درباره کتاب قربانی
کتاب قربانی، اثری نوشته ی کورتزیو مالاپارته است که اولین بار در سال 1944 منتشر شد. مالاپارته که توسط روزنامه ای ایتالیایی، در خلال جنگ جهانی دوم اعزام شده بود تا اخبار جنگ را در جبهه ی شرقی پوشش دهد، این گزارش تشویش آور را که ترکیبی از واقعیت و داستان است، به صورت مخفیانه به رشته ی تحریر درآورد. این کتاب پس از انتشار بعد از خاموش شدن شعله های جنگ، به اثری پرفروش در سطح بین الملل تبدیل شد. مالاپارته با ارائه ی روایت هایی از محاصره ی لنینگراد، ضیافت های مجلل شبانه با رهبران نازی، و قطارهایی پر از جسدهای در حال فساد در رومانی زخم خورده از جنگ، تصویری از انسانیت را در اوج جنون و نگون بختی خود ترسیم می کند.
خلاصه کتاب قربانی
قربانی کتابی استثنایی است؛ روایتی از آن سوی جبهه ی جنگ جهانی دوم، روایتی از اوضاع کشورهای تحت اشغال جبهه متحدین آلمان و ایتالیا از دل اردوگاه فاتحان سال های اول جنگ. کورتزیو مالاپارته خبرنگاری ایتالیایی بود که با سمت سروانی در کشورهای مختلف جبهه متحدین می گشت و خاطراتش را مخفیانه می نوشت. او بلافاصله بعد از پایان جنگ این خاطرات را در قالب کتاب قربانی منتشر کرد، کتابی که خیلی زود به یکی از پرفروش ترین آثار آن دوره تبدیل شد.
درباره نویسنده کتاب قربانی
کورتزیو مالاپارته، زاده ی ۹ ژوئن ۱۸۹۸ و درگذشته ی ۱۹ ژانویه ی ۱۹۵۷، نویسنده، نمایشنامه نویس، خبرنگار و دیپلماتی ایتالیایی بود. مالاپارته در جنگ جهانی اول به ارتش فرانسه پیوست و پس از مجروح شدن در «جنگ شامپانی»، نشان «صلیب جنگ» (بزرگترین نشان جنگی فرانسه) را دریافت کرد. او پس از بازگشت به ایتالیا به حزب فاشیست پیوست، اما رفته رفته با اندیشه های موسولینی مخالفت کرد و با وخامت اوضاع سیاسی در ایتالیا، به فرانسه و انگلستان رفت. مالاپارته در سال ۱۹۳۱ پس از بازگشت به ایتالیا از حزب فاشیست کناره گرفت و کتاب «فن کودتا» را که علیه هیتلر بود، منتشر کرد؛ او با انتشار این کتاب به مدت پنج سال به جزیره ای در سیسیل تبعید شد. مالاپارته در سال ۱۹۴۱ به عنوان خبرنگار جنگی راهی جبهه ی روسیه و فنلاند شد و به خاطر گزارش هایش توسط آلمانی ها به چهار ماه اقامت در اردوگاه های کار اجباری محکوم شد. او از سال ۱۹۴۳ تا پایان جنگ جهانی دوم، رابط متفقین و پارتیزان های ایتالیایی بود.
درباره مترجم کتاب قربانی
محمد قاضی فرزند میرزاعبدالخالق قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد در استان آذربایجان غربی ایران به دنیا آمد. از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از ویکتور هوگو به نام «کلود ولگرد»، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت. در سال ۱۳۲۹ پس از صرف یک سال و نیم وقت برای ترجمهٔ جزیره پنگوئن ها اثر آناتول فرانس، به زحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند، اما سه سال بعد که این اثر انتشار یافت، به دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بی بازار که کتابشان را در انبار کتاب فروشان در ایران خاک می خورد به درآمد. در این باره نجف دریابندری در روزنامه اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت. در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشتهٔ سنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدید چاپ شد. محمد قاضی با ترجمهٔ دورهٔ کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سال های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد.[۲]محمد قاضی در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد و هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، به علت از دست دادن تارهای صوتی، دیگر نمی توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می کرد که صدایی ویژه تولید می کرد. با این حال کار ترجمه را ادامه داد، و ترجمه های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار می یافت. وی ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت و نتیجه تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمه ادبی و آثار خود او به زبان فارسی است.محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴ سالگی در تهران درگذشت. همسر وی، «ایران» پیش از او درگذشته بود. محمد قاضی در شهر زادگاه خود مهاباد به خاک سپرده شد.در فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از مجسّمه محمد قاضی به بالای چهار متر ساختهٔ هادی ضیاءالدّینی پرده برداری شد
قسمتی از کتاب قربانی
گفتم: بین موسولینی و پاپ نیز در آغاز کار اختلافات شدیدی بروز کرده بود. هر دو ساکن یک شهرند و هر دو مدعی اند که از عیب و اشتباه مبرا هستند؛ و بنابراین مسلم بود که بینشان نزاعی درخواهد گرفت. ولی هر دو با هم کنار آمدند و حالا کارها بر وفق مراد هر دو صورت می گیرد. وقتی یک فرد ایتالیایی از مادر متولد می شود، موسولینی او را تحت حمایت خود می گیرد: اول او را به پرورشگاه می سپارد، بعد او را به مدرسه می فرستد، پس از آن حرفه ای به او یاد می دهد، بعد او را وارد حزب فاشیست می کند و تا بیست سالگی از او کار می کشد. در بیست سالگی او را به نظام اجباری می برد و دو سال در سربازخانه نگهش می دارد. بعد مرخصش می کند و باز به کار می گماردش و وادارش می کند که زن بگیرد، و اگر زن و شوهر بچه دار شدند، با بچه های آن ها همان معامله را می کند که با پدرشان کرده بود. وقتی هم پدر پیر شد و دیگر قادر به کار نبود و به هیچ دردی نخورد، به خانه روانه اش می کند و وظیفه ی ناچیزی به او می دهد و به انتظار مرگش می نشیند. بالاخره وقتی یارو مرد، موسولینی تحویل پاپش می دهد تا او هر چه دلش خواست با آن مرده بکند.
شناسنامه کتاب قربانی
- نویسنده: کورتزیو مالاپارته
- ترجمه: محمد قاضی
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۵۳۲
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: ندارد