درباره کتاب شور زندگی
کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ نوشته ی اروینگ استون، شرحی شورانگیز از زندگی هنرمند نابغه، ونسان ون گوگ است که در قالب داستانی خواندنی نوشته شده است. با خواندن کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ با ترجمه ی مارینا بنیاتیان به عمق عشق و احساس و نبوغ این هنرمند پی ببرید.ون گوگ یکی از بزرگترین نقاشانی است که دنیا به خود دیده است. آثار بی نظیری که ون گوگ در طول حیاتش خلق کرد، از گل های آفتابگردان او که در گلدانی خودنمایی می کنند تا سیب زمینی خورها که دور میزی نشسته و به صرف غذا مشغولند، از صندلی های تراس کافه در شب که انسان را به صرف قهوه دعوت می کند تا آسمان پرستاره ی سحرآمیز و جادویی او، همه گواهی بر این ادعا هستند؛ ون گوگ یکی از بزرگ ترین هنرمندانی است که دنیا به خود دیده است. حتما تصویری که او از چهره ی خودش کشید را به عنوان مشهورترین پرتره ی ون گوگ می دانند. نگاه عمیق او در این چهره نگاری خود گویای همه چیز است. اروینگ استون در کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ زندگی این هنرمند مجنون را به تصویر درآورده است. خواندن بیوگرافی ونسان ون گوگ، در قالب داستانی خواندنی و عمیق، ما را با زندگی او آشنا می کند. تمام سختی هایی که او در طول حیاتش کشید، تک تک لحظاتی که در جنون سر کرد و فقری که همیشه با آن دست و پنجه نرم می کرد، چیزهایی هستند که زندگی او را شکل دادند. داستان گوش بریده ی ون گوگ که هزاران روایت مختلف درباره ی آن وجود دارد و عشقش به یک دختر روسپی و هزاران روزی که در زندگی اش از سرگذارند را می توانید در کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ بخوانید.
خلاصه کتاب شور زندگی
داستان این رمان، به ونسان ونگوگ می پردازد؛ نقاشی نابغه، عاشقی پراحساس و مردی مجنون در نظر اطرافیان. داستان از روزهای پر از مشکل و ناامیدی ونگوگ در یک معدن زغال سنگ در جنوب بلژیک تا سال های شگفت انگیز او در جنوب فرانسه با این نقاش بزرگ و جریان ساز همراه می شود و رنج ها و عشق های او را به شکلی جذاب و ملموس روایت می کند. رمان شور زندگی در نهایت، ونگوگی ا به مخاطبین معرفی می کند که همزمان به انتهای موفقیت، تراژدی و جنون رسیده است. هیچ یک از رمان های دیگری که به زندگی چهره ای سرشناس می پردازند، نتوانسته اند مانند کتاب شور زندگی، مخاطبین را برای نسل ها مسحور خود سازند.
درباره نویسنده کتاب شور زندگی
ایروینگ استون، زاده ی 14 جولای 1903 و درگذشته ی 26 آگوست 1989، نویسنده ای آمریکایی بود که بیشتر به خاطر رمان های زندگی نامه ای خود شناخته می شود.استون در سال 1923، مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرد و پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در همانجا، به عنوان استادیار رشته ی زبان انگلیسی مشغول به فعالیت شد. او سپس ازدواج کرد و به همراه همسرش به پاریس رفت.
درباره مترجم کتاب شور زندگی
ابوالحسن تهامی نژاد (۱۳ مرداد ۱۳۱۷ تهران) مدیر دوبلاژ ایرانی است. همسر ابوالحسن تهامی نژاد خانم دکتر امید بهبهانی "زبانشناس و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی" است. وی داماد سیمین بهبهانی، شاعر معاصر ایرانی است. وی مسلط به زبان انگلیسی و مترجم بسیاری از فیلم ها بوده است.گوینده حرفه ای آنونس که برای نخستین بار آنونس گویی را به صورت هنری و حرفه ای، با ادبیات ویژه مرسوم کرد.روزنامه نگار و منتقد دوبله فیلم واولین کسی که نقد دوبله را به صورت جدی در مطبوعات آغاز کرد.
کتاب شور زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
اگر به کارهای هنری و زندگی ون گوگ علاقه دارید، کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ را از دست ندهید. کتاب شور زندگی؛ داستان پرماجرای زندگی ون گوگ برای دوست داران کتاب های زندگی نامه نیز اثری خواندنی و جذاب است.
قسمتی از کتاب شور زندگی
ببین ونسان، هیچ وقت در مورد هیچ چیز نمی تونی کاملا مطمئن باشی. فقط باید شجاعتشو داشته باشی تا اون کاری رو که فکر می کنی درسته انجام بدی. ممکنه بعدها بفهمی که اشتباه کردی ولی لااقل آن چه را که فکر می کردی درسته انجام دادی و این مهمه.
ونسان، در هر آدمی نوعی کمال، بچشم می خوره، هر کس شخصیت مخصوص به خودشو داره و اگه فرد بتونه اونو کشف کنه آخر کارش خوب از آب در میاد.
در نامه هایی که از خانواده اش دریافت می نمود، آنان رفتار او را زننده و نامعقول توصیف می کردند. پدرش می نوشت که او با بی عاری خود زندگی بی هدفی را در پیش گرفته و تمام سنت های مقبول اجتماعی را زیر پا گذاشته است. می خواست بداند ونسان کی می خواهد شغلی برای خودش انتخاب کند، زندگی خود را تامین کند، فردی مفید برای جامعه باشد و به عنوان یک انسان بتواند در کار این جهان شریک باشد.
ناگهان متوجه چیزی شد که مدت ها بود آن را دریافته بود. تمامی این حرف ها در مورد خداوند تنها عذر و بهانه ای بچه گانه بود. حیله هایی از روی استیصال که انسانی تنها و ترسیده در یک شب سرد، تاریک و بی انتها، آن ها را برای خود زمزمه می کند. خدایی وجود نداشت. به همین سادگی، خدایی وجود نداشت. تنها چیزی که وجود داشت سرگشتگی و ابهام بود و بس؛ ابهامی رقت بار، عذاب آور، ظالم، فریب کارانه، کور و بی پایان.
– خوب پس نمی شه بیست و پنج فرانک بهم قرض بدین؟ من واقعا به این پول احتیاج دارم! حتی یه تیکه نون بیات هم تو خونه ندارم.
وایسن برووخ با شادمانی دست هایش را بهم مالید و گفت:
– خوبه! خوبه! درست همونی که احتیاج داری! برات عالیه. با این وضع ممکنه بتونی یه نقاش از آب در بیای.
ونسان پشتش را به دیوار تکیه داد. چنان ضعیف شده بود که نمی توانست بدون تکیه گاهی سرپا بایستد.
– گرسنگی کشیدن چه چیزش عالیه؟
– ون گوگ، گرسنگی می تونه برات بهترین چیز تو این دنیا باشه. باعث می شه رنج بکشی.
– چرا این قدر دوست دارین ببینین من دارم رنج می کشم؟
وایسن برووخ بر روی تنها چارپایه ای که در کارگاهش بود نشست. پاهایش را به روی هم انداخت و قلم مویش را که آغشته به رنگ قرمز یود به طرف آرواره ونسان نشانه گرفت.
– برای اینکه ازت یه هنرمند واقعی می سازه. هرچه بیشتر زجر بکشی بیشتر قدر می شناسی. این آشیه که همه هنرمندهای درجه یک اونو خوردن. یه معده خالی بهتر از یه معده پره ون گوگ و یه دل شکسته بهتر از یه دل بشاش! هیچ وقت اینو فراموش نکن!
– این حرف ها همش شر و وره وایسن برووخ، خودت هم اینو می دونی.
وایسن برووخ چندبار قلم مویش را به طرف ونسان تکان داد و گفت:
– ون گوگ اون کسی که هرگز مفلوک و بدبخت نبوده، چیزی برای نقاشی کردن نداره. خوشی فقط مخصوص حیوون هاست، فقط برای گاوها و تاجرها خوبه. چیزی که باعث شکوفا شدن یه هنرمند می شه درد و رنجه؛ اگه تو گرسنه، مایوس و بدبختی، برو خدا رو شکر کن، چون که خدا در رخمتش رو بروت باز کرده!
– فقر انسان رو نابود می کنه.
– بلع فقر ضعفا رو نابود می کنه ولی نه آدم های پر صلابت رو! اگه فقر بتونه تو رو از پا در بیاره پس تو آدم ضعیفی النفسی هستی و حقته که کله پا بشی.
آرزوی نیل به موفقیت دیگر از وجود ونسان رخت بربسته بود. او نقاشی می کرد زیرا مجبور بود نقاشی کند، زیرا این کار او را از عذاب روحی نجات می داد، زیرا نقاشی افکار او را متفرق می ساخت. او قادر بود بدون همسر، خانه و فرزند زندگی بگذراند، قادر بود بدون عشق، دوستی و سلامتی سر کند، قادر بود بودن سرپناه، آسایش و غذا سر کند، حتی قادر بود بدون خداوند نیز سر کند. اما نمی توانست بدون آن چه که بزرگ تر از خود او بود، آنچه تمام زندگی اش بود سر کند، و ان قدرت و توانایی خلق کردن بود.
شناسنامه کتاب شور زندگی
- نویسنده: ایروینگ استون
- ترجمه: ابوالحسن تهامی
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: 606
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد