درباره کتاب اعتراف
کتاب اعتراف من، اثری نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1884 به انتشار رسید. تولستوی در اواخر زندگی، ثروت و شهرت خود را پس زد و به نوعی، به زاهدی تبدیل شد که به دنبال معنای زندگی می گشت. او اندکی بعد در یک ایستگاه قطار چشم از جهان فرو بست. این نویسنده ی بزرگ در دوران اوج شهرت خود، بحرانی از معنا را تجربه کرد. او به گفته ی خودش، مدام به خودکشی فکر می کرد و دیگر نمی توانست بدون درک هدف و معنای هستی اش، به زندگی خود ادامه دهد. تولستوی ماجرای این جست و جوی خود برای یافتن معنای زندگی و تفکراتش درباره ی هستی را در کتاب اعتراف من با مخاطبین سهیم شد تا به یکی از اولین اندیشمندانی تبدیل شود که به شکلی مدرن، به مسئله ی هستی و درک معنای زندگی پرداخته است.
خلاصه کتاب اعتراف
این کتاب شرح حالی از تولستوی نویسنده ی مشهور روسی است که دیدگاه های او درباره ی معنای زندگی، خداباوری و آموزه های دینی را بیان می کند که در کودکی به او تفهیم شده و او همواره درباره ی آن ها دچار شک و تردید است. مهم ترین درون مایه ی این خود زندگی نامه، بحث درباره ی ایمان به لایزالی خدا، تقدس روح، ارتباط خداوند با امور روزمره ی انسان ها و اخلاقیات پسندیده است. به باور تولستوی این مفاهیم در طول تاریخ همیشه منجی انسان ها بوده و ماهیت اعتقادات او را شکل داده است. اما آیا امکان دیگری وجود ندارد؟ چطور می توان مذهبی را پذیرفت بدون این که منطق و عقل را فراموش کرد؟ برای پاسخ به این سوال ها، تولستوی شروع به مطالعه درباره ی ادیان مختلف می کند تا ببیند آیا مذهب می تواند او را به رستگاری جاوید و کشف معنای زندگی برساند؟ او تاملات خود در این زمینه را در شانزده فصل در کتاب اعتراف شرح داده است.
درباره نویسنده کتاب اعتراف
لف نیکلایویچ تولستوی، زاده ی 9 سپتامبر 1828 و درگذشته ی 20 نوامبر 1910، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده ی روس بود.لئو در خانواده ای اشرافی و با پیشینه ی بسیار قدیمی در یاسنایا پالیانا (در 160 کیلومتری جنوب مسکو) زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه اش تاتیانا قرار گرفت. او در سال 1844 در رشته ی زبان های شرقی در دانشگاه قازان نام نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ 1846 تغییر رشته داد و خود را به دانشکده ی حقوق منتقل کرد تا با کسب دانش وکالت به وضعیت نابسامان 350 نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او انتقال یافته بودند، رسیدگی کند و با اصلاحات اراضی خود به شرایط رنج آور اجتماعی آنان خاتمه دهد.تولستوی در سال 1851 پس از گذراندن دوران مقدماتی نظام، در جنگ های قفقاز شرکت کرد. تجاربی که از زندگی سربازان کسب کرده بود، مبنای داستان های قفقازی او شد. با شروع جنگ های کریمه در سال 1854 به جبهه ی سواستوپل منتقل شد. او به خاطر ارسال گزارش های واقعی از صحنه های نبرد در کتاب قصه های سواستوپل، نامش به عنوان نویسنده ای چیره دست بر سر زبان ها افتاد. تولستوی پس از سقوط سواستوپل به سن پترزبورگ رفت. او در آنجا از ارتش کناره گیری کرد و پس از آن به شهر خود بازگشت.تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده است. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می کرد.تولستوی در روز 20 نوامبر 1910 درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
درباره مترجم کتاب اعتراف
آبتین گلکار، مترجم زبان و ادبیات روسی، متولد سال ۱۳۵۶ در تهران است. او دوره ی کارشناسی را در دانشگاه تهران گذرانده و دوره ی کارشناسی ارشد و دکتری ادبیات روسی را در دانشگاه ملی کی یف (تاراس شوچنکو) سپری کرده است. وی در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، استاد مدعو دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی است. گلکار تاکنون آثار مختلفی از ادبیات و تاریخ روسیه را ترجمه کرده است که از جمله آن ها می توان به آثاری از گوگول، بولگاکوف، چخوف، تورگنیف، رادزینسکی، زوشچنکو و... اشاره کرد. ترجمه ی گلکار از کتاب استالین، اثر ادوارد رادزینسکی، در سال ۱۳۹۳ منتشر شد که این ترجمه جایزه ی کتاب سال در رشته ی تاریخ را در سال ۱۳۹۴ گرفت. همچنین ترجمه ی گلکار از رمان آشیانه ی اشراف، اثر ایوان تورگنیف، در نخستین دوره ی جایزه ی ابوالحسن نجفی (۱۳۹۵)، عنوان بهترین ترجمه ی سال را به دست آورد.
سبک نگارش کتاب اعتراف؛ نوشتن از خود
لئو تولستوی بارها در نامه هایش به اهمیتی که به زندگی نامه می دهد، اشاره کرده است. از نظر او شرح سرگذشت آدمی قدرت بسیاری دارد و جنبه هایی از شخصیت فرد را نشان می دهد. زندگی نامه را با عنوان های مختلفی مثل سرگذشت، شرح حال و تذکره می خوانند که روایت بخشی از زندگی شخصیت آن است. از روزگاران کهن تا امروز درباره ی شخصیت های مختلف سیاسی و فرهنگی زندگی نامه نوشته شده است. سبک های مختلفی در زندگی نامه نویسی وجود دارد که بر اساس شکل و محتوا به انواع گوناگونی تقسیم می شود. یکی از سبک های شرح حال نویسی که بین نویسندگان محبوبیت دارد، اتوبیوگرافی یا خودزندگی نامه نویسی است که در آن نویسنده درباره ی سرگذشت خودش می نویسد. سبک نگارش این دسته از زندگی نامه نویسی هم تنوع گسترده ای دارد و شامل متن های خشک با تاکید بر درج اعداد و ارقام می شود، متن هایی که از ذوق و هنر ادبی مایه گرفته اند و متن هایی که با داشتن عناصر ادبی به داستان شبیه اند. کتاب اعتراف جزو این دسته از متون است که با عناصر ادبی نوشته شده و چون تولستوی در آن به جنبه های تیره و تار زندگی اش اشاره کرده، عنوانش را اعتراف انتخاب کرده است.«نشر روزگار نو»، کتاب اعتراف را با ترجمه ی «نسرین مجیدی» منتشر کرده است . این کتاب، سال ها پیش با عنوان «اعترافات من» با ترجمه ی «هوشنگ فتح اعظم» توسط ناشران متفاوت در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. «آبتین گلکار» نیز با همکاری «نشر گمان» این کتاب را ترجمه کرده است. علاقه مندان برای دانلود کتاب اعتراف می توانند در ادامه بخشی از کتاب با ترجمه نسرین مجیدی را مطالعه کنند.
قسمتی از کتاب اعتراف
آنهایی که آشکارا به مسیحیت ارتروکس باور داشتند یا دارند اکثرا افراد ابله، بی رحم و بی اخلاق هستند که خودشان را بسیار مهم می پندارند. درحالی که عقل، شرافت، یکرنگی، بلندنظری و اخلاق اکثرا نزد افرادی به چشم می خورد که خود را بی ایمان می دانند. (کتاب اعتراف – صفحه ۱۶)
حتی آرزوی دانستن حقیقت را هم نداشتم، زیرا حدس می زدم این حقیقت در چه نهفته است. حقیقت آن بود که زندگی بی معناست. گویی می زیستم و می زیستم. می رفتم و می رفتم و به پرتگاهی نزدیک می شدم و به روشنی می دیدم پیش رویم چیزی جز نابودی نیست. (کتاب اعتراف – صفحه ۳۵)
اعمالم هرگونه که باشند، همگی از یاد خواهند رفت، کمی دیرتر یا زودتر، و از خود من هم چیزی باقی نخواهد ماند. چگونه انسان می تواند این را نبیند و زندگی کند. این است که مایه شگفتی است! فقط تا زمانی می توان زندگی کرد که مستِ زندگی بود. ولی به محض آنکه هشیار می شوی دیگر نمی توانی نبینی که همه اینها فقط فریب است. آن هم فریبی ابلهانه! مسئله دقیقا همین است که حتی هیچ چیز خنده دار و رندانه ای هم نمی توان در آن یافت، فقط بلاهت است و بی رحمی. (کتاب اعتراف – صفحه ۳۸)
هرقدر به من بگویید: تو نمی توانی به معنای زندگی پی ببری، فکر نکن، زندگی ات را بکن. دیگر نمی توانم این کار را انجام دهم، زیرا در گذشته بیش از حد این کار را کرده ام. اکنون دیگر نمی توانم شب و روز را نبینم که می دوند و مرا به سوی مرگ می برند. من فقط همین یک چیز را می بینم، زیرا همین یک چیز حقیقت است. بقیه همه فریب است. (کتاب اعتراف – صفحه ۴۰)
من باید معنای زندگی ام را بشناسم و دانستن اینکه زندگی من بخشی از بینهایت است، نه تنها به آن معنا نمی دهد، بلکه هرگونه معنای محتمل را نیز از آن می گیرد. (کتاب اعتراف – صفحه ۵۴)
به خودم می گفتم: زندگی شری بی معناست. در این تردیدی وجود ندارد. ولی من زندگی می کردم، هنوز زندگی می کنم، و تمام بشریت هم زندگی می کرد و می کند. چطور ممکن است؟ وقتی بشریت می تواند زندگی نکند، برای چه زندگی می کند؟ مگر می شود گفت که فقط من و شوپنهاور این قدر عاقلیم که به بی معنایی و شر زندگی پی برده ایم؟ (کتاب اعتراف – صفحه ۶۸)
هیچ کس جلوی من و شوپنهاور را نمی گیرد که زندگی را نفی نکنیم. ولی در آن صورت به جای تحلیل و استدلال باید خودت را بکشی. اگر از زندگی خوشت نمی آید، خودت را بکش. اگر زندگی می کنی و نمی توانی معنای زندگی را دریابی، پس به آن پایان بده، نه آنکه در این زندگی چرخ بزنی و داد سخن بدهی و کاغذ سیاه کنی که زندگی را درک نمی کنی. (کتاب اعتراف – صفحه ۶۹)
هنگامی که به جمع محدود همسن و سالان خودم می نگریستم، فقط کسانی را می دیدم که درکی از پرسش من نداشتند، یا پرسش را درک می کردند و آن را با سرمستی های زندگی در خودشان خفه می کردند. (کتاب اعتراف – صفحه ۷۱)
شناخت حقیقت فقط به وسیله زندگی امکان پذیر است. (کتاب اعتراف – صفحه ۹۳)
شناسنامه کتاب اعتراف
- نویسنده: لف تالستوی
- ترجمه: آبتین گلکار
- انتشارات: گمان
- تعداد صفحات: ۱۲۳
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی اعتراف
- گوینده: رضا عمرانی
- ناشر صوتی: نشر ماه آوا
- مدت: 2 ساعت و 51 دقیقه