درباره کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
رساله ای کوچک در باب فضیلت های بزرگ ۱۸ فصل دارد که هرکدام به یک فضیلت اخلاقی می پردازد. به واقع وجه اشتراک این هجده فضیلت که سبب شده در فهرست اسپونویل در این کتاب موردِبحث قرار بگیرد این است که وجود هرکدام از این گرایش های قلبی و روحی در یک فرد احترام اخلاقی ای که برای او قائل هستیم را افزایش می دهد، و در مقابل نبودشان این احترام را کاهش می دهد.اسپونویل در پرداختن به هر هجده فضیلت جنبهٔ اختصار را رعایت می کند و هیچ گاه به پیچیده گویی و زیاد گویی نمی افتد. درواقع توضیح می دهد که این کتاب را خطاب به تمام قشرهای جامعه نوشته است. نویسنده توضیح می دهد که تمامی این هجده فضیلت در وادی اخلاق جای نمی گیرد، مانند فضیلتِ ادب یا عشق که به گفته خودش مدت هاست از سرزمین اخلاق بیرون رانده شده است. ویژگی دیگری که رساله ای کوچک در باب فضیلت های بزرگ را منحصربه فرد می سازد این است که اسپونویل آگاهانه به اخلاقِ عملی می پردازد تا اخلاقِ نظری، و به واقع تاجایی که امکان دارد به شرح اخلاقِ زنده مشغول می شود تا اخلاق مبتنی بر نظریه پردازی.رساله ای کوچک در باب فضیلت های بزرگ اثری نیست که به سرعت خوانده شود، و مهم تر از آن کتابی نیست که شما را به راحتی رها کند. جملات نه چندان پیچیدهٔ اسپونویل پیرامون مباحثی که در نگاه اول عنوانی روزمره و پیش پا افتاده به نظر می آید، در ذهن خواننده ته نشین می شود و تا مدت ها باقی می ماند. صحبت پیرامون شجاعت، عدالت، دلسوزی و… مانند تمام مباحث کتاب سهل و ممتنع است. سهل بدین معنا که شاید هر خواننده ای در نگاه اول معنای آن را بداند و ممتنع از آن جنبه که واکاویِ آن شما را با جنبه هایی از تعاریف هر فضیلت روبرو می کند که پیش تر به آن نیندیشیده بودید.اسپونویل در بخش های مختلف کتاب در شرح هر فضیلت نقلِ قول ها و ارجاعات متعددی از متکلمین و فلاسفهٔ بیست وپنج قرن اخیرِ تاریخ بشر می آورد. او از ذکر این نکته پروایی ندارد که به واقع تحت تأثیر تعمق و تفحص گذشتگان پیرامون فضیلت ها دست به نگاشتن این کتاب برده است و در حقیقت به شیوه ٔ خودش و با امکانات خود تلاش آنان را ادامه داده است.
خلاصه کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
در این جستار وی برای هر یک از فضیلت هایی که مهم می داند ، مقالاتی خاص تهیه کرده است. یعنی گفته هایی که موجب افزایش عزت اخلاقی می شوند. او هجده فضیلت رفتاری را معرفی می کند. نویسنده این کتاب سعی دارد از قضاوت های اخلاقی دوری کند و آنچه او فضیلت رفتاری به حساب می آورد با نوعی قدرت "عمل کردن" معنا پیدا می کند. "اسپونویل در این کتاب هشدار می دهد که فضیلت را نمی توان با خواندن کتاب یا با درس اخلاق به دیگری آموزش داد.بلکه آن را تنها به واسطه چیزی که او تجارب بی واسطه فردی و جمعی می نامد می توان حاصل کرد. در جایی از کتاب او متذکر می شود که:"فضیلت نیرویی است که عمل می کند یا می تواند عمل کند. فضیلت قدرت خاصی است .فضیلت موجودی است که ارزش خود را خود می سازد ، به عبارت دیگر تعالی خود را. "این کتاب به تشریح هجده معیار نیکی، هجده فضیلت رفتاری می پردازد که عبارت اند از ادب، وفاداری، دوراندیشی، میانه روی، شجاعت، عدالت، بخشندگی، دلسوزی، بخشایش، سپاس گزاری، افتادگی، سادگی، بردباری، پاک دامنی، نرم دلی، حسن نیت، شوخ طبعی، و عشق.
درباره نویسنده کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
آندره اسپونویل (André Comte-Sponville) (زاده ۱۲ مارس ۱۹۵۲) فیلسوف معاصر فرانسوی است. وی در پاریس به دنیا آمده و در اکول نرمال سوپریور تحصیل کرد. او دکتری فلسفه خود را از دانشگاه پانتئون-سوربن دریافت نمود.گرچه وی از طرفداران خداناباوری و ماده باوری است اما ایدئولوژی خاص خود دربارهٔ معنویت را دارد. مهمترین جنبه کارهای اسپونویل گذر از ماده باوری خداناباور (Materialistic Atheism) سنتی و ارائه پساماده گرایی (Post-materialism) است، چرا که او تصویری معنوی و روحانی از خداناباوری ارائه داده است.
درباره مترجم کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
مرتضی کلانتریان متولد 1311 در تهران مترجم ایرانی است که بسیاری از آثار بزرگ ادبی را برای نخستین بار به فارسی ترجمه کرده است.ترجمه ها:وجدان زنو رمانی از ایتالو اسووو، انتشارات آگاه.سیمای زنی در میان جمع رمانی از هاینریش بل، نشر آگه.نقطه ضعف رمانی از آنتونیس ساماراکیس، انتشارات آگاه.ظرافت جوجه تیغی رمانی از موریل باربری، انتشارات کندوکاو.
قسمتی از کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
در باب فضیلت وفاداری:
انسان روح نیست مگر توسط خاطره، موجود بشری نیست مگر به وسیلهٔ وفاداری. ای انسان، از فراموش کردن خاطره ات حذر کن! روح وفادار، خود روح است.
در باب فضیلت میانه روی:
میانه روی یک انتظام بخشی خودخواستهٔ میل به زندگی است، تأیید سالم توان وجود داشتن، همان طوری که اسپینوزا می گفت، به ویژه سلطهٔ روح ما بر تمایلات نامعقولِ عواطف و شهوات ما. میانه روی یک احساس نیست، بلکه یک اقتدار است، یعنی یک فضیلت است.
در باب فضیلت شجاعت:
انسان از دست خود بینی خود خلاص نمی شود؛ انسان از اصل لذت بردن رهایی نمی یابد. ولی در خدمت کردن به دیگران لذت خود را یافتن، در انجام عمل سخاوتمندانه آرامش خود را پیدا کردن، نه فقط ازخودگذشتگی یا نوع دوستی را نفی نمی کند بلکه تعریف آن و اصل فضیلت است.
در باب فضیلت بخشندگی:
بخشندگی هم آگاهی از آزادی خویش است (یا از خویشتن خود به عنوان آزاد و مسئول) و هم تصمیم جدی در استفاده از آن به نحو مطلوب. پس، آگاهی و اعتماد: آگاهی از آزاد بودن، اعتماد به استفاده ای که از این آزادی خواهد شد. به همین خاطر است که بخشندگی احترام به خود را پدید می آورد، که بیشتر نتیجهٔ آن است تا اصل آن.
در باب فضیلت سپاس گزاری:
سپاس گزاری شادی است، این را به تکرار بگوییم، سپاس گزاری عشق است: از همین راه به نیکوکاری می رسد، که مثل «یک سپاس گزاری آغازین، یک سپاس گزاری بی علت، یک سپاس گزاری بی قیدوشرط است، مثل خود سپاس گزاری که یک نیکوکاری کمکی یا احتمالی است».
در باب فضیلت بردباری:
مسالهٔ بردباری، بیشتر در زمینهٔ تحمل دیدگاه های گوناگون پیش می آید. به همین خاطر است که بیشتر وقت ها، و تقریباً همیشه، مطرح می شود. ما بیش از آنچه می دانیم نمی دانیم، و هر چه می دانیم، مستقیم و غیرمستقیم، بستگی به آن چیزی دارد که ما نمی دانیم.
در باب فضیلت عشق:
عشق مسالهٔ پیچیده ای است که سخن گفتن از آن کار آسانی نیست. انسان آنچه می خواهد دوست ندارد بلکه خواهش انسان او را به سوی آن می کشاند، و آن چه را دوست دارد انتخاب نمی کند. انسان چگونه عشق ها و خواهش هایش را انتخاب می کند، حال آنکه نمی تواند – ولو از میان خواهش های گوناگون، ولو از میان عشق های گوناگون – جز با توجه به آن ها انتخاب کند؟ عشق سفارشی نیست، و درنتیجه، نمی تواند یک وظیفه به شمار آید.
شناسنامه کتاب رساله ای کوچک درباب فضیلت های بزرگ
- نویسنده: آندره کنت اسپونیول
- ترجمه: مرتضی کلانتریان
- انتشارات: آگه
- تعداد صفحات: ۳۶۸
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد