درباره یوگنی ایوانویچ زامیاتین
یوگنی ایوانویچ زامیاتین (روسی: Евге́ний Ива́нович Замя́тин؛ IPA: [jɪvˈɡʲenʲɪj ɪˈvanəvʲɪtɕ zɐˈmʲætʲɪn]؛ ۱ فوریهٔ ۱۸۸۴ – ۱۰ مارس ۱۹۳۷) نویسنده آثار علمی–تخیلی و طنزنویس سیاسی اهل امپراتوری روسیه بود. او برای نگارش رمان ما (نوشته شده در سال ۱۹۲۱)، رمانی پادآرمان شهری که در فضای آینده حکومت پلیسی رقم می خورد، مشهور است. با وجود این که زامیاتین از بلشویکهای قدیمی محسوب می شد، اما به شدت از سیاست هایی که حزب کمونیست اتحاد شوروی در ادامه رویدادهای انقلاب اکتبر در پیش گرفته بود، متاثر شد.
درباره کتاب ما
ماجراجویی بسیار جذاب علمی تخیلی یوگنی زامیاتین ، شاهکاری از شوخ طبعی و کمدی سیاه است که به دقت وحشت استالینیسم را پیش بینی می کند. رمان ما رمان کلاسیک پاد آرمان شهری است که به پایه و اساسی برای داستان های آلدوس هاکسلی ، جورج اورول و مارگارت اتوود و بسیاری دیگر تبدیل شده است. پیام امید و هشدار آن همانند ابتدای قرن بیستم در ابتدای قرن بیست و یکم نیز بسیار به موقع است. در یک ایالت بزرگ به نام بنفکتر ، هیچ فردی وجود ندارد، تنها اعداد وجود دارند. زندگی یک روند مداوم با دقتی ریاضی وارانه است ، یک معادله ی کاملا متعادل. احساسات و غرایز بدوی مقهور شده اند. حتی طبیعت نیز شکست خورده ، و در پشت دیوار سبز تبعید شده است. اما یک مرز باقی مانده است: فضای بیرون. اکنون ، با ایجاد سفینه فضایی ای به نام انتگرال ، آن مرز - و هر گونه گونه بیگانه ای که در آنجا پیدا شود - در معرض یوغ سودمند عقل قرار خواهد گرفت. یک شماره ، دی-503، معمار ارشد این سفینه، تصمیم می گیرد تا افکار خود را در روزهای آخر قبل از پرتاب به نفع جوامع کمتر پیشرفته ثبت کند. اما یک ملاقات اتفاقی با 1-330 زیبا منجر به کشف غیرمنتظره ای می شود که هر آنچه دی-503 درباره خودش و یک کشور باور دارد را زیر سوال برده و تهدید می کند. کشف - یا کشف مجدد - فضای درونی ... و نیز کشف بیماری ای که قدیمی ها آن را روح می نامیدند. یوگنی زامیاتین (Yevgeny Zamyatin) رمان ما (We) را در سال 1924 نوشت و به انتشار رساند. در آن زمان، هنوز اصطلاحاتی چون «علمی - تخیلی» و یا «پادآرمانشهری» در میان اهالی ادب متداول نبود. اما شاهکار زامیاتین، به معنای دقیق و امروزین کلمه، هم علمی - تخیلی بود و هم پادآرمانشهری. بهترین گواه این مطلب، اشاره به تأثیر کتاب ما بر آثاری چون «1984»، «دنیای قشنگ نو» و «میرا» است: سه رمانی که از مشهورترین آثار داستانی قرن بیستم، و همچنین، از بهترین نمونه های ادبیات علمی - تخیلی به شمار می روند. مطالعه ی همزمان داستان های نامبرده و مقایسه شان با کتاب ما، دین عظیم زامیاتین بر گردن جورج اورول، آلدوس هاکسلی و کریستوفر فرانک را آشکار می سازد. احتمالاً همین مطلب در بیان عظمت و اهمیت رمان ما و نتیجتاً ترغیب مخاطب به مطالعه ی آن کافی باشد. اما مایلیم نکات دیگری را نیز در باب کتاب صوتی ما با شما به اشتراک بگذاریم: به واقع، باید اذعان داشت که کتاب ما، فارغ از تأثیری که بر آثار بزرگِ بعد از خود گذاشته، به خودی خود اثری جذاب و میخکوب کننده است؛ داستانی نبوغ آمیز که لحن کمیک آن از تلخیِ درونمایه و موضوعش کاسته، و مواجهه با آن را بسیار لذت بخش است. راوی این اثر مهندسی به نام 503-D است، و خود متن داستان در واقع چیزی جز اعتراف نامه ی مکتوب او در قالب یادداشت های روزانه نیست. وقایع رمان ما، همچون اغلب داستان های پادآرمانشهری، در آینده ای دور اتفاق می افتد: در دوران اوج گیری پیشرفت های فناورانه ؛ در عصر سفینه های کهکشان پیما و نبردهای فضایی؛ در زمانه ی مهندسی ژنتیک؛ در یک کلام: در آن چشم اندازی که ما انسان های امروزی، به روشنی آن را مقابل دیدگان خود می بینیم و اغلب، از وحشت ناشی از آن به لرزه می افتیم. اما چرا وحشت؟ مگر جز این است که پیشرفت در زمینه های گوناگون علمی زندگی را بر ما آدمیان ساده تر خواهد کرد؟ مگر غیر از این است که بسیاری از آرزوهای ما، جز از مجرای یاری گرفتن از ماشین آلات و هوش مصنوعی و ... محقق نخواهند شد؟ پس چرا تصور آینده ای که نویسندگانی چون یوگنی زامیاتین در آثارشان ترسیم کرده اند، بیش از آنکه نویدبخش باشد، هراس انگیز به نظر می رسد؟ صدالبته که پاسخ این سوال را هر مخاطبی باید به تنهایی بدهد؛ اما آنچه به طور کل می توان در باب منفی گرایی و بدبینیِ موجود در رمان های پادآرمانشهری گفت، این است که نویسندگان این گونه از داستان ها، به ما هشدار می دهند که پیشرفت تنها تا جایی هدفی مطلوب است که به بهای از بین رفتن هر آنچه انسانیت ما را می سازد، به دست نیاید. البته اینکه آن چیزهایی که انسانیت ما را می سازد، دقیقاً چه هستند (هنر؟ رنج؟ همدلی؟ فردیت؟ یا...؟)، پرسشی است که هر نویسنده، و به طور کل، هر انسان، پاسخی متفاوت از دیگری بدان داده و می دهد. سخن کوتاه: در رمان ما مخاطب داستانی جذاب و حیرت انگیز خواهید بود، که ضمن برخورداری از بسیاری از ویژگی های ادبی درخشان، به لحاظ ایده های سیاسی ای که درش موج می زند نیز، مهم تلقی می شود؛ هنگام گوش سپردن به کتاب صوتی ما، بهتر است این نکته را به یاد داشته باشید که نویسنده این داستان را در دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی نگاشته است؛ چرا که توجه به این مسئله، بی شک معنای بسیاری از اشارات و کنایات اثر را روشن خواهد نمود.
اقتباس سینمایی از کتاب صوتی ما
شاهکار یوگنی زامیاتین در سال 1982 به فیلمی سینمایی به کارگردانی Vojtěch Jasný بدل شد.
نکوداشت های کتاب صوتی ما
- خارق العاده! (The New York Times)
- از بزرگ ترین رمان های قرن بیستم. (Irving Howe)
- رمان ما در ژانر خود یکی از بهترین هاست. (New York Review of Books)
در بخشی از کتاب صوتی ما می شنویم
اما آسمان! آبی، عاری از حتی لکه ی ابری (چه بی ذوق بوده اند قدما که این توده های مضحک و درهم بخار که احمقانه درهم می لولند الهام بخش شاعرانشان بوده). من فقط چنین آسمان استریل و بی نقصی را دوست دارم و مسلماً به یقین می توانم بگویم ما دوست داریم. در چنین روزهایی کل جهان از پس شیشه ای خلل ناپذیر و ابدی که همان شیشه ی دیوار سبز و همه ی بناهای ماست، به بیرون پرتاب می شود. در چنین روزهایی می توانی ژرفای آبی چیزها را ببینی و معادله های حیرت انگیزشان را که تا امروز ناشناخته مانده اند، در پیش پاافتاده ترین و روزمره ترین چیزها بیابی. مثلاً همین اتفاق. امروز صبح توی کارگاهی بودم که انتگرال آنجا ساخته می شود و یک دفعه چشمم به دستگاه ها افتاد: گوی های رگلاتورها با چشمان بسته، با تمام وجود می چرخیدند..
شناسنامه کتاب ما
- نویسنده: یوگنی زامیاتین
- مترجم: بابک شهاب
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر بیدگل
- تعداد صفحات: 562
- موضوع کتاب:کتاب داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
بنابراین علاقه مندان به داستان های پادآرمانشهری بی شک مفتون رمان ما از یوگنی زامیاتین خواهند شد. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.