درباره گلستان جعفریان
جعفریان در سال 1352 در مشهد متولد شد ولی به شهر کرج کوچ نمود. تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی الهیات (گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی) ادامه داده است. او کار تالیف را با کتاب "چنده لا تا جنگ است" آغاز کرد. جعفریان به مدت 2 سال معاون پژوهش دانشگاه علوم انتظامی بوده و با روزنامه های قدس و خراسان، دوهفته نامه کمان (دفتر ادبیات و هنر)، موسسه روایت فتح (بخش تحقیق)، بسیج جامعه پزشکی و ماهنامه سوره همکاری داشته است. او در مسابقات استانی و دانشجویی صاحب جوایزی شده و در جشنواره مطبوعات سال 83 در بخش ویژه به دلیل صفحه هنرمندان شهید در مجله سوره مقام اول را کسب کرد. از جمله آثار اوست: داستان بلند زندگی امیر سرلشکر شهید "حسن آبشناسان"، "چهار فصل کوچ"، "چه زود بزرگ شدیم" (خاطرات شهر جنگی)،"شیر صحرا" و "تیک تاک زندگی".
درباره کتاب پاییز آمد
اولین سطر این کتاب عاشقانه در زمستانی سرد نوشته شد، روزی که نویسنده در میانه ی برف قدم به زنجان گذاشت تا شنونده ی سرگذشت فخرالسادات موسوی همسر سردار شهید احمد یوسفی باشد. ملاقات گلستان جعفریان و خانم موسوی آغاز یک هم نشینی چهار ساله بود. این دو به مدت سی ساعت به گفتگو نشستند تا داستانی شنیدنی را به انسجام دربیاورند. کتاب صوتی پاییز آمد اینگونه شکل گرفت، روایتی که از سال های شاد کودکی در مشهد آغاز شد و در ادامه به سرمای استخوان سوز زنجان رسید، جایی که عشقی غیرمنتظره در پرآشوب ترین دوران ایران معاصر به انتظار بانوی قهرمان قصه نشسته بود. آنچه در این کتاب صوتی می شنوید با هرچه تاکنون به نقل از همسران شهدا به دستتان رسیده تفاوت دارد. روایت فخرالسادات موسوی -که در داستان فخری خطاب می شود- دارای ویژگی ای ستودنی و منحصربه فرد است چون زنده یاد شهید احمد یوسفی از دید او نه یک شخصیت فرازمینی، بلکه فردی عادی است. در اینجا ردپایی از معصومیت بی خط و خشی که با تصویر اغراق آمیز رسانه ها به شهیدان نسبت داده می شود نمی بینید. مرد زندگی فخری قبل از هر چیز همسر، دوست و همراه او بود. آن ها در کنار هم با چالش های زندگی تمام زوج های جوان مواجه شدند، برای عزیزان از دست رفته در جنگ عزاداری کرده و به سعادتشان غبطه خوردند. روزهای با هم بودنشان ایامی خجسته بود، با این حال مهارت قلم گلستان جعفریان و نگاه پخته ی فخرالسادات موسوی اجازه نمی دهد مبارزان کتاب صوتی پاییز آمد را اشخاصی دست نیافتنی ببینید. لازم به ذکر است که نویسنده در مقدمه به تجربه ی مسحورکننده خود از ملاقات های متعددش با همسر شهید می پردازد. او که در طول چهار سال تالیف کتاب بیشتر از بیست بار به زنجان سفر کرده تصویری بدون روتوش از زندگی واقعی خانواده ی سردار احمد یوسفی ارائه می دهد که شنیدن آن برای تمام دنبال کنندگان آثار دفاع مقدس الزامی است، زیرا بی شک آن ها را با جنبه ای کمتر شناخته شده از شهدای عزیز و فداکار جنگ تحمیلی آشنا خواهد کرد.
در بخشی از کتاب پاییز آمد میخوانیم...
ترسیدم و بی مقدمه دویدم توی اتاق و گفتم: «داداش! چی شده؟ چه بلایی سرت اومده؟». دودستی جلوی دهانم رو گرفت و گفت: «هیس!» بعد بلند در اتاق رو بست و گفت: «مبادا درمورد چیزی که دیدی با کسی صحبت کنی! این یک ماه مریض نبودم، تهران زندانی بودم. ساواک من رو همراه چند نفر دیگه از دانشگاه دستگیر کردن و به کمیته مشترک ضدخرابکاری بردن» گفتم: «چرا؟ مگه تو خرابکاری؟» گفت: «از نظر حکومت هستم. ما نمی خوایم این رژیم شاهنشاهی فاسد سرکار باشه. ما پیرو آیت الله خمینی هستیم و باید کاری کنیم به ایران برگرده. فخری جان! مبادا به مامان لعیا چیزی بگی. می دونی چقدر حساسه، خیلی آزار می بینه...»
شناسنامه کتاب پاییز آمد
- نویسنده: گلستان جعفریان
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر سوره مهر
- تعداد صفحات: 240
- موضوع کتاب:کتاب انقلاب و دفاع مقدس
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
شنیدن این اثر را به تمام علاقه مندان داستان های واقعی، دوستداران سرگذشت همسران شهدا و طرفداران ژانر عاشقانه-تاریخی پیشنهاد می کنیم. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.