ساعدنیوز
ساعدنیوز

مجموعه ای از اشعار محمد اقبال لاهوری

  چهارشنبه، 10 فروردین 1401   زمان مطالعه 8 دقیقه
مجموعه ای از اشعار محمد اقبال لاهوری
محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷‌ لاهور) شاعر، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود، که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سروده‌است. اقبال نخستین کسی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد.در این بخش اشعار اقبال لاهوری را می خوانید.

نقطه نوری که نام او خودی است
زیر خاک ما شرار زندگی است
از محبت می شود پاینده تر
زنده تر سوزنده تر تابنده تر
از محبت اشتعال جوهرش
ارتقای ممکنات مضمرش
فطرت او آتش اندوزد ز عشق
عالم افروزی بیاموزد ز عشق
عشق را از تیغ و خنجر باک نیست
اصل عشق از آب و باد و خاک نیست

****

مسلم اول شه مردان علی
عشق را سرمایه ی ایمان علی
از ولای دودمانش زنده ام
در جهان مثل گهر تابنده ام

****

شعر و تصویر اقبال لاهوری
هر که پیمان با هوالموجود بست
گردنش از بند هر معبود رست
مومن از عشق است و عشق از مومنست
عشق را ناممکن ما ممکن است

****

رمز عشق تو به ارباب هوس نتوان گفت
سخن از تاب و تب شعله به خس نتوان گفت
تو مرا ذوق بیان دادی و گفتی که بگوی
هست در سینه من آنچه به کس نتوان گفت
از نهانخانه دل خوش غزلی می خیزد
سر شاخی همه گویم به قفس نتوان گفت
شوق اگر زنده جاوید نباشد عجب است
که حدیث تو درین یک دو نفس نتوان گفت

****

دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!

****

بصدای درمندی بنوای دلپذیری

خم زندگی گشادم بجهان تشنه میری

تو بروی بینوائی در آن جهان گشادی

که هنوز آرزویش ندمیده در ضمیری

ز نگاه سرمه سائی بدل و جگر رسیدی

چه نگاه سرمه سائی دو نشانه زد به تیری

به نگاه نارسایم چه بهار جلوه دادی

که بباغ و راغ نالم چو تذرو نو صفیری

چه عجب اگر دو سلطان بولایتی نگنجند

عجب اینکه می نگنجد بدو عالمی فقیری

****

شعر اقبال لاهوری

دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره

چه گنه اگر تراشم صنمی ز سنگ خاره

تو به جلوه در نقابی که نگاه بر نتابی

مه من اگر ننالم تو بگو دگر چه چاره

چه شود اگر خرامی به سرای کاروانی

که متاع ناروانش دلکی است پاره پاره

غزلی زدم که شاید به نوا قرارم آید

تب شعله کم نگردد ز گسستن شراره

دل زنده ئی که دادی به حجاب در نسازد

نگهی بده که بیند شرری بسنگ خاره

همه پارهٔ دلم را ز سرور او نصیبی

غم خود چسان نهادی به دل هزار پاره

نکشد سفینه کس به یمی بلند موجی

خطری که عشق بیند بسلامت کناره

به شکوه بی نیازی ز خدایگان گذشتم

صفت مه تمامی که گذشت بر ستاره

****

این جهان چیست صنم خانهٔ پندار من است

جلوهٔ او گرو دیدهٔ بیدار من است

همه آفاق که گیرم به نگاهی او را

حلقه ئی هست که از گردش پرگار من است

هستی و نیستی از دیدن و نا دیدن من

چه زمان و چه مکان شوخی افکار من است

از فسون کاری دل سیر و سکون غیب و حضور

اینکه غماز و گشاینده اسرار من است

آن جهانی که درو کاشته را می دروند

نور و نارش همه از سبحه و زنار من است

ساز تقدیرم و صد نغمهٔ پنهان دارم

هر کجا زخمهٔ اندیشه رسد تار من است

ای من از فیض تو پاینده نشان تو کجاست

این دو گیتی اثر ماست جهان تو کجاست

****

خیز و بخاک تشنه ئی بادهٔ زندگی فشان

آتش خود بلند کن آتش ما فرونشان

میکدهٔ تهی سبو حلقه خود فرامشان

مدرسهٔ بلند بانگ بزم فسرده آتشان

فکر گره گشا غلام دین بروایتی تمام

زانکه درون سینه ها دل هدفی است بی نشان

هر دو بمنزلی روان هر دو امیر کاروان

عقل بحیله می برد ، عشق برد کشان کشان

عشق ز پا در آورد خیمهٔ شش جهات را

دست دراز می کند تا به طناب کهکشان

****

شعر اقبال لاهوری

بر عقل فلک پیما ترکانه شبیخون به

یک ذره درد دل از علم فلاطون به

دی مغبچه ئی با من اسرار محبت گفت

اشکی که فرو خوردی از بادهٔ گلگون به

آن فقر که بی تیغی صد کشور دل گیرد

از شوکت دارا به از فر فریدون به

در دیر مغان آئی مضمون بلند آور

در خانقه صوفی افسانه و افسون به

در جوی روان ما بی منت طوفانی

یک موج اگر خیزد آن موج ز جیحون به

سیلی که تو آوردی در شهر نمی گنجد

این خانه بر اندازی در خلوت هامون به

اقبال غزل خوان را کافر نتوان گفتن

سودا بدماغش زد از مدرسه بیرون به

****

عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیست

لیکن این بیچاره را آن جرأت رندانه نیست

گرچه می دانم خیال منزل ایجاد من است

در سفر از پا نشستن همت مردانه نیست

هر زمان یک تازه جولانگاه میخواهم ازو

تا جنون فرمای من گوید دگر ویرانه نیست

با چنین زور جنون پاس گریبان داشتم

در جنون از خود نرفتن کار هر دیوانه نیست

****

ساقیا بر جگرم شعلهٔ نمناک انداز

دگر آشوب قیامت به کف خاک انداز

او بیک دانهٔ گندم به زمینم انداخت

تو بیک جرعه آب آنسوی افلاک انداز

عشق را باده مرد افکن و پرزور بده

لای این باده به پیمانه ادراک انداز

حکمت و فلسفه کرد است گران خیز مرا

خضر من از سرم این بار گران پاک انداز

خرد از گرمی صهبا بگدازی نرسید

چارهٔ کار به آن غمزه چالاک انداز

بزم در کشمکش بیم و امید است هنوز

همه را بی خبر از گردش افلاک انداز

میتوان ریخت در آغوش خزان لاله و گل

خیز و بر شاخ کهن خون رگ تاک انداز

****

نه در اندیشهٔ من کار زار کفر و ایمانی

نه در جان غم اندوزم هوای باغ رضوانی

اگر کاوی درونم را خیال خویش را یابی

پریشان جلوه ئی چون ماهتاب اندر بیابانی

****

از چشم ساقی مست شرابم

بی می خرابم بی می خرابم

شوقم فزون تر از بی حجابی

بینم نه بینم در پیچ و تابم

چون رشتهٔ شمع آتش بگیرد

از زخمهٔ من تار ربابم

از من برون نیست منزلگه من

من بی نصیبم ، راهی نیابم

تا آفتابی خیزد ز خاور

مانند انجم بستند خوابم

****

شعر اقبال لاهوری

درین میخانه ای ساقی ندارم محرمی دیگر

که من شاید نخستین آدمم از عالمی دیگر

دمی این پیکر فرسوده را سازی کف خاکی

فشانی آب و از خاک آتش انگیزی دمی دیگر

بیار آن دولت بیدار و آن جام جهان بین را

عجم را داده ئی هنگامهٔ بزم جمی دیگر

****

اگر نظاره از خود رفتگی آرد حجاب اولی

نگیرد با من این سودا بها از بس گران خواهی

سخن بی پرده گو با ما شد آن روز کم آمیزی

که می گفتند تو ما را چنین خواهی چنان خواهی

نگاه بی ادب زد رخنه ها در چرخ مینائی

دگر عالم بنا کن گر حجابی درمیان خواهی

چنان خود را نگه داری که با این بی نیازی ها

شهادت بر وجود خود ز خون دوستان خواهی

مقام بندگی دیگر مقام عاشقی دیگر

ز نوری سجده میخواهی ز خاکی بیش از آن خواهی

مس خامی که دارم از محبت کیمیا سازم

که فردا چون رسم پیش تو از من ارمغان خواهی

****

با نشئه درویشی در ساز و دمادم زن

چون پخته شوی خود را بر سلطنت جم زن

گفتند جهان ما آیا بتو می سازد

گفتم که نمی سازد گفتند که برهم زن

در میکده ها دیدم شایسته حریفی نیست

با رستم دستان زن با مغبچه ها کم زن

ای لاله صحرائی تنها نتوانی سوخت

این داغ جگر تابی بر سینه آدم زن

تو سوز درون او ، تو گرمی خون او

باور نکنی چاکی در پیکر عالم زن

عقل است چراغ تو در راهگذاری نه

عشق است ایاغ تو با بندهٔ محرم زن

لخت دل پر خونی از دیده فرو ریزم

لعلی ز بدخشانم بردار و بخاتم زن

****

چو موج مست خودی باش و سر بطوفان کش

ترا که گفت که بنشین و پا بدامان کش

بقصد صید پلنگ از چمن سرا برخیز

بکوه رخت گشا خیمه در بیابان کش

به مهر و ماه کمند گلو فشار انداز

ستاره ر از فلک گیر و در گریبان کش

گرفتم اینکه شراب خودی بسی تلخ است

بدرد خویش نگر زهر ما بدرمان کش

****

متن و تصویر شعر اقبال لاهوری

اگر به بحر محبت کرانه می خواهی

هزار شعله دهی یک زبانه میخواهی

مرا ز لذت پرواز آشنا کردند

تو در فضای چمن آشیانه میخواهی

یکی به دامن مردان آشنا آویز

ز یار اگر نگه محرمانه می خواهی

جنون نداری و هوئی فکنده ئی در شهر

سبو شکستی و بزم شبانه می خواهی

تو هم به عشوه گری کوش و دلبری آموز

اگر ز ما غزل عاشقانه می خواهی

****

درون لاله گذر چون صبا توانی کرد

بیک نفس گره غنچه وا توانی کرد

حیات چیست جهان را اسیر جان کردن

تو خود اسیر جهانی کجا توانی کرد

مقدر است که مسجود مهر و مه باشی

ولی هنوز ندانی چها توانی کرد

اگر ز میکدهٔ من پیاله ئی گیری

ز مشت خاک جهانی بپا توانی کرد

چسان به سینه چراغی فروختی اقبال

به خویش آنچه توانی به ما توانی کرد

****

بر خیز که آدم را هنگام نمود آمد

این مشت غباری را انجم به سجود آمد

آن راز که پوشیده در سینهٔ هستی بود

از شوخی آب و گل در گفت و شنود آمد

****

دو عالم را توان دیدن بمینائی که من دارم

کجا چشمی که بیند آن تماشائی که من دارم

دگر دیوانه ئی آید که در شهر افکند هوئی

دو صد هنگامهٔ خیزد ز سودائی که من دارم

مخور نادان غم از تاریکی شبها که میآید

که چون انجم درخشد داغ سیمائی که من دارم

ندیم خویش میسازی مرا لیکن از آن ترسم

نداری تاب آن آشوب و غوغائی که من دارم

****

شعر اقبال لاهوری

به فغان نه لب گشودم که فغان اثر ندارد

غم دل نگفته بهتر همه کس جگر ندارد

چه حرم چه دیر هر جا سخنی ز آشنائی

مگر اینکه کس ز راز من و تو خبر ندارد

چه ندیدنی است اینجا که شرر جهان ما را

نفسی نگاه دارد، نفسی دگر ندارد

تو ز راه دیدهٔ ما به ضمیر ما گذشتی

مگر آنچنان گذشتی که نگه خبر ندارد

کس ازین نگین شناسان نگذشت بر نگینم

بتو می سپارم او را که جهان نظر ندارد

قدح خرد فروزی که فرنگ داد ما را

همه آفتاب لیکن اثر سحر ندارد

****

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (522 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (257 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (231 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (102 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (82 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (61 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (52 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (46 نظر) علی دایی در واکنش به تقلید صدایش در مراسم استقلالی‌ها: در گذشته پادشاهان دلقک‌هایی داشتند که وظیفه‌شان تقلید صدا و خنداندن مردم بود+عکس (45 نظر) تذکر جدی علی دایی به اعجوبه طنز ایران: دفعه آخرت باشد که ادای من را درآوردی! (44 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) عرض ارادت فریبا نادری به امام خمینی(ره): مرد بزرگ جایت خالی است در میان مردمان سرزمینِ نور؛ ممنون که این انقلاب رو برایمان رقم زدی+ عکس (41 نظر) هانده ارچل؟ مرسی ما خودمون نرگس محمدی داریم/ نگاهی به استایل پوشیده نرگس محمدی در پاییز و زمستان (32 نظر) شیلا خداداد: موهامو رنگ نمیکنم چون همینجوری و نچرال بودن رو دوست دارم؛ وقتی عروسی برم لاک میزنم و برمیگردم پاک میکنم+ ویدیو (32 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
بررسی مشکلات 15 ساله یک پالایشگاه
آذربایجان شرقی قهرمان مسابقات کشوری ووشو شد
برخورد شدید دو خودروی سواری 7 مصدوم داشت
برخورد  شدید کمپرسی با پراید 7 نفر را راهی بیمارستان کرد
چراغ سبز معنادار یک اصولگرا در مجلس به مذاکره مستقیم با دولت دونالد ترامپ: حرام نیست
10 مصدوم در حادثه واژگونی اتوبوس
مدیر روابط عمومی پرشین کیک بوکسینگ آذربایجان شرقی معرفی شد
کسب مقام سوم کشور توسط گنگ توان کاران آذربایجان شرقی
اهدای حکم سفیر صلح و ورزش به قهرمان نامی آذربایجان
رئیس هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس؛ حامی اهدای عضو
انتصاب معاونت روابط عمومی و امور بین الملل موسسه خانه صلح شمالغرب
رامسین کبریتی: من آدم روابط و مهمانی ها نبودم مجبور شدم به شبکه جم بروم اما خیلی وقت است که از رفتنم پشیمانم
اعطا نشان فداکاری توسط فرمانده کل ارتش به خانواده شهیدان جهاندیده و شاهرخی‌فر
مروری بر تفقدات و تعابیر مهرآمیز رهبر معظم انقلاب درباره محمدجواد ظریف: از شجاع و متدین تا دوست عزیز ما
حکم اعدام پسر متجاوز به جرم آزار و اذیت یک زن تهرانی
منتخب روز   
(فیلم) توضیح قالیباف درباره توئیت عضو دفتر رهبر انقلاب / من از قبل در جریان بودم ... پاییز و زمستون به سبک زوج‌های سینمای ایران شیک استایل کن!/ زوج‌های جذاب سینما در جشن حافظ 1403/ از ست چرمی المیرا دهقانی و همسرش تا کت بته جقه‌ی سمانه پاکدل و استایل همیشه ترند سحر ولدبیگی 50 میلیون تومان پاداش نقدی دولت در انتظار افرادی که این دستگاه‌ها را شناسایی کنند! جریمه سنگین قهرمان سرشناس به خاطر دست درازی به یک زن 5 منطقه گردشگری پاییزی اطراف تبریز/ جون میدن واسه گرفتن عکسهای جذاب پاییزی قتل در پارک قیطریه بخاطر متلک انداختن به نامزد مقتول مهران مدیری: بدترین 4 سال زندگیم حتی پول نان و پنیر نداشتم! پسرم فرهاد از گرسنگی بیهوش شد/عین جنازه شده بودم عوضش الان بادیگارد دارم+فیلم حضور پرانرژی قهرمانان جوکر، ناهید مسلمی و عمو رشید در وی‌آی‌پی کنسرت سهراب پاکزاد/ یویو گفتن ناهید مسلمی رو وسط کنسرت از دست ندید👌 می‌گویند پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید! / تأخیر در پرداخت یارانه پاس گل به مخالفان دو آتیشه رئیس جمهور بود دورهمی پارسا پیروزفر و پریناز ایزدیار در یک کافه شیک و دلباز/ دو بازیگر خوش استایل و دوست‌داشتنی در یک قاب هدیه‌ دست‌ساز مادران سرزمین آفتاب، سیستان و بلوچستان به مسعود پزشکیان+ویدیو استفاده از ویروس کووید 19 برای مبارزه با سرطان!