تصمیم می گیرد زندگی جدید و عاشقانه ای را با گریگوری آغاز کند. اما سرنوشت باز هم روی خوش به او نشان نمی دهد. گریگوری به جبهه می رود و دخترشان بر اثر بیماری می میرد. در غیاب گریگوری اتفاقاتی برای آکسینیا رقم می خورد که سرنوشت زندگی همه ی شخصیت ها را دستخوش تغییراتی بزرگ می سازد. رمان حماسی و پیشگامانه ی میخائیل شولوخف تصویری گسترده از زندگی و فرهنگ روسیه در اوایل قرن بیستم ارائه می دهد. این کتاب مانند جنگ و صلح تولستوی، چشم اندازی اجمالی از جنبه های گوناگون فرهنگ روسیه در اختیار مخاطبان می گذارد و به تصمیماتی می پردازد که یک کشور هنگام مواجهه با جنگ و ویرانی اتخاذ می کند. مترجمان بسیاری این شاهکار ادبی را به فارسی برگردانده اند که از این میان می توان به احمد شاملو، محمود اعتمادزاده (به آذین) و منوچهر بیگدلی خمسه اشاره کرد. لازم به ذکر است هر چهار جلد رمان دن آرام در این کتاب به صورت یکجا در اختیار شما قرار گرفته است. این کتاب سیزده سال پس از نخستین انتشار در سال 1941 موفق به کسب جایزه ی استالین شد.
اقتباس از کتاب دن آرام
این رمان شاخص تا کنون دستمایه ی ساخت چندین فیلم سینمایی و قطعه ی موسیقی و اپرا شده است. ایوان پراووف و اولگا پرئوبراژنسکایا در سال 1931، سرگئی گراسیموف در سال 1958 و سرگئی بوندارچوک در 1993 کارگردانانی بودند که وقایع این رمان را به روی پرده ی نقره ای بردند. در سال 2015 نیز از این کتاب در پروژه ای گسترده به عنوان یک سریال تلویزیونی 14 قسمتی اقتباس شد که کارگردانی آن را سرگئی اورسولیاک بر عهده داشت. اپرای «جریان آرام دن» و موسیقی فولکلور اوکراینی «همه ی گل ها کجا رفته اند؟» نیز با الهام از این رمان ساخته شده اند.
جوایز و افتخارات کتاب دن آرام
- برنده ی جایزه ی استالین در سال 1941
- در فهرست بهترین رمان های روسی قرن بیستم به انتخاب لس آنجلس تایم
نکوداشت های کتاب دن آرام
- بهترین رمان روسی در قرن بیستم (لس آنجلس تایمز)
- این کتاب، درکی کلی نسبت به بسیاری از جنبه های فرهنگی روسیه به مخاطب می بخشد. (Penguin Random House)
- حماسه ای عظیم از زندگی قزاق ها در سال های انقلاب روسیه. میخائیل شولوخف در این کتاب به قدرتی شگفت انگیز، موهبت روایی پایدار و برانگیختن حقایق انسانی دست یافته است. (نیویورک تایمز)
- کتاب شولوخف علاوه بر عظمت چشم انداز گسترده ای که به ما نشان می دهد، شخصیت پردازی ماهرانه و رئالیسم تاریخی اش، به خاطر به تصویر کشیدن زندگی ابتدایی و تقریباً افسانه ای قزاق های ساکن دُن، اثری به یاد ماندنی به شمار می رود. (New Republic)
در بخشی از کتاب دن آرام میخوانیم
خصومتی که از همان هنگام جنگ امپریالیستی، افسران و قزاق های ساده را با شیاری نامرئی از هم جدا می کرد، در پاییز 1917 دامنه ی بی سابقه ای گرفته بود. در پایان سال 1917 هنگامی که واحدهای قزاق به کندی به سوی سرزمین دن بازمی گشتند، کشتن یا لو دادن فاسران امر نادری بود اما یک سال بعد دیگر یک پدیده ی عادی شده بود. افسران را مجبور می کردند که مانند فرماندهان سرخ، هنگام یورش پیشاپیش افراد بروند و آن وقت آرام و آسوده، بی آن که کمترین سروصدایی درگیرد، از پشت به ایشان شلیک می کردند. تنها چند واحد یکپارچگی خود را حفظ کرده بودند ولی نمونه ی ان ها در ارتش دن چندان زیاد نبود. پیوتر با همه ی کندذهنی انقدر حیله گر و آب زیرکاه بود که از مدت پیش فهمیده باشد هر گونه به هم خوردگی و تیرگی روابط با افراد، به قیمت جانش تمام خواهد شد. از این رو از همان روزهای نخست کوشیده بود مرزی را که به عنوان افسر از سربازان ساده جدایش می کرد از میان بردارد. او نیز در هر فرصت مانند خود آن ها از بیهودگی جنگ سخن می گفت. گرچه او در این کار صداقت نداشت و به خود فشار می آورد ولی کسی متوجه آن نمی شد.
خلاصه ای از کتاب دن آرام
خانواده ملخوف اولاد «پروکوفی ملخوف» هستند که از جنگ های عثمانی زنی ترک بنام مورا به خانه آورده بود. گریگوری دومین فرزند و دومین پسر و آخرین پسر خانواده است. او دلباختهٔ زن همسایه به نام آکسیانا می شود. آکسیانا که از شوهر تندخو و بدرفتار خود «استپان آستاخوف» بیزار است، متقابلاً به گریگوری دل می بازد و با او رابطه برقرار می کند. وقتی پدر گریگوری به رابطهٔ نامشروع این دو پی می برد به اجبار گریگوری را به ازدواج با دختری پاکدامن به نام «ناتالیا» وامی دارد؛ ولی گریگوری دل در گرو عشق آکسیانا دارد و با زن قانونی خود به سردی برخورد می کند. آنگاه وقت آن می رسد که گریگوری کار در مزرعه را رها کند و به خدمت نیروهای نظامی روسیه اعزام شود. او می رود و خیلی زود جنگ جهانی اول شروع می شود. او در جنگ به مناسبت شجاعتش صلیب سن ژرژ می گیرد و به استواری و افسری می رسد. با پیروزی اولیه نیروهای شورشی و ارتش سفید. ژنرال های سفید گریگوری را به مناسبت سواد کمش از فرماندهی لشکر (ژنرالی - بدون درجه) به ستوانی (درجه ای که قبلاً داشت) تنزل می دهند و گریگوری می پذیرد. اما چندی بعد به صف بلشویک ها می پیوندد و در نبردی با آنها همقطار می گردد. انقلاب بلشویک فرا می رسد و سربازان در دو دسته سفیدها و سرخها با هم مبارزه می کنند و به کشتن یکدیگر مبادرت می ورزند. حوادث موافق نیروهای شورشی و ارتش سفید نیست. آنها در برابر کمونیست ها شکست می خورند و عقب می نشینند و فرماندهانشان می گریزند. گریگوری وقتی می بیند سفیدها و سرخها چگونه اسیران یکدیگر را که هموطن هستند می کشند، دلزده و دلخسته عزم خانه و کاشانه می کند. گریگوری به خانه می آید در حالی که پدرش، مادرش، برادرش، زن برادرش، پدرزنش و همسر قانونی اش را در طول داستان از دست داده است. او امیدوار است که باز سر زمین برود و زندگی آرامی را به دور از جنگ و ویرانی و آدمکشی آغاز کند. اما غافل از اینکه هم ولایتی و دوست سابقش: «میخائیل کاشه ووی» که از ابتدا به سرخها پیوسته و هوادار متعصب و سرسخت کمونیست ها شده بود و خواهر او را نیز به زنی گرفته و در منزل آنها ساکن شده بود - قصد دارد او را به این خاطر که ضدانقلابی است دستگیر و از بین ببرد. گریگوری می گریزد و چند ماهی با دسته ای یاغی همگام می شود. اما در نهایت برمی گردد و دلدادهٔ خود، آکسیانا را برمی دارد و رو به سوی مقصدی (زندگی آرام) می رود. آکسینیا در این راه توسط نگهبانان سرخ کشته می شود و گریگوری او را دفن می کند و از آنجا می رود. گریگوری که همه چیزش را باخته است به خانه برمی گردد و در می یابد که دخترش نیز از بیماری جان سپرده است. گریگوری پس از آن به آبادی مزرعه خویش می پردازد و زمان می گذرد و پسرش میشاتکا ازدواج می کند و برخلاف پدر، خانواده ای سرشار از عشق و شادی تشکیل می دهد. زمان می گذرد ولی دن همچنان آرام به مسیر خود به سوی دریا ادامه می دهد.
نقد و بررسی کتاب دن آرام
خواندن ادبیات کلاسیک، برای همه جذاب است. خواندن این کتاب ها علاوه بر روایت یک قصه ی جذاب، منبع خوب و مناسبی برای مطالعه ی تاریخ آن ملت هم هست. رمان دن آرام نوشته میخائیل شولوخف، یکی از بهترین نمونه های رمان کلاسیک است. روایت زندگی مردمان روستای کساکس است که درگیر رویدادهای مختلفی مانند جنگ جهانی اول و جنگ داخلی روسیه می شوند.
شناسنامه کتاب دن آرام
- نویسنده: میخائیل شولوخف
- مترجم: م ا به آذین
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر فردوس
- تعداد صفحات: 2447
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
اگر به ادبیات روسیه و رمان هایی با درون مایه های تاریخی و سیاسی و البته عاشقانه علاقه دارید، شنیدن این کتاب را به هیچ وجه از دست ندهید. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.