افراد در هنگام انتخاب همسر طبیعتا تمایل دارند همسری را برگزینند که از نظر فرهنگی، دینی، طبقاتی و .. همسان او باشد و این همسانی در نهایت باعث جذب دو نفر به یکدیگر می شود و وصلت و پیوند زناشویی را محکم و استوار می کند اما باید به این نکته توجه داشت که صرف همسان بودن زوجین دلیلی بر داشتن رضایت زناشویی نمی باشد چه بسا زوجینی که از لحاظ سن، تحصیلات، دین و.. همسان هستند اما از زندگی زناشویی خود ناراضی می باشند پس میزان رضایت زناشویی بر چه اساسی سنجیده می شود؟!
افراد میزان رضایت زناشویی را با توجه به میزان مسرت و خوشی در زندگی زناشویی ارزیابی می کنند و هر اندازه که به انتظارات و خواسته ها و نیازهای زوجین در یک رابطه پاسخ مثبت داده شود میزان رضایتمندی افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین هر اندازه که ازدواج پاسخگوی نیازهای آدمی باشد میزان رضایت مندی بیشتر می شود که البته نیازمندی افراد در ازدواج متفاوت است؛ ممکن است برای فردی پاسخگویی به نیاز جنسی یک نیاز باشد، در صورتی که برای شخصی دیگر نیازهای دیگری مانند عشق مطرح باشد که عدم پاسخ به هر کدام از اینها خود می توان عاملی برای نارضایتی از زندگی زناشویی باشد .
چه چیزی باعث نارضایتی از زندگی مشترک می شود؟
به عنوان انسان از روزی که متولد می شویم ارتباطات تاثیر بسیار مهمی روی ما دارد نوجوانانی که ارتباطات امنی را درسال های اولیه نوجوانی دارند شانس بیشتری در موفقیت زندگی زناشویی و ارتباطات دارند به خاطر داشته باشید .خودشناسی در ازدواج بسیار حائز اهمیت است یعنی اگر خودمان را دوست داشته باشیم بسیار آسان تر می توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم اماخویشتن شناسی منفی با حسادت نا سالم وابستگی عدم پذیرش ارتباط دارد که طلاق و جدایی را در پی دارد.
مشکل عمده زناشویی از کمبود آزادی یکی اززوجین نشات میگیردیعنی آنها نمی توانند آن طور که می خواهند عمل کنندو انتقاد پذیرباشند به محض اینکه کیفیت روابط کاهش میابد دعوا و نارضایتی شروع میشود نارضایتی در زوجین ممکن است در همه مراحل زندگی پیش بیایداما بیشتر زمانی اتفاق می افتدکه ایده هایشان عملی نمی شود.افراد در زندگی مشترک باید هوشمندانه عمل کنندچون اختلاف های کوچک تبدیل به جدایی میشود
حمایت نشدن از طرف همسر
یکی ازنکات برجسته در زندگی زناشویی این است که زوجین یکدیگر را حمایت کنندممکن است درکار منزل یا پروژه باشد مثل جابجایی وسایل منزل یا کوتاهی مو به این معنی نیست که برای هر کاری به اجازه شخص دیگری نیاز دارید اما گاهی اوقات همسران همیشه کنارمی ایستند و در لحظه های مهم همسرشان او را حمایت نمی کنند این علت عدم رضایت آنهاست.
سرگرم شدن بی اندازه در دنیای مجازی
در حال حاضر افراد زیادی وجود دارند که دچار این مشکل هستند و ممکن است خود ما نیز به آن مبتلا باشیم، در همه حال و هرجایی باید گوشی تلفن در دستان ما باشد. اغلب افراد از شرایط واقعی و اصلی که در اطرافشان می گذرد بی اطلاع بوده و دائما در حال رصد کردن اخبار و اطلاعات فضای مجازی هستند، شاید بارها برایتان اتفاق افتاده باشد که با درگیر شدن در فضای مجازی دچار حال ناخوشی شویم که بر روابط اجتماعی و خانوادگی اثر گذار باشد. اشخاصی که تجربه بودن در فضای مجازی را بیش از حد معمول داشته اند، اینگونه تجربه کرده اند که اختلافات موجود در گروها و شبکه های مجازی آنها بر روی روابط خانوادگی و روابط با همسرشان تاثیر گذار بوده است و تاثیرات منفی برایشان به دنبال داشته است. این تاثیرات منفی در برخی موارد به اندازه ای است که به طلاق منجر می شود.
آشنایی نداشتن با مهارت های زندگی و ارتباطی
بسیاری از اختلافات و نارضایتی ها بر اثر نداشتن آگاهی به وجود می آید. وقتی که بیشتر آقایان درباره شخصیت زن و خواسته های او هیچ اطلاعاتی نداشته باشند و حتی ندانند که چه مردهایی و با چه ویژگی هایی مورد علاقه خانم ها هستند یا بیشتر خانم ها نمی دانند که یک مرد از همسرش چه انتظاراتی دارد و یا حتی به بدیهی ترین وظایف زناشویی در قبال مردان آشنا نیستند چگونه می خواهند در انجام تعهدات و تکالیف خود نسبت به همسر و فرزندان به درستی رفتار کنند ؟ شاید بخشی از این ناآگاهی مربوط به خانواده و والدین باشد ولی نقش جامعه و سازمان های مسئول در این فرآیند را نباید نادیده گرفت .
اگر امر آموزش قبل از ازدواج و به ویژه از سن ازدواج شروع شود و در هر مرحله مهارت های لازم به دختران و پسران جوان داده شود و مسائلی که برای رسیدن به یک توافق در زندگی نیاز دارند به طور صحیح برایشان مطرح شود، آن ها با آمادگی بیشتری وارد زندگی مشترک می شوند و اختلافات موجود را بهتر مدیریت خواهند کرد. ادامه روند آموزش برای زوجین اهمیت حیاتی دارد چرا که در هر مرحله از زندگی مشترک ممکن است نوع خاصی از مشکلات و نیازها بروز کند که به عنوان مثال مسائلی مانند نحوه رفتار با همسر در محیط های خصوصی و عمومی، شیوه های تربیت فرزندان ، مسائل اقتصادی و ... هر یک در یک برهه از زمان اولویت بیشتری پیدا خواهد کرد و آموزش ها نیز باید متناسب با این اولویت ها باشد.
درگیر شدن بر سر مسائل مالی
اختلاف داشتن بر سر مسائلی مانند عادات خرج کردن و پس انداز نمودن، تفاوت در میزان درآمد، نداشتن توافق بر روی اینکه هر کدام باید چطور حقوق ماهیانه خود را خرج کنند و یا صاف نمودن بدهی ها و کلیه مسائل مربوط به خرج پول می تواند باعث ایجاد مشکل و دردسر در روابط زوجین گردد. در حال حاضر اغلب زنان همراه با مردان در بیرون از منزل کار می کنند و برای خود منبع درآمدی دارند، این موضوع که بسیار دیده می شود باعث بروز سردرگمی هایی در خرج کردن حقوق ماهیانه برای زوجین شده است. برای حل این مشکل باید زوجین قبل از هر چیزی در مورد نحوه خرج کردن و اینکه حقوق چه کسی برای چه چیزی صرف شود صحبت کنند تا در آینده دچار مشکلات مهم و جدی نشوند.
سکوت کردن بی مورد و بی جا
باید بدانیم که همواره سکوت نمودن راه حل خوبی به منظور فرو کش نمودن خشم نمی باشد. برخی اوقات نیاز است تا زوجین با هم صحبت کرده و از انتظارات و نارضایتی های خود همدیگر را مطلع سازند. سکوت کردن در اغلب موارد پوششی است برای پنهان کردن مشکلات، با سکوت نمودن و فرار از صحبت کردن، باعث پاک شدن صورت مساله خواهید شد تا اینکه بخواهید منصفانه و عاقلانه آن را حل کنید. صحبت نمودن در مورد مسائل روزانه باعث تداوم در عشق خواهد شد و کمک زیادی به حل مشکلات خواهد کرد. محققان طی تحقیقات انجام شده در این مورد عنوان کرده اند که حرف زدن حتی در مورد چیزهای معمولی مثل یک فیلم یا آهنگ می تواند احتمال جدایی زوجین را تا ۵۰ درصد کاهش دهد.
نه گفتن مداوم و ردکردن همه چیز
گاهی افراد بدون هیچ گونه و دقت که برنامه در چه مورد است موضوعی را رد می کنند و نه می گویند همیشه نه گفتن خسته کننده است ممکن است نه به مهمانی فیلم شام با دوستان خرید وسایل و یا چیزهای دیگر باشد؛ نه گفتن دائمی یک هشدار جدی است داشتن نظرات متفاوت در زوجین طبیعی است اما اگر بیش از حد باشد واقعاً ادامه ارتباط دشوارمی شود امااگریکی از آنها خانواده دوست اهل مسافرت باشند کار مشکل می شود البته در مراحل مختلف زندگی اهداف تغییر می کند.
بی توجهی به تفاوت های فردی و انتظارات نامعقول
در بسیاری موارد مشاهده می شود که زن و شوهر بدون توجه به این که طرف مقابلشان دارای افکار و سلیقه های خاص خود است و یا جنسیت مخالف دارد، انتظار دارند که دقیقا مانند او فکر و رفتار کند. اگر هر یک از زوجین قبل از بیان انتظارات و خواسته های خود، قدری در رابطه با ویژگی های شخصیتی و شرایط و توانمندی های طرف مقابل بیندیشند بسیاری از دلخوری ها به وجود نخواهد آمد . زیرا تا زمانی که خواسته ای مطرح نشده است طبیعتا گلایه ای هم وجود ندارد ولی اگر تقاضایی غیرمعقول و غیرمنطقی مطرح شد و پاسخ داده نشد آنگاه فرد متقاضی خود را مغبون و شکست خورده و یا بی ارزش تلقی می کند و طرف مقابل هم در صدد بیان دلایل و توجیه رفتار خود بر خواهد آمد و این یعنی شروع مجادله و درگیری.
نکته مهمی که زوجین باید به آن توجه داشته باشند این است که هیچ دو نفری وجود ندارند که همیشه و در همه موارد دقیقا مثل هم فکر کنند و رفتاریکسانی داشته باشند . حتی دوقلوهای همسان نیز در زمینه افکار و رفتارهای خود، ویژگی هایشان کاملا منطبق بر هم نیست. در واقع وجود اختلاف سلیقه ها و مطابقت نداشتن عقاید و نیازها به ویژه در اوایل زندگی مشترک طبیعی است زیرا این دو نفر در دو خانواده مختلف با فرهنگ های مختلف و شیوه های متفاوت تربیت شده و رشد کرده اند. در این فرآیند زن و شوهری موفق خواهند بود که بتوانند به درستی این تفاوت ها را مدیریت کنند و با تعدیل انتظارات خود و پذیرش برخی خواسته های طرف مقابل به یک توافق نسبی دست پیدا کنند .
نداشتن درک متقابل
شناخت ویژگی های فردی و روحیات طرف مقابل و نیز شناخت قابلیت ها و توانمندی های او یکی از پیش نیازهای رسیدن به درک متقابل زوجین است . بنابر این مادامی که این شناخت کامل نشده است و یا شناخت حاصله بر مبنای واقعیت نباشد یقینا درک شدن و درک کردنی در کار نخواهد بود . اگر زن و شوهر بخواهند روحیات و خواسته های خود را به دیگری تعمیم دهند و یا افکار و سلایق خود را به همسر خود تحمیل کنند زمینه بی اعتمادی و رنجوری یکدیگر را فراهم کرده اند زیرا کسی که سالیان زیادی را با این روحیات زندگی کرده و خو گرفته است به راحتی نمی تواند این تغییرات را بپذیرد و در مقابل آن مقاومت می کند .
بسیاری از خانم ها اظهار می کنند که شوهرانشان اصلا به حرفشان گوش نمی دهند و به همین دلیل هم ناراحت هستند ولی اگر یک خانم وقت شناسی نداشته باشد، انتظاراتش هم منطبق بر توانایی های شوهرش نباشد و خارج از توان او باشد و بدون مقدمه و بدون اینکه اجازه بدهد شوهرش رفع خستگی کند و بلافاصله به محض روبه رو شدن با او و قبل از هرگونه سلام و احوالپرسی شروع کند به گلایه کردن و مطرح کردن خواسته ها، آیا باز هم حق دارد که ناراحت باشد؟ آیا شوهر چنین خانمی مستحق مجازات خواهد بود؟