درباره کتاب گل صحرا
کتاب حاضر یک زندگی نامه است. ممکن است از نظر داستان یا عناصر داستان چندان قوی نباشد اما بی شک از نظر اخلاق و انسانیت یک کتاب خوب تلقی می شود!"واریس دیری" از روزگار کودکی اش شروع می کند، از زندگی در صحراهای بی باران و خشک و بی آب سومالی، از زندگی کوچ نشینی، از آداب و رسوم عجیب قبیله اش تا زمانی که فرار می کند و به یکی از سوپر مدل های مشهور آمریکا و انگلستان و فعال حقوق زنان تبدیل می شود.حتما می خواهید بدانید "واریس" از چه چیزی فرار کرد؟!واریس از پدری که قصد داشت او را در قبال چند شتر به پیرمردی برای ازدواج بدهد، از ظلمت و سیاهیِ فکر افراد قبیله، از سنت های غلط و ظلمی که به زنان و دخترانِ قبیله اش می شد گریخت.طبق رسوم قبیله، دختران نیز بایستی از نظر جنسی ناقص یا ختنه می شدند واریس 13 سال داشت که ختنه شد و تا پایان داستان رنج و زجر حاصل از این عمل جاهلی و بدوی را در زندگی و روح زخمی و چرکین او می بینید!اما واریس تسلیم قبیله نشد و فرار کرد به آمریکا رفت و از سوی یک عکاسِ مد کشف شد و تبدیل شد به یکی از گران قیمت ترین و زیباترین مدل ها!اما با این حال گذشته خود را فراموش نکرد و به سومالی بازگشت تا به عنوان کسی که از حقوق زنان سومالیایی و ظلمی که با رسم دیرینه ختنه کردن به آنها روا می شود، دفاع کند!در صفحه صفحه کتاب با زندگیِ این مدل زیبا که روزگاری آرزویش فقط داشتن یک جفت کفش بوده آشنا می شوید... گاهی از شدت ناراحتی و ستمی که زنان و دختران قبیله تحمل می کنند ممکن است شما هم ناراحت شوید اما این کتاب باعث می شود بعد از خواندن، با دقت و تأمل بیشتری به چهره دختران و زنانی که در هفته مد میلان، پاریس، لندن، نیویورک و... دقت کنید ممکن است هر کدام از آنها نیز پشت چهره های خود یک "واریس" پنهان داشته باشند که هنوز داستانش نوشته نشده است."واریس" در کتاب "گل صحرا" نشان می دهد تسلیم نشدن، مبارزه کردن، اندیشیدن به دنیایی فراتر از سنت های ظالمانه قبیله ای و ادامه دادن بازی های روزگار می تواند آینده را متحول کند. واریس نه تنها آینده خود را تغییر داده بلکه آینده بسیاری از دختران دیگر آفریقایی را نیز متحول ساخته است! کسانی که اگر واریس صدای آنها نمی شد و بغض هایشان را فریاد نمی زد، قطعا روح و جسم نازکشان زیرِ سنت های غلط مچاله و عفونی می شد!در گل صحرا خواننده یکی از سخت ترین، زجرآورترین و شکنجه آورترین زندگی نامه ها را می خواند...در سال 2009 یک فیلم با نام "گل صحرا" از این کتاب اقتباس شد که کارگردانان آن "پیتر هرمان" و "بنجامین هرمان" هستند.در مورد نام کتاب واریس می گوید:" مادرم نام یکی از شاهکارهای طبیعت را روی من گذاشت، واریس به معنی گل صحراست. گل صحرا در محیط های بی آب و علف می روید جایی که کمتر موجود زنده ای می تواند در آن زنده بماند."گل صحرا یک کتاب واقعی است با جمله هایی ساده و متنی خوش خوان که به خواننده انگیزه ادامه دادن زندگی می دهد هر چقدر هم که بازی های روزگار سخت به نظر برسند!
خلاصه کتاب گل صحرا
گاهی وقت ها زندگی بازی های عجیب و غریبی دارد و ما که مهره های این بازی هستیم برای امیدوار بودن، امیدوار ماندن، زنده ماندن، زنده بودن و... مجبور به ادامه بازی می شویم.گاهی بعضی بازی های زندگی درس های زیادی در پسِ خود دارند و وقتی بازمی گردیم و لحظه های طاقت فرسایی که از سر گذرانده ایم را مرور می کنیم، درمی یابیم "جایگاه" ما در آینده مان وابسته به انتخاب ها و بازی های گذشته مان بوده است.کتاب «گل صحرا» نوشته واریس دیری و کتلین میلر، خاطرات کودکی و نوجوانی واریس دیری و چگونگی ناقص سازی جنسی (ختنهٔ زنان) و فرارش از آفریقا به سوی لندن را شرح می دهد.
درباره نویسنده کتاب گل صحرا
واریس دیری مانکن زن بین المللی سومالیایی تبار، نویسنده و سخنگوی حقوق زنان در آفریقاست و به عنوان سفیر سازمان ملل متحد در راه توقف بریدن آلت زنانه (ختنه زنان) جهان فعالیت می کند.دیری در کتاب «گل صحرا» خاطرات کودکی خود را بازگو می کند. دوران کودکی او در زندگی کوچ نشینی به ویژه در نگهداری از حیوانات گذشته است. در کودکی ختنه شده است و در ۱۲ سالگی از زندگی کوچ نشینی صحرایی و ازدواج اجباری فرار کرد چون پدرش در مقابل پنج شتر، او را به عقد مردی شصت ساله درآورده بود. او از صحرای سخت سومالی گذشت و در آخر به لندن رفت. یک عکاس انگلیسی در لندن زیبایی و استعداد او را کشف می کند و سرانجام واریس یک مدل (مانکن) شد.او در بخش بعدی این کتاب ضمن وحشیانه خواندن تجربه اش از عمل ناقص سازی جنسی زنان که نزد عوام به ختنه زنان نیز معروف است، گزارش می دهد که این کار معمولاً در شرایط کاملاً ابتدایی به وسیله قابله یا زنی دهاتی و بدون هیچ گونه داروی بیهوشی انجام می شود.از این پس واریس تصمیم می گیرد دربارهٔ ختنه شدنش صحبت کند. ابتدا به این دلیل که این موضوع او را عمیقاً آزار داده است و علاوه بر مشکلاتجسمی هیچگاه نتوانسته است به لذت رابطه جنسی پی ببرد؛ و دلیل دیگر اینکه حالا به عنوان زنی بالغ از کشورش می تواند به جای تمامی زنان هم وطنش که سکوت کرده اند کاری بکند. امروز واریس به عنوان سفیر سازمان ملل متحد در راه توقف ختنه زنان جهان فعالیت می کند.
قسمتی از کتاب گل صحرا
زن کولی از راه رسید. در جامعه ما این زن شخص مهمی به حساب می آید؛ نه تنها به خاطر اینکه اطلاعات به خصوصی دارد، بلکه چون پول زیادی از راه ختنه کردن به دست می آورد. هزینه چنین تشریفاتی یکی از سنگین ترین مخارجی است که بر گردن افراد خانواده است. اما در واقع سرمایه گذاری تلقی می شود، زیرا بدون آن دخترها به بازار ازدواج راه پیدا نمی کنند. با اندام های جنسی دست نخورده، آن ها برای ازدواج نامناسب تشخیص داده می شوند. زن هرزه کثیفی به حساب می آیند که هیچ مردی او را برای همسری انتخاب نمی کند. بنابراین، زن کولی که برخی به این نام می خوانندش، شخص مهم اجتماع ماست. اما من او را بخاطر همه دخترانی که زیر دست هایش کشته شده اند، «قاتله زن» می نامم. (کتاب گل صحرا – صفحه ۵۵)
با این که ختنه شدن عذاب بسیاری برای من داشت، اما خوش حال بودم. اوضاع می توانست بسیار بدتر از این باشد. همان طور که برای دختران دیگر پیش می آمد. در سفرهای مان در سراسر سومالی خانواده هایی را می دیدیم و من با دختران شان بازی می کردم. وقتی دوباره آن ها را می دیدیم، دختران دیگر وجود نداشتند. هیچ کس درباره واقعیت غیبت آن ها یا درباره خود آن ها صحبتی نمی کرد. آن ها در نتیجه مثله شدن مرده بودند. مرگ آن ها بر اثر خونریزی تا سر حد مرگ، شوک، عفونت و یا کزاز بوده است. با توجه به شرایط انجام چنین عملی، این موضوع چندان تعجب آور نیست. آن چه باعث تعجب است زنده ماندن هر یک از ماست. (کتاب گل صحرا – صفحه ۶۳)
به عنوان دختری سومالیایی هرگز درباره ازدواج یا رابطه جنسی فکر نکرده بودم. در خانواده ما و در فرهنگ ما، هرگز کسی درباره این مسائل صحبت نمی کند. تنها فکری که درباره پسرها داشتم، این بود که با آن ها برای تعیین بهترین فردی که حیوانات را نگه می دارد، رقابت کنم، یا با آن ها مسابقه بدهم و کتک شان بزنم. تنها چیزی که درباره رابطه جنسی به من گفته شده بود، این بود که «مراقب باش گندش را درنیاوری. قرار است وقتی ازدواج می کنی باکره باشی.» (کتاب گل صحرا – صفحه ۶۶)
آن ها به نظرم سرد و بیمار آمدند. اگر انگلیسی بلد بودم به آن ها می گفتم: «شما احتیاج به آفتاب دارید.» تصور کردم چنین وضعیتی موقتی است. نمی شد آن ها همیشه به این شکل بمانند، می شد؟ این مردم به این دلیل سفید شده بودند که برای مدت زیادی دور از آفتاب مانده بودند. بعد تصمیم گرفتم در اولین فرصت یکی از آن ها را لمس کنم، شاید می شد سفیدی را زدود. شاید زیر پوست آن ها سیاه بود. (کتاب گل صحرا – صفحه ۱۰۷)
شناسنامه کتاب گل صحرا
- نویسنده: واریس دیری – کاتلین میلر
- ترجمه: شهلا فیلسوفی- خورشید نجفی
- انتشارات: چشمه
- تعداد صفحات: ۲۹۰
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد