دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

مجله خانواده / فرهنگ و هنر / معرفی کتاب /

معرفی رمان سومین تسلیم اثر گابریل گارسیا مارکز 

دوشنبه، 17 آبان 1400
در روز‌های پایانی ماه ژانویه دریا نا‌آرام‌تر شده و شروع به آوردن آشغال‌های سنگین روی سطح خود به ساحل کنار آن شهرک کرده بود.و چند هفته بعد همه چیز آنجا با حالت غیر قابل تحمل آن‌ها آلوده شده بود.از آن زمان به بعد دنیا دیگر ارزش زیستن را نداشت و یا دست کم تا ماه دسامبر بود.به همین دلیل کسی از ساعت هشت شب به بعد بیدار نمی‌ماند.

درباره کتاب سومین تسلیم

در کتاب سومین تسلیم، اثر گابریل گارسیا مارکز، نه داستان کوتاه و هیجان انگیز به سبک رئالیسم نوشته شده است. مکان ها و شخصیت های این داستان ها آشنا هستند.

فهرست مطالب کتاب

  • دریای فرصت از دست رفته
  • مرگ دائمی در ورای عشق
  • سومین تسلیم
  • سوی دیگر مرگ
  • گفتگو با آینه

خلاصه کتاب سومین تسلیم

مارکز در داستان هایی کوتاه به بزرگنمایی بخش های کوچکی از رمان «صدسال تنهایی» می پردازد.

درباره نویسنده کتاب سومین تسلیم

گابریل خوزه گارسیا مارکز، زاده ی ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکده ی آرکاتاکا درمنطقه ی سانتامارا در کلمبیا - درگذشته ی ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، رمان نویس، نویسنده، روزنامه نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور بود و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می کرد. مارکز برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می شناسند که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان است.مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود، اگرچه تمام آثارش را نمی توان در این سبک طبقه بندی کرد. پزشکان در سال ۲۰۱۲ اعلام کردند که مارکز به بیماری آلزایمر مبتلا شده است.او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴، حدود ده سال وقت صرف کرد. در ژانویه ی ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است. میراث او، مجموعه ی بزرگی از کتاب های داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن، همه چیز را ممکن و باورکردنی می نماید. گابریل گارسیا مارکز در سال ۱۹۸۲ جایزه ی ادبی نوبل را دریافت کرد و بنیاد نوبل در بیانه ی خود او را «شعبده باز کلام و بصیرت» توصیف کرد. تمام داستان های وی به نثری نوشته شده اند که از نظر رنگارنگی و جاذبه ی غریبشان، فقط می توان آن ها را با کارناوال های آمریکای جنوبی مقایسه کرد.گابریل گارسیا مارکز، در روز پنجشنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۴، در ۸۷ سالگی، در مکزیکوسیتی درگذشت. جسد وی فردای آن روز در روز آدینه در مکزیکوسیتی سوزانده و بخشی از خاکستر جسد وی به زادگاهش کلمبیا منتقل شد.

قسمتی از کتاب سومین تسلیم

در روز های پایانی ماه ژانویه دریا نا آرام تر شده و شروع به آوردن آشغال های سنگین روی سطح خود به ساحل کنار آن شهرک کرده بود.و چند هفته بعد همه چیز آنجا با حالت غیر قابل تحمل آن ها آلوده شده بود.از آن زمان به بعد دنیا دیگر ارزش زیستن را نداشت و یا دست کم تا ماه دسامبر بود.به همین دلیل کسی از ساعت هشت شب به بعد بیدار نمی ماند.اما سالی که مستر هربرت (۱) به آنجا آمد،دریا دیگر تغییر نکرد.نه حتی در ماه فوریه.و بر عکس صاف تر و شفاف تر شده و در طول شب های نخست ماه مارس بوی گل های رز را نیز پخش می کرد.
مستر توبیاس ( ۲) نیز چنین رایحه ای را می داد و خون وی خرچنگ ها را به سوی خود جلب می کرد،در نتیجه نصف یک شب را صرف دنبال کردن و بیرون ریختن آن ها از روی بسترش کرد تا این که وزش نسیم مجدداً شروع شد و او توانست بخوابد.و در طول بیدار ماندن های طولانی اش یاد گرفت که چگونه تمامی تغییرات به وجود آمده در هوا را تشخیص بدهد.بنا بر این وقتی بوی رز به مشام اش می رسید،دیگر لازم نبود در اطاق اش باز بکند تا در یابد که از سمت دریا می آید.
او آن شب دیر از خواب بر خاست.کلو تیلد ( ۳) هم در حیاط آنجا در حال روشن کردن آتشی بود.نسیم خنکی می وزید و تمامی ستاره گان نیز در سر جای خودشان بودند.اما به خاطر باز تاب نور آن ها شمردن شان تا افق دور دست در سطح دریا نا ممکن بود.توبیاس پس از نوشیدن قهوه اش،هنوز هم می توانست رد شب را در مذاق خودش بچشد و چنین به خاطر آورد: «دیشب اتفاق عجیبی روی داد. »
البته کلو تیلد چنین رایحه ای را حس نکرد،این خانم چنان به خواب عمیقی فرو رفته بود که حتی خوابی را که دیده بود،به یادش نماند.
اما توبیاس چنین گفت: « بوی گل های رز بود،و مطمئن هستم که از سمت دریا می آمد. »
کلو تیلد با شنیدن این حرف گفت: « من نمی دانم رز ها چه نوع بویی دارند.» ممکن است گفته ی این خانم درست بوده باشد.آن شهرک آب و هوای خشکی داشت با خاکی ترک ترک خورده از شدت شوره زار،در نتیجه به ندرت اتفاق می افتاد که کسی دسته ای از گل ها را از خارج از آن شهر آورده و به دریا پرت بکند که معمولاً اجساد مرده هایشان را به داخل آن پرتاب می کردند.
توبیاس ادامه داد: « آن همان رایحه ای است که مردان غرق شده ی گو آ کامایال ( ۴) از خود ساطع می کنند. »

شناسنامه کتاب سومین تسلیم


پسندیدم دیدگاه ها

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز سه شنبه 18 اردیبهشت
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
مراحل چاپ کتاب با بهترین کیفیت
مراحل سابمیت مقاله
محاسبه آنلاین هزینه چاپ کتاب
مراحل تالیف کتاب و به چاپ رساندن آن
تبدیل پایان نامه به مقاله !
سابمیت مقاله چیست؟
پایان نامه خود را چگونه به مقاله تبدیل کنیم؟
اکسپت فوری مقاله برای دوره دکتری
پذیرش تضمینی مقاله علمی پژوهشی
اکسپت فوری مقاله علمی پژوهشی