سوجانسون
سو جانسن، روانشناسی انگلیسی ۹ دسامبر ۱۹۴۷ به دنیا آمد. او را به دلیل آثاری می شناسند که در زمینه زوج درمانی و روابط بین فردی تالیف کرده است. سو جانسون در رشته روانشناسی و مشاوره در بریتیش کلمبیا تحصیل کرد و در حال حاضر استاد برجسته دانشگاه اوتاوا است. سو جانسون کتاب های بسیاری را تالیف کرده است؛ مهم ترین اثر او همین کتاب محکم در آغوشم بگیر است که همراه با لس گرینبرگ، استاد و همکار او، در زمینه روابط عاشقانه تالیف شده است.
فهرست مطالب کتاب
- مقدمه
- بخش اول: دریچه ای تازه به عشق
- عشق ما کجا رفت؟
- پاسخگویی عاطفی، کلید یک عمر زندگی با عشق
- بخش دوم: هفت گفت و گوی دگرگون کننده
- گفت و گوی 1: تشخیص گفت و گوهای دگرگون کننده
- گفت و گوی 2: پیدا کردن نقاط حساس
- گفت و گوی 3: بررسی مجددِ یک لحظه ی سخت و سرنوشت ساز
- گفت و گوی 4: محکم در آغوشم بگیر
- گفت و گوی 5: بخششِ آسیب ها
- گفت و گوی 6: پیوندِ عاطفی از طریق رابطه و لمس
- گفت و گوی 7: عشق تان را زنده نگه دارید
- بخش سوم: قدرت «محکم در آغوشم بگیر»
- ارتباط نهایی، عشق به عنوان آخرین مرز
درباره کتاب مرا محکم در آغوش بگیر اثر سو جانسون
عشق و تمنای داشتن رابطه ای عاشقانه از همان زمانی که بشر پایش را به زمین گذاشت آغاز شد. چنانچه جهان نیز بر پایه همین عشق می چرخد و استوار مانده است. در ادبیات و فرهنگ تمام دنیاها، داستان های عاشقانه حضور دارند و زندگی با عشق، زندگی ایده آلی است که هر کسی آرزوی داشتنش را دارد. اما چرا برخی از زوج ها می توانند زندگی خودشان را همانطور که دوست دارند، عاشقانه رقم بزنند و برخی دیگر، چاره را در طلاق می بینند؟ چطور می شود روابط را از گرفتار شدن در دام روزمرگی نجات داد و مشکلات و چالش های مسیر را حل کرد؟ چه چیزی سبب می شود تا زندگی که با عشق آغاز شده است در نهایت با تنفر و طلاق به جدایی بینجامد؟ آیا راهی برای جلوگیری از افتادن در دام جدایی وجود دارد؟ سو جانسون، در کتاب محکم در آغوشم بگیر، پاسخی برای این سوالات دارد. این کتاب، اثری جذاب و کاربردی است که زنان و مردان، جوانان، بزرگسالان و هر کسی از هر فرهنگی می تواند از آن استفاده کند. محکم در آغوشم بگیر، سه بخش دارد: بخش اول کتاب به ماهیت عشق می پردازد. این بخش توضیحاتی جالب را ارائه می کند که بر پایه تحلیل هایی از روابط نزدیک و عاشقانه بیان شده است. در بخش اول کتاب می توانید پاسخ این سوال را پیدا کنید: ما پیوندی عمیق با دیگران برقرار می کنیم، اما چه اتفاقی رخ می دهد که در نهایت ذهن ما درگیر «ترس از دست دادن رابطه» می شود؟ در حقیقت شما با خواندن این بخش می توانید به درکی جدید از روابط عاشقانه و تعریف جدیدی از عشق برسید. بخش دوم کتاب، دارای هفت مکالمه است. به این مکالمات، لقب معجزه انگیز را داده اند! کار این مکالمات رقم زدن لحظاتی سرنوشت ساز در یک رابطه است. قرار است با کمک این روش که بر احساسات و عواطف متمرکز است، یاد بگیرید چطور از گفتگوهای آسیب زا جلوگیری کنید، با بررسی دوباره لحظات پر تلاطم در رابطه، مسیری برای پیشرفت و حتی دلجویی پیدا کنید و در نهایت بیاموزید که چگونه برای یک عمر زندگی عاشقانه برنامه ریزی کنید. در بخش انتهایی کتاب، دوباره قدرت عشق را بررسی می کنیم. نباید فراموش کنیم که عشق، توانایی بسیاری دارد و می تواند راهنما و راه حلی برای تمام درمان تمام دردها و زخم ها باشد. اما چگونه؟ سو جانسون راه را به ما نشان می دهد. او به ما نشان می ده که چطور با استفاده از قدرت عشق، دردها و زخم های ویرانگر وجودمان را مرهم شویم و درمان کنیم. قرار گرفتن در رابطه ای که هر لحظه اش به افراد، حس پیشرفت ببخشد، مهم ترین و ارزشمندترین دارایی برای هر کسی است، زیرا قدرت می بخشد و منبع الهامی برای پیشرفت های آینده می شود. همه آدم ها به کسی نیاز دارند که بتوانند به او تکیه کنند. محکم در آغوشم بگیر، قرار است به تمام زوج ها کمک کند تا چنین پیوند محکمی برای خودشان بسازند.
بخشی از کتاب محکم در آغوشم بگیر
نظریه پیوند به ما می گوید کسی که او را دوست داریم در زندگی پناهگاه ماست. وقتی آن شخص از نظر عاطفی در کنار ما نباشد، حس می کنیم در این جهانْ بی دفاع و تنها رها شده ایم. هجمه ای از احساسات ـ عصبانیت، اندوه، آسیب دیدن و از همه مهم تر ترس ـ به سراغ مان می آید. این اتفاق کاملاً طبیعی ست. احساس قطع ارتباط با کسی که او را دوست داریم، باعث احساس ناامنی می شود و آمیگدالِ مغز مثل ساعت شماطه داری به صدا درمی آید و پیغام می دهد. ژوزف لودومتخصص مرکز علوم اعصاب و روانِ دانشگاه نیویورک می گوید این منطقه یعنی آمیگدالای مغز که بادامی شکل است، درواقع مرکزِ اصلیِ ترس در وجود ماست و باعث می شود سریع و بدون فکر، بر اساس واکنشِ آن دست به عمل بزنیم. همه ما وقتی با والدین یا همسرمان اختلاف نظری داریم یا جروبحث می کنیم، تا حدی احساس ترس داریم ولی کسانی که به طور کلی احساس امنیت می کنند، سریع از این وضعیت خارج می شوند، چون می دانند اگر از شریک زندگی شان بخواهند، دوباره اوضاع را آرام کرده و عشق خود را به آن ها نشان می دهند. به این ترتیب ترس و نگرانی شان از بین می رود و متوجه می شوند چیزی واقعاً آن ها را تهدید نمی کند ولی برای کسانی که ارتباط چندان نزدیکی با هم ندارند و از این بابت احساس امنیت نمی کنند، این ترس ها فلج کننده اند. یاک پانکسپ متخصص اعصاب و روانِ دانشگاه واشینگتن می گوید چیزی به نام آشفتگیِ شدید، اولیه یا اصلی بر ما حاکم می شود و در این موقعیت ما یکی از این دو کار را می کنیم؛ یا سعی می کنیم از شریک زندگی مان بخواهیم تا دوباره اوضاع را آرام کند و بابت عشقی که به ما دارد به ما اطمینان بدهد و این وابستگی مان را عمیق تر می کند، یا برای این که خودمان را آرام کنیم، از او دور می شویم و وانمود می کنیم به او نیازی نداریم. یا به او می گوییم: «به من نگاه کن و کنارم باش چون بهت نیاز دارم» یا «نمی ذارم به من آسیب بزنی چون خودم رو به راحتی پیدا می کنم و اوضاع رو تو دستم می گیرم.» ما این راهکار را به طور ناخودآگاه برای مقابله با ترسِ ناشی از قطع ارتباط در پیش می گیریم. اوایل معمولاً به نظر می رسد مؤثر و مفید است ولی هرچه اضطراب در ارتباط ها افزایش پیدا می کند، زوج ها بیش تر به این راهکار پناه می برند و دورِ باطلِ احساسِ ناامنیِ ناشی از آن باعث می شود از هم دورتر شوند و هر روز ناامنی در آن ها، بیش تر. آن ها به دفاع از خود رو می آورند و هر کدام در مورد دیگری و ارتباطی که با هم دارند، بدترین فکرِ ممکن را می کنند. اگر ما شریک زندگی مان را دوست داریم، چرا وقتی درخواست محبت می کند نباید به درخواستش توجه کنیم و به او پاسخ درستی بدهیم؟ چون در بیش ترِ موارد ارتباط درستی با هم نداریم، از هم دور افتاده ایم و هر کس مشغول کارهای خودش است. ما بلد نیستیم با زبانِ پیوند صحبت کنیم و به درستی بگوییم به چه چیزی نیاز داریم و آن چیز چقدر برای ما مهم است. ما معمولاً با تردید با هم صحبت می کنیم، چون از نیازهای خودمان مطمئن نیستیم و نمی دانیم خواستهٔ ما چیست. یا با زبانی با هم صحبت می کنیم که به جای اعلام نیاز به محبت، خشم و درماندگی مان نمایان می شود و این نشان می دهد به ارتباطی که بین ما هست، اعتمادی نداریم. به جای این که از یکدیگر درخواست کنیم، از یکدیگر توقع می کنیم و در نتیجه به جای این که به آغوش هم بیاویزیم، با هم دعوا می کنیم. بعضی از ما سعی می کنیم نیاز طبیعی مان به ایجاد پیوند و علاقه را کم کنیم و نیازمان را پنهان می کنیم. بارزترین جلوهٔ این اشتباه، تمرکز روی مسئلهٔ جنسی ست. پیام های مبهمی که به یکدیگر می دهیم باعث می شود در زندگیِ جنسی مان ناکامل باشیم و شریک زندگی مان هم نمی تواند به درستی به آن پاسخ بدهد.
جملات برگزیده کتاب محکم در آغوشم بگیر:
- عشق همه چیز است و واقعاً ارزشش را دارد که برایش بجنگی، برایش شجاعت به خرج بدهی و همه چیز را به خطر بیندازی... و اگر چیزی را برایش به خطر نینداختی، بزرگ ترین خطر را کرده ای. (اریکا جونگ)
- آن چه اهمیت دارد، درست کردنِ اشتباهات است، حتا اگر فقط در حد تمایل به تلاشِ دوباره باشد. (دبورا بلوم)
- قطع دلبستگی ها خطرناک اند و قطع رابطه ها، مثل یک قرنیه ی خراشیده، دردناک. (توماس لوئیس)
- انسان وقتی کسی را دوست دارد، از هر زمانِ دیگری آسیب پذیرتر است. (زیگموند فروید)
- قلبی که به قلبِ دیگری پاسخ ندهد، رو به مرگ می رود. (پرل باک)
- مشاجره بهتر از تنهایی ست. (ضرب المثل ایرلندی)
چرا باید کتاب محکم در آغوشم بگیر را بخوانیم؟
محکم در آغوشم بگیر اثری است که مرز و محدوده ای ندارد. چرا که نمی توان برای عشق مرز و محدوده ای معین کرد. راهکارهای این کتاب برای تمام کسانی که دوست دارند عشق سالم را تجربه کنند، موثر است. فرقی نمی کند در ابتدا و آغاز یک رابطه هستند یا سال هاست که رابطه ای دارند. چه جوان هستید که پیر، این کتاب عشق را به درون زندگی شما می آورد. تمام کسانی که در پی برقراری رابطه ای سالم و سازنده هستند، تمام افرادی که دوست دارند زندگی خود و شریکشان از عشق و محبت سرشار باشد، می توانند از این کتاب استفاده کنند. مشاوران ازدواج نیز کتاب محکم در آغوشم بگیر را اثری مفید می دانند. این کتاب یکی از بهترین کتاب ها درباره روابط زوجین است.
شناسنامه کتاب محکم در آغوشم بگیر
- نویسنده: سو جانسون
- مترجم:سمانه پرهیز گاری
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: ملیکان
- تعداد صفحات: 240
- موضوع کتاب:کتاب خانواده و روابط
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .