درباره کتاب دلبند
کتاب دلبند او در سال 1988 منتشر شد. این کتاب در همان سال موفق به دریافت جایزه ی معتبر پولیتزر شد. ساختن فیلم از روی کتاب های موفق یکی از شایع ترین روش های فیلم سازی است؛ آثار تونی موریسون هم از این قاعده مستثنا نبوده اند. فیلم دلبند با بازی اوپرا وینفری، مجری و تهیه کننده موفق آمریکایی، یکی از اقتباس های سینمایی از آثار موریسون است.
داستان اسارت و برده داری سیاه پوستان در آمریکا یکی از مهم ترین جنبه های اجتماعی و سیاسی این کشور بوده و همچنان هم هست. در تاریخ ادبیات نویسندگان زیادی سعی کردند با نوشته ها و آثارشان به این تبعیض بپردازند، یکی از نخستین نمونه های ادبی در این حیطه متعلق به کتاب «کلبه ی عمو تُم» نوشته ی هریت بیچر استو است؛ اما به جرات می توان گفت هیچ نویسنده ای به اندازه ی تونی موریسون در این حوزه موفق و تأثیرگذار نبوده است. او توانسته است در طول زندگی هنری اش با استفاده از کلام تأثیرگذار و شاعرانه این دیدگاه اشتباه و آسیب زننده ی سفیدپوستان آمریکایی را تغییر دهد. مطالعه ی آثار او بدون شک می تواند در گسترش این دیدگاه تأثیرگذار باشد. تونی موریسون در کتاب هایش به خوانندگانش یاد می دهد که زندگی سراسر عشق است و دریغ کردن هرکسی از این حق طبیعی نوعی جنایت محسوب می شود.
چرا باید این کتاب را خواند؟
داستان اسارت و برده داری سیاه پوستان در آمریکا یکی از مهم ترین جنبه های اجتماعی و سیاسی این کشور بوده و همچنان هم هست. در تاریخ ادبیات نویسندگان زیادی سعی کردند با نوشته ها و آثارشان به این تبعیض بپردازند، یکی از نخستین نمونه های ادبی در این حیطه متعلق به کتاب «کلبه ی عمو تُم» نوشته ی هریت بیچر استو است؛ اما به جرات می توان گفت هیچ نویسنده ای به اندازه ی تونی موریسون در این حوزه موفق و تأثیرگذار نبوده است. او توانسته است در طول زندگی هنری اش با استفاده از کلام تأثیرگذار و شاعرانه این دیدگاه اشتباه و آسیب زننده ی سفیدپوستان آمریکایی را تغییر دهد. مطالعه ی آثار او بدون شک می تواند در گسترش این دیدگاه تأثیرگذار باشد. تونی موریسون در کتاب هایش به خوانندگانش یاد می دهد که زندگی سراسر عشق است و دریغ کردن هرکسی از این حق طبیعی نوعی جنایت محسوب می شود.
لیست جوایز کتاب دلبند
- برندۀ جایزه ادبی نوبل 1993
- برندۀ جایزه ادبی پولیتزر 1988
- برندۀ جایزه منتقدان کتاب نیویورک
تقدیرهایی از کتاب دلبند
- یک قدرت احساسی و تاثیری تکان دهنده. (نیویورک دیلی نیوز)
- یک رمان غنی اسطوره ای... یک پیروزی. (نشریه سن پیترزبورگ تایمز)
- کاری مملو از نیروی واقعی... با نگارشی زیبا. (نشریه واشینگتن پست)
- یک قهرمان زن داستان خارق العاده... یک کتاب با شکوه. (نشریه بالتیمور سان)
- با قدرتی نوشته شده که کمتر در داستان های معاصر دیده می شود... عمیقاً تحسین برانگیز است. (نشریه یو اس اِی تودِی)
- گیرا... موریسون مجدداً آن زیبانمای درخشان خود را به چرخش درآورده، و داستان درد، تحمل، شاعری و قدرت که او برای بیان آن زاده شده، بیرون می تراود. (نشریه ویلیج وویس)
خلاصه داستان دلبند
داستان کتاب دلبند یکی از پرنفوذترین رمان هایی است که تا سال 1987 نوشته شده است، کتاب دوران بردگی را به تصویر می کشد. و دردناک تر از بردگی کشته شدن دختر ست به دست خود ست است.
ست در چهارده سالگی ازدواج کرده و در نوزده سالگی برای چهارمین بار باردار است. آقای گارنر با برده های مرد خوش رفتار است و این را برای خود افتخار می داند اما تفکرش در مورد زنان متفاوت است از نظر او
از زن فقط باید برای باروری استفاده کرد .
ست همراه خانواده اش از مزرعه ای که در آن به بردگی گرفته شده اند فرار می کند و به ایالات اوهایو می رود. وقتی که برده دار آن ها را پیدا می کند، زن به دور از چشم همسرش برای اینکه فرزندش چند ماهه اش طبق قانون به دست برده دار نیفتد و به بردگی گرفته نشود مجبور می شود او را به قتل برساند. روح دختر ست، در خانه ی جدید او سرگردان است؛ کودکی که قبل از مرگش حتی نام هم نداشت و هنگام مرگش تنها یک کلمه بر سنگ قبرش نقش بست: دلبند.
در کتاب حاضر بیش از هر چیز نگرانی های مادران برده به چشم می خورد. ست همه فرزندانش را می کشد اما نمی گذارد آن ها به زندگی بردگی پا بگذارند.
رمان "دلبند" علاوه بر بیان سختی ها و شکنجه های جمعی تاریخ بردگی، شکنجه و آسیب های روحی و روانی بردگان را به طور دقیق و زیبایی به تصویر کشیده است.
درباره نویسنده دلبند
تونی موریسون (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۳۱ – درگذشته ۵ اوت ۲۰۱۹) نویسنده، فمینیست، استاد دانشگاه و برنده جایزه ادبی نوبل ۱۹۹۳ اهل آمریکا بود. او طی شش دهه فعالیت ادبی خود، ۱۱ رمان، ۵ کتاب کودک، دو نمایشنامه و یک اپرا نوشت.
آثارش به خاطر فضای حماسی، دیالوگ های زنده و تصویر کردن شخصیت های سیاهپوست آمریکایی مشهور می باشد. او نخستین زنِ سیاهپوستی است که کرسی ای به نامِ خود در یکی از دانشگاه های بزرگ آمریکا (دانشگاه پرینستون) دارد و همچنین اولین زن سیاهپوست آمریکایی است که جایزه نوبل را دریافت کرده است.
این بانوی نویسنده هجدهم فوریه 1931 در شهر لورین از ایالات اوهایویی آمریکا دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز زحمتکشی بود که به سختی امور خانواده را اداره می کرد. او به رغم بی سوادی خود پول لازم را برای تحصیلات عالی دخترش فراهم کرد. تا اینکه تونی جوان در سال 1953 موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه هاروارد شد. وی پس از دریافت درجه کارشناسی ارشد از دانشگاه معتبر کورنل به تدریس در دانشگاه پرداخت.
تونی موریسون در کتاب های ارزنده خود بارها به خاطرات خویش از خانواده تهدیست اما امیدوارش اشاره کرده است. او در کتابهایش یادآور شده که پدر بزرگش یک برده بوده است.
موریسون بردگی را یک شرم برای تاریخ عنوان می کند. تونی در حال حاضر بهترین سخنگوی ادبیات سیاهان امریکایی و وجدان بیدار امریکاییان افریقائی تبار به شمار می رود.
او بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی، با یک آرشیتکت سیاهپوست به نام هاوارد موریسون ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو فرزند پسر و دختر است. پس از چندی این ازدواج به جدایی انجامید. موریسون در این باره می گوید: " در اکثر موارد زندگی خانوادگی برای یک زن نویسنده می تواند الهام بخش انواع داستانهای زیبا و جذاب باشد اما گاهی هم این گونه نیست. من متعلق به مورد اخیر هستم. با این وصف به همه زنان نویسنده توصیه می کنم که در حفظ زندگی خانواده شان بکوشند زیرا اهمیت آن از هر چیز دیگر بیشتر است. "
تونی موریسون علاوه بر نوبل ادبیات، جایزه پولیتزر ۱۹۸۸ و جایزه محفل منتقدان کتاب نیویورک را هم دریافت کرده است.
قسمتی از کتاب دلبند
من درباره زمان حرف می زدم. باور کردنش برام خیلی سخته. بعضی چیزا می رن، می گذرن. بعضی چیزا می مونن. سابق اغلب فکر می کردم که این کار حافظه خودمه. می دونی، بعضی چیزا رو آدم فراموش می کنه و چیزایی هس که هرگز فراموش نمی شن. ولی درباره جاها این طور نیست. جاها همیشه هستن. اگه خونه ای بسوزه، از بین می ره ولی جای اون – تصویر اون – باقی می مونه و نه فقط تو ذهن من، بلکه بیرون از ذهن من، توی دنیا. چیزی که به یاد من میاد، تصویریه که از اونجا، از بیرون، خارج از مغزم بیرون می پره. یعنی حتی اگه بهش فکر نکنم، حتی اگه بمیرم، تصویر هرچه که کرده ام، دونسته ام یا دیده ام همیشه همون جا وجود داره. درست تو همون جایی که اتفاق افتاده. (کتاب دلبند – صفحه ۵۹)
-چرا؟ چرا خودتو مجبور به ماسمالی کارای اون می کنی و به جاش عذر می خواهی؟ اون دختر بزرگیه.
-بزرگی و کوچکی اون واسه من فرق نداره. «دختر بزرگ» واسه یه مادر معنایی نداره. فرزند، همیشه فرزنده. اونا رشد می کنن. پیر می شن ولی بزرگ بودن یعنی چی؟ واسه قلب من بی معنیه. (کتاب دلبند – صفحه ۷۳)
نمی تونم زمانو به عقب برگردونم ولی می تونم گذشته رو به حال خودش ول کنم. (کتاب دلبند – صفحه ۱۱۱)
می خواستم کمکت کنم، ولی ابرها جلویم را گرفته بودند.
اینجا ابر نیست.
اگر آنها حلقه آهنی دور گردنت ببندند، با دندانهایم آن را می کنم. (کتاب دلبند – صفحه ۳۲۰)
فقط یه چیزو بهم بگو. یه مرد سیاه چقدر باید بِکِشه. بهم بگو آخه چقدر؟ (کتاب دلبند – صفحه ۳۴۸)
شناسنامه کتاب دلبند
نویسنده: تونی موریسون
مترجم: شیریندخت دقیقیان
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: 405