مشارکت در انتخابات، تنها راه عقلانی در نبرد برای اصلاح امور و تغییر وضعیت موجود است
برای رای دادن دو دل نباشیم، مصمم باشیم، زمانی که همه به خوبی می دانیم و باور داریم در هر صورت عاشق وطن مان ایران هستیم و با وجود هر نظام سیاسی در راس امور، در برابر هر دشمنی برای حفظ تمامیت ارضی کشور جانفشانی خواهیم کرد و همیشه و همواره از هر نمادی که از جلال و شکوه ایران را حکایت کند، فارغ از حاکمیت هر نظام سیاسی، به وجد می آییم و به ایرانی بودن خود افتخار خواهیم کرد.
هر چند کاملاً قابل درک است و آنچه در گذشته رخ داده است قابل دفاع نیست. تورم و فشار اقتصادی طاقت فرسا که طبقه متوسط را هر روز فقیرتر می کند، تصمیم های پر هزینه مجلس برای قشر ضعیف، انفعال مجلس در برابر حق اعتراض مردم، بازخواست های متعدد از خبرنگاران و کنشگران سیاسی و تعمیق باورها درباره انسداد سیاسی، تجمل گرایی شمار زیادی از نمایندگان مجلس و مقامات مسئول و افزایش یأس عمومی ناشی از سوءمدیریت های اقتصادی، مواجهه سیاسی با اختلاس های اقتصادی و تعمیق باورهای عمومی درباره فساد ساختاری، برکناری اساتید از دانشگاه ها و عدم مشارکت فراگیر نخبگان در اقناع مردم برای انتخابات، همه دلایل کاملا قابل درکی هستند که اقشار مختلف جامعه را نسبت به تاثیر رای دادن مایوس ساخته است.
اما مسیر دموکراسی، مسیری آشنا است؛ مسیر انتخابات. بررسی تاریخ تطور نظام های سیاسی در ایران و همه اقصا نقاط جهان حتی دموکراتیک ترین جوامع جهان نشان می دهد، این هم یک آفت کاملاً طبیعی است که گاهی نظام انتخابات در همه کشورها با پارادوکس هایی چون پوپولیسم، یا حاکمیت اقلیت بر اکثریت و یا روی کار آمدن افراد فاسد و ریاکار مواجه شده است و توده مردم به ویژه طبقه متوسط را از مشارکت سیاسی ناامید ساخته است، با این حال تجربه همه جوامع نشان می دهد اصلاح واقعی از تکرار حضور در پای صندوق رای رخ داده است و کشیده شدن خشم به خیابان ها، برای مردم بیش از نظام های سیاسی هزینه ساز بوده است.
دورنمای عدم مشارکت در انتخابات کاملا روشن است، زمانی که در اعتراض به وضعیت موجود رای نمی دهی، در واقع به سیاست های موجود رای می دهی و به نمایندگان طیف حاکم و حذف سایر نخبگان از ساختار قدرت رای می دهی و در نتیجه مواضع و پایگاه قدرت مخالفان خود را قدرتمندتر می سازی. این در حالی است که راه حل پایدارتر برای مطالبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر حزب، جناح و گروهی، مشارکت در انتخابات و انتخاب نماینده ای که حداقل متعهد است که بخشی از این مطالبات را پیگیری کند. در واقع این یک راهبرد واقعی و عملگرایانه است و عدم مشارکت در انتخابات بیشتر شبیه یک راهبرد خیالی است که چشم انداز روشنی ندارد.
در نهایت مشارکت در انتخابات، تنها راه عقلانی در نبرد برای اصلاح امور و تغییر وضعیت موجود است.