درباره ریچارد باستن
ریچارد بوستون (زاده ۲۹ دسامبر ۱۹۳۸ – درگذشته ۲۲ دسامبر ۲۰۰۶) یک روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی، یک مخالف سخت گیر و یک صلح طلب متخاصم بود. او که یک آنارشیست، تاپ، راکونتر، دونده ماراتن و جوکر عملی بود، سرگرمی های خود را «فال گویی، گلوله زدن نخود و گلدوزی» توصیف کرد و استدلال کرد که آدم و حوا اولین آنارشیست ها بودند: «خدا فقط یک دستور به آنها داد و آنها به سرعت آن را شکستند».
درباره کتاب یک فیلم یک جهان
سینمای فرانسه در حد فاصل سال های 1920 تا 1960، فیلمسازانِ نابغه ی بسیاری را به خود دید. اغلب منتقدان و صاحب نظران بر آن اند که ژان رنوآر (Jean Renoir) یکی از درخشان ترینِ این نوابغ بود. این کارگردان مطرح و پرآوازه، به سال 1894، در خانواده ای اهل فرهنگ و هنر، چشم به جهان گشود، و به تاریخ 12 فوریه ی 1979، پس از عمری فعالیت هنری ارزنده و ثبت کارنامه ای به غایت پربار و توجه برانگیز، روی در نقاب خاک کشید. رنوآر در طول فعالیت حرفه ای خود چهل عنوان فیلم بلند را کارگردانی کرد؛ آثاری خوش ساخت و بدیع که شماری از آن ها، امروزه از کلاسیک های سینمای اروپا در طول قرن بیستم به شمار می روند. «بودو از غرق شدن نجات یافت» عنوانِ یکی از بهترینِ این آثار است. رنوآر فیلم سینمایی مذکور را در سال 1932 به روی پرده برد. ریچارد باستن، منتقد و روزنامه نگارِ فقید اهل انگلستان، در کتاب یک فیلم، یک جهان: بودو از غرق شدن نجات یافت (Boudu Saved from Drowning)، از زوایای گوناگون به نقد و بررسی اثر نامبرده پرداخته است. فیلمنامه ی فیلم سینمایی بودو از غرق شدن نجات یافت با الهام از نمایشنامه ای به قلم «رنه فوشوآ» نگاشته شده است. در این فیلم با داستان زندگی مرد بی خانمانی به نام بودو همراه می شویم که روزی از روزها، به قصد پایان دادن به زندگی خویش، خود را به جریان رودی پرخروش می سپارد. اما خوشبختانه (یا شاید، متأسفانه!) توسط کتابفروشی نیک سرشت که از سر تصادف، در همان حوالی به سر می برده، از آب برگرفته می شود و نجات می یابد. کتابفروش مهربان، پس از این واقعه، بودوی بینوا را به خانه ی خود می برد و برای روزهای متوالی سرگرم مراقبت از او می گردد. بودو آرام آرام به زندگی جدید خود خو می گیرد. تا اینکه اندکی بعد، به انگیزه ی جنونِ آنیِ دیگری، مجدداً به دامان وسوسه ی جذاب خودکشی چنگ می زند!... بودو از غرق شدن نجات یافت فیلمی کمیک و سرگرم کننده است؛ اما در عین حال، بسیاری از تلخ ترین وجوه جهان بینیِ خالق خود را در معرض نمایش می گذارد. مشهور است که ژان رنوآر تحت تأثیر تماشای فیلم های چارلی چاپلین به کارگردانی علاقه مند شد. در همین راستا، می توان بودو از غرق شدن نجات یافت را ادای دِینِ فیلمساز فرانسوی به کارگردانِ آمریکاییِ محبوبش قلمداد نمود. چرا که ساخته ی رنوآر، از بسیاری جهات، خصوصاً از حیث درونمایه های انتقادیِ مطرح شده در آن، آثار مشهور چاپلین بزرگ را به یاد می آورد. باری، چنان که گفتیم، در کتاب یک فیلم، یک جهان: بودو از غرق شدن نجات یافت مخاطب نقدی مفصل بر فیلم سینمایی مورد بحث در این نوشتار خواهید بود. ریچارد باستن در این نقد خواندنی، ضمن برجسته ساختنِ اصلی ترین درونمایه های محتواییِ اثرِ رنوآر، برخی از بدیع ترین دستاوردهای تکنیکی و فرمیِ این کارگردان در فیلم بودو از غرق شدن نجات یافت را نیز مورد بحث و واکاوی قرار داده است. کتاب یک فیلم، یک جهان: بودو از غرق شدن نجات یافت توسط مهدی جمشیدی به زبان فارسی ترجمه شده و به همت انتشارات «خوب» در اختیار دوست داران سینمای ژان رنوآر قرار گرفته است.
درباره مجموعه یک فیلم، یک جهان
نه فقط هر اثر سینمایی، بلکه اصولاً هر اثر راستین هنری، برای خود جهانی قائم به ذات است که در آن منطقی خاص و یکّه حکمفرمایی می کند. اصلی ترین کار مخاطب اثر هنری، فهمِ دقیقِ این منطق منحصربه فرد است. عناوینی که ذیل مجموعه ی یک فیلم، یک جهان از نشر خوب به انتشار می رسند، هر یک نوشتاری کوتاه، اما ارزنده و تأمل برانگیز در باب یک فیلم سینمایی خاص اند. تمام فیلم هایی که در عناوین متعلق به مجموعه ی یک فیلم، یک جهان، مورد بحث قرار گرفته اند، در نوع خود جزو آثار کلاسیک تاریخ سینما به شمار می روند. در انتخاب این تک نگاری های انتقادی برای ترجمه به زبان فارسی، شناخته شده بودن آثارِ مورد نقد و بررسی نزد مخاطبین ایرانی، نخستین نکته ی مدنظرِ ناشر بوده است.
در بخشی از کتاب یک فیلم، یک جهان میخوانیم
نخستین تجربۀ رنوآر در سینما خیلی زود شکل گرفت، سینما جوان بود و همچون او عمر چندانی نداشت و این دو تقریباً همزمان متولد شده بودند. تاریخ های مختلفی برای تولد سینما ذکر کرده اند. ادیسون کینه توسکوپ را برای فدراسیون ملی انجمن های زنان در جریان بازدیدشان از آزمایشگاه او در سال 1891 عرضه کرد و شکل تجاری آن را در نیویورک و در آوریل 1894 به نمایش گذاشت. برخی هم ترجیح می دهند سینماتوگراف لویی لومیر در سال 1895 را آغازگر سینما بدانند. ژان رنوآر در میانۀ هر یک از این تاریخ هایی که شما برای تولد سینما مد نظر قرار می دهید، در 15 سپتامبر 1894 چشم به جهان گشود. دایه اش، گابریل، در سال 1897 او را که کمی بیش از دو سال داشت به فروشگاه بزرگ دوفایِل برد و با هم به تماشای یک فیلم نشستند. فیلم دربارۀ رودخانه ای بزرگ بود. یکی دیگر از نخستین خاطراتش هم از مِلک اسواً در شهرستان اُب است، جایی که با پسری روستایی به نام گودوفر از سیاق زندگی آن طور که در بادی در درختان بید وجود داشت لذت می برد و بی دغدغه در قایق های شناور روی شاخه ای از رود سن که اورس نامیده می شد بازی می کرد. او این خاطره را «هم سنگ لحظۀ بالارفتن پردۀ نمایش خیمه شب بازی گینیول» شگفت انگیز می دانست. گینیولی که او با گابریل دیده بود هم ارز فرانسوی نمایش خیمه شب بازی پانچ اند جودی است و (همچون رودخانه)، به خصوص در ابتدای فیلم بدکاره، وارد آثارش می شود. قاب فیلم های رنوآر اغلب ما را یاد قاب سه پایۀ نقاشی پدرش، آگوست، می اندازد؛ اما غالباً قاب طاقی شکل تئاتر و قاب نمایش پانچ اند جودی را نیز به یاد می آورد.
شناسنامه کتاب یک فیلم، یک جهان: بودو از غرق شدن نجات یافت
-
نویسنده: ریچارد باستن
-
مترجم: مهدی جمشیدی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر خوب
- تعداد صفحات: 120
- موضوع کتاب: کتاب آموزش فیلمسازی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
بنابراین علاقه مندان به سینمای فرانسه و دوست داران مباحث نظریِ هنر هفتم، دو گروه از مخاطبین ریچارد باستن در کتاب یک فیلم، یک جهان: بودو از غرق شدن نجات یافت بوده اند. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.