درباره کتاب از میان صنوبرهای سیاه
کتاب از میان صنوبرهای سیاه اثر جوزف بویدن ترجمه محمد جوادی درون مایه این رمان زندگی سرخ پوستان کانادا است . در مقابل با شهرنشینی در جهان امروز و تلاش و مبارزه برای حفظ آیین ها و سنت های گذشته. این رمان، با توصیف های زیبا و روان، و گاه مبهم از شخصیت ها و فضای داستان، ذهن خواننده را طوری درگیر خود می کند كه او مشتاقانه داستان را دنبال خواهد كرد.
خلاصه کتاب از میان صنوبرهای سیاه
ویل برد، خلبانی افسانه ای است که اکنون در بیمارستانی در شهر موس فکتوری در اونتاریو به کما رفته است. برادرزاده ی زیبا و خودساخته اش، آنی برد، از سفر پرخطر خود بازگشته تا در کنار تخت ویل، مراقب او باشد. این دو شخصیت که به شکل های مختلفی رنج و درد کشیده اند، همبستگی و صمیمیت خویشاوندی خود را با زبان بی زبانی و سکوت به یکدیگر نشان می دهند. داستانی که از پس این اتفاقات پی گرفته می شود، سرشار است از اندوه، عشق آتشین، دشمنی های خونی کهن، ناپدید شدن های مرموز، آتش، سقوط هواپیما، قتل و روابطی که یک خانواده و یک ملت را در کنار هم قرار می دهند. همین که ویل و آنی پرده از اسرارشان برمی دارند-خیانتی تراژیک که ویل تاوانش را با خانواده ی خود داد و تلاش ناامیدانه ی آنی برای پیدا کردن خواهر مفقودش، سوزان-حماسه ای عظیم از سرسختی و سرنوشت شکل می گیرد. جوزف بویدن با بردن شخصیت های داستان به مکان هایی عجیب از سرزمین های وحشی و بالادستی کانادا گرفته تا زرق و برقی آکنده از مواد مخدر در باشگاه های منهتن، نگاهی دقیق به جزئیات زندگی هر یک از آنان دارد. رمان از میان صنوبرهای سیاه، نشان دهنده ی استعداد بدیع و خیره کننده، و توانایی فوق العاده ی جوزف بویدن است.
درباره نویسنده کتاب از میان صنوبرهای سیاه
جوزف بویدن، زاده ی 31 اکتبر 1966، رمان نویس و نویسنده ی داستان کوتاه کانادایی است. او در رشته ی نویسندگی خلاقانه در دانشگاه یورک و دانشگاه نیواورلئان تحصیل کرده است. به گفته ی خود بویدن، او در سنین نوجوانی مبتلا به افسردگی شدید بوده و یکبار هم اقدام به خودکشی کرده است. جوزف به همراه همسر نویسنده اش، آماندا بویدن، در ایالت لویزیانا سکونت دارد.
درباره مترجم از میان صنوبرهای سیاه
محمد جوادی سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمد. در نوزده سالگی و پیش از ورود به دانشگاه، با تکمیل دوره ی زبان انگلیسی، ترجمه ی متون مختلف را آغاز کرد.علاقه اش به یادگیری زبانی دیگر در سال ۱۳۷۸، با ورود به دانشگاه علامه طباطبایی و تحصیل در رشته ی مترجمی زبان فرانسه دوچندان شد.در سال ۱۳۸۰ اولین برگردان کتاب را آغاز کرد و تاکنون ۲۱ عنوان ترجمه از زبان های انگلیسی و فرانسه در حوزه های ادبیات داستانی و روان شناسی از وی منتشر شده است.در سال ۱۳۹۳، جوادی به عنوان مترجم آثار جوزف بویدن در ایران، از طرف «مرکز بین المللی ترجمه ی ادبی بنف» کانادا انتخاب شد تا ضمن دیدار با این نویسنده ی کانادایی-ایرلندی و تبادل نظر درباره ی برگردان رمان «اورندا» جدیدترین اثر وی، میزگرد و نشست های تخصصی در حوزه ی ترجمه ی ادبیات داستانی و چالش های آن، به همراه چهارده مترجم دیگر از سراسر جهان داشته باشد.
قسمتی از کتاب از میان صنوبرهای سیاه
یک چیز خوب درباره ى داشتن دوستى که هرگز صحبت نمى کند، وجود دارد؛ اینکه همیشه مجبور است گوش بدهد.
وقتى چیزى را از دست مى دهى، چیزى که تمام دنیاى تو است، دو انتخاب دارى؛ غرق شدن در خاکستر چوب هاى سوخته، در ذره هاى پارچه ى پوسیده شده و تکه هاى سیاه شده ى ظروف غذا و آلبوم هاى نم گرفته ى عکس که حاصل زندگى ات بوده است و پیدا کردن چیزى در درونت که تو را به حرکتِ دوباره وادار کند.
بیشتر مادربزرگ ها و پدربزرگ ها هرکدام به نوعى لنگ لنگان راه مى روند و سبدهاى چرخدار را به جلو هل مى دهند. سبک زندگى آنان از چادر نشینى، تله گذارى، شکار ، مبادله و تجارت براى زنده ماندن فاصله گرفته است و به زندگى در خانه هاى چوبى و هل دادن سبدهاى چرخدار از میان سالن ها و راهروهاى مملو از موادغذایى گرانقیمت و ناسالم تغییر پیدا کرده است. این تغییرها در طى چندین دهه به تدریج شیوه ى زندگى شان را عوض کرده است. براساس گزارش اى پى تى ان، شبکه ى تلویزیونى سرخپوستان، دیابت، چاقى و سرطان جامعه ى ما و تمام جوامع شمالى را در برگرفته است.
وقتى قلب ها از تپیدن باز مى ایستد، بدن ها نیز از حرکت باز مى ایستد. ولى فکر مى کنم پس از اینکه قلبى از تپیدن باز مى ایستد، شور زندگى در جهان همچنان ادامه دارد. وقتى شور زندگى موجودى زنده، مثل اردک ماهى، یا تاس ماهى، کبک، گوزن یا انسان رو به پایان است، ضربان آن قلب همچنان ادامه مى یابد، شاید کمى آهسته تر، اما به نبض تپنده ى جریان روز و شب مى پیوندد. به دنیاى ما. وقتى جوان بودم باور داشتم شفق شمالى، جریان برقى که روى پوستم، زیر اورکتم حسمى کردم و صداى مبهمش در گوش هایم، روح اعظم بود که امواج و ارتعاش هاى مثبت زندگى هاى گذشته را جمع مى کرد و جهان را با نیروى ارواح حیوان ها تغذیه مى کرد.
تصور اینکه پدربزرگ، مادربزرگ و والدینمان زمانى جوان و عاشق و معشوق بودند و کارهاى خطرناکى انجام مى دادند، کمى عجیب است. ما بچه ها قادر نیستیم زندگى واقعى و کامل والدین و نیاکانمان را تصور کنیم. نمى توانیم مجسم کنیم آنان هم زمانى مانند ما بوده اند.
شناسنامه کتاب از میان صنوبرهای سیاه
- نویسنده: جوزف بویدن
- ترجمه: محمد جوادى
- انتشارات: افراز
- تعداد صفحات: ۳۸۱
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد