به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از فارس، «حمله علنی یا ضمنی» به مبانی و احکام اسلامی یکی از کارکردهای ثابت جریان تجدیدنظرطلب از بدو شکل گیری آن تاکنون بوده و چنین کارکردی در سال های گذشته خود را به اشکال مختلف نشان داده است.
در این بین، بی حجابی و کشف حجاب نیز، یکی از مسایلی است که جریان تجدیدنظر طلب یا به عبارتی جریان موسوم به اصلاح طلب، ید طولایی در حمایت از آن دارند و شاید بیشترین حمایت و ضربه به مقوله حجاب به عنوان آزادی زن، در دولت اصلاحات رقم خورد و در این بین، بعد از هاشمی رفسنجانی، اصلاح طلبان و رییس دولت اصلاحات با اظهارات متناقض و مبهم، به باورهای نسل جدید حمله کردند.
نگاه افراطی هم قطاران دولت اصلاحات و شخص محمد خاتمی در دهه اول انقلاب که به اسامی همچون «اکبر پونز» مشهور شده اند تا سیاست های اجتماعی او در کسوت روزنامه کیهان و وزارت ارشاد موسوی و هاشمی از یک سو و شعارها و پیام های انتخاباتی و هدف گیری شده او و ستاد انتخاباتی اش در بهار 76 و در ادامه سیاست های فرهنگی منفک از خط امام در دولت اصلاحات، افراط و تفریط در مقابله با پوشش و حجاب را تکمیل کرد و باعث شد رهبر انقلاب بارها به هشدار و انذار نسبت به تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و جنگ فرهنگی تاکید کنند.
بسیار ساده انگارانه خواهد بود که اگر مواضع، شعارها و سیاست های دولت خاتمی را محصول شخص او درنظر بگیریم و تیم های عملیات روانی، حلقه فکری کیان، روزنامه های زنجیره ای و شبکه ای و نخبگان فاسد امنیتی را در شکل گیری این پازل به حساب نیاوریم.
خاتمی به سبک کیهان
مجمع روحانیون مبارز یکی از اسامی پرطمطراق در میان احزاب و جریان های سیاسی پس از انقلاب است. این گروه که با انشعاب از جامعه روحانیت کار خود را آغاز کرد و افرادی چون موسوی خوئینی ها، خاتمی، کروبی، موسوی لاری، انصاری و ...اعضای این تشکل بودند.
وجه ممیزه ایشان در دهه شصت از جامعه روحانیت مبارز در غلظت و شدت انقلابی بودن دانسته می شد. افرادی که در زمینه های اقتصادی به مدل توده ای، در زمینه سیاسی به مدل حکومت اسلامی و ذوب در ولایت و در زمینه فرهنگی به تندترین شکل ممکن مقید بودند و با تسمیه خود به عنوان خط امام، سعی می کردند خود را عِدل امامِ امت جا بزنند.
خاتمی به عنوان یکی از رهبران اصلی این جریان نیز از این قاعده مستثنا نبود و در نوک پیکان رقابت های حزبی با بزرگان جامعه روحانیت قلم می زد و موضع گیری می کرد. او که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد به عنوان نماینده مردم اردکان و میبد راهی مجلس شد، به فرمان امام خمینی (ره) در ۱۳۶۰ سرپرست موسسه مطبوعاتی کیهان شد و سال بعد از آن به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد انتخاب شد و در دولت هاشمی رفسنجانی هم در همین مسوولیت ایفای نقش کرد تا اینکه در ۱۳۷۰ خورشیدی استعفا داد و پس از کناره گیری از وزارت فرهنگ به ریاست کتابخانه ملی منصوب شد.
نوع نگاه خاتمی در دهه اول انقلاب به پدیده ها از جمله حجاب در مسیر خط فکری مجمع قابل تعریف است. برای مثال مهدی نصیری درباره نامه سال ۶۹ سید محمد خاتمی در کانالی تلگرامی خود در مورد اهتمام خاتمی به حرکات ضدبی حجابی این چنین نوشته است:
«یک بار در اردیبهشت سال ۶۹ نیروهای حزب الله فراخوان گسترده ای برای تجمع و تظاهرات علیه بدحجابی در میدان ولی عصر تهران دادند و جمعیت انبوهی گرد آمدند و تظاهرات انجام شد اما طبق روال معمول ما در روزنامه کیهان پوشش خبری کمی به این واقعه دادیم در حالی که روزنامه های دیگر اغلب با تصویر در صفحه اولشان منعکس کردند. به دنبال این امر جناب آقای خاتمی نماینده مقام معظم رهبری در موسسه کیهان در یادداشتی که برای بنده به عنوان مدیر و سردبیر کیهان فرستاد به شدت از نحوه برخورد روزنامه کیهان با این تظاهرات حزب الله و پوشش ضعیف خبری آن انتقاد کرد و آن را ناشی از روشنفکری زدگی، مخالفت با حزب الله و طرفداری از فساد و.... دانست!»[1]
متن نامه خاتمی:
جناب آقای نصیری
دیروز تظاهراتی با اطلاع و اجازه قبلی علیه بدحجابی و مفاسد اخلاقی انجام گرفت که بعضی خبرها عدد دهها هزار نفر را ذکر کرده است .
تلکس ویژه خبرگزاری از آن با عنوان جمعیتی بزرگ نام برده است و همه مطبوعات کم و بیش به آن پرداخته اند و لا اقل تیتری در صفحه اول داشته اند و مطالب را نیز با حجم در خور توجه منعکس کرده اند اما کیهان در صفحه ۲ در جایی پرت خبری داده است با این طلیعه که گروهی از حزب الله تهران ـ
بنده کار ندارم که ممکن است ندانم کاری و اشتباه و حتی بهره برداری نادرست هم از این جریانات شود ولی آیا در حسن نیت حزب الله که اکثریت قریب به اتفاق این جمعیتها است شکی دارید و آیا با اجازه و خساب و کتاب و آرامش هم حزب الله حق ندارد علیه مظاهر فساد اعتراض کند؟
نمی دانم این برخورد زشت و غیر قابل توجیه کیهان را بر چه حمل کنم؟ روشنفکری، مخالفت با حزب الله، طرفداری از فساد !! یا عقل و منطق ؟! قضاوت را به شما و وجدانهای پاک وا می گذرام.
خاتمی ۶۹/۲/۳
آزادی و حجاب دستمایه ای برای پیروزی
سال ۷۶ نخستین بار پس از انقلاب بود که مطالبات مدنی و سیاسی از اولویت های اقتصادی در جامعه پیشی گرفت. فنری را که آقای هاشمی با فراست تمام خوابانده بود اینک کمپین محمد خاتمی با تلاش بیشتری رها کرد تا بتواند در پیچ و تاب های اجتماعی، گوی سبقت را از حریف برباید.
محمد خاتمی در این سال با شعار توسعه سیاسی توانست با کسب ۲۰ میلیون رأی راهی پاستور شود. دولت خاتمی به دلیل رویکرد مشخص خود به دولت اصلاحات مشهور شد و جریان چپ در جمهوری اسلامی را تبدیل به جناح اصلاح طلب امروزی کرد.[2]
خاتمی که مواضع دهه قبل خویش را برای رأی آوری متناسب نمی بیند به شعارهای مبهم در زمینه حجاب و آزادی های ظاهری پرداخت از جمله در جایی می گوید: «زنان در جامعه ما مظلوم بوده و بسیاری از این مظلومیت ها نیز به بهانه و نام دین به آن ها تحمیل شده است.»[3]
خاتمی در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ان اچ کی ژاپن درباره حجاب می گوید:
در آئین اسلام پوشش و رعایت موازینی برای زنان مورد توجه قرار گرفته و این مساله ای است که کل دنیای اسلام قبول دارد اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود قطعا مضر است...[4]
او در یکی از سخنرانی هایش در نسبت دین و آزادی به موضوعی می پردازد که هم اینک مبنای یک کمپین خاص شده است. به عبارتی خوانشی عرفی گرایانه نسبت به مفهوم دین که در مقابل خواسته های بشری باید سر تعظیم فرود بیاورد و به قول عباس عبدی در مصاحبه اش با ایسنا، می توان از میزان و حدود دینی عبور کرد.[5]
عبارات مشهور محمد خاتمی تنها مشتی از خروار اهانت هایی است که شخصیت ها و رسانه های وابسته به جریان غرب گرای داخلی در طول سال های حاکمیت دولت اصلاحات علیه دین اسلام به راه انداخته اند.
محمد خاتمی در شهریورماه سال 78 نیز بیان می کند: «شما برای اینکه بتوانید پیشرفت بکنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»
وی همچنین در آذر همان سال بیان می کند: «معتقدم دین برای آنکه بماند نباید آن را محصور در یک برداشت خاصی کرد. طبع بشر چنین است که اگر دین یا هر نهاد دیگری را وافی به مقصود نیافت یا آن را کنار بگذارد یا برداشت تازه از آن خواهد داشت و این امری است که در تاریخ رخ داده و باز هم رخ خواهد داد.»[6]
بدین ترتیب جامعه رأی اولی که عمده شان درگیر فضای خفقان هاشمی رفسنجانی بودند، به کمپین آزادیِ خاتمی جذب می شوند. آزادی ای که در انتخابات سال 76 تا حد زیادی با اباحه گری، ابتذال و بی عفتی معادل یابی می شود و این چنین جریان اصلاحات برای رسیدن به کرسی ریاست، یکی از ارزش های اصیل انقلابی را که خود داعیه دارش بودند به قربان گاه می فرستند.
این شعارها و پیام ها به زمان انتخابات ختم نمی شود بلکه در انتخاب وزیر ارشاد، برنامه های فرهنگی شهرداری و ... نیز خود را نشان می دهد به طوری که جمعی از افراد ضدانقلاب و جریان ملی مذهبی با آن احساس همدلی می کنند و شاید بیراه نباشد که مواضع خاتمی در حوزه های فرهنگی اجتماعی در بحبوحه انتخابا 76، رای های سیاه این جمع را نیز به خود جذب کرده باشد.
در برداشتی مشابه هاشمی به روایت تصویر ساطع شده از ایران زمانِ خاتمی در اروپا این چنین یاد می کند: «۲۱ آذر 77 علی لاریجانی باز به دیدارم می آید «. گزارشی از سفر به یونان داد که مسئولان اروپا خیال می کنند انقلاب اسلامی در ایران، رو به زوال است و به زودی ارزش های انقلاب از قبیل حجاب منسوخ می شود و نیز از آثار سوء مراسم نشست رئیس جمهور با دانشجویان در دانشگاه گفت.» [7]
به هرجهت، رفتار خاتمی و همراهانش در هشت سال از دولت اصلاحات، سوق دادن جامعه به سمت فرهنگی غربی بود تا جایی که بسیاری از زنانی که در حوزه سیاسی و اجتماعی ایران فعالیت می کردند و بعضا برخی از آنان در زمره مشاوران وی بوده اند، در حال حاضر کشف حجاب کرد اند، محصول هشت ساله دولت خاتمی بودند.
[1] https://t.me/nasiri42/1199
[2] https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3747390
[3] رمز عبور، ج 1، ویژه نامه سیاسی روزنامه ایران، 1389: 141
[4] https://www.irna.ir/news/5648949
[5] https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3348184
[6] https://akharinkhabar.ir/amp/analysis/4042820
[6] https://www.alef.ir/news/4010104054.html