مهارت زندگی حلقه گم شده آموزش و پرورش در ایران
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، دکتر محمد حسن قدیری کارشناس مسائل ایران ابیانه در گفتگوئی اختصاصی با ساعدنیوز و در تبیین منویات اخیر رهبری در حوزه آموزش و پرورش در دیدار با فرهنگیان در روز معلم گفت: همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند؛ ما در آموزش و پرورش به تحولات اساسی نیاز داریم. هدف آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را طوری تربیت کند که بتوانند وارد دانشگاه شوند، در حالی که باید به دانش آموزان مهارت های زندگی آموزش داده شود. این مهارت آموزی باید طوری باشد که نه تنها دانش آموزانی که در مقطع دیپلم فارغ التحصیل می شوند، بتوانند روی پای خودشان بایستند، بلکه حتی در مقاطع پائین تر مثل سیکل نیز چنین مهارتی در دانش آموز کسب شده باشد. متأسفانه نظام آموزش و پرورش در ایران بیشتر روی حفظ محوری استوار است نه مهارت آموزی. باید آموزش و پرورش به نحوی باشد که افرادی که در آن تحصیل می کنند دارای مهارت در ابعاد مختلف از جمله مهارت شغلی باشند. مثلاً من به یاد دارم که در دوران دبیرستان اصرار داشتند که ما جدول مندلیف را حفظ کنیم. حال برای کسانی که این مصاحبه را می خوانند حفظ جدول مندلیف چه استفاده‌ای می‌کنند؟
دکتر قدیری ابیانه با اشاره به ضرورت تغییر کتب درسی گفت: به اعتقاد من، کتب درسی باید کلاً تغییر یابند. اما نگاه شان هم اسلامی شود. امام علی (ع) می فرماید: بهترین تفریح کار است ولی باور مردم ما این است که بهترین کار تفریح است. ما جوانانمان را خودباور و متکی به نفس بار نمی آوریم. در حالی که یکی از اهداف پسوند "پرورش" این وزارتخانه خودباوری و اعتماد به نفس است. باید کار کردن به یک ارزش تبدیل شود. هر کار حلالی باید ارزشمند از بیکاری تلقی شود. افراد را طوری تربیت کنیم که هر کار حلال را به بیکاری ترجیح دهند. اما متأسفانه مجموعه رسانه ها و تبلیغات ما از جمله در فیلم ها و سریال ها به گونه ای است که کار را تحقیر می کنند. مثلاً فیلم ها و سریال ها پر است از اصطلاحاتی همچون "جان کندن"، "خرحمالی"، "سگ دو زدن" برای اشاره به کار کردن. کارهای یَدی در فیلم ها تحقیر می شوند. نباید این طور باشد که در مدارس به دانش آموز القاء کنند که اگر درس نخوانی مجبوری کارگری کنی! گویی کارگری ننگ است.
این فعال فرهنگی افزود: پشت میزنشینی به یک هدف تبدیل شده است. در گذشته شعرای ما در رابطه با کار شعرها می سرودند. اما هم اینک اشعارها و آوازهایی تولید می شود که همگی محتوایی عاشقانه، یا در مواردی حماسی یا عرفانی دارند. در حالی که در اسلام اگر عبادات را به هفت قسمت تقسیم کنیم، 6 قسمت آن کار حلال برای تأمین معاش است. آیا دانش آموزان ما اینگونه بار می آیند؟ اینکه نوجوانان و جوانانی وجود دارند که فریب شبکه های اجتماعی و ضدانقلاب را می خورند، این به دلیل نبودِ سواد رسانه است. سواد رسانه ای باید جزو آموزش های مهم تحصیلی باشند. اما متأسفانه اینگونه نیست.
سفیر اسبق ایران در استرالیا گفت: باید مهارت هایی که یک فرد در طول زندگی نیاز دارد در مدرسه به او آموزش داده شود. به طور مثال، ما با هر شغل و سطح سوادی نیازمند دسترسی به اطلاعات مختلف مربوط به زندگی شخص خودمان هستیم. لذا آموزش بایگانی و مهارت طبقه بندی اسناد یک مهارت است که هرکس باید آن را بیاموزد و در منزل خود ایجاد کند تا بتواند اطلاعات مختلف مربوط به خودش را به صورت طبقه بندی شده نگه دارد و هر موقع نیاز داشت از آنها استفاده کند. در حالی که اغلب ما در این حوزه مشکل داریم. من خودم یادم هست وقتی برای تحصیل در رشته معماری به دانشگاه فلورانس ایتالیا رفتم، آنجا به مدت 3 دروس ریاضی ارائه شده همان‌هایی بود که در دبیرستان خوانده بودم! یعنی مطالبی که در دبیرستان به ما آموزش داده شده بود طی 3 سال به کسانی که در رشته مهندسی معماری تحصیل می کردند، آموزش داده می شد.! شاید باشند کسانی که این را یک امتیاز برای نظام آموزشی ما قلمداد کنند اما به اعتقاد من اینگونه نیست. به جای یاد گرفتن لگاریتم، الگوریتم و جدول مندلیف، بچه های ما در مدرسه باید مهارت های زندگی را کسب کنند و این دروس را در مقاطعی آموزش ببینند که به آن در شغل و زندگی خود به آن نیاز دارند.
قدیری ابیانه با اشاره به نفوذ دشمن در ارکان آموزشی کشور تصریح کرد: دشمنان و معاندین با نفوذ به بدنه آموزش و پرورش نظرات خودشان را در محتوای درسی اعمال می کنند. مثلاً در برخی کتب نقاشی هایی وجود داشت که دختران باحجاب در آن حضور داشتند و متأسفانه این دختران را حذف کرده اند. یا قرآنی روی میز بود که آن را برداشتند و به جای آن، گلدان گذاشته اند. این نشان می دهد که کسی که این دستور را داده با آگاهی و اهداف خبیثانه چنین کاری را انجام داده است.آیا آموزش و پرورش به این موضوع اهتمام ویژه دارد؟ آن را مورد بررسی قرار داده است؟ دختران محجبه را خودشان از تصاویر حذف کرده اند و خودشان به نظام انگ حذف دختران از کتاب های درسی را زدند! بعدها گفتند که این موضوع اصلاح شده است. اما آیا کسانی که چنین اقدامی را کرده بودند شتاسایی شده و با آنها برخورد شده و از موضع تاثیرگذاری حذف شده‌اند؟!
سفیر اسبق ایران در مکزیک افزود: ما فرزندان معصوم مان را در مدارس در معرض تربیت و آموزش معلمین قرار می دهیم و در ذهن بسیاری از دانش‌آموزان، معلم الگو و اسوه است. اگر در معلمین انحرافی باشد، به فرزندان نیز سرایت می کند. علیرغم این که نیروهای بسیار ارزشمندی در میان معلمین ما وجود دارند و تعداد قابل توجهی از معلمین در جبهه ها جنگیدند و شهید شدند ولی متأسفانه هستند افراد ضدانقلابی که باید شناسایی و اخراج شوند. افرادی مثل مادر شهید کیان پیرفلک که خط ومشی خودش را از رادیو اسرائیل می گیرد در حالی که او دبیر یک هنرستان فنی و حرفه ای است. او تا حدی پیش رفته است که قاتل فرزند خودش را مجاهد می خواند. این نوع افراد باید از آموزش و پرورش تصفیه شوند. نمی توان انتظار داشت که دانش آموزان با این معلمین تربیت اسلامی داشته باشند.
قدیری ابیانه با تأکید بر اهمیت تربیت دانش‌آموزان با اعتماد به نفس و خودباوری در مدارس افزود: معتقدم یکی از دلایلی که برخی افراد با اقدام به کشف حجاب احساس اعتماد به نفس می کنند نبودِ اعتماد به نفس است. اگر کسی به خودش و ارزش های ایرانی و اسلامی باور داشته باشد، هرگز برای کسب اعتماد به نفس اقدام به کشف حجاب و خودنمایی و خودآرایی در انظار عمومی نمی کند، بلکه به علم، ایمان و عمل صالح خویش می افزاید.
این کارشناس مسائل فرهنگی و آموزشی در پایان به اهمیت تبیین تبلیغات غلط موجود در فضای شبکه های اجتماعی درباره تفاوت سطح زندگی معلمین در ایران و در کشورهای غربی و اروپایی گفت: معلمین به دلیل این که قشر گسترده ای از جامعه را تشکیل می دهند و میلیون ها دانش آموز تحت آموزش آنها هستند، اگر تحت تاثیر تبلیغات بیگانه قرار بگیرند می توانند مشکل آفرین شوند. در شبکه های اجتماعی طوری وانمود می شود که سطح زندگی معلمین در اروپا و غرب بسیار متفاوت از سطح زندگی معلمین ایرانی است. مثلاً به دروغ می گویند که در آلمان خودرو به نصف بهاء به معلمین عرضه می‌شود حال آنکه آنها باید مثل بقیه مردم علاوه بر پول خودرو مالیات آن را هم بپردازند. سه تصویر در جلد مجله تایم از معلمین غربی چاپ شده که حقیقت این نوع تبلیغات غلط و دروغ را آشکار می کند. مثلا معلمی که فوق لیسانس دارد و با 16 سال سابقه کار مجبور است خودش و همسرش سه شیفت کار کنند و برای پرداخت قبوض خود مجبور است پلاسمای خون خود را نیز دوبار در هفته بفروشد. با وجود مشکلات معیشتی برای معلمان ایرانی خوشبختانه وضعشان بهتر از معلمان در آمریکا و اروپاست. برای اینکه خود معلمین فریب شبکه های اجتماعی را نخورند، خودشان باید مسلط به سواد رسانه‌ای باشند.
** این مصاحبه توسط آقای علیرضا شمس دبیر سرویس فرهنگی ساعدنیوز تهیه شده است.