درباره کتاب شب مینا
دوازده داستان کوتاه از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی پرآوازه معاصر را در کتاب «شب مینا» بخوانید.این کتاب بعد از انتشار خیلی زود به زبان هاى زنده دنيا ترجمه و منتشر شده است. ترجمه فرانسوی این کتاب با عنوان «دوازده داستانِ كوتاه سرگردان» کمی متفاوت تر از عناوین دیگر است.
بسیاری از داستان های کوتاه مجموعه شب مینا بعد از انتشار در نشریه های ادبی دیگر با کمی بازنویسی خود مارکز منتشر شده اند. به همین دلیل ممکن است متن بعضی از این داستان ها با داستانهایی که قبلا منتشر شده است کمی متفاوت باشد. کتاب حاضر با ترجمه صفدر تقی زاده از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شده است. ترجمه این کتاب از روی نسخه انگلیسی ترجمه اديت گراسمن از متن اسپانيايى، به فارسى برگردانده شده است.
خلاصه کتاب شب مینا
فهرست مطالب این کتاب:
- مقدمه مترجم
- گابریل گارسیا مارکز
- پیشگفتار
- سفر بخیر، آقاى رئیس جمهور
- سَنت
- زیباى خفته و هواپیما
- خواب هایم را مى فروشم
- من فقط آمدم که تلفن کنم
- ارواحِ ماه اوت
- ماریا دوس پرازِرِس
- هفده مرد انگلیسى مسموم
- ترامونتانا
- تابستانِ خوشِ دوشیزه فوربِس
- روشنایى مثل آب است
- ردِ خونِ تو بر برف
- شبِ مینا
- چشم هاى سگِ آبى رنگ
- تلخکامى سه خوابگرد
- در رثاء خولیو کور تزار
- کسى که گل هاى رُز را در هم ریخت
در روایت داستان های کتاب شب مینا نکته ای که مورد توجه خواننده قرار می گیرد این است که مارکز تلاش دارد به طور ماهرانه ای فضای تیره و تار داستان را به سوی امید هدایت کند. در واقع، گوشه گوشه ی این داستان ها غباری از تنهایی بر زندگی شخصیت های داستان سایه افکنده و با مرور خاطرات هر یک از آنها نویسنده قصد دارد دوران گذشته را زنده سازد.
درباره نویسنده کتاب شب مینا
گابریل خوزه گارسیا مارکز، زاده ی ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده ی آرکاتاکا درمنطقه ی سانتامارا در کلمبیا - درگذشته ی ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، رمان نویس، نویسنده، روزنامه نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می کرد. مارکز برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می شناسند که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است.مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود، اگرچه تمام آثارش را نمی توان در این سبک طبقه بندی کرد. پزشکان در سال ۲۰۱۲ اعلام کردند که مارکز به بیماری آلزایمر مبتلا شده است.او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴، حدود ده سال وقت صرف کرد. در ژانویه ی ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است. میراث او، مجموعه ی بزرگی از کتاب های داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن، همه چیز را ممکن و باورکردنی می نماید. گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه ی ادبی نوبل را دریافت کرد و بنیاد نوبل در بیانه ی خود او را «شعبده باز کلام و بصیرت» توصیف کرد. تمام داستان های وی به نثری نوشته شده اند که از نظر رنگارنگی و جاذبه ی غریبشان، فقط می توان آن ها را با کارناوال های آمریکای جنوبی مقایسه کرد.گابریل گارسیا مارکز، در روز پنجشنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، در ۸۷ سالگی، در مکزیکوسیتی درگذشت. جسد وی فردای آن روز در روز آدینه در مکزیکوسیتی سوزانده و بخشی از خاکستر جسد وی به زادگاهش کلمبیا منتقل شد.
کتاب شب مینا برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن کتاب شب مینا را به همه ی علاقه مندان به داستان کوتاه به ویژه طرفداران ادبیات امریکای لاتین پیشنهاد می کنیم. این کتاب می تواند شروع مناسبی برای داستان کوتاه خواندن باشد.
درباره مترجم کتاب شب مینا
صفدر تقی زاده به سال ۱۳۱۱ و در آبادان به دنیا آمد. در دوران دبیرستان با هنر و ادب ایرانی آشنا شد. این علاقه موجب شد تا فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را آر دانشگاه تهران اخذ نماید. مدتی در دانشکده نفت آبادان زیر نظر اساتید انگلیسی به تحصیل پرداخت. تحصیل در دانشکده نفت موجب پیشرفت دانش زبان انگلیسی وی شد.صفدر تقی زاده علاوه بر ترجمه انگلیسی به فارسی و ترجمه فارسی به انگلیسی، سال ها به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. وی در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی تدریس زبان انگلیسی تخصصی را بر عهده داشت. عضو هیئت داوران جایزه ادبی مجله گوردون، جایزه ادبی پکا، جایزه ادبی گلشیری و جایزه ادبی یلدا بود ولی هرگز ترجمه را رها نکرد. اگر ادبیات وجود نداشت، نویسنده: دوریس لسینگ و شعر جهان، شاعر: سی. ک. ویلیامز نمونه ای از ترجمه انگلیسی به فارسی تقی زاده می باشد.
قسمتی از کتاب شب مینا
بعدازظهر که به خانه برگشتیم، مار آبی عظیمی دیدیم که گردنش را به چارچوب در میخ کرده بودند. سیاه بود و مثل فسفر درخشان. چشم هایش هم چنان برق می زد، آرواره هایش از هم بازمانده بود و دندان های اره مانندش بیرون زده بود، چنان که گویی طلسم کولی هاست. در آن ایام، من فقط نه سالم بود و با دیدن آن منظره چنان وحشت زده شدم که صدایم در گلو خفه شد، اما برادرم که دو سال از من کوچک تر بود، کپسول اکسیژن و ماسک و باله ها را زمین انداخت و همان طور که از ترس جیغ می کشید پا به فرار گذاشت. دوشیزه فوربس از بالای پله های سنگی پرپیچ و خمی که از صخره های کنار بارانداز تا خانه بالا می آمد، صدای جیغ او را شنید و مضطرب و رنگ پریده به سوی ما دوید اما همین که چشمش به آن جانور میخکوب شده افتاد، به دلیل وحشت ما پی برد. همیشه می گفت وقتی دو بچه با هم بیفتند در کاری که هر کدامشان به تنهایی می کند، مقصرند. این بود که برای جیغ برادرم، هر دوی ما را سرزنش کرد و چون نتوانسته بودیم جلوی خودمان را بگیریم، ما را به باد سرکوفت گرفت. به زبان آلمانی حرف می زد و نه به زبان انگلیسی که در قراردادش به عنوان معلم سرخانه تصریح شده بود که با این زبان صحبت کند. آلمانی حرف زدنش شاید به این علت بود که خودش هم وحشت کرده بود اما حاضر نبود اقرار کند. همین که نفسی تازه کرد، دوباره به زبان انگلیسی خشک و بی احساس و وسواس خانم معلمی اش برگشت. به ما گفت: «این مار helema Muraena است، این اسم را به این دلیل رویش گذاشته اند که از نظر یونانی های باستان جانور مقدسی بوده».
«تا او را دیدم که با گام های آرامِ یک شیر ماده از کنارم گذشت، با خود اندیشیدم: «این زیباترین زنی است که در عمرم دیده ام.» شبحی ملکوتی بود که لحظه ای هستی یافت و بین انبوه جمعیتی که در فرودگاه بودند از نظر ناپدید شد. ساعت نه بامداد بود. تمام شب یکریز برف باریده بود و رفت وآمد اتومبیل ها در خیابان های شهر، سنگین تر از همیشه بود و در بزرگراه ها که کامیون ها پشت سر هم صف بسته بودند و شیشه های اتومبیل ها در برف بخار گرفته بود، ترافیک حتی کندتر بود. با این همه، در سالن فرودگاه هنوز بهار بود. پشت سرِ زنی هلندی ایستاده بودم که تقریبآ یک ساعت درباره وزن یازده چمدانش چک و چانه می زد. رفته رفته داشتم خسته می شدم که آن شبح زودگذر را دیدم و نفس در سینه ام حبس شد. این بود که نفهمیدم چه طور قال قضیه کنده شد. آنگاه متصدی صدور بلیت پرواز، درباره حواس پرتی ام متلکی پراند و مرا از ابرها پایین کشید. به بهانه پوزش خواهی پرسیدم به عشق در نگاه اول، اعتقاد دارد یا نه. گفت: «البته، عشق جز از این راه، امکان پذیر نیست.»
شناسنامه کتاب شب مینا
- نویسنده: گابریل گارسیا مارکز
- ترجمه: صفدر تقی زاده
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۲۶۰
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد