معرفی رمان راز مادرم اثر جی ال ویتریک

  شنبه، 16 مرداد 1400   زمان مطالعه 6 دقیقه
معرفی رمان راز مادرم اثر جی ال ویتریک
کتاب راز مادرم با عنوان اصلی My mother’s secret: a novel based on a true holocaust story داستانی بر مبنای یک اتفاق واقعی از زندگی فرانچسکا هالامایوا و دخترش هلنا است که در طول جنگ جهانی دوم (در دوران هولوکاست) جان ۱۵ یهودی را نجات دادند.

درباره کتاب راز مادرم

راز مادرم که بر اساس یک داستان واقعی نوشته شده است، داستانی عمیق ، فریبنده و در نهایت سرگرم کننده از زندگی دو خانواده یهودی که از نازی ها خود را مخفی کرده اند، یک سرباز آلمانی در حال فرار ، و مادر و دختری باهوش و صالح است که با هم همدست شده اند تا آنها را نجات دهد.
فرانسیسکا و دخترش ، هلنا ، هیچ شباهتی به قهرمان ها ندارند. آنها افراد ساده ای هستند که به فکر کسب و کار خودشان هستند و از جمعیت متمایز نیستند. البته تا سال 1939 که بحران آغاز می شود. نازی ها به لهستان حمله کرده و شروع به آزار و اذیت یهودیان می کنند. تهیه کردن سرپناهی برای یک یهودی به حکم اعدام تبدیل شده است. و با این حال ، فرانسیسکا و هلنا تصمیم می گیرند که دقیقا همین کار را انجام دهند. آنها در یک خانه کوچک و دو خوابه در سوکال لهستان ، یک خانواده یهودی متشکل از دو برادر و همسرانشان را در حیاط خوکخانه خود ، یک پزشک یهودی به همراه همسر و پسرش را در یک انبار موقت زیر تخته کف آشپزخانه و یک سرباز آلمانی در حال فرار را در اتاق زیر شیروانی خود پناه می دهند- هیچ گروهی از حضور گروه دیگر خبر ندارد. برای زنده ماندن همه ی آنها ، فرانسیسکا باید از همسایگان و فرماندهان آلمانی که بیرون از حیاط او نگهبانی می دهند ، پیشی بگیرد.رمان راز مادرم که به طور ساده و مختصر از چهار زاویه دید مختلف روایت می شود ، یادآوری این است که در واقع شجاعت هیچ چهره ی خاصی ندراد و شخصیت هر کس تنها یک انتخاب شخصی است.راز مادرم با الهام از یک داستان واقعی ، داستانی فریبنده و در نهایت روح بخش است که شاهدی بر مهربانی ، شجاعت و سخاوت است

خلاصه کتاب راز مادرم

فرانچسکا مادری معمولی نیست او زنی بی اندازه شجاع و بسیار درست کار است که برای نجات جان انسان های دیگر، می تواند جان فرزندش را به خطر بیاندازد. آن چیزی که فرانچسکا را به عنوان یک انسان از افراد دیگر جامعه اش متمایز می کند اهمیتی است که برای انسان ها قائل است بی توجه به نژاد و مذهب آن ها و البته شجاع بودنش. او از هیچ چیز نمی ترسد و این شجاعتش در دل دیگران شعله امید را روشن می کند. «هرگز مغلوب ترس نشوید. ترس همه جا هست وقتی در حال راه رفتن هستید. موقع غذا خوردن، خوابیدن و حتی وقتی در حال انجام کاری هستید، چیز دیگری جز ترس وجود ندارد.»کتاب راز مادرم، داستانی بر اساس ماجرای واقعی از زندگی فرانچسکا هالامایوا است که همراه دخترش جان پانزده یهودی را در لهستان و در طول جنگ جهانی دوم نجات داد. او همچنین یک سرباز جوان آلمانی را همزمان در اتاق زیرشیروانی خانه اش پنهان کرد. پسرش درحالی که واگن پر از تجهیزات برای پارتیزان های یهودی در جنگل منتقل می کرد کشته شد.قبل از جنگ شش هزار یهودی در لهستان بودند. تنها سی نفر از آن ها از جنگ نجات یافتند و نیمی از آن ها هم به خاطر کمک زنی لهستانی به نام فرانچسکا جان سالم به در بردند.

درباره نویسنده کتاب راز مادرم

جي.ال ويتريك نویسنده پرفروش بین المللی کتاب My Mother's Secret است. هميشه شور و شوق او بود كه داستانی را در مورد چگونگی امکان پذیری هرگاه در ارتباط با یکدیگر با مهربانی، درک و شجاعت ایجاد کنیم، ایجاد کند. او که اصالتاً اهل تایوان است، از بدو ورود خانواده در سال 1968 در کانادا زندگی کرده است.

جی ال ویتریک

قسمتی از کتاب راز مادرم

من و دامیان مدام نگران رفتار پدر هستیم، آن قدر زود عصبانی می شود که ممکن است بین بحث هایشان به مادر آسیب برساند. ریزه بودن مادر و اینکه نصف سایز پدر است می تواند باعث شود او به طور جدی صدمه ببیند. با این حال مادر هیچ وقت در بحث هایشان کوتاه نمی آید، طوری که من و برادرم می ترسیم. می خواهیم زود بزرگ شویم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۱)

خب زیبایی همیشگی نیست، داشتن دانش هم خوبه اما پول شکمِ گرسنه رو سیر می کنه. من اگه پول داشته باشم می تونم هر چیزی رو که می خوام یاد بگیرم. می تونم کتاب و معلم داشته باشم. پول به شما حق انتخاب می ده، بهتون آزادی عمل می ده و توانایی این رو می ده که از دیگران مراقبت کنید. آره من پول رو انتخاب میکنم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۲۰)

در ژوئن سال ۱۹۴۱ هیتلر پیمانش را با استالین می شکند و آلمان ها به آن سمت از رودخانه که ما بودیم حرکت می کنند. به نظر می رسد شرایط ما از بد به بدتر تبدیل می شود. نازی ها شروع به آزار و اذیت یهودی ها می کنند. ابتدا فقط آن هایی که روس بودند و در لهستان زندگی می کردند اما بعد تبعیض قائل نشدند. آن ها همه ی یهودی ها را اذیت می کردند. فقیر و پولدار، روسی و غیر روسی، همه را به یک اندازه آزار می دادند. (کتاب راز مادرم – صفحه ۳۲)

تا وقتی پدر و مادرمان زنده هستند، در وجودمان هنوز احساس کودکی می کنیم. (کتاب راز مادرم – صفحه ۶۱)

آلمانی ها هر چیز باارزشی را می گیرند. آن قدر بی رحم هستند که حتی یک مته دندانپزشکی دارند و با آن روکش طلای دندان ها را هم در می آورند. (کتاب راز مادرم – صفحه ۶۵)

آدم ها مثل آب در یک تالاب هستند. شما نمی توانید کف تالاب را ببینید و فکر می کنید کم عمق است اما فقط وقتی شیرجه بزنید می فهمید عمق واقعی آن چقدر زیاد است. (کتاب راز مادرم – صفحه ۷۷)

فرمانده ها فکر می کنند من بی فایده و به دردنخور هستم در حالی که نمی دانند من خودم به خطا شلیک می کنم. نمی توانم تصور کنم زندگی کسی را بگیرم، هرکسی. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۰۶)

ویلهلم آلمان جنگ رو شروع کرده و اگرچه مزرعه ی ما از پایتخت دوره اما اونا میان سراغت و ازت می خوان مردمی رو بکشی که نمی شناسیشون و این خلاف اخلاق و انسانیته. با این کار سرافکنده می شی. تا جایی که می تونی این کارو نکن. شجاع نباش. این جنگ نه ضروریه و نه درست. (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۱۰)

وقتی کوچک تر بودم از مادرم پرسیدم: «چطور بفهمم عاشق شده م؟» جوابش این بود: «به وقتش خودت می فهمی.» پاسخ او گنگ و مبهم بود و همچنان این سوال در ذهنم بود؛ «واقعا چطوری می فهمم؟» او گفت: «چیز بیشتری نمی شه گفت جز اینکه اگه نفهمیدی و حسش نکردی یعنی هنوز عاشق نشدی.» (کتاب راز مادرم – صفحه ۱۳۱)

شناسنامه کتاب راز مادرم

  • نویسنده: جی ال ویتریک
  • ترجمه: سمیه نصرالهی
  • انتشارات: مهرگان خرد
  • تعداد صفحات: ۱۴۴
  • نسخه صوتی:دارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

مشخصات کتاب صوتی راز مادرم


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها